Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۵۸
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
===امامت امامان شیعه=== | ===امامت امامان شیعه=== | ||
حدیث ثقلین را از دلایل [[امامت امامان شیعه]] دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مفید، المسائل الجارودیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲؛ ابنعطیه، ابهی المداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۳۱؛ مظفر، دلائلالصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۴۱-۲۴۴.</ref> از جمله دلایلی که برای دلالت حدیث ثقلین بر امامت امام علی(ع) و دیگر امامان ذکر شده، عبارتاند از: | حدیث ثقلین را از دلایل [[امامت امامان شیعه]] دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مفید، المسائل الجارودیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲؛ ابنعطیه، ابهی المداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۳۱؛ مظفر، دلائلالصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۴۱-۲۴۴.</ref> از جمله دلایلی که برای دلالت حدیث ثقلین بر امامت امام علی(ع) و دیگر امامان ذکر شده، عبارتاند از: | ||
* تصریح به جداناپذیری قرآن و اهلبیت در حدیث ثقلین دلالت دارد که اهلبیت به قرآن علم دارند و در گفتار و عمل با آن مخالفت نمیکنند. این مطلب دلیل بر برتری و فضیلت اهلبیت است | * تصریح به جداناپذیری قرآن و اهلبیت در حدیث ثقلین دلالت دارد که اهلبیت به قرآن علم دارند و در گفتار و عمل با آن مخالفت نمیکنند. این مطلب دلیل بر برتری و فضیلت اهلبیت است و اشخاص برتر و افضل، به امامت سزاوارترند. | ||
* در حدیث ثقلین، اهلبیت عِدْل و نظیر قرآن قرار داده شدهاند. ازاینرو، تمسک و پیروی از آنها همانند قرآن واجب است. پیروی از شخصی بدون قید و شرط واجب نیست، مگر پیامبر و امام معصوم. | * در حدیث ثقلین، اهلبیت عِدْل و نظیر قرآن قرار داده شدهاند. ازاینرو، تمسک و پیروی از آنها همانند قرآن واجب است. پیروی از شخصی بدون قید و شرط واجب نیست، مگر پیامبر و امام معصوم. | ||
* در برخی نقلها به جای ثقلین، واژه «خلیفتین» (دو خلیفه) آمده است. روشن است که خلافت شخص، به امامتش و انجام هر چیزی است که امت بدان نیازمندند. | * در برخی نقلها به جای ثقلین، واژه «خلیفتین» (دو خلیفه) آمده است. روشن است که خلافت شخص، به امامتش و انجام هر چیزی است که امت بدان نیازمندند. | ||
* در حدیث آمده است که هرکس از ثقلین پیروی کند، هرگز گمراه نخواهد شد. پیامبر عدم گمراهی امتش را به صورت | * در حدیث آمده است که هرکس از ثقلین پیروی کند، هرگز گمراه نخواهد شد. پیامبر عدم گمراهی امتش را به صورت دائمی، مبتنی بر پیروی از ثقلین کرده است.<ref>نگاه کنید به ابنعطیه، ابهیالمداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۳۱؛ مظفر، دلائلالصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۴۱-۲۴۴.</ref> | ||
برخی گفتهاند اگر [[شیعه]] غیر از حدیث ثقلین، دلیلی بر جانشینی و [[خلافت امام علی(ع)]] نداشت، این | برخی گفتهاند اگر [[شیعه]] غیر از حدیث ثقلین، دلیلی بر جانشینی و [[خلافت امام علی(ع)]] نداشت، این حدیثْ شیعه را در مقابل مخالفان کفایت میکرد.<ref>ابنعطیه، ابهیالمداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۳۲.</ref> | ||
=== استمرار امامت === | === استمرار امامت === | ||
به باور [[محمدحسن مظفر]]، فقراتی از حدیث دلالت دارد که تا روز قیامت همواره باید شخصی از عترت پیامبر(ص) باقی باشد. آن فقرات | به باور [[محمدحسن مظفر]]، فقراتی از حدیث دلالت دارد که تا روز قیامت همواره باید شخصی از عترت پیامبر(ص) باقی باشد. آن فقرات عبارتاند از: | ||
* عبارت «اِن تَمَسَّکْتُم بِهِما لَن تَضِّلّوا» (با تمسک به ثقلین، هرگز گمراه نخواهید شد): هرگز گمراه نشدن مبتنی بر این است که آنچه به آن تمسک میشود، همیشه وجود داشته باشد. | * عبارت «اِن تَمَسَّکْتُم بِهِما لَن تَضِّلّوا» (با تمسک به ثقلین، هرگز گمراه نخواهید شد): هرگز گمراه نشدن مبتنی بر این است که آنچه به آن تمسک میشود، همیشه وجود داشته باشد. | ||
* براساس عبارت «لَن یَفتَرِقا» (جداناپذیری قرآن و عترت)، اگر در زمانی، کسی از عترت نباشد، جدایی میان قرآن و عترت رخ داده است. پس باید همواره شخصی از عترت وجود داشته باشد.<ref>مظفر، دلائلالصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۴۶.</ref> | * براساس عبارت «لَن یَفتَرِقا» (جداناپذیری قرآن و عترت)، اگر در زمانی، کسی از عترت نباشد، جدایی میان قرآن و عترت رخ داده است. پس باید همواره شخصی از عترت وجود داشته باشد.<ref>مظفر، دلائلالصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۴۶.</ref> | ||
از نظر [[ناصر مکارم شیرازی |ناصر مکارم شیرازی]]، این عبارت که «این دو همیشه با هم هستند تا در کنار حوض کوثر نزد من آیند» بهخوبی نشان میدهد که در تمام طول تاریخ، فردی از اهلبیت(ع) به عنوان پیشوای معصوم باید وجود داشته | از نظر [[ناصر مکارم شیرازی |ناصر مکارم شیرازی]]، این عبارت که «این دو همیشه با هم هستند تا در کنار حوض کوثر نزد من آیند» بهخوبی نشان میدهد که در تمام طول تاریخ، فردی از اهلبیت(ع) به عنوان پیشوای معصوم باید وجود داشته باشد. همانگونه که قرآن همیشه چراغ هدایت است، آنها نیز همیشه چراغ هدایتاند.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۷۵.</ref> | ||
=== لزوم پیروی از اهلبیت(ع) === | === لزوم پیروی از اهلبیت(ع) === | ||
عالمان شیعه میگویند در حدیث ثقلین، اهلبیت(ع) در کنار [[قرآن]] قرار داده شده و جداییناپذیر دانسته | عالمان شیعه میگویند در حدیث ثقلین، اهلبیت(ع) در کنار [[قرآن]] قرار داده شده و جداییناپذیر دانسته شدهاند. پس همانطور که تبعیت از قرآن بر مسلمانان واجب است، تبعیت از اهلبیت(ع) نیز واجب است. همچنین از آنجا که پیامبر(ص) در تبعیت از آنها قیدوشرطی بیان نکرده است، پیروی از آنها به صورت مطلق و در تمام رفتار و گفتارشان واجب است.<ref>نگاه کنید به حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۹۷؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۷۵.</ref> | ||
=== عصمت اهلبیت(ع) === | === عصمت اهلبیت(ع) === | ||
از نظر عالمان شیعه، حدیث ثقلین با توجه به تصریح به عدم جدایی [[قرآن]] و اهلبیت(ع)، بر [[عصمت امامان|عصمت اهلبیت]] دلالت دارد؛ زیرا ارتکاب هرگونه [[گناه]] یا خطا، موجب جدایی اهلبیت از قرآن خواهد شد.<ref>نگاه کنید به مفید، المسائل الجارودیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲؛ ابنعطیه، ابهیالمداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۳۱؛ بحرانی، منارالهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۷۱؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۷۵؛ سبحانی، الالهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۰۵، ۱۰۶.</ref> همچنین پیامبر(ص) در این حدیث تصریح کرده است که هرکس به قرآن و اهلبیت تمسک کند، گمراه نخواهد شد. اگر اهلبیت معصوم نباشند، پیروی بدون قیدوشرط از آنها موجب گمراهی خواهد | از نظر عالمان شیعه، حدیث ثقلین با توجه به تصریح به عدم جدایی [[قرآن]] و اهلبیت(ع)، بر [[عصمت امامان|عصمت اهلبیت]] دلالت دارد؛ زیرا ارتکاب هرگونه [[گناه]] یا خطا، موجب جدایی اهلبیت از قرآن خواهد شد.<ref>نگاه کنید به مفید، المسائل الجارودیه، ۱۴۱۳ق، ص۴۲؛ ابنعطیه، ابهیالمداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۳۱؛ بحرانی، منارالهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۷۱؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۷۵؛ سبحانی، الالهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۰۵، ۱۰۶.</ref> همچنین پیامبر(ص) در این حدیث تصریح کرده است که هرکس به قرآن و اهلبیت تمسک کند، گمراه نخواهد شد. اگر اهلبیت معصوم نباشند، پیروی بدون قیدوشرط از آنها موجب گمراهی خواهد بود.<ref>نگاه کنید به: ابنعطیه، ابهی المداد، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۱۳۱؛ بحرانی، منار الهدی، ۱۴۰۵ق، ص۶۷۱؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۷۵؛ سبحانی، الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۰۶.</ref> بهاعتقاد [[ابوالصلاح حلبی]]، فقیه و متکلم امامیِ قرن چهارم و پنجم قمری، وجوب مطلق اطاعت از اهلبیت(ع)، دلیل بر عصمت آنهاست.<ref>حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۹۷.</ref> اثبات عصمت اهلبیت(ع) از حدیث ثقلین در قالب برهان اینگونه تبیین شده است: | ||
*اگر کسی همواره با قرآن باشد، از گناه و اشتباه مصون و محفوظ است؛ زیرا قرآن از هر خطا و اشتباهی مصون است. | *اگر کسی همواره با قرآن باشد، از گناه و اشتباه مصون و محفوظ است؛ زیرا قرآن از هر خطا و اشتباهی مصون است. | ||
* براساس حدیث ثقلین، اهلبیت همواره با قرآن هستند و تا روز قیامت از همدیگر جدا نمیشوند. | * براساس حدیث ثقلین، اهلبیت همواره با قرآن هستند و تا روز قیامت از همدیگر جدا نمیشوند. | ||
* پس اهلبیت همانند قرآن معصوم هستند.<ref>فاریاب، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه، ص۳۰۳.</ref> | * پس اهلبیت همانند قرآن معصوم هستند.<ref>فاریاب، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه، ص۳۰۳.</ref> | ||
بهگزارش [[سید علی حسینی میلانی]]، برخی از محققان اهلسنت همچون ابنحجر هیتمی نیز دلالت حدیث ثقلین بر طهارت و عصمت اهلبیت(ع) را پذیرفتهاند.<ref>نگاه کنید به حسینی میلانی، نفحاتالازهار، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۶۸، ۲۶۹.</ref> | |||
=== مرجعیت علمی اهلبیت(ع) === | === مرجعیت علمی اهلبیت(ع) === | ||
عالمان شیعه حدیث ثقلین را بیانگر مرجعیت علمی اهلبیت دانستهاند؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، سیمای عقاید شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۳۱، ۲۳۲؛ خرازی، بدایةالمعارف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹، ۲۰.</ref> زیرا دعوت پیامبر(ص) به تمسک به کتاب و اهلبیت، تصریح دارد که مرجعیت علمی منحصر در اهلبیت(ع) است و [[مسلمان|مسلمانان]] باید در حوادث و پیشامدهای دینی به آنان مراجعه کنند.<ref>سبحانی، سیمای عقاید شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۳۱، ۲۳۲.</ref> بنابراین بیانات و نظرات | عالمان شیعه حدیث ثقلین را بیانگر مرجعیت علمی اهلبیت دانستهاند؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، سیمای عقاید شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۳۱، ۲۳۲؛ خرازی، بدایةالمعارف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۹، ۲۰.</ref> زیرا دعوت پیامبر(ص) به تمسک به کتاب و اهلبیت، تصریح دارد که مرجعیت علمی منحصر در اهلبیت(ع) است و [[مسلمان|مسلمانان]] باید در حوادث و پیشامدهای دینی به آنان مراجعه کنند.<ref>سبحانی، سیمای عقاید شیعه، ۱۳۸۶ش، ص۲۳۱، ۲۳۲.</ref> بنابراین بیانات و نظرات اهلبیت، همانند قرآن، برای مسلمانان حجت است.<ref>خرازی، بدایةالمعارف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۰.</ref> | ||
همچنین گفته شده این حدیث دلالت دارد که قرآن و اهلبیت هرکدام حجت و دلیل مستقل و معتبر هستند. ازاینرو، اگر از هرکدام دستوری برسد، در هر زمینهای که باشد، مثل عقاید، احکام فقهی و | همچنین گفته شده این حدیث دلالت دارد که قرآن و اهلبیت هرکدام حجت و دلیل مستقل و معتبر هستند. ازاینرو، اگر از هرکدام دستوری برسد، در هر زمینهای که باشد، مثل عقاید، [[احکام شرعی|احکام فقهی]] و [[اخلاق]]، حجت و سند است.<ref>واعظزاده خراسانی، «مقدمه» در حدیث الثقلین، ص۲۰، ۲۱.</ref> | ||
در برخی از نقلهای حدیث ثقلین، در پایان حدیث آمده است: «فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِكُوا وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُم؛ بر آنها پیشى نگیرید که هلاک میشوید و به ایشان چیزى نیاموزید که آنها از شما داناترند.»<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴؛ خزاز رازی، کفایةالاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۶۳؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص ۱۶۷؛ قندوزی، ينابيع الموده لذوی القربی، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷۳، ۷۴.</ref> در مقدمه کتاب [[جامع احادیث الشیعه (کتاب)|جامع احادیث الشیعه]] با استناد به این نقل، هفت نکته درباره مرجعیت و علم اهلبیت(ع) از حدیث ثقلین استفاده شده که عبارتاند از: | در برخی از نقلهای حدیث ثقلین، در پایان حدیث آمده است: «فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِكُوا وَ لَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُم؛ بر آنها پیشى نگیرید که هلاک میشوید و به ایشان چیزى نیاموزید که آنها از شما داناترند.»<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۹۴؛ خزاز رازی، کفایةالاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۶۳؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص ۱۶۷؛ قندوزی، ينابيع الموده لذوی القربی، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷۳، ۷۴.</ref> در مقدمه کتاب [[جامع احادیث الشیعه (کتاب)|جامع احادیث الشیعه]] با استناد به این نقل، هفت نکته درباره مرجعیت و علم اهلبیت(ع) از حدیث ثقلین استفاده شده که عبارتاند از: | ||
# فراگرفتن از عترت پیامبر(ص) برای در امان ماندن از | # وجوب فراگرفتن از عترت پیامبر(ص) برای در امان ماندن از گمراهی، | ||
# احاطه علمی عترت پیامبر(ص) به احکام الهی | # احاطه علمی عترت پیامبر(ص) به احکام الهی بهجهت دستور رسول خدا به فراگرفتن از آنان، | ||
# عدم اطلاع | # عدم اطلاع غیر اهلبیت بر تمام تکالیف شرعی و احتمال گمراه شدن در صورت سؤال نکردن از اهلبیت، | ||
# عدم احاطه و تسلط | # عدم احاطه و تسلط غیر اهلبیت بر قرآن و اختصاص استنباط احکام الهی به عترت پیامبر(ص)، | ||
# عدم صلاحیت غیر عترت | # عدم صلاحیت غیر عترت برای تعلیم احکام الهی، | ||
# حرام بودن رد سخن عترت پیامبر(ص) به سبب اعلمیت | # حرام بودن رد سخن عترت پیامبر(ص) به سبب اعلمیت آنها، | ||
# اعلم بودن عترت پیامبر(ص) در تمام علوم دینی و غیردینی.<ref>معزی ملایری، جامع احادیث الشیعه، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۸۲.</ref> | # اعلم بودن عترت پیامبر(ص) در تمام علوم دینی و غیردینی.<ref>معزی ملایری، جامع احادیث الشیعه، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۸۲.</ref> | ||
[[سید کمال حیدری]] الاهیدان شیعه، با تکیه بر حدیث | [[سید کمال حیدری]] الاهیدان شیعه، با تکیه بر حدیث ثقلین، نامحدود بودن [[علم امام|علم امامان]] را تبیین کرده است.<ref>الحیدری، علمالامام، ۱۴۲۹ق، ص۱۱۰-۱۵۷.</ref> | ||
===برتری اهلبیت=== | ===برتری اهلبیت=== | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
==دیدگاه اهلسنت== | ==دیدگاه اهلسنت== | ||
عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز برداشتهایی از حدیث ثقلین | عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز برداشتهایی از حدیث ثقلین داشتهاند که برخی از آنها چنین است: از نظر ابنحجر هیتمی و شمسالدین سخاوی، محدث و مفسر شافعیمذهبِ قرن نهم قمری، در احادیث ثقلین بر [[مودت اهلبیت(ع)|مودت اهلبیت]]، احسان و احترام به آنها، بزرگداشت آنان و ادای حقوق واجب و مستحب آنها تأکید و ترغیب شده است؛ زیرا [[اهلبیت(ع)|اهلبیت]]، به لحاظ فخر و حَسَب و نَسَب، شریفترین مردم روی زمیناند.<ref>ابنحجر هیتمی، الصواعق المحرقه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶۵۳؛ سخاوی، استجلاب ارتقاء الغرف، بیروت، ج۱، ص۳۶۷.</ref> | ||
علی بن عبدالله سَمهودی گفته است از این حدیث فهمیده میشود که تا [[قیامت|روز قیامت]]، کسی از عترت وجود دارد که شایستگی دارد به او تمسک شود تا ترغیب مذکور در این حدیث، بر او دلالت کند؛ همچنانکه [[قرآن]] چنین است. ازاینرو، آنان (یعنی عترت) اَمان اهل زمیناند و چون از بین بروند، اهل زمین نابود میشوند.<ref>سمهودی، جواهر العقدين فی فضل الشرفين، ۱۴۰۵ق، ج۲، بخش اول، ص۹۴.</ref> | |||
به نظر عبدالرؤوف | به نظر عبدالرؤوف مناوی از عالمان شافعیمذهبِ قرن دهم و یازدهم قمری، حدیث ثقلین تصریح دارد که پیامبر(ص) به امتش وصیت کرد با قرآن و اهلبیت خوب رفتار کنند، آنها را مقدم بر خود بدارند و در دین به آنها تمسک کنند. بهگفته وی، این حدیث دلالت دارد که تا روز قیامت، در هر زمانی، باید کسی از اهلبیت که اهلیت و صلاحیت تمسک و پیروی دارد، وجود داشته باشد.<ref>مناوی، فیضالقدیر، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۱۵.</ref> | ||
سعدالدین تفتازانی، متکلم اشعریمذهب قرن هشتم قمری معتقد است حدیث ثقلین اشاره به برتری اهلبیت بر دیگران دارد و ملاک برتری | سعدالدین تفتازانی، متکلم اشعریمذهب قرن هشتم قمری معتقد است حدیث ثقلین اشاره به برتری اهلبیت بر دیگران دارد و ملاک برتری آنان علم و [[تقوا]] و شرافت نَسَب آنهاست. این مطلب از قرار گرفتن آنان در کنار قرآن و وجوب تمسک به آنان به دست میآید؛ زیرا تمسک به قرآن جز عمل به علم و هدایت قرآن و عترت نیست.<ref>تفتازانی، شرحالمقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۳۰۲، ۳۰۳.</ref> | ||
[[فضل بن روزبهان]]، از عالمان اهلسنت در قرن نهم و دهم قمری هم بر آن است که احادیث ثقلین دلالت بر وجوب تمسک و پیروی از اهلبیت در گفتار و اعمال، بزرگداشت و احترام و مودت به آنها دارد؛ اما تصریحی بر امامت و خلافت آنها ندارد.<ref>نگاه کنید به مظفر، دلائلالصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۳۸، ۲۳۹.</ref> | [[فضل بن روزبهان]]، از عالمان اهلسنت در قرن نهم و دهم قمری هم بر آن است که احادیث ثقلین دلالت بر وجوب تمسک و پیروی از اهلبیت در گفتار و اعمال، بزرگداشت و احترام و مودت به آنها دارد؛ اما تصریحی بر امامت و خلافت آنها ندارد.<ref>نگاه کنید به مظفر، دلائلالصدق، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۲۳۸، ۲۳۹.</ref> | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
علمای شیعه به جز نقل حدیث ثقلین، به صورت مستقل هم درباره آن کتابهایی نوشتهاند. برخی از این کتابها از این قرار است: | علمای شیعه به جز نقل حدیث ثقلین، به صورت مستقل هم درباره آن کتابهایی نوشتهاند. برخی از این کتابها از این قرار است: | ||
* ''حدیثالثقلین''، نوشته قوامالدین محمد وشنوی قمی: در این نوشته، اسناد مختلف این حدیث بررسی و به اختلاف لفظی بین نقلهای مختلف توجه ویژهای شده است.<ref>صداقت ثمر حسینی، «[https://ebookshia.com/books/pdf/4178/حدیث+ثقلین+و+پژوهش+قوام+الدین+محمد+وشنوی+درباره+آن حدیث ثقلین و پژوهش قوام الدین محمد وشنوی درباره آن]»، کتابخانه الکترونیک شیعه.</ref> | * ''حدیثالثقلین''، نوشته قوامالدین محمد وشنوی قمی: در این نوشته، اسناد مختلف این حدیث بررسی و به اختلاف لفظی بین نقلهای مختلف توجه ویژهای شده است.<ref>صداقت ثمر حسینی، «[https://ebookshia.com/books/pdf/4178/حدیث+ثقلین+و+پژوهش+قوام+الدین+محمد+وشنوی+درباره+آن حدیث ثقلین و پژوهش قوام الدین محمد وشنوی درباره آن]»، کتابخانه الکترونیک شیعه.</ref> | ||
* ''حدیثالثقلین''، اثر نجمالدین عسکری: این کتاب در یک جلد و به زبان عربی نگاشته و کتابت آن در سال ۱۳۶۵ق به پایان رسیده است. | * ''حدیثالثقلین''، اثر نجمالدین عسکری: این کتاب در یک جلد و به زبان عربی نگاشته شده و کتابت آن در سال ۱۳۶۵ق به پایان رسیده است. | ||
* ''حدیثالثقلین''، اثر [[سید علی میلانی]]: این کتاب به زبان عربی و در پاسخ به شبهاتِ مطرحشده توسط علی احمد السالوس درباره حدیث ثقلین تألیف شده است.<ref>«[https://lohedana.ir/books/reader/7626/1/1/1 حدیث الثقلین]»، وبگاه لوح دانا.</ref> | * ''حدیثالثقلین''، اثر [[سید علی میلانی]]: این کتاب به زبان عربی و در پاسخ به شبهاتِ مطرحشده توسط علی احمد السالوس درباره حدیث ثقلین تألیف شده است.<ref>«[https://lohedana.ir/books/reader/7626/1/1/1 حدیث الثقلین]»، وبگاه لوح دانا.</ref> | ||
* ''حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت(ع):'' این کتاب که توسط جمعی از طلاب بحرینی مدرسه اهلالذکر جمعآوری و تألیف شده، برگرفته از سخنرانیهای مختلف احمد الماحوزی، عالم شیعی بحرینی درباره حدیث ثقلین است.<ref>جمعی از طلاب، حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت، مکتبةالثقلین، ص۳.</ref> | * ''حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت(ع):'' این کتاب که توسط جمعی از طلاب بحرینی مدرسه اهلالذکر جمعآوری و تألیف شده، برگرفته از سخنرانیهای مختلف احمد الماحوزی، عالم شیعی بحرینی درباره حدیث ثقلین است.<ref>جمعی از طلاب، حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت، مکتبةالثقلین، ص۳.</ref> | ||
* ''حدیث الثقلین؛ سنداً و دلالةً:'' | * ''حدیث الثقلین؛ سنداً و دلالةً:'' مجموعهسخنرانیهای [[سید کمال حیدری]] است که اسعد حسین علی شمری در سه فصلِ بررسی سند حدیث، بررسی دلالت حدیث و پاسخ به شبهاتِ درباره آن، گردآوری و تدوین کرده و مؤسسه اَلهُدیٰ نشر داده است.<ref>«[https://alhaydari.ir/product/%d8%ad%d8%af%d9%8a%d8%ab-%d8%a7%d9%84%d8%ab%d9%82%d9%84%d9%8a%d9%86/ حدیث القلین سنداً و دلالةً]»، وبگاه مؤسسه امام جواد(ع).</ref> | ||
* '' | * ''موسوعةُ حدیثِ الثَّقلین:'' این اثر چهارجلدی که مرکز ابحاث العقائدیه تدوین کرده، در دو جلد نخست، آثار شیعیان امامی از قرن اول تا دهم قمری و در جلدهای سوم و چهارم آثار شیعیان [[زیدیه|زیدی]] و [[اسماعیلیه|اسماعیلی]] تا قرن دهم قمری درباره حدیث ثقلین را بررسی کرده است. | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۳۰۶: | خط ۳۰۶: | ||
[[رده:احادیث اعتقادی]] | [[رده:احادیث اعتقادی]] | ||
[[رده:احادیث متواتر]] | [[رده:احادیث متواتر]] | ||
[[رده:مقالههای آماده ترجمه]] |