پرش به محتوا

ایاک نعبد و ایاک نستعین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (←‏معرفی و جایگاه: حذف بخشی از مطالب به دلیل نداشتن هر گونه مدرک و ارجاعات نادرست)
خط ۲۵: خط ۲۵:
مفسران شیعه گفته‌اند که عبارت «ایاک نعبد» در این آیه به [[توحید عبادی|توحید در عبادت]] و عبارت «ایاک نستعین» به [[توحید افعالی|توحید در افعال]] از مراتب توحید اشاره دارد.<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۲.</ref> این آموزه‌ها با استفاده از صنایع ادبی متعددی در این آیه بیان شده است؛
مفسران شیعه گفته‌اند که عبارت «ایاک نعبد» در این آیه به [[توحید عبادی|توحید در عبادت]] و عبارت «ایاک نستعین» به [[توحید افعالی|توحید در افعال]] از مراتب توحید اشاره دارد.<ref>مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۲.</ref> این آموزه‌ها با استفاده از صنایع ادبی متعددی در این آیه بیان شده است؛
===استفاده از صنایع ادبی در بیان توحید===
===استفاده از صنایع ادبی در بیان توحید===
یکی از این صنایع ادبی صنعت التفات از غایب به مخاطب است. در سوره حمد آیات پیش از آیه ایاک نعبد به صورت سوم شخص بیان شده‌اند ولی از این آیه به بعد فضای تخاطب برای آیات انتخاب شده است. [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبایی]] فیلسوف و مفسر قرآن کریم، این جابه‌جایی سیاق‌‌ها را اشاره به این نکته می داند که انسان در حال [[عبادت]] نباید غایب و غافل باشد و نباید عبادتش تنها صورت عبادت و جسدی بی‌‎روح را داشته باشد بلکه در حال عبادت باید [[خدا|خداوند]] را حاضر در برابر خود ببیند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، ج۱، ص۲۶.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] فقیه و مفسّر می‌گوید انسان تا قبل از این آیه خدایی را که برای او ناآشنا و غایب بوده، با صفاتی چون: رب العالمین، الرحمن، الرحیم، مالک یوم الدین شناخته و خود را در محضر او می‌بیند سپس لیاقت تخاطب می‌یابد.<ref>جوادی آملی،‌ تسنیم، اسراء، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۱۶.</ref>
یکی از این صنایع ادبی صنعت التفات از غایب به مخاطب است. در سوره حمد آیات پیش از آیه ایاک نعبد به صورت سوم شخص بیان شده‌اند ولی از این آیه به بعد فضای تخاطب برای آیات انتخاب شده است. [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبایی]] فیلسوف و مفسر قرآن کریم، این جابه‌جایی سیاق‌‌ها را اشاره به این نکته می‌داند که انسان در حال [[عبادت]] نباید غایب و غافل باشد و نباید عبادتش تنها صورت عبادت و جسدی بی‌‎روح را داشته باشد بلکه در حال عبادت باید [[خدا|خداوند]] را حاضر در برابر خود ببیند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، ج۱، ص۲۶.</ref> [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] فقیه و مفسّر می‌گوید انسان تا قبل از این آیه خدایی را که برای او ناآشنا و غایب بوده، با صفاتی چون: رب العالمین، الرحمن، الرحیم، مالک یوم الدین شناخته و خود را در محضر او می‌بیند سپس لیاقت تخاطب می‌یابد.<ref>جوادی آملی،‌ تسنیم، اسراء، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۱۶.</ref>


در صنعت ادبی دیگر مفعول «نعبد» و «نستعین» با عبارت «ایاک» بر فعل مقدم شده است، در حالی که می‌توانست به صورت «نعبدک و نستعینک»‌ به کار رود. بیشتر محققان مقدم شدن مفعول بر فعل و فاعل در این آیه را نشانه انحصار و اختصاص‌ عبادت و استعانت به خدا دانسته‌اند.<ref>شریف کاشانی، زبدة التفسیر،‌ مؤسسة المعارف الإسلاميّه، ج۱، ص۲۹؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۲۱.</ref> یعنی ما «فقط» تو را می پرستیم و «فقط» از تو کمک می‌جوییم.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، ج۱، ص۲۶.</ref> در همین راستا کلمه «ایّاک» تکرار شده است و به گفته جوادی آملی این تکرار برای آن است که حصر را هم در عبادت و هم در استعانت برساند و بگوید همه عبادات به تنهایی منحصر در خداست و جمیع استعانت‌ها به تنهایی از خداست.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۲۰.</ref>
در صنعت ادبی دیگر مفعول «نعبد» و «نستعین» با عبارت «ایاک» بر فعل مقدم شده است، در حالی که می‌توانست به صورت «نعبدک و نستعینک»‌ به کار رود. بیشتر محققان مقدم شدن مفعول بر فعل و فاعل در این آیه را نشانه انحصار و اختصاص‌ عبادت و استعانت به خدا دانسته‌اند.<ref>شریف کاشانی، زبدة التفسیر،‌ مؤسسة المعارف الإسلاميّه، ج۱، ص۲۹؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۲۱.</ref> یعنی ما «فقط» تو را می پرستیم و «فقط» از تو کمک می‌جوییم.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، اسماعیلیان، ج۱، ص۲۶.</ref> در همین راستا کلمه «ایّاک» تکرار شده است و به‌گفته جوادی آملی این تکرار برای آن است که حصر را هم در عبادت و هم در استعانت برساند و بگوید همه عبادات به تنهایی منحصر در خداست و جمیع استعانت‌ها به تنهایی از خداست.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۲۰.</ref>
===توحید افعالی و توسل===
===توحید افعالی و توسل===
به‌گفته [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] این آیه دلالت بر بطلان [[جبر و اختیار|جبر و تفویض]] دارد؛ زیرا هنگامی که می‌گوییم: «ایاک نَعْبُدُ»(تنها تو را می‌پرستیم)، پس داراى اختیار هستیم، نه مجبور. و چون می‌گوییم: «ایاک نَسْتَعِینُ» (تنها از تو یارى می‌جوییم)، پس نیاز به او داریم و امور به ما تفویض نشده است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، اسراء، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۵۵.</ref> چنان‌که بر اساس روایتی [[امام صادق(ع)]] به این آیه استناد و برای عدم واگذاری امور به دست بندگان استدلال کرده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۲۳۹ و ج۵، ص۵۵.</ref>
به‌گفته [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] این آیه دلالت بر بطلان [[جبر و اختیار|جبر و تفویض]] دارد؛ زیرا هنگامی که می‌گوییم: «ایاک نَعْبُدُ»(تنها تو را می‌پرستیم)، پس داراى اختیار هستیم، نه مجبور. و چون می‌گوییم: «ایاک نَسْتَعِینُ» (تنها از تو یارى می‌جوییم)، پس نیاز به او داریم و امور به ما تفویض نشده است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، اسراء، ۱۳۹۵ش، ج۱، ص۴۵۵.</ref> چنان‌که بر اساس روایتی [[امام صادق(ع)]] به این آیه استناد و برای عدم واگذاری امور به دست بندگان استدلال کرده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۹، ص۲۳۹ و ج۵، ص۵۵.</ref>
۲٬۳۲۵

ویرایش