پرش به محتوا

سوره مریم: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
خط ۸۹: خط ۸۹:
'''وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا''' (آیه۵۴ ترجمه: و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل (نیز) یاد کن، که او در وعده‌هایش صادق، و رسول و پیامبری (بزرگ) بود!)
'''وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا''' (آیه۵۴ ترجمه: و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل (نیز) یاد کن، که او در وعده‌هایش صادق، و رسول و پیامبری (بزرگ) بود!)


این آیه وآیه بعد از آن در باره اسماعیل است، بیشتر مفسران اسماعیل در این آیه را همان اسماعیل پسر ابراهیم دانسته‌اند  که دلیل موجهی برای سخنشان نیست و برخی او را  به سبب پاره‌ای از روایات پیامبری از پیامبران دانسته اند که منظور همان اسماعیل پسر حزقیل از پیامبران بنی اسراییل است. در قرآن کریم تنها در همین دو آیه داستان اسماعیل پسر حزقیل را ذکر کرده و او را به عنوان پیامبری که «صادق الوعد»و کسی که قوم و خویش را به نماز زکات امر می کند و همواره مورد رضایت پروردگار خویش است ستوده است. در روایتی از امام صادق(ع) است که  اسماعیل پیامبرای از پیامبران الهی بود که قومش او را گرفتند و پوست سر و رویش را کندند، فرشته‌اى نزدش آمده گفت : خداى عز و جل مرا نزد تو فرستاد تا هر امرى دارى اطاعت کنم ، گفت : من باید به دیگر انبیاء اقتداء داشته و آنان را اسوه خود قرار دهم .
این آیه وآیه بعد از آن در باره اسماعیل است، بیشتر مفسران اسماعیل در این آیه را همان اسماعیل پسر ابراهیم دانسته‌اند  که دلیل موجهی برای سخنشان نیست و برخی او را  به سبب پاره‌ای از روایات پیامبری از پیامبران دانسته اند که منظور همان اسماعیل پسر حزقیل از پیامبران بنی اسراییل است. در قرآن کریم تنها در همین دو آیه داستان اسماعیل پسر حزقیل را ذکر کرده و او را به عنوان پیامبری که «صادق الوعد» و کسی که قوم و خویش را به نماز زکات امر می‌کند و همواره مورد رضایت پروردگار خویش است ستوده است. در روایتی از امام صادق(ع) است که  اسماعیل پیامبری از پیامبران الهی بود که قومش او را گرفتند و پوست سر و رویش را کندند، فرشته‌اى نزدش آمده گفت : خداى عز و جل مرا نزد تو فرستاد تا هر امرى دارى اطاعت کنم ، گفت : من باید به دیگر [[پیامبران|انبیاء]] اقتداء داشته و آنان را اسوه خود قرار دهم .
[[علامه طباطبایی]] می گوید: این  مضمون از ابو بصیر از [[امام صادق علیه‌السلام]]  نیز روایت شده  ولی در آخر آن آمده که اسماعیل در پاسخ به سخن آن فرشته گفت: من باید حسین (علیه السلام ) را اسوه خود قرار دهم .در روایتی امام رضا(ع)  «صادق الوعد» بودن اسماعیل را به این سبب دانسته که بر سر وعده ای که به مردی داده بود یک سال بر سرِ قرار ماند. علامه طباطبایی در توجیه این روایت می گوید که صفات نفسانی دارای مراتب مختلفی است ومراتب بالا و کاملش از آن انسان‌هایی است که از نفوس قوی و توانمندی بهره‌مند هستند و در زمینه وعده دادن نیز اینگونه هستند که اگر سخنی بگویند با تمام توانشان آن را تصدیق می کنند و به هیچ وجه نقضش نمی‌کنند چنان‌چه در روایت است که [[پیامبر(ص)]] به جهت وعده‌ای که به یکی از اصحابش داده بود سه روز کنار کعبه منتظر ماند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. ج۱۴، ص۶۴و۶۵</ref>
[[علامه طباطبایی]] می گوید: این  مضمون از [[ابوبصیر|ابو بصیر]] از [[امام صادق علیه‌السلام]]  نیز روایت شده  ولی در آخر آن آمده که اسماعیل در پاسخ به سخن آن فرشته گفت: من باید حسین (علیه السلام ) را اسوه خود قرار دهم .در روایتی امام رضا(ع)  «صادق الوعد» بودن اسماعیل را به این سبب دانسته که بر سر وعده‌ای که به مردی داده بود یک سال بر سرِ قرار ماند. علامه طباطبایی در توجیه این روایت می‌گوید: صفات نفسانی دارای مراتب مختلفی است و مراتب بالا و کاملش از آن انسان‌هایی است که از نفوس قوی و توانمندی بهره‌مند هستند و در زمینه وعده دادن نیز اینگونه هستند که اگر سخنی بگویند با تمام توانشان آن را تصدیق می‌کنند و به هیچ وجه نقضش نمی‌کنند چنان‌چه در روایت است که [[پیامبر(ص)]] به جهت وعده‌ای که به یکی از اصحابش داده بود سه روز کنار [[کعبه]] منتظر ماند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. ج۱۴، ص۶۴و۶۵</ref>




۱۷٬۳۶۶

ویرایش