پرش به محتوا

سوره ممتحنه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:


===نهی از دوستی با مشرکان===
===نهی از دوستی با مشرکان===
درباره شأن نزول آیات ابتدایی سوره ممتحنه آمده است: [[حاطب بن ابی بلتعه]] از مسلمانانی بود که به [[مدینه]] آمده بود؛ اما خانواده‌اش در [[مکه]] مانده بودند و فامیلی نداشت که از آنان حمایت کنند. قبل از حرکت مسلمانان برای فتح مکه‌،‌ او نامه‌ای نوشت و به زنی به نام ساره داد تا به اهالی مکه برساند و آنها را از حرکت پیامبر(ص) خبردار کند تا این‌گونه از خانواده‌اش حمایت کرده باشد؛ اما [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] از جاسوسی آن دو با خبر شد و [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]]، [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد]] را مأمور کرد آن زن را بازداشت کنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مکه یافتند.<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۴۱.</ref> او در ابتدا انکار می‌کرد. اثاثیه او را گشتند و چیزی پیدا نکردند. همگی تصمیم گرفتند که باز گردند؛ اما امام علی(ع) گفت نه پیامبر به ما دروغ می‌گوید و نه ما دروغ می‌گوییم. پس بر آن زن غضب کرد و ساره نامه را از بین گیسوانش در آورد. پیامبر(ص) حاطب را خواست. حاطب ضمن عذر خواهی، اظهار ایمان کرد و گفت قصدش حمایت از خانواده‌ بوده است. سپس آیات ابتدایی این سوره نازل شد و مسلمانان را از دوستی با مشرکان نهی کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۹.</ref>
درباره شأن نزول آیات ابتدایی سوره ممتحنه آمده است: [[حاطب بن ابی بلتعه]] از مسلمانانی بود که به [[مدینه]] آمده بود؛ اما خانواده‌اش در [[مکه]] مانده بودند و فامیلی نداشت که از آنان حمایت کنند. قبل از حرکت مسلمانان برای فتح مکه‌،‌ او نامه‌ای نوشت و به زنی به نام ساره داد تا به اهالی مکه برساند و آنها را از حرکت پیامبر(ص) خبردار کند تا این‌گونه از خانواده‌اش حمایت کرده باشد؛ اما [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] از جاسوسی آن دو با خبر شد و [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]]، [[زبیر بن عوام|زبیر]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد]] را مأمور کرد آن زن را بازداشت کنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مکه یافتند.<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۴۱.</ref> او در ابتدا انکار می‌کرد. اثاثیه او را گشتند و چیزی پیدا نکردند. همگی تصمیم گرفتند که باز گردند؛ اما امام علی(ع) گفت نه پیامبر به ما دروغ می‌گوید و نه ما دروغ می‌گوییم. پس بر آن زن غضب کرد و ساره نامه را از بین گیسوانش در آورد. پیامبر(ص) حاطب را خواست. حاطب ضمن عذر خواهی، اظهار ایمان کرد و گفت قصدش حمایت از خانواده‌ بوده است. سپس آیات ابتدایی این سوره نازل شد و [[مسلمان|مسلمانان]] را از دوستی با [[شرک|مشرکان]] نهی کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۹.</ref>
 
===امتحان کردن زنان مهاجر===
===امتحان کردن زنان مهاجر===
درباره شأن نزول آیه دهم سوره ممتحنه آمده است: پیامبر(ص) در [[حدیبیه]] با مشرکان مکه پيمان [[صلح حدیبیه]] را امضا كرد. در این صلحنامه آمده بود که اگر مردی از مشرکان به مدینه آمد، مسلمانان موظف‌اند او را بازگردانند؛ ولی اگر شخصی از مدینه به مکه رفت و پناهنده شد، مشرکان مکه مجبور به بازگرداندن او نیستند. بعد از مدت کوتاهی زنی به نام سبیعه دختر حارث از مکه به مدینه آمد. آیات دهم تا دوازدهم این سوره نازل شد. پیامبر(ص) از آن زن خواست که [[سوگند]] بخورد که آمدنش به مدینه تنها به انگیره دین خواهی و بیزاری از کفر است. این سوگند خوردن همان امتحانی است که در این آیات از آن سخن آمده است که زنان مهاجر را امتحان کنید و البته خداوند به ایمان آنها آگاه‌تر است. بعد از این سوگند،‌ پیامبر اکرم(ص) به این استدلال که در متن صلحنامه از مردان صحبت شده بود و در مورد زنان سخنی نیامده بود،‌ زنان مهاجر را به مشرکان تحویل نداد و به موجب آیه دهم، مهریه آن زنان را به شوهران مشرکشان پرداخت کرد و آن زنان می‌توانستند در مدینه مجدداً ازدواج کنند.<ref>طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج‏۹، ص۴۱۰.</ref>
درباره شأن نزول آیه دهم سوره ممتحنه آمده است: پیامبر(ص) در [[حدیبیه]] با مشرکان مکه پيمان [[صلح حدیبیه]] را امضا كرد. در این صلحنامه آمده بود که اگر مردی از مشرکان به مدینه آمد، مسلمانان موظف‌اند او را بازگردانند؛ ولی اگر شخصی از مدینه به مکه رفت و پناهنده شد، مشرکان مکه مجبور به بازگرداندن او نیستند. بعد از مدت کوتاهی زنی به نام سبیعه دختر حارث از مکه به مدینه آمد. آیات دهم تا دوازدهم این سوره نازل شد. پیامبر(ص) از آن زن خواست که [[سوگند]] بخورد که آمدنش به مدینه تنها به انگیره دین خواهی و بیزاری از کفر است. این سوگند خوردن همان امتحانی است که در این آیات از آن سخن آمده است که زنان مهاجر را امتحان کنید و البته خداوند به ایمان آنها آگاه‌تر است. بعد از این سوگند،‌ پیامبر اکرم(ص) به این استدلال که در متن صلحنامه از مردان صحبت شده بود و در مورد زنان سخنی نیامده بود،‌ زنان مهاجر را به مشرکان تحویل نداد و به موجب آیه دهم، مهریه آن زنان را به شوهران مشرکشان پرداخت کرد و آن زنان می‌توانستند در مدینه مجدداً ازدواج کنند.<ref>طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۲ش، ج‏۹، ص۴۱۰.</ref>
۱۷٬۴۳۹

ویرایش