شهابالدین سهروردی: تفاوت میان نسخهها
←زندگینامه
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) |
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در مورد ولادت و وفات [[سهروردی]] بین تاریخنویسان اختلاف است ولی آن چیزی که بیشتر نقلشده این است که او در تاریخ ۵۴۹ق در دهکده سهرورد [[زنجان]] به دنیا آمد.<ref>زهرا مرادخانی، «پرتوی از زندگی شهاب الدین سهروردی»، کتاب ماه فلسفه سال دوم مرداد 1388 شماره 23، ص۴.</ref> وی از اساتیدی چون مجدالدین عبدالرزاق جیلی<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۴۴-۴۳</ref>، ظهیرالدین بیهقی فارسی<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۵۳-۵۲</ref>و فخرالدین ماردینی بهره برد.<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۷۱-۶۴</ref> | در مورد ولادت و وفات [[سهروردی]] بین تاریخنویسان اختلاف است ولی آن چیزی که بیشتر نقلشده این است که او در تاریخ ۵۴۹ق در دهکده سهرورد [[زنجان]] به دنیا آمد.<ref>زهرا مرادخانی، «پرتوی از زندگی شهاب الدین سهروردی»، کتاب ماه فلسفه سال دوم مرداد 1388 شماره 23، ص۴.</ref> وی از اساتیدی چون مجدالدین عبدالرزاق جیلی<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۴۴-۴۳</ref>، ظهیرالدین بیهقی فارسی<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۵۳-۵۲</ref>و فخرالدین ماردینی بهره برد.<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۷۱-۶۴</ref> | ||
سهروردی در دوره سلجوقیان زیست.<ref> | سهروردی در دوره سلجوقیان زیست.<ref>رضوی، «جایگاه سهروردیشناسی در غرب»، ص۴۱.</ref> در طول عمر کوتاه خود سفرهای زیادی داشت؛ مانند سفر به مراغه، اصفهان، دیاربَکر،<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۵۶-۵۴</ref> سوریه،<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو،۱۳۹۴ش، ص۶۳</ref> و آسیایصغیر.<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۷۲</ref> سهروردی در آناتولی و روم هم سکونت داشته و بارها به سوریه رفته و بعد در حلب فعالیتهای خود را در [[مدرسه حلاویه]] شروع میکند.<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۷۹</ref> | ||
=== درگذشت === | === درگذشت === | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== جایگاه و اهمیت == | == جایگاه و اهمیت == | ||
سهروردی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام و سر سلسله حکمت اشراقی در فرهنگ اسلامی است.<ref>مجید محمدی، «سهروردی و فلسفه نبوت»، کیهان اندیشه 1372 شماره 52، ص</ref> درباره سهروردی گفتهاند همانطور که [[ابوالقاسم فردوسی|فردوسی]] زندهکننده زبان فارسی است، او احیاکننده فکر و حکمت ایران پیش از اسلام در دوران اسلامی بود. جریان فلسفی حکمت اشراق که سهروردی پایهگذار آن بوده، بر اشراق و شهود و ذوق مبتنی بوده است.<ref>سید فتح الله مجتبایی، سهروردی و فرهنگ ایران باستان، کتاب ماه ادبیات و فلسفه آذر و دی 1380 شماره 50 و 51. ص۱۶.</ref> سهروردی با بهرهگیری از آثار حکمای ایران باستان و تطبیق آنها با افکار افلاطون و رواقیان و نوافلاطونیان، مکتب جدیدی را به نام «مکتب اشراقی» پیریزی کرد که بیشتر صبغهٔ افلاطونی داشت.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۱، ص۳۵. قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سره)، 1391.</ref> او از فلسفه [[ارسطو]] روی برتافت و فلسفهای نو آورد.<ref>علی اکبر دانا سرشت، «سهروردی»، نامه آستان قدس 1347 شماره 35، ص۱۰۸.</ref> او را نماینده افلاطون در فلسفه اسلامی میدانند.<ref>حسن سیدعرب، «افلاطون به روایت سهروردی»، حکمت و فلسفه سال پنجم پاییز 1388 شماره 3، ص۴۹.</ref> سهروردی را عارف بزرگی میدانند که منطق و فلسفه و حکمت را با عرفان آشتی داده و «سلوک فلسفی» را بخشی از سیر و سلوک سالک میدانسته که از دقیقترین موارد تعالی فکری و معنوی او به شمار میآید. سهروردی وارث عرفان ایرانیست که تعالیم خود را از [[بزرگمهر]]، جاماسب، [[زرتشت]] و فرشادشیر میداند. گفته شده سهروردی فلسفه نور و ظلمت را از ایران باستان به فرهنگ اسلامی منتقل نموده است.<ref>علی اکبر افراسیاب پور، «عرفان سهروردی»، حافظ، بهمن 1383 شماره 11.</ref> | سهروردی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام و سر سلسله حکمت اشراقی در فرهنگ اسلامی است.<ref>مجید محمدی، «سهروردی و فلسفه نبوت»، کیهان اندیشه 1372 شماره 52، ص</ref> درباره سهروردی گفتهاند همانطور که [[ابوالقاسم فردوسی|فردوسی]] زندهکننده زبان فارسی است، او احیاکننده فکر و حکمت ایران پیش از اسلام در دوران اسلامی بود. جریان فلسفی حکمت اشراق که سهروردی پایهگذار آن بوده، بر اشراق و شهود و ذوق مبتنی بوده است.<ref>سید فتح الله مجتبایی، سهروردی و فرهنگ ایران باستان، کتاب ماه ادبیات و فلسفه آذر و دی 1380 شماره 50 و 51. ص۱۶.</ref> سهروردی با بهرهگیری از آثار حکمای ایران باستان و تطبیق آنها با افکار افلاطون و رواقیان و نوافلاطونیان، مکتب جدیدی را به نام «مکتب اشراقی» پیریزی کرد که بیشتر صبغهٔ افلاطونی داشت.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۱، ص۳۵. قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سره)، 1391.</ref> او از فلسفه [[ارسطو]] روی برتافت و فلسفهای نو آورد.<ref>علی اکبر دانا سرشت، «سهروردی»، نامه آستان قدس 1347 شماره 35، ص۱۰۸.</ref> او را نماینده افلاطون در فلسفه اسلامی میدانند.<ref>حسن سیدعرب، «افلاطون به روایت سهروردی»، حکمت و فلسفه سال پنجم پاییز 1388 شماره 3، ص۴۹.</ref> سهروردی را عارف بزرگی میدانند که منطق و فلسفه و حکمت را با عرفان آشتی داده و «سلوک فلسفی» را بخشی از سیر و سلوک سالک میدانسته که از دقیقترین موارد تعالی فکری و معنوی او به شمار میآید. سهروردی وارث عرفان ایرانیست که تعالیم خود را از [[بزرگمهر]]، جاماسب، [[زرتشت]] و فرشادشیر میداند. گفته شده سهروردی فلسفه نور و ظلمت را از ایران باستان به فرهنگ اسلامی منتقل نموده است.<ref>علی اکبر افراسیاب پور، «عرفان سهروردی»، حافظ، بهمن 1383 شماره 11.</ref> | ||
==آثار سهروردی== | ==آثار سهروردی== | ||
از سهروردی تالیفات زیادی مانده است؛ اما مهمترین اثر او، کتاب [[حکمة الاشراق]] است که دربردارنده آخرین آرای فلسفی او است. آثار سهروردی را به شیوههای مختلفی طبقهبندی کردهاند<ref>رضوی، سهروردی و مکتب اشراق، ۱۳۷۷ش، ص۲۹</ref> که یکی از آنها توسط [[سید حسین نصر|سیدحسین نصر]] و [[هانری کربن]] انجام شده است:<ref>رضوی، سهروردی و مکتب اشراق، ۱۳۷۷ش، ص۳۰</ref> | از سهروردی تالیفات زیادی مانده است؛ اما مهمترین اثر او، کتاب [[حکمة الاشراق]] است که دربردارنده آخرین آرای فلسفی او است. آثار سهروردی را به شیوههای مختلفی طبقهبندی کردهاند<ref>رضوی، سهروردی و مکتب اشراق، ۱۳۷۷ش، ص۲۹</ref> که یکی از آنها توسط [[سید حسین نصر|سیدحسین نصر]] و [[هانری کربن]] انجام شده است:<ref>رضوی، سهروردی و مکتب اشراق، ۱۳۷۷ش، ص۳۰</ref> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۶: | ||
*نصر، سید حسین، ترجمه: احمد آرام، سه حکیم مسلمان، امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۹ش. | *نصر، سید حسین، ترجمه: احمد آرام، سه حکیم مسلمان، امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۹ش. | ||
* مهدی امین رضوی، جایگاه سهروردی شناسی در غرب، کتابهای اسلامی بهار 1380 شماره 4. ص۴۱. | |||
{{پایان}} | * مجید محمدی، «سهروردی و فلسفه نبوت»، کیهان اندیشه 1372 شماره 52، ص | ||
* سید فتح الله مجتبایی، سهروردی و فرهنگ ایران باستان، کتاب ماه ادبیات و فلسفه آذر و دی 1380 شماره 50 و 51. ص۱۶. | |||
* مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۱، ص۳۵. قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سره)، 1391. | |||
* علی اکبر دانا سرشت، «سهروردی»، نامه آستان قدس 1347 شماره 35، ص۱۰۸. | |||
* حسن سیدعرب، «افلاطون به روایت سهروردی»، حکمت و فلسفه سال پنجم پاییز 1388 شماره 3، ص۴۹. | |||
* علی اکبر افراسیاب پور، «عرفان سهروردی»، حافظ، بهمن 1383 شماره 11.{{پایان}} | |||
{{فلسفه اسلامی}} | {{فلسفه اسلامی}} | ||