سوره معارج: تفاوت میان نسخهها
←آیات مشهور
Ali.jafari (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
ترجمه: درخواستكنندهاى عذابى را كه واقعشدنى است درخواست كرد، [عذابى كه] ويژه كافران است، [و] آن را بازدارندهاى نيست. | ترجمه: درخواستكنندهاى عذابى را كه واقعشدنى است درخواست كرد، [عذابى كه] ويژه كافران است، [و] آن را بازدارندهاى نيست. | ||
بنابر [[تفسیر قرآن|تفسیر]] [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن|مجمع البیان]] و برخی از منابع [[اهل سنت]]، این [[آیه|آیات]] درباره [[واقعه غدیر]] نازل شدهاست؛ درباره [[اسباب نزول|شأن نزول]] این آیات آمدهاست: پس از آنکه [[پیامبر(ص)]] مسئله [[ولایت امام علی(ع)]] را به مردم اعلان کرد، شخصی به نام [[نعمان بن حارث فهری]] نزد ایشان آمد و با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به [[توحید]] و قبول [[نبوت|رسالتت]] و انجام [[جهاد]] و [[حج]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی. ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را | بنابر [[تفسیر قرآن|تفسیر]] [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن|مجمع البیان]] و برخی از منابع [[اهل سنت]]، این [[آیه|آیات]] درباره [[واقعه غدیر]] نازل شدهاست؛ درباره [[اسباب نزول|شأن نزول]] این آیات آمدهاست: پس از آنکه [[پیامبر(ص)]] مسئله [[ولایت امام علی(ع)]] را به مردم اعلان کرد، شخصی به نام [[نعمان بن حارث فهری]] نزد ایشان آمد و با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به [[توحید]] و قبول [[نبوت|رسالتت]] و انجام [[جهاد]] و [[حج]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی. ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولیِّ( سرپرست) ما قرار دادی. آیا این اعلام [[ولایت]] از ناحیه خودت بوده، یا از سوی [[خدا]]؟ وقتی حضرت به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این [[آیه]] نازل شد.<ref>طبرسی، مجمع البيان، ۱۳۹۰ش، ج۱۰، ص۵۳۰؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۹، ص۲۷۸؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۱۰، ص۳۵.</ref> | ||
* '''إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا*إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا*وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا''' | * '''إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا*إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا*وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا''' | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
ترجمه:به یقین انسان حریص و کمطاقت آفریده شدهاست،هنگامی که بدی به او رسد بی تابی میکند،و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران میشود (و بخل میورزد) | ترجمه:به یقین انسان حریص و کمطاقت آفریده شدهاست،هنگامی که بدی به او رسد بی تابی میکند،و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران میشود (و بخل میورزد) | ||
هَلوع شدت [[حرص]] است که انسان را به بی تابی در هنگام سختی و [[بخل]] و | هَلوع شدت [[حرص]] است که انسان را به بی تابی در هنگام سختی و [[بخل]] و بازدارندهگی به هنگام رفاه و آسایش وامیدارد. این حرص شدید بردست یافتن به منافع و مانع شدن از رسیدن آن به دیگران در سرشت آدمی نهفته است و این حالت از آثار حُبِّ ذات است و از رذائل اخلاقی نیست مگر این که به ناحق و به نادرستی از آن استفاده شود واز مرز اعتدال خارج گردد و دچار افراط و تفریط شود. [[علامه طباطبایی]] این ویژگی و صفت نهاده شده در سرشت انسان را [[نعمت]] و فضیلت میداند که با سوءِ تدبیرِ انسان میتواند تبدیل به نقمت و رذیلت شود. بر همین اساس نمازگزاران میتوانند با تدبیر از کمال این صفت بهره ببرند و آن را تبدیل به نقمت و رذیلت نسازند. <ref>طباطبایی، المیزان،الناشر | ||
منشورات اسماعيليان، ج۲۰، ص۱۲-۱۵.</ref> | |||
*'''وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ''' (آیه ۲۴ـ۲۵) | *'''وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ''' (آیه ۲۴ـ۲۵) |