سوره کهف: تفاوت میان نسخهها
←آیات مشهور
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
بنابر [[تفسیر قرآن|تفاسیر]]، این [[آیه]] درباره داستانی است که در [[سوره بقره]]<ref>سوره بقره، آیات ۳۰-۳۸.</ref> آمده<ref>ثقفی تهرانی، روان جاوید، نشر برهان، ج۳، ص۴۳۰.</ref> و ماجرای خلقت [[آدم]] و [[سجده]] [[فرشته|فرشتگان]] بر او را بیان میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۸۱.</ref> از جمله نکاتی که مفسران در توضیح این آیه بیان کردهاند این است که [[ابلیس]] اگرچه از [[جن|جِنّیان]] بود، به سبب اطاعت و جایگاهش نزد خداوند، در صف فرشتگان درآمده بود<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۴۶۲.</ref> و اینکه از سجده فرشتگان فهمیده میشود سجده بر غیر [[خدا]] در صورتی که برای احترام و تکریم و به اطاعت از خداوند باشد، ایرادی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۲۲.</ref> برخی از مفسران در ذیل این آیه گفته اند که سجده سه نوع است:الف: سجدهى عبادت كه مخصوص خداست مثل سجدهى نماز.ب: سجدهى اطاعت، مثل سجدهى فرشتگان بر آدم، كه براى اطاعت فرمان خداوند بود.ج: سجدهى تحيّت، تكريم وتشكّر از خداوند، مثل سجدهى يعقوب بر عاقبت يوسف. <ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۵۷ ص۱۸۵</ref> | بنابر [[تفسیر قرآن|تفاسیر]]، این [[آیه]] درباره داستانی است که در [[سوره بقره]]<ref>سوره بقره، آیات ۳۰-۳۸.</ref> آمده<ref>ثقفی تهرانی، روان جاوید، نشر برهان، ج۳، ص۴۳۰.</ref> و ماجرای خلقت [[آدم]] و [[سجده]] [[فرشته|فرشتگان]] بر او را بیان میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۸۱.</ref> از جمله نکاتی که مفسران در توضیح این آیه بیان کردهاند این است که [[ابلیس]] اگرچه از [[جن|جِنّیان]] بود، به سبب اطاعت و جایگاهش نزد خداوند، در صف فرشتگان درآمده بود<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۴۶۲.</ref> و اینکه از سجده فرشتگان فهمیده میشود سجده بر غیر [[خدا]] در صورتی که برای احترام و تکریم و به اطاعت از خداوند باشد، ایرادی ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱، ص۱۲۲.</ref> برخی از مفسران در ذیل این آیه گفته اند که سجده سه نوع است:الف: سجدهى عبادت كه مخصوص خداست مثل سجدهى نماز.ب: سجدهى اطاعت، مثل سجدهى فرشتگان بر آدم، كه براى اطاعت فرمان خداوند بود.ج: سجدهى تحيّت، تكريم وتشكّر از خداوند، مثل سجدهى يعقوب بر عاقبت يوسف. <ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۵۷ ص۱۸۵</ref> | ||
فراز پایانی آیه (أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ) نهی از پذیرفتن ولایت ابلیس و دیگر شیاطین است که فرزندان او هستند و منظور از ولایت یا اطاعت است چان چه مفسران گفتهاند همانگونه که خدا اطاعت می شود و البته بعید نیست که منظو از ولایتی که در ارتباط با ابلیس و ذریّهاش نهی شده ولایت مُلک و تدبیر باشد که همان ربوبیت است زیرا وثنیون همان گونه که به طمع رسیدن به خیر و منفعتی ملائکه را | فراز پایانی آیه (أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ) نهی از پذیرفتن ولایت ابلیس و دیگر شیاطین است که فرزندان او هستند و منظور از ولایت یا اطاعت است چان چه مفسران گفتهاند همانگونه که خدا اطاعت می شود و البته بعید نیست که منظو از ولایتی که در ارتباط با ابلیس و ذریّهاش نهی شده ولایت مُلک و تدبیر باشد که همان ربوبیت است زیرا وثنیون همان گونه که به طمع رسیدن به خیر و منفعتی ملائکه را میپرستند، بر همین اساس [[جن| جنیان]] را برای پرهیز از شرشان عبادت میکنند و به سبب آنها میخواهند به خدا تقرب بیابند در حالی که به تصریح قرآن جنیان هیچ گونه اشراف علمی به اسرار خلقت خود و جهان هستی ندارند پس تدبیر در دست آنان نیست و نمیتوانند ارباب و آلهه باشند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، ج۱۳، ص ۳۲۶. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در [[:رده:کتابهای تفسیری شیعه|کتابهای تفسیری]] آمده است که این [[آیه]] به سه اصلِ [[توحید]]، [[نبوت]] و[[معاد]]اشاره دارد. توحیداز فراز (إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ) و نبوت از جمله( إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ و نیز از فراز فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا) و معاد نیز از (فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ) قابل استفاده است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱۳، ص۴۰۵.</ref> و پندارهای [[شرک|شرکآلود]] و ادعای الوهیت درباره [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را نفی میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۵۷۶.</ref> از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] آمده است که هر کس آیه آخر سوره کهف را هنگام خواب بخواند، هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار میشود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰.</ref> | در [[:رده:کتابهای تفسیری شیعه|کتابهای تفسیری]] آمده است که این [[آیه]] به سه اصلِ [[توحید]]، [[نبوت]] و[[معاد]]اشاره دارد. توحیداز فراز (إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ) و نبوت از جمله( إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ و نیز از فراز فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا) و معاد نیز از (فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ) قابل استفاده است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱۳، ص۴۰۵.</ref> و پندارهای [[شرک|شرکآلود]] و ادعای الوهیت درباره [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را نفی میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۵۷۶.</ref> از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] آمده است که هر کس آیه آخر سوره کهف را هنگام خواب بخواند، هر ساعتی که بخواهد از خواب بیدار میشود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۴۰.</ref> | ||
در برخی روایات در تفسیر این فرازِ آیه (فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ترجمه: پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!) به ضرورت عبادت | در برخی روایات در تفسیر این فرازِ آیه (فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ترجمه: پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!) به ضرورت عبادت و عمل خالصانه برای خدا و مقبول نبودن عمل غیر خالص و عبادات ریائی اشاره شده است. <ref>السيوطي، جلال الدين، الدر المنثور في التفسير، ج۵۷ ص۴۷۱</ref> و در برخی روایات نیز عمل صالح به معرفت امامان منطبق شده است.<ref>العياشي، محمد بن مسعود، تفسير العيّاشي، ج۲، ص۳۵۲</ref> در اهمیت و جایگاه این آیه نیز در روایتی از پیامبرخدا نقل شده که اگر بر امت من به جز آیه پایانی سوره کهف نازل نشده بود برایشان کافی بود.<ref>السيوطي، جلال الدين، الدر المنثور في التفسير، ج۵۷ ص۴۷۵ | ||
</ref> | </ref> | ||
* «'''وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا ﴿٢٣﴾ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ ۚ وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَىٰ أَن يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَـٰذَا رَشَدًا''' ﴿٢٤﴾» | * «'''وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَٰلِكَ غَدًا ﴿٢٣﴾ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ ۚ وَاذْكُر رَّبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَىٰ أَن يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَـٰذَا رَشَدًا''' ﴿٢٤﴾» | ||
ترجمه: و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد.(۲۳) مگر آنكه خدا بخواهد، و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن و بگو: «اميد كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديكتر از اين به صواب است، هدايت كند.(۲۴)<br /> | ترجمه: و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد.(۲۳) مگر آنكه خدا بخواهد، و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن و بگو: «اميد كه پروردگارم مرا به راهى كه نزديكتر از اين به صواب است، هدايت كند.(۲۴)<br /> | ||
آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف به [[آیه مشیت]] معروف است. در این [[آیه|آیات]] خداوند از [[پیامبر اسلام (ص)]] | آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف به [[آیه مشیت]] معروف است. در این [[آیه|آیات]] خداوند از [[پیامبر اسلام (ص)]] و یا از او و دیگران میخواهد وقتی قصد خبر دادن از انجام کاری در آینده را دارند با گفتن جمله «ان شاء الله» آن کار را به اذن و [[مشیت خداوند]] معلق کنند. این آیات در مقام بیان این مطلب است که هیچ شخصی در مالکیت و فاعلیت خود دارای استقلال نیست و ملکیت شخص بر چیزی یا تأثیر بر کاری فقط به اذن و مشیت [[خداوند]] خواهد بود. گفتن جمله «ان شاء الله» را نشان دهنده رعایت ادب در پیشگاه خداوند دانستهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، اعلمی بیروت، ج۱۳، ص۲۷۰. | ||
</ref> | </ref> | ||
نکته مهم دیگر آیه(خواه مخاطبش فقط پیامبر باشد یا او باشد و دیگران) این است که هیچ سببی در جهان هستی بدون اراده و اذن و قدرت خداوند، هیچگونه تأثیری نخواهد داشت و این به معنای نفی استقلال موجودات در تأثیرگذاری است و این که همه چیز در جهان فقط با اذن و اراده و خواست خداوند تحقق | نکته مهم دیگر آیه(خواه مخاطبش فقط پیامبر باشد یا او باشد و دیگران) این است که هیچ سببی در جهان هستی بدون اراده و اذن و قدرت خداوند، هیچگونه تأثیری نخواهد داشت و این به معنای نفی استقلال موجودات در تأثیرگذاری است و این که همه چیز در جهان فقط با اذن و اراده و خواست خداوند تحقق مییابد. ارتباط این آیه با [[توکل]] نیز روشن است زیرا انسانی که عارف به مقام پرودگارش است و در برابر او تسلیم است خود را هیچگاه سببی مستقل در صدور افعال و انجام کارهایش نمیداند و تمام قدرت را از آنِ خدا میداند به همین سبب هرگاه تصمیم بر انجام کاری میگیرد و عزمش را جزم میکند؛ بر خداوند توکل میکند چنان چه آیه ۱۵۹ سوره آلعمران به پیامبر میفرماید: فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ ۚ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ( ترجمه: اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.) <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق. اعلمی بیروت، ج۱۳، ص۲۷۰و۲۷۱</ref> | ||
==فضیلت و خواص== | ==فضیلت و خواص== |