confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۷۶
ویرایش
(ویکی سازی) |
(ویکی سازی) |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| آثار = [[مسند جابربن عبداللّه]]، [[صحیفه جابر]] | | آثار = [[مسند جابربن عبداللّه]]، [[صحیفه جابر]] | ||
}} | }} | ||
'''جابر بن عبداللّه انصاری''' (درگذشت بین سالهای [[سال ۶۸ هجری قمری|۶۸ق]] تا [[سال ۷۹ هجری قمری|۷۹ق]])، [[صحابی]] [[پیامبر اسلام(ص)]] و راوی [[حدیث لوح]] که دربردارنده نام [[امامان شیعه]] از زبان پیامبر(ص) است. وی همچنین در سلسله راویان [[حدیث|احادیث]] مشهور | '''جابر بن عبداللّه انصاری''' (درگذشت بین سالهای [[سال ۶۸ هجری قمری|۶۸ق]] تا [[سال ۷۹ هجری قمری|۷۹ق]])، [[صحابی]] [[پیامبر اسلام(ص)]] و راوی [[حدیث لوح]] که دربردارنده نام [[امامان شیعه]] از زبان پیامبر(ص) است. وی همچنین در سلسله راویان [[حدیث|احادیث]] مشهور [[شیعه]] مانند [[حدیث جابر]]، [[حدیث غدیر]]، [[حدیث ثقلین]] و [[حدیث شهر علم]] نیز قرار دارد. | ||
جابر را از اصحاب پنج امام (از [[امام علی(ع)]] تا [[امام باقر(ع)]]) دانستهاند. او پس از [[واقعه عاشورا]]، نخستین زائر [[امام حسین(ع)]] بود که در [[اربعین حسینی|روز اربعین]] به [[کربلا]] رسید. همچنین بنابر روایات، او [[سلام]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را به [[امام باقر(ع)]] رساند. | جابر را از اصحاب پنج امام (از [[امام علی(ع)]] تا [[امام باقر(ع)]]) دانستهاند. او پس از [[واقعه عاشورا]]، نخستین زائر [[امام حسین(ع)]] بود که در [[اربعین حسینی|روز اربعین]] به [[کربلا]] رسید. همچنین بنابر روایات، او [[سلام]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را به [[امام باقر(ع)]] رساند. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
جابِرِ بن عبدالله بن عَمرو بن حرام بن کعب بن غَنْم بن سلمة، نسبش به [[قبیله خزرج|خَزْرَج]] میرسد.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، قسم ۲، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸.</ref> | جابِرِ بن عبدالله بن عَمرو بن حرام بن کعب بن غَنْم بن سلمة، نسبش به [[قبیله خزرج|خَزْرَج]] میرسد.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، قسم ۲، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸.</ref> | ||
پدرش پیش از [[هجرت]] پیامبر اکرم(ص) به [[یثرب]]، مسلمان شد و در [[بیعت عقبه دوم|بیعت عَقَبة دوم]] با [[رسول خدا(ص)]] پیمان بست و جزو دوازده نقیبی شد که پیامبر(ص) آنان را به نمایندگی قبایلشان برگزید. پدر جابر در [[غزوه احد|غزوه اُحُد]] به [[شهادت]] رسید.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸، ۲۱۱؛ قس ابن حَبّان، مشاهیر علماء الامصار، ص۳۰ که از حضور عبداللّه و فرزندش جابر در بیعتِ عقبه اول و دوم سخن گفته است.</ref> | پدرش پیش از [[هجرت]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] به [[یثرب]]، [[مسلمان]] شد و در [[بیعت عقبه دوم|بیعت عَقَبة دوم]] با [[رسول خدا(ص)]] پیمان بست و جزو دوازده نقیبی شد که پیامبر(ص) آنان را به نمایندگی قبایلشان برگزید. پدر جابر در [[غزوه احد|غزوه اُحُد]] به [[شهادت]] رسید.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸، ۲۱۱؛ قس ابن حَبّان، مشاهیر علماء الامصار، ص۳۰ که از حضور عبداللّه و فرزندش جابر در بیعتِ عقبه اول و دوم سخن گفته است.</ref> | ||
نخستین گزارش از زندگی جابر، حضور او با پدرش در [[بیعت عقبه دوم]] در سال سیزدهم [[بعثت]] است.{{سخ}} | نخستین گزارش از زندگی جابر، حضور او با پدرش در [[بیعت عقبه دوم]] در سال سیزدهم [[بعثت]] است.{{سخ}} | ||
[[کنیه]] جابر، در منابع به صورتهای گوناگون آمده، اما از میان آنها کنیه ابوعبداللّه صحیحتر دانسته شده است. <ref>رجوع کنید به ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲، ج۱، ص۲۲۰؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ۱۴۱۷، ج۱، ص۳۷۷.</ref>{{سخ}} | [[کنیه]] جابر، در منابع به صورتهای گوناگون آمده، اما از میان آنها [[کنیه]] ابوعبداللّه صحیحتر دانسته شده است. <ref>رجوع کنید به ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲، ج۱، ص۲۲۰؛ ابن اثیر، اسد الغابة، ۱۴۱۷، ج۱، ص۳۷۷.</ref>{{سخ}} | ||
بنا بر بعضی گزارشها، پیوند میان پیامبر(ص) و جابر محبتآمیز و دوستانه بود. گفته شده است که پیامبر(ص) به وی بشارت عمر طولانی داده و در پاسخ به سؤال جابر، [[آیه]]ای نازل شد که به [[آیه کلاله|آیه کَلالَه]]<ref>ر.ک: سوره نساء: ۱۷۶.</ref> شهرت دارد.<ref>ر.ک: طبری، جامع طبری؛ و محمد بن طوسی، التبیان فی التفسیر القرآن، ذیل آیه.</ref> | بنا بر بعضی گزارشها، پیوند میان پیامبر(ص) و جابر محبتآمیز و دوستانه بود. گفته شده است که پیامبر(ص) به وی بشارت عمر طولانی داده و در پاسخ به سؤال جابر، [[آیه]]ای نازل شد که به [[آیه کلاله|آیه کَلالَه]]<ref>ر.ک: سوره نساء: ۱۷۶.</ref> شهرت دارد.<ref>ر.ک: طبری، جامع طبری؛ و محمد بن طوسی، التبیان فی التفسیر القرآن، ذیل آیه.</ref> | ||
=== ازدواج و فرزندان === | === ازدواج و فرزندان === | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
=== در زمان خلفای سهگانه === | === در زمان خلفای سهگانه === | ||
از مواضع جابر درباره [[ابوبکر|خلیفه اول]] سخنی در منابع نیامده است.<ref>ر.ک: محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۳۸</ref> در این دوران، وی بیشتر به فعالیتهای علمی و تعلیمی میپرداخت و از امور سیاسی و نظامی دوری میجست. وی فقط در یک مأموریت جنگی شرکت کرد و آن نیز در آغاز فتوحات مسلمانان در دوره [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] بود. جابر در گزارشی، از حضور خود در سپاه [[خالد بن ولید]]، که برای محاصره [[دمشق]] به کمک سپاه [[شام]] رفته بود، سخن گفته است.<ref>رجوع کنید به ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۰؛ و ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۲.</ref> | از مواضع جابر درباره [[ابوبکر|خلیفه اول]] سخنی در منابع نیامده است.<ref>ر.ک: محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۳۸</ref> در این دوران، وی بیشتر به فعالیتهای علمی و تعلیمی میپرداخت و از امور سیاسی و نظامی دوری میجست. وی فقط در یک مأموریت جنگی شرکت کرد و آن نیز در آغاز [[فتوحات اسلامی|فتوحات مسلمانان]] در دوره [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] بود. جابر در گزارشی، از حضور خود در سپاه [[خالد بن ولید]]، که برای محاصره [[دمشق]] به کمک سپاه [[شام]] رفته بود، سخن گفته است.<ref>رجوع کنید به ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۰؛ و ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۲.</ref> | ||
جابر در زمان [[خلافت]] [[عمر بن خطاب|عمر بن خطّاب]]، ''عَریف'' بود؛<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۴.</ref> عریف فردی از قبیله بود که خلیفه وی را به ریاست قبیله یا طایفه منصوب میکرد و او رابط خلیفه و افراد قبیله به شمار میآمد. | جابر در زمان [[خلافت]] [[عمر بن خطاب|عمر بن خطّاب]]، ''عَریف'' بود؛<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۴.</ref> عریف فردی از قبیله بود که خلیفه وی را به ریاست قبیله یا طایفه منصوب میکرد و او رابط خلیفه و افراد قبیله به شمار میآمد. | ||
از فعالیتهای جابر در دوران [[عثمان|خلیفه سوم]]، اطلاع چندانی در دست نیست، جز اینکه در آخرین روزهای خلافت [[عثمان]]، که معترضان [[مصر|مصری]] راهی مدینه شدند، وی به فرمان خلیفه همراه ۵۰ تن از [[انصار]] مأموریت یافت تا با معترضان گفتگو کند و آنان را به دیار خود بازگرداند.<ref>ابن شَبّه نمیری، تاریخ المدینه المنوره، ج۳، ص۱۱۳۴ـ۱۱۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، قسم ۱، ص۴۴ـ ۴۵؛ و احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۱۹۳.</ref> | از فعالیتهای جابر در دوران [[عثمان|خلیفه سوم]]، اطلاع چندانی در دست نیست، جز اینکه در آخرین روزهای خلافت [[عثمان]]، که معترضان [[مصر|مصری]] راهی [[مدینه]] شدند، وی به فرمان خلیفه همراه ۵۰ تن از [[انصار]] مأموریت یافت تا با معترضان گفتگو کند و آنان را به دیار خود بازگرداند.<ref>ابن شَبّه نمیری، تاریخ المدینه المنوره، ج۳، ص۱۱۳۴ـ۱۱۳۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، قسم ۱، ص۴۴ـ ۴۵؛ و احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۱۹۳.</ref> | ||
=== دوره امام علی(ع) === | === دوره امام علی(ع) === | ||
جابر در [[جنگ صفین]] از لشکریان [[امام علی(ع)]] بود.<ref>ر.ک: الامین، اعیان الشیعة، ج۴، ص۴۶؛ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۲.</ref> در اواخر [[خلافت امام علی(ع)]]، [[بسر بن ارطاة|بُسر بن اَرْطاة]] بر [[مدینه]] یورش برد و از مردم مدینه، از جمله [[قبیله بنی سلمه|قبیله بنی سَلَمه]] (قبیله جابر)، نیز بیعت خواست. جابر که بیعت با ''بُسر'' را گمراهی میدانست، به خانه [[ام سلمه]]، همسر [[رسول خدا(ص)]]، پناه برد ولی به توصیه امسلمه، برای پرهیز از خونریزی، با ''بسر'' بیعت کرد.<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۶۰۲ـ۶۰۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۳۵.</ref> | جابر در [[جنگ صفین]] از لشکریان [[امام علی(ع)]] بود.<ref>ر.ک: الامین، اعیان الشیعة، ج۴، ص۴۶؛ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۲.</ref> در اواخر [[خلافت امام علی(ع)]]، [[بسر بن ارطاة|بُسر بن اَرْطاة]] بر [[مدینه]] یورش برد و از مردم مدینه، از جمله [[قبیله بنی سلمه|قبیله بنی سَلَمه]] (قبیله جابر)، نیز [[بیعت]] خواست. جابر که بیعت با ''بُسر'' را گمراهی میدانست، به خانه [[ام سلمه]]، همسر [[رسول خدا(ص)]]، پناه برد ولی به توصیه امسلمه، برای پرهیز از خونریزی، با ''بسر'' بیعت کرد.<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۶۰۲ـ۶۰۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۳۵.</ref> | ||
=== زمان حاکمیت امویان === | === زمان حاکمیت امویان === | ||
جابر که دوره پیامبر(ص) را درک کرده و آگاه به [[قرآن]] و [[سنت]] بود، از [[بدعت|بدعتها]] و زشتکاریهای [[امویان]] آزرده بود و آرزو میکرد که ناشنوا شود تا اخبار بدعتها و تغییر ارزشهای دینی را نشنود.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۳۵؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۳.</ref> معاویه پس از آنکه به حکومت رسید تصمیم داشت [[منبر]] رسول خدا(ص) را از مدینه به [[دمشق]] منتقل سازد (سال ۵۰). جابر از کسانی بود که نزد | جابر که دوره پیامبر(ص) را درک کرده و آگاه به [[قرآن]] و [[سنت]] بود، از [[بدعت|بدعتها]] و زشتکاریهای [[امویان]] آزرده بود و آرزو میکرد که ناشنوا شود تا اخبار بدعتها و تغییر ارزشهای دینی را نشنود.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۳۵؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۳.</ref> [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] پس از آنکه به حکومت رسید تصمیم داشت [[منبر]] [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] را از مدینه به [[دمشق]] منتقل سازد ([[سال ۵۰ هجری قمری|سال ۵۰]]). جابر از کسانی بود که نزد معاویه رفت و او را از این کار منصرف ساخت.<ref>ر.ک: طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۲۳۹.</ref> | ||
[[حجاج بن یوسف|حَجّاج بن یوسف]] که از طرف [[عبدالملک بن مروان]] اموی بین سالهای [[سال ۷۲ قمری]] تا [[سال ۷۵ قمری]]. والی [[حجاز]] شد، در [[سال ۷۴ قمری]]. به مدت دو ماه به [[مدینه]] رفت و تا توانست مردم مدینه را تحقیر کرد. او همچون بردگان مهری بر گردن [[:رده:صحابه|اصحاب رسول خدا(ص)]]، از جمله جابر زد.<ref>رجوع کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۸؛ طبری، تاریخ طبری، ج۶، ص۱۹۵.</ref> با این همه، جابر واکنشی جز تغییر رفتار خود با حَجّاج نشان نداد<ref>رجوع کنید به ابن عساکر، ج۱۱، ص۲۳۴.</ref> و وصیت کرد که حَجّاج بر جنازهاش [[نماز]] نگزارد.<ref>ابن حَجَر عسقلانی، الاصابة، ج۱، ص۴۳۵.</ref> | [[حجاج بن یوسف|حَجّاج بن یوسف]] که از طرف [[عبدالملک بن مروان]] اموی بین سالهای [[سال ۷۲ قمری]] تا [[سال ۷۵ قمری]]. والی [[حجاز]] شد، در [[سال ۷۴ قمری]]. به مدت دو ماه به [[مدینه]] رفت و تا توانست مردم مدینه را تحقیر کرد. او همچون بردگان مهری بر گردن [[:رده:صحابه|اصحاب رسول خدا(ص)]]، از جمله جابر زد.<ref>رجوع کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۸؛ طبری، تاریخ طبری، ج۶، ص۱۹۵.</ref> با این همه، جابر واکنشی جز تغییر رفتار خود با حَجّاج نشان نداد<ref>رجوع کنید به ابن عساکر، ج۱۱، ص۲۳۴.</ref> و [[وصیت]] کرد که حَجّاج بر جنازهاش [[نماز]] نگزارد.<ref>ابن حَجَر عسقلانی، الاصابة، ج۱، ص۴۳۵.</ref> | ||
ولی در [[رجال کشی]] آماده است که جابر به سبب سالخوردگی از تعقیب [[حجاج بن یوسف]] در امان مانده بود.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۱۲۳ـ۱۲۴.</ref> | ولی در [[رجال کشی]] آماده است که جابر به سبب سالخوردگی از تعقیب [[حجاج بن یوسف]] در امان مانده بود.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۱۲۳ـ۱۲۴.</ref> | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
=== وفات === | === وفات === | ||
جابر در اواخر عمر نابینا شد و یک سال در [[مکه]] زیست و سرانجام در مدینه درگذشت.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۱ـ۱۹۲.</ref> مِزّی<ref>مزّی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۴۵۳ـ۵۴۵.</ref> روایتهایی درباره سال وفات جابر آورده است که هر یک تاریخ متفاوتی را، بین سالهای ۶۸ تا ۷۹، ذکر کردهاند و در یک [[خبر]]، به نقل از جمعی از مورخان و محدّثان، از وفات جابر در سال ۷۸ و در ۹۴ سالگی سخن گفته و اشاره کرده است که [[ابان بن عثمان بن عفان|اَبان بن عثمان]]، والی مدینه، بر وی [[نماز]] گزارد.<ref>نیز رجوع کنید به ابن قتیبه، المعارف، ص۳۰۷.</ref> | جابر در اواخر عمر نابینا شد و یک سال در [[مکه]] زیست و سرانجام در [[مدینه]] درگذشت.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۱ـ۱۹۲.</ref> مِزّی<ref>مزّی، تهذیب الکمال، ج۴، ص۴۵۳ـ۵۴۵.</ref> روایتهایی درباره سال وفات جابر آورده است که هر یک تاریخ متفاوتی را، بین سالهای ۶۸ تا ۷۹، ذکر کردهاند و در یک [[خبر]]، به نقل از جمعی از مورخان و محدّثان، از وفات جابر در سال ۷۸ و در ۹۴ سالگی سخن گفته و اشاره کرده است که [[ابان بن عثمان بن عفان|اَبان بن عثمان]]، والی مدینه، بر وی [[نماز]] گزارد.<ref>نیز رجوع کنید به ابن قتیبه، المعارف، ص۳۰۷.</ref> | ||
با توجه به اینکه در زمان اقامت [[حجاج بن یوسف|حَجّاج]] در مدینه، جابر نیز در آنجا بوده است، اقوالی که مرگ او را بعد از [[سال ۷۴ قمری]] دانستهاند درستتر به نظر میرسد. | با توجه به اینکه در زمان اقامت [[حجاج بن یوسف|حَجّاج]] در مدینه، جابر نیز در آنجا بوده است، اقوالی که مرگ او را بعد از [[سال ۷۴ قمری]] دانستهاند درستتر به نظر میرسد. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
وی از اصحاب [[ائمه (ع)]]، از [[امام علی(ع)]] تا [[امام باقر(ع)]]، دانسته شده است؛ <ref>رجوع کنید به احمدبن محمد برقی، کتاب الرجال، ص۳، ۷ـ۹؛ محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی، ص۵۹، ۹۳، ۹۹، ۱۱۱، ۱۲۹.</ref> اما باید توجه داشت که جابر در زمان امامت [[امام سجاد(ع)]] از دنیا رفت و امام باقر(ع) هنگام مرگ جابر، در دوره کودکی یا نوجوانی به سر میبرد؛ از این رو، نمیتوان جابر را از اصحاب امام باقر(ع) دانست. <ref>رجوع کنید به خوئی، ج۴، ص۱۶؛ تستری، ج۲، ص۵۱۹ ـ۵۲۱.</ref> | وی از اصحاب [[ائمه (ع)]]، از [[امام علی(ع)]] تا [[امام باقر(ع)]]، دانسته شده است؛ <ref>رجوع کنید به احمدبن محمد برقی، کتاب الرجال، ص۳، ۷ـ۹؛ محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی، ص۵۹، ۹۳، ۹۹، ۱۱۱، ۱۲۹.</ref> اما باید توجه داشت که جابر در زمان امامت [[امام سجاد(ع)]] از دنیا رفت و امام باقر(ع) هنگام مرگ جابر، در دوره کودکی یا نوجوانی به سر میبرد؛ از این رو، نمیتوان جابر را از اصحاب امام باقر(ع) دانست. <ref>رجوع کنید به خوئی، ج۴، ص۱۶؛ تستری، ج۲، ص۵۱۹ ـ۵۲۱.</ref> | ||
گرچه جابر در ماجرای [[سقیفه]] از یاران حضرت علی(ع) نبود، چندی بعد به ایشان پیوست و از یاران وفادار و مخلص | گرچه جابر در ماجرای [[سقیفه]] از [[فهرست اصحاب امام علی(ع)|یاران حضرت علی(ع)]] نبود، چندی بعد به ایشان پیوست و از یاران وفادار و مخلص [[اهلبیت(ع)]] شد.<ref>رجوع کنید به محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۳۸.</ref> [[کشی|کَشّی]]، <ref>محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، ص۵.</ref> جابر را از اعضای گروهی دانسته است که فدایی حضرت علی(ع) و همواره گوش به فرمان آن حضرت بودند. این گروه به «[[شرطة الخمیس]]» شهرت داشتند.<ref>رجوع کنید به احمدبن محمد برقی، کتاب الرجال، ص۴.</ref> | ||
=== آثار === | === آثار === | ||
احادیث مسند جابر، که از طریق منابع روایی [[اهل سنت | احادیث مسند جابر، که از طریق منابع روایی [[اهل سنت]] نقل شده است، به ۵۴۰ [[حدیث]] میرسد که [[بخاری]] و [[مسلم بن حجاج نیشابوری|مسلم]] در نقل ۵۸ حدیث آن اتفاق دارند. <ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۴.</ref> [[احمد بن حنبل]] روایات جابر را در مسند خود<ref>مسنداحمدبن حنبل، ج۳، ص۲۹۲ـ ۴۰۰.</ref> گرد آورده است. نسخه خطی مسند جابر بن عبداللّه، به روایت ابوعبدالرحمان عبداللّه بن احمد بن محمد بن حنبل، در خزانة الرباط (در مغرب) موجود است<ref>زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۱۰۴.</ref> که احتمالاً همان روایات جابر در مسند احمد بن حنبل است. حسین واثقی نیز روایات جابر را از منابع روایی شیعه استخراج کرده و در کتاب خود، [[جابربن عبداللّه الانصاری حیاته و مسنده]]، به چاپ رسانده است. | ||
مهمترین اثری که در منابع از او یاد شده، [[صحیفه جابر]] است. این صحیفه را، که نمونهای از کهنترین صورتهای تدوین حدیث است، [[سلیمان بن قیس یشکری]] گردآوری کرده اما به سبب درگذشت زودهنگام سلیمان، راویان دیگر بدون قرائت و شنیدن از متن صحیفه نقل کردهاند<ref>رجوع کنید به خطیب بغدادی، الکفایة، ۱۴۰۶، ص۳۹۲؛ سزگین، ج ۱، ص۸۵؛ ترجمه عربی، ج۱، جزء ۱، ص۱۵۴ـ ۱۵۵.</ref> نسخهای از این صحیفه در مجموعه [[شهید علی پاشا]] در [[کتابخانه سلیمانیه استانبول]] موجود است.<ref>ر.ک: نجم عبدالرحمان خلف، استدراکات علی تاریخ التراث العربی، ص۳۲.</ref> | مهمترین اثری که در منابع از او یاد شده، [[صحیفه جابر]] است. این صحیفه را، که نمونهای از کهنترین صورتهای تدوین حدیث است، [[سلیمان بن قیس یشکری]] گردآوری کرده اما به سبب درگذشت زودهنگام سلیمان، راویان دیگر بدون قرائت و شنیدن از متن صحیفه نقل کردهاند<ref>رجوع کنید به خطیب بغدادی، الکفایة، ۱۴۰۶، ص۳۹۲؛ سزگین، ج ۱، ص۸۵؛ ترجمه عربی، ج۱، جزء ۱، ص۱۵۴ـ ۱۵۵.</ref> نسخهای از این صحیفه در مجموعه [[شهید علی پاشا]] در [[کتابخانه سلیمانیه استانبول]] موجود است.<ref>ر.ک: نجم عبدالرحمان خلف، استدراکات علی تاریخ التراث العربی، ص۳۲.</ref> | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
=== جابر و واقعه عاشورا === | === جابر و واقعه عاشورا === | ||
در هنگام وقوع [[حادثه کربلا]] و [[شهادت]] [[امام حسین (ع)]]، جابر پیرمردی سالخورده بود و در مدینه اقامت داشت. در [[اربعین حسینی|اربعین]] شهادت [[امام حسین(ع)]]، جابر به همراه [[عطیه بن سعد بن جناده عوفی|عطیه عوفی]] برای [[زیارت امام حسین(ع)]] به [[کربلا]] رفت و اولین زائر آن امام بود.<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۸۷؛ نیز رجوع کنید به عمادالدین طبری، بشارة المصطفی، ص۷۴ـ ۷۵.</ref> | در هنگام وقوع [[حادثه کربلا]] و [[شهادت]] [[امام حسین (ع)]]، جابر پیرمردی سالخورده بود و در [[مدینه]] اقامت داشت. در [[اربعین حسینی|اربعین]] شهادت [[امام حسین(ع)]]، جابر به همراه [[عطیه بن سعد بن جناده عوفی|عطیه عوفی]] برای [[زیارت امام حسین(ع)]] به [[کربلا]] رفت و اولین زائر آن امام بود.<ref>طوسی، مصباح المتهجد، ص۷۸۷؛ نیز رجوع کنید به عمادالدین طبری، بشارة المصطفی، ص۷۴ـ ۷۵.</ref> | ||
وی که آن هنگام نابینا شده بود، در [[فرات]] [[غسل زیارت|غسل]] کرد، خود را خوشبو ساخت و گامهای کوچک برداشت تا سر قبر حسین بن علی(ع) آمد و با راهنمایی عطیه، دست روی قبر نهاد و بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین! سپس گفت: «حَبیبٌ لا یجیبُ حَبیبَهُ. ..» ( دوست پاسخ دوستش را نمی دهد...؟!) آنگاه زیارتی خواند و روی به سایر شهداء کرد و آنان را هم [[زیارت]] نمود.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۴۲۱ق، ص۴۹۳؛ مجلسی، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج ۹۸، ص۱۹۶؛ محدثی، فرهنگ عاشوراء، ۱۳۷۶ش، ص ۲۰۴.</ref> | وی که آن هنگام نابینا شده بود، در [[فرات]] [[غسل زیارت|غسل]] کرد، خود را خوشبو ساخت و گامهای کوچک برداشت تا سر قبر حسین بن علی(ع) آمد و با راهنمایی عطیه، دست روی قبر نهاد و بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین! سپس گفت: «حَبیبٌ لا یجیبُ حَبیبَهُ. ..» ( دوست پاسخ دوستش را نمی دهد...؟!) آنگاه زیارتی خواند و روی به سایر شهداء کرد و آنان را هم [[زیارت]] نمود.<ref>قمی، نفس المهموم، ۱۴۲۱ق، ص۴۹۳؛ مجلسی، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج ۹۸، ص۱۹۶؛ محدثی، فرهنگ عاشوراء، ۱۳۷۶ش، ص ۲۰۴.</ref> | ||
در آغاز [[امامت]] [[امام سجاد(ع)]] یاران وی انگشتشمار بودند و جابر نیز از اندک یاران آن امام بود.<ref>عطاردی، مسند الإمام السجاد أبي محمد علي بن الحسين(ع)، الناشر : عطارد، ج۱، ص۱۴۶.</ref> | در آغاز [[امامت]] [[امام سجاد(ع)]] یاران وی انگشتشمار بودند و جابر نیز از اندک [[فهرست اصحاب امام سجاد(ع)|یاران آن امام]] بود.<ref>عطاردی، مسند الإمام السجاد أبي محمد علي بن الحسين(ع)، الناشر : عطارد، ج۱، ص۱۴۶.</ref> | ||
=== دیدار امام باقر(ع) === | === دیدار امام باقر(ع) === |