سوره نمل: تفاوت میان نسخهها
←آیه ۴۰
(←آیه ۳۴) |
(←آیه ۴۰) |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
'''منظور از علم الکتاب''' | '''منظور از علم الکتاب''' | ||
'''قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ ۚ''' (ترجمه: و آن كس كه از علم كتاب بهرهاى داشت گفت: من، پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن(تخت بلقیس) را نزد تو مىآورم.) پس از گزارش [[هدهد]] مبنی اطلاع یافتن بر قومی که در برابر خورشید سجده می کنند و این که زنی به نام بلقیس برآنان حکمرانی میکند و آماده شدن مقدمات حضور بلقیس(ملکه سبا) در قلمرو سلیمان(ع)، او تصمیم گرفت تخت [[ملکه سبا]] را پیش از آمدنش منتقل کند و پس از مطرح ساختن این پیشنهاد، عفریتی از جنیان به سلیمان گفت پیش از این که از جایت برخیزی تختش را به اینجا میآورم، ولی [[آصف بن برخیا]]( براساس پاره ای روایات که وزیر سلیمان و وصی او هم بود.)که بهرهای از علم کتاب داشت به [[سلیمان (پیامبر)| سلیمان]] گفت من تخت او را نزدت میآورم در مدتى که کمتر از فاصله نگاه کردن و دیدن باشد. {{{یاد| برخی از مترجمان ومفسران این جمله را(قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ) به چشم برهم زدن و یا پیش از چشم برهم زدن ترجمه و تفسیر کردهاند در حالی که منظور این است که انسان برای دیدن یک چیز اول به آن چیز نگاه می کند تا تصویری از آن در نفسش نقش ببندد تا بفهمد چه چیزی است و منظور این جمله این است که در کمتر از این فاصله زمانی یعنی کمتر از نگاه کردن به چیزی وعلم پیدا کردن به آن و فهمیدن این که چه چیزی است. المیزان، ج۱۵،ص۳۶۴}} منظور از کتاب که مبدء این علم عجیب است یا همان جنس کتابهای آسمانی است و یا [[لوح محفوظ]] است و هر چه هست علمی است که انجام این کار را برای او آسان ساخته است۰ برخی مفسران گفته اند منظور از آن علم، [[اسم اعظم]] است.هر چند در آیه خبری از این اسم نیست و البته حقیقت اسم اعظم که به انسان قدرت تصرف در اشیاء را میدهد از جنس الفاظ و مفاهیم نیست و حقیقت اسم اعظم یک واقعیت خارجی و غیر لفظی است هر چند به آن اسم گفته بشود و مفهوم لفظ به نوعى با آن منطبق | '''قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ ۚ''' (ترجمه: و آن كس كه از علم كتاب بهرهاى داشت گفت: من، پيش از آنكه چشم بر هم زنى، آن(تخت بلقیس) را نزد تو مىآورم.) پس از گزارش [[هدهد]] مبنی اطلاع یافتن بر قومی که در برابر خورشید سجده می کنند و این که زنی به نام بلقیس برآنان حکمرانی میکند و آماده شدن مقدمات حضور بلقیس(ملکه سبا) در قلمرو سلیمان(ع)، او تصمیم گرفت تخت [[ملکه سبا]] را پیش از آمدنش منتقل کند و پس از مطرح ساختن این پیشنهاد، عفریتی از جنیان به سلیمان گفت پیش از این که از جایت برخیزی تختش را به اینجا میآورم، ولی [[آصف بن برخیا]]( براساس پاره ای روایات که وزیر سلیمان و وصی او هم بود.)که بهرهای از علم کتاب داشت به [[سلیمان (پیامبر)| سلیمان]] گفت من تخت او را نزدت میآورم در مدتى که کمتر از فاصله نگاه کردن و دیدن باشد. {{{یاد| برخی از مترجمان ومفسران این جمله را(قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ) به چشم برهم زدن و یا پیش از چشم برهم زدن ترجمه و تفسیر کردهاند در حالی که منظور این است که انسان برای دیدن یک چیز اول به آن چیز نگاه می کند تا تصویری از آن در نفسش نقش ببندد تا بفهمد چه چیزی است و منظور این جمله این است که در کمتر از این فاصله زمانی یعنی کمتر از نگاه کردن به چیزی وعلم پیدا کردن به آن و فهمیدن این که چه چیزی است. المیزان، ج۱۵،ص۳۶۴}} منظور از کتاب که مبدء این علم عجیب است یا همان جنس کتابهای آسمانی است و یا [[لوح محفوظ]] است و هر چه هست علمی است که انجام این کار را برای او آسان ساخته است۰ برخی مفسران گفته اند منظور از آن علم، [[اسم اعظم]] است.هر چند در آیه خبری از این اسم نیست و البته حقیقت اسم اعظم که به انسان قدرت تصرف در اشیاء را میدهد از جنس الفاظ و مفاهیم نیست و حقیقت اسم اعظم یک واقعیت خارجی و غیر لفظی است هر چند به آن اسم گفته بشود و مفهوم لفظ به نوعى با آن منطبق مىشود، خلاصه : آن اسم حقیقتى است که اسم لفظى اسم آن اسم است که همان «اسمُ الاسم» است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص۳۶۳و۳۶۴.</ref> | ||
همچنین ببینید: [[اسم اعظم]] | همچنین ببینید: [[اسم اعظم]] |