Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۲۸
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
تحفالعقول در قرون اخیر همواره مورد توجه علماى [[شیعه]] بوده تا آنجا كه [[قطیفى]] آن را بینظیر خوانده است <ref>رجوع کنید به شوشترى، همانجا</ref>. در كتابهاى حدیثى و فقهى از آن نقل قول كردهاند <ref>رجوع کنید به مجلسى، ج 1، ص 29؛ بحرانى، ج 25، ص 180؛ نورى، ج 1، ص 187</ref>. | تحفالعقول در قرون اخیر همواره مورد توجه علماى [[شیعه]] بوده تا آنجا كه [[قطیفى]] آن را بینظیر خوانده است <ref>رجوع کنید به شوشترى، همانجا</ref>. در كتابهاى حدیثى و فقهى از آن نقل قول كردهاند <ref>رجوع کنید به مجلسى، ج 1، ص 29؛ بحرانى، ج 25، ص 180؛ نورى، ج 1، ص 187</ref>. | ||
در عین حال، آنچه مایه خردهگیرى و در برخى موارد نامعتبر دانستن مندرجات تحفالعقول از سوى علماى شیعه شده، ارسال اسنادِ احادیث آن | در عین حال، آنچه مایه خردهگیرى و در برخى موارد نامعتبر دانستن مندرجات تحفالعقول از سوى علماى شیعه شده، ارسال اسنادِ احادیث آن است. | ||
خویى ضمن اعتراف به فضل و ورع و ممدوح بودن حرّانى <ref>رجوع کنید به توحیدى، ج 1، ص 5</ref>، كتاب وى را به دلیل مُرسل بودن احادیث آن، فاقد اعتبار دانسته و در هیچ یك از احكام شرعى، استناد به روایات تحفالعقول را جایز نشمرده است <ref>ج 1، ص 9؛ نیز رجوع کنید به معلم، ص 274ـ277</ref>. | البته خودِ [[ابن شعبه حرانی|ابنشعبه]] به این موضوع توجه داشته و در مقدمه نوشته كه سلسله سندِ بیشتر احادیث كتاب را سماع كرده، ولى در تألیف كتاب براى رعایت ایجاز و نیز به این سبب كه بیشتر این كلمات و سخنان از زمره آموزشها و حكمتهایى است كه خود گواه درستى خود هستند و به این دلیل كه آنها را براى شیعیان فراهم كرده است كه تسلیم اماماناند، از ذكر اسناد احادیث كتاب اجتناب كرده است. | ||
آیت الله [[سیدابوالقاسم خویی|خویى]] ضمن اعتراف به فضل و ورع و ممدوح بودن [[ابن شعبه حرانی|حرّانى]] <ref>رجوع کنید به توحیدى، ج 1، ص 5</ref>، كتاب وى را به دلیل مُرسل بودن احادیث آن، فاقد اعتبار دانسته و در هیچ یك از احكام شرعى، استناد به روایات تحفالعقول را جایز نشمرده است <ref>ج 1، ص 9؛ نیز رجوع کنید به معلم، ص 274ـ277</ref>. | |||
گفتنى است كه تحفالعقول در میان [[نُصَیریه]] حرمتى خاص داشته و بسیارى از پیروان این مذهب آن را از بردارند <ref>ضیائى، ج 1، ص 81</ref>. | گفتنى است كه تحفالعقول در میان [[نُصَیریه]] حرمتى خاص داشته و بسیارى از پیروان این مذهب آن را از بردارند <ref>ضیائى، ج 1، ص 81</ref>. |