Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
عالمان اصولی سنت را از جهت سند به [[خبر واحد]] و [[متواتر]] و از جهت ارتباط آن با قرآن به سنت تأییدکننده قرآن (مُؤیده)، تبیینکننده آن (مُبَینه) و سنت مستقل تقسیم کردهاند. سنت به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چیز دیگری، به سنت فعلی، قولی و تقریری تقسیم شده است. | عالمان اصولی سنت را از جهت سند به [[خبر واحد]] و [[متواتر]] و از جهت ارتباط آن با قرآن به سنت تأییدکننده قرآن (مُؤیده)، تبیینکننده آن (مُبَینه) و سنت مستقل تقسیم کردهاند. سنت به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چیز دیگری، به سنت فعلی، قولی و تقریری تقسیم شده است. | ||
==مفهومشناسی و جایگاه== | ==مفهومشناسی و جایگاه== | ||
سنت، نزد عالمان مسلمان، از منابع استنباط [[احکام شرعی]] است<ref>شوکانی، ارشاد الفحول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹۶؛ بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۸؛ زرقا، المدخل الفقهی العام، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۷۶.</ref> و منظور از آن در مذهب [[اهل سنت|اهلسنت]]، گفتار، رفتار و [[تقریر معصوم|تقریر]] پیامبر(ص)<ref>شوکانی، ارشاد الفحول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹۵.</ref> و در [[شیعه]]، گفتار، رفتار و تقریر [[امامان معصوم(ع)|معصوم]] است.<ref>حکیم، االاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۲۲؛ بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۸.</ref> بهگفته [[محمدرضا مظفر]] منشأ اصطلاح «سنت»، روایاتی است که از [[پیامبر(ص)]] نقل شده که در آنها پیروانش را به تبعیت از سنت خود دستور داده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مالک بن انس، الموطأ، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۸۹۹.</ref> از نظر اصولیان، بحث از حجیت سنت به عنوان یکی از منابع احکام شرعی، مسئلهای است در حوزه دانش [[اصول فقه]].<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۳۷ق، ج۱، ص۲۲-۲۴.</ref> | |||
اصطلاح «سنت» در ادبیات فقهی نیز کاربرد دارد که با معنای اصولی آن (به عنوان یکی از مصادر حکم شرعی)، اندکی متفاوت است.<ref>بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۹.</ref> | اصطلاح «سنت» در ادبیات فقهی نیز کاربرد دارد که با معنای اصولی آن (به عنوان یکی از مصادر حکم شرعی)، اندکی متفاوت است.<ref>بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۹.</ref> برای مثال، گاه به اعمال [[مستحب]]، در مقابل افعال [[واجب]] گفته میشود. مثلاً به نماز نافله که مستحب است، سنت و به نمازهای واجب، «فریضه» میگویند.<ref>بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۹.</ref> همچنین گاه در مقابل [[بدعت]] به کار میرود. بدعت یعنی چیزی که به شریعت نسبت داده شده است، حال آنکه در واقع، در شریعت نیست.<ref>بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۸۰.</ref> | ||
بهگفته محمد ابوزهره، فقیه و متکلم اهل | == اهمیت و اعتبار سنت == | ||
بسیاری از احکام شرعی و همچنین جزئیات بسیاری از احکامی که در قرآن به صورت مُجمَل آمده است، بهواسطه سنت شناخته میشود.<ref>زرقا، المدخل الفقهی العام، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۷۶؛ بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۸.</ref> عالمان مسلمان اعتبار سنت در اسلام را از [[ضروریات دین]] میدانند<ref>شوکانی، ارشاد الفحول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹۷؛ خضری بک، اصول الفقه، ۱۳۸۹ق، ص۲۳۹.</ref> و میگویند انکار حجیت آن برابر است با مناقشه در یکی از ضروریات دین و در نتیجه خروج از اسلام.<ref>حکیم، الاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۲۶.</ref> همچنین سنت را کلید فهم [[قرآن]] به شمار میآورند و بر این باورند که رجوع به آن برای فهم [[قرآن]] ضروری است.<ref>زرقا، المدخل الفقهی العام، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۷۵-۷۶.</ref> | |||
بهگفته محمد ابوزهره، فقیه و متکلم اهل مصر در قرن چهاردهم هجری، [[شافعی]] اساساً قرآن و سنت را با هم دلیل واحد شمرده است؛ چراکه ایندو در بیان شریعت، مکمل یکدیگرند.<ref>ابوزهره، اصول الفقه، دار الفکر العربی، ص۱۰۵.</ref> در عین حال بسیاری، سنت را دلیل یا منبع مستقلی برای بیان احکام شرعی دانستهاند.<ref>شوکانی، ارشاد الفحول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹۶؛ زرقا، المدخل الفقهی العام، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۷۶؛ ابوزهره، اصول الفقه، دار الفکر العربی، ص۱۰۶.</ref> | |||
==محدوده سنت نزد فقهای مسلمان== | ==محدوده سنت نزد فقهای مسلمان== |