پرش به محتوا

سوره ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
خط ۲۵: خط ۲۵:
ترجمه: اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، [نعمت‌] شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.
ترجمه: اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد، [نعمت‌] شما را افزون خواهم كرد، و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.


در [[حدیث|روایتی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است «[[شکر]]» به معنای دوری از [[گناه|گناهان]]، و اتمام شکر، گفتن الحمدلله رب العالمین است.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۳۸۹ق، ج۳، ص۲۸۸.</ref> [[علامه طباطبایی| نویسنده تفسیر المیزان ]]در تفسیر آیه می گوید: حقیقت شکر به کار بردن نعمت به گونه ای اسنت که یاد آور  انعام مُنعم( و بخشندگی نعمت از سوی او ) باشد و در عمل احسان و نیکی او را آشکار سازد و چنین شکری نسبت به نعممت های الهی در واقع همان ایمان و تقوایی است که مایه زیادی نعمت و ترکش مایه عذاب شدید او می‌شود. <ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۱ق. ج۱۲، ص۲۲</ref>در آیه بالا در ادبیات فارسی نیز بازتاب داشته است؛ برای مثال گفته شده این عبارت از [[سعدی| سعدی شیرازی]] به همین [[آیه]] اشاره دارد: «منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت».<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5248/6575/76395/ «تأثیر قرآن در شعر فارسی». گلستان سعدی، دیباچه]</ref> یا این شعر: شکرِ نعمت، نعمتت افزون کند/ کفر، نعمت از کفت بیرون کند.{{یاد|  برخی ریشه این بیت شعر را که در قالب ضرب المثلی مشهور شده است در شعر [[مولوی]] دانسته‌اند که گفته است:سعی شکر نعمتش قدرت بود/جبر تو انکار آن نعمت بود/شکر قدرت قدرتت افزون کند/جبر نعمت از کفت بیرون کند. https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar1/sh47}}
در [[حدیث|روایتی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است «[[شکر]]» به معنای دوری از [[گناه|گناهان]]، و اتمام شکر، گفتن الحمدلله رب العالمین است.<ref>بحرانی، البرهان، ۱۳۸۹ق، ج۳، ص۲۸۸.</ref> [[علامه طباطبایی| نویسنده تفسیر المیزان ]]در تفسیر آیه می‌گوید: حقیقت شکر به کار بردن نعمت به گونه‌ای اسنت که یاد آور  انعام مُنعم( و بخشندگی نعمت از سوی او ) باشد و در عمل احسان و نیکی او را آشکار سازد و چنین شکری نسبت به نعمت‌های الهی در واقع همان ایمان و تقوایی است که مایه زیادی نعمت و ترکش مایه عذاب شدید او می‌شود. <ref>طباطبایی، المیزان،۱۳۹۱ق. ج۱۲، ص۲۲</ref>در آیه بالا در ادبیات فارسی نیز بازتاب داشته است؛ برای مثال گفته شده این عبارت از [[سعدی| سعدی شیرازی]] به همین [[آیه]] اشاره دارد: «منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت».<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5248/6575/76395/ «تأثیر قرآن در شعر فارسی». گلستان سعدی، دیباچه]</ref> یا این شعر: شکرِ نعمت، نعمتت افزون کند/ کفر، نعمت از کفت بیرون کند.{{یاد|  برخی ریشه این بیت شعر را که در قالب ضرب المثلی مشهور شده است در شعر [[مولوی]] دانسته‌اند که گفته است: سعی شکر نعمتش قدرت بود/جبر تو انکار آن نعمت بود/شکر قدرت قدرتت افزون کند/جبر نعمت از کفت بیرون کند. https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar1/sh47}}




*'''وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا ۚ وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَيْتُمُونَا ۚ وَعَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ'''
*'''وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا ۚ وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَيْتُمُونَا ۚ وَعَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ'''
(آیه۱۲) ترجمه: و چرا بر خدا توکّل نکنیم، با اینکه ما را به راه‌های (سعادت) رهبری کرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از رسالت خویش بر نمی‌داریم)! و توکّل‌کنندگان، باید فقط بر خدا توکّل کنند!»
(آیه۱۲) ترجمه: و چرا بر خدا [[توکل| توکّل]] نکنیم، با اینکه ما را به راه‌های (سعادت) رهبری کرده است؟! و ما بطور مسلّم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از [[نبوت|رسالت]] خویش بر نمی‌داریم)! و توکّل‌کنندگان، باید فقط بر خدا توکّل کنند!»
این آیه و آیه قبل در باره توکل پیامبران است در آیه قبل  پیامبران دلیل بر توکلشان را اُلوهیت خداوند متعال بیان کرده‌اند  به این بیان که خداوند آغاز و انجام همه چیز است وهر چیزی قائم به اوست و او رَبّ همه هستی و صاحب اختیار و وکیل است و انسان با ایمان باید که خدا را به عنوان وکیل در تمام کارهایش برگزیند حتی در کار هایی که منسوب به خود اوست زیرا که هر توان و نیرویی برای انجام هر کاری از آنِ خداست. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۳۲
این آیه و آیه قبل در باره توکل پیامبران است در آیه قبل  [[پیامبران]] دلیل بر توکلشان را اُلوهیت خداوند متعال بیان کرده‌اند  به این بیان که خداوند آغاز و انجام همه چیز است وهر چیزی قائم به اوست و او رَبّ همه هستی و صاحب اختیار و وکیل است و انسان با ایمان باید که خدا را به عنوان وکیل در تمام کارهایش برگزیند حتی در کارهایی که منسوب به خود اوست زیرا که هر توان و نیرویی برای انجام هر کاری از آنِ خداست. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۳۲
</ref>
</ref>
در آیه ۱۲دلیل دیگری در سخن [[پیامبران]]  برای وجوب [[توکل]]  بر خداوند متعال اقامه شده است  واساس این استدلال هدایت خداوند است زیرا خداوند جز خیر برای بندگانش نمی خواهد و خیانت به آنان نمی کند و همین دلیل بر وجوب توکل است . تفاوت دو دلیل بر وجوب توکل در این دو آیه این است که در آیه۱۱ دلیل توکل وجود خداوند است که تنها موثر در تمام هستی است و در آیه ۱۲ دلیل توکل بر خداوند اثار وکار های خداند متعال است مانند هدایت.فراز  دوم آیه ('''وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَيْتُمُونَا''') نیر نتیجه توکل بر خداست که پیامبران در راه ابلاغ رسالت الهی دربرابر اذیت مخالفان و دشمنان صبر می کنند در حالی که بر خدواند توکل کرده‌اند. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۳۳
در آیه ۱۲دلیل دیگری در سخن [[پیامبران]]  برای وجوب [[توکل]]  بر خداوند متعال اقامه شده است  واساس این استدلال هدایت خداوند است زیرا خداوند جز خیر برای بندگانش نمی خواهد و خیانت به آنان نمی کند و همین دلیل بر وجوب توکل است . تفاوت دو دلیل بر وجوب توکل در این دو آیه این است که در آیه۱۱ دلیل توکل وجود خداوند است که تنها موثر در تمام هستی است و در آیه ۱۲ دلیل توکل بر خداوند آثار وکارهای خداوند متعال است مانند هدایت.فراز  دوم آیه ('''وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَيْتُمُونَا''') نیر نتیجه توکل بر خداست که پیامبران در راه ابلاغ رسالت الهی دربرابر اذیت مخالفان و دشمنان صبر می کنند در حالی که بر خدواند توکل کرده‌اند. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۳۳
</ref>
</ref>


۱۷٬۴۳۹

ویرایش