۱۶٬۵۸۷
ویرایش
(←منابع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{درباره ۲|حجرالاسود|آشنایی با رکن حجرالاسود و استلام آن،|رکن حجرالاسود|و|استلام حجر|}} | {{درباره ۲|حجرالاسود|آشنایی با رکن حجرالاسود و استلام آن،|رکن حجرالاسود|و|استلام حجر|}} | ||
[[تصویر:کعبه.jpg|بندانگشتی|300px|چپ|موقعیت حجرالاسود در [[کعبه]]]] | [[تصویر:کعبه.jpg|بندانگشتی|300px|چپ|موقعیت حجرالاسود در [[کعبه]]]] | ||
''' | '''حَجَرُالْاَسْوَدْ''' سنگ سیاهرنگی است که بر دیوار [[کعبه]] نصب شده است. این سنگ تنها بخش باقیمانده از نخستین عبادتگاهی است که بر روی زمین ساخته شد. براساس روایتی از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]]، حجرالأسود، یکی از سه سنگ [[بهشت|بهشتی]] بر روی زمین است. | ||
[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] به [[استلام حجر|لمس | [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] به [[استلام حجر|لمس حجرالاَسود]] توصیه کرده است و فقیهان مسلمان استلام آن را مستحب میدانند. [[طواف|طواف کعبه]] از روبه روی این سنگ آغاز و به همینجا پایان مییابد. در هر طوافِ واجب و مستحب، سفارش شده با دست راست این سنگ را لمس کرده و آنرا ببوسند و اگر نشد، با دست به آن اشاره کنند و عهد و پیمان خود را با آن تجدید نمایند. | ||
بنا به گفته برخی از عالمان شیعه، در نزاع [[محمد بن حنفیه]] با [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] بر سر امام بودن، امام حجرالاسود را حکم قرار داد و حجر به امامت امام سجاد(ع) شهادت داد. | بنا به گفته برخی از عالمان شیعه، در نزاع [[محمد بن حنفیه]] با [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] بر سر امام بودن، امام حجرالاسود را حکم قرار داد و حجر به امامت امام سجاد(ع) شهادت داد. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
==فضیلت== | ==فضیلت== | ||
{{جعبه نقل قول|<small>[[علی شریعتی]]:</small>{{سخ}} '''در آغاز باید، حجرالاسود را مس کنی. با دست راستت …. این سنگ رمزی از دست است، دست راست، دست راست خدا! و اکنون، … خدا دست راست خویش را پیش تو آوردهاست، دست راستت را پیش آر، در بیعت او قرار گیر، با او همپیمان شو، همه پیمانها و پیوندهای پیشینت را بگسل، باطل کن.'''<ref>شریعتی، «[http://www.shariati.com/farsi/hajj/hajj4.html حج]»، سایت دکتر علی شریعتی.</ref>}} | {{جعبه نقل قول|<small>[[علی شریعتی]]:</small>{{سخ}} '''در آغاز باید، حجرالاسود را مس کنی. با دست راستت …. این سنگ رمزی از دست است، دست راست، دست راست خدا! و اکنون، … خدا دست راست خویش را پیش تو آوردهاست، دست راستت را پیش آر، در بیعت او قرار گیر، با او همپیمان شو، همه پیمانها و پیوندهای پیشینت را بگسل، باطل کن.'''<ref>شریعتی، «[http://www.shariati.com/farsi/hajj/hajj4.html حج]»، سایت دکتر علی شریعتی.</ref>}} | ||
پیامبر اسلام به [[استلام حجر|لمس حجرالأسود]] توصیه کرده و این سنگ را دست راست خدواند دانسته که مردم آن را لمس میکنند.<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۴۲۴.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|آیتالله جوادی آملی]] (زاده ۱۳۱۲ش) از عالمان شیعه، استلام حجر را به مانند آن دانسته که مسلمانان با ذات الهی بیعت کنند.<ref>«[https://www.isna.ir/news/97052915119 پیام آیت الله جوادی آملی به حجاج بیت الله الحرام]»، سایت ایسنا.</ref> برخی، گفتار پیامبر، را به این معنا دانستهاند که میتوان بهوسیله | پیامبر اسلام به [[استلام حجر|لمس حجرالأسود]] توصیه کرده و این سنگ را دست راست خدواند دانسته که مردم آن را لمس میکنند.<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۴۲۴.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|آیتالله جوادی آملی]] (زاده ۱۳۱۲ش) از عالمان شیعه، استلام حجر را به مانند آن دانسته که مسلمانان با ذات الهی بیعت کنند.<ref>«[https://www.isna.ir/news/97052915119 پیام آیت الله جوادی آملی به حجاج بیت الله الحرام]»، سایت ایسنا.</ref> برخی، گفتار پیامبر، را به این معنا دانستهاند که میتوان بهوسیله حجرالاسود به سعادت رسید.<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۸۹۴.</ref> همچنین در روایتی نیز نقل شده که [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(ع)]] پس از [[ظهور امام زمان|ظهور]]، بر حجرالاسود تکیه کرده و مردم با او [[بیعت]] میکند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.</ref> | ||
در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] درباره فضلیت این سنگ چنین آمده است که این سنگ پرسابقهترین چیزی است که به عنوان مصالح ساختمان، در یک مرکز عبادت، بهکار رفته است؛ زیرا تمام معابد روی زمین و حتی کعبه، بارها تجدید بنا شده و مصالح آنها، تغییر یافته است. تنها همین قطعه سنگ است که با مرور هزاران سال هنوز به عنوان بخش ثابت در این معبد، پا برجا مانده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۰.</ref> | در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] درباره فضلیت این سنگ چنین آمده است که این سنگ پرسابقهترین چیزی است که به عنوان مصالح ساختمان، در یک مرکز عبادت، بهکار رفته است؛ زیرا تمام معابد روی زمین و حتی کعبه، بارها تجدید بنا شده و مصالح آنها، تغییر یافته است. تنها همین قطعه سنگ است که با مرور هزاران سال هنوز به عنوان بخش ثابت در این معبد، پا برجا مانده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۰.</ref> | ||
در منابع شیعه، دعاهایی برای خواندن در کنار حجرالاسود سفارش شده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۳۱۳.</ref> [[طواف|طواف کعبه]] از این سنگ آغاز و به همین سنگ پایان مییابد.<ref name=":3">«[https://gph.gov.sa/index.php/ar/about-the-two-holy-mosques-ar/grand-mosque-ar/2020-05-28-09-37-55/88-2020-05-28-09-36-4 حجر | در منابع شیعه، دعاهایی برای خواندن در کنار حجرالاسود سفارش شده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۳۱۳.</ref> [[طواف|طواف کعبه]] از این سنگ آغاز و به همین سنگ پایان مییابد.<ref name=":3">«[https://gph.gov.sa/index.php/ar/about-the-two-holy-mosques-ar/grand-mosque-ar/2020-05-28-09-37-55/88-2020-05-28-09-36-4 حجر الاسود]»، سایت الرئاسة العامة لشؤون المسجد الحرام و المسجد النبوی.</ref> در هر طوافِ واجب و مستحب، سفارش شده با دست راست این سنگ را لمس کرده و آنرا ببوسند و اگر نشد، با دست به آن اشاره کنند و عهد و پیمان خود را با آن تجدید کنند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۳۱۶.</ref> | ||
گفته شده حجرالاسود هیچگاه در طول تاریخ، حتی در [[جاهلیت|دوره جاهلیت]] که بسیار مورد تکریم بوده، پرستیده نشده و در شمار بتها قرار نگرفت، بلکه همواره نشانه توحید خالص و نفی شرک بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۶.</ref> | گفته شده حجرالاسود هیچگاه در طول تاریخ، حتی در [[جاهلیت|دوره جاهلیت]] که بسیار مورد تکریم بوده، پرستیده نشده و در شمار بتها قرار نگرفت، بلکه همواره نشانه توحید خالص و نفی شرک بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۶.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
استلام حجر به معنای لمسکردن حجرالاسود و بوسه زدن به آن به قصد [[تبرک]] است.<ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۸۲.</ref> در روایات سفارش شده، حجرالاسود لمس و بوسیده شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۰۳.</ref> فقیهان شیعه و سنی استلام را [[مستحب|مُستَحَب]] میدانند.<ref>حاجمنوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹ و ۱۹۰.</ref> | استلام حجر به معنای لمسکردن حجرالاسود و بوسه زدن به آن به قصد [[تبرک]] است.<ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۸۲.</ref> در روایات سفارش شده، حجرالاسود لمس و بوسیده شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۰۳.</ref> فقیهان شیعه و سنی استلام را [[مستحب|مُستَحَب]] میدانند.<ref>حاجمنوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹ و ۱۹۰.</ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، حکم لمس و بوسیدن | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، حکم لمس و بوسیدن حجرالاسود را نشانه این دانسته که تمامی روایات و آیاتی که به صورت مطلق به [[شعائر الهی]]، بزرگداشت پیامبر(ص) و دوست داشتن او و اهلبیتش، سفارش کرده و همچنین سفارشات دیگری از این قبیل، سفارشهایی درست بوده، هیچ اشکالی در آنها نیست و نمیتوان آنها را [[شرک|شِرک]] دانست.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۶.</ref> | ||
==خاستگاه و رنگ== | ==خاستگاه و رنگ== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
حجرالاسود را سنگی [[بهشت|بهشتی]] دانستهاند<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۶۰.</ref> براساس برخی روایتها، حجرالاسود در اصل، یکی از [[فرشته|فرشتگان]] بوده که پیش از همه فرشتگان به میثاق الهی متعهد شده و خداوند نیز او را امین بر همه آفریدگان قرار داده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.</ref> | حجرالاسود را سنگی [[بهشت|بهشتی]] دانستهاند<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۱، ص۶۰.</ref> براساس برخی روایتها، حجرالاسود در اصل، یکی از [[فرشته|فرشتگان]] بوده که پیش از همه فرشتگان به میثاق الهی متعهد شده و خداوند نیز او را امین بر همه آفریدگان قرار داده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۵.</ref> | ||
براساس برخی نقلها، [[آدم (پیامبر)|آدم(ع)]] این سنگ بهشتی را در بنای کعبه استفاده کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۶.</ref> در زمان | براساس برخی نقلها، [[آدم (پیامبر)|آدم(ع)]] این سنگ بهشتی را در بنای کعبه استفاده کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۸۶.</ref> در زمان بنای دوباره کعبه توسط [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم]]، این سنگ در [[کوه ابوقبیس]] بود و ابراهیم آنرا بر روی کعبه نصب کرد.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۳۰.</ref> | ||
بنا به برخی روایات این سنگ در ابتدا بسیار سفید بود ولی بهجهت گناهان آدمیان،<ref name=":1" /> و لمس مجرمان و [[منافق|منافقان]] سیاهرنگ گردید.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۲۰.</ref> گفته شده که تیرگی و سیاهی شدید آن بهسبب آتشسوزی چند باره کعبه در دورههای مختلف بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۵.</ref> همچنین برخی روایات لمس [[کفر|کافران]] را سبب سیاه شدن آن دانستهاند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> | بنا به برخی روایات این سنگ در ابتدا بسیار سفید بود ولی بهجهت گناهان آدمیان،<ref name=":1" /> و لمس مجرمان و [[منافق|منافقان]] سیاهرنگ گردید.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۲۲۰.</ref> گفته شده که تیرگی و سیاهی شدید آن بهسبب آتشسوزی چند باره کعبه در دورههای مختلف بوده است.<ref>پروازی ایزدی، «حجر الاسود»، ج۱۲، ص۶۷۵.</ref> همچنین برخی روایات لمس [[کفر|کافران]] را سبب سیاه شدن آن دانستهاند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> | ||
[[محمدجواد مغنیه]] (زاده ۱۳۲۲ق) از مفسران | [[محمدجواد مغنیه|محمدجواد مَغنیه]] (زاده ۱۳۲۲ق) از مفسران شیعه معتقد است موضوع بهشتی بودن حجرالاسود و اینکه در ابتدا سفید و سپس سیاه شده، همه [[خبر واحد]] یا قصهپردازیهایی هستند که ما مسئولیتی در پذیرش آنها نداریم.<ref name=":2">مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۲۰۳–۲۰۴.</ref> | ||
==حوادث تاریخی== | ==حوادث تاریخی== | ||
در بازسازی [[کعبه]]، پنج سال پیش از [[بعثت|بعثت پیامبر اسلام]]، هر قبیله، خواستار نصب حجرالاسود بود. اختلاف شدت گرفت و سرانجام با پیشنهاد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]]، سنگ را در پارچهای گذاشته، اطراف آن، به رؤسای [[قبیله قریش|قریش]] سپرده شد و چون به مکان آن رسیدند، پیامبر سنگ را با دست خود برداشت و در جای مخصوص گذاشت.<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۴۸۷.</ref> | در بازسازی [[کعبه]]، پنج سال پیش از [[بعثت|بعثت پیامبر اسلام]]، هر قبیله، خواستار نصب حجرالاسود بود. اختلاف شدت گرفت و سرانجام با پیشنهاد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]]، سنگ را در پارچهای گذاشته، اطراف آن، به رؤسای [[قبیله قریش|قریش]] سپرده شد و چون به مکان آن رسیدند، پیامبر سنگ را با دست خود برداشت و در جای مخصوص گذاشت.<ref>ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۴۸۷.</ref> | ||
بنابر نقل [[نصیرالدین بن حمزه طوسی|ابنحمزه طوسی]] عالم شیعی قرن ششم<ref>ابنحمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ۱۴۱۹ق، ص۳۴۹.</ref> و دیگران<ref>ابن عبدالوهاب، عیون المعجزات، قم، ص۷۱.</ref> [[محمد بن حنفیه]] با [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] بر سر امام بودن به نزاع برخواست. امام سجاد(ع) با او سخن گفت ولی او نپذیرفت. در نهایت امام، | بنابر نقل [[نصیرالدین بن حمزه طوسی|ابنحمزه طوسی]] عالم شیعی قرن ششم<ref>ابنحمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ۱۴۱۹ق، ص۳۴۹.</ref> و دیگران<ref>ابن عبدالوهاب، عیون المعجزات، قم، ص۷۱.</ref> [[محمد بن حنفیه]] با [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] بر سر امام بودن به نزاع برخواست. امام سجاد(ع) با او سخن گفت ولی او نپذیرفت. در نهایت امام، حجرالاسود را حَکَم قرار داد. به اذن خداوند، حجرالاسود به امامت امام سجاد(ع) شهادت داد. به گفته [[قطبالدین راوندی|قطب راوندی]] در [[الخرائج و الجرائح (کتاب)|الخرائج]] محمد بن حنفیه پس از این حادثه پای امام سجاد(ع) را بوسید و اعتراف کرد که امامت از آنِ اوست. راوندی همچنین نقل کرده که گفته شده این ماجرا میان امام و محمد بن حنیفه برای از بین بردن شک و شبهه میان مردمان بوده است.<ref>راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۵۸.</ref> | ||
حجرالاسود در طول تاریخ مورد حملههای متعددی قرار گرفت و افراد بسیار قصد تخریب یا دزدیدن آن را داشتهاند.<ref>صبری باشا، موسوعة مرآة الحرمین الشریفین وجزیرة العرب،، ۲۰۰۴م، ج۲، ص۸۴۱.</ref> در [[ذیالحجة|ذیالحجه]] [[سال ۳۱۷ هجری قمری|سال ۳۱۷ق]]، [[قرمطیان]] به مکه یورش بردند. آنها حجرالاسود را از کعبه کندند و به پایتخت خود بردند. آنها در سال ۳۳۹ در مقابل مبلغی فراوان، حجرالاسود را به کعبه بازگرداندند.<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۷۶ش، ص۱۹۰–۱۹۲.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
*دهخدا، «[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%AF حجرالأسود]»، سایت واژه یاب، تاریخ بازدید: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ش. | *دهخدا، «[https://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%88%D8%AF حجرالأسود]»، سایت واژه یاب، تاریخ بازدید: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ش. | ||
*راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | *راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق. | ||
* راوندی، | * راوندی، قطبالدین، الخرائج و الجرائح، ناشر: مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، قم ،چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
*شریعتی، علی، «[http://www.shariati.com/farsi/hajj/hajj4.html حج]»، سایت دکتر علی شریعتی، تاریخ بازدید: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ش. | *شریعتی، علی، «[http://www.shariati.com/farsi/hajj/hajj4.html حج]»، سایت دکتر علی شریعتی، تاریخ بازدید: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ش. | ||
*شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | *شیخ صدوق، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. |
ویرایش