پرش به محتوا

البیان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
اصلاح منابع وپانویس‌ها
جز (جایگزینی متن - '== پانویس ==↵{{پانویس۲}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشت‌ها}}')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (اصلاح منابع وپانویس‌ها)
خط ۴۰: خط ۴۰:
مؤلف در فصل دوم، در بحث از «‌[[اعجاز قرآن]]‌» به تبیین لغوی اعجاز، معنای اصطلاحی آن و فرق آن با سِحر پرداخته است.
مؤلف در فصل دوم، در بحث از «‌[[اعجاز قرآن]]‌» به تبیین لغوی اعجاز، معنای اصطلاحی آن و فرق آن با سِحر پرداخته است.


وی برترین [[معجزه]] را آن می‌داند که با برترین جریان روزگار هماوردی کند، از این رو با تبیین جایگاه بلاغت و فصاحت در روزگار جاهلی، به اثبات برتری قرآن در اعصار و مانندناپذیری آن در بیان و عرضه حقایق والا می‌پردازد. خویی در بیان ابعاد مانندناپذیری قرآن، به تشریع و اِخبار از غیب نیز اشاره می‌کند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ص۳۳ـ۷۷</ref>
وی برترین [[معجزه]] را آن می‌داند که با برترین جریان روزگار هماوردی کند، از این رو با تبیین جایگاه بلاغت و فصاحت در روزگار جاهلی، به اثبات برتری قرآن در اعصار و مانندناپذیری آن در بیان و عرضه حقایق والا می‌پردازد. خویی در بیان ابعاد مانندناپذیری قرآن، به تشریع و اِخبار از غیب نیز اشاره می‌کند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، ص۳۳ـ۷۷</ref>


=== دفاع از فصاحت و بلاغت قرآن ===
=== دفاع از فصاحت و بلاغت قرآن ===
از دیرباز، کسانی بر این باور بوده‌اند که گاه در قرآن از لحاظ بیانی، اموری ناهمگون با فصاحت و بلاغت راه یافته است.<ref>ابن قتیبه، تأویل مشکل القرآن، ص۲۲</ref> مؤلف در فصلی جدا<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۸۱ ـ۹۹</ref> به برخی از اشکال‌ها و ایرادها در این زمینه پرداخته و با استناد به تاریخ، بدان‌ها پاسخ گفته است.
از دیرباز، کسانی بر این باور بوده‌اند که گاه در قرآن از لحاظ بیانی، اموری ناهمگون با فصاحت و بلاغت راه یافته است.<ref>ابن قتیبه، تأویل مشکل القرآن، ۱۳۹۳ق، ص۲۲</ref> مؤلف در فصلی جدا<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۸۱ ـ۹۹</ref> به برخی از اشکال‌ها و ایرادها در این زمینه پرداخته و با استناد به تاریخ، بدان‌ها پاسخ گفته است.


آیت‌الله خویی در اثر دیگرش، [[نفحات الاعجاز]]، نیز به نویسنده‌ای امریکایی که با نام ظاهراً مستعارِ نصیرالدین ظافر در کتابی با نام حُسن الایجاز فی ابطال الاعجاز <ref>بولاق ۱۹۱۲</ref> به معارضه با قرآن برخاسته بوده، پاسخ گفته است.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۹۳-۹۴؛ رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج۲۴، ص۲۴۶</ref>
آیت‌الله خویی در اثر دیگرش، [[نفحات الاعجاز]]، نیز به نویسنده‌ای امریکایی که با نام ظاهراً مستعارِ نصیرالدین ظافر در کتابی با نام حُسن الایجاز فی ابطال الاعجاز <ref>بولاق ۱۹۱۲</ref> به معارضه با قرآن برخاسته بوده، پاسخ گفته است.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۹۳-۹۴؛ رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج۲۴، ص۲۴۶</ref>


=== قرائت‌های هفت گانه قرآن ===
=== قرائت‌های هفت گانه قرآن ===
{{اصلی|قاریان هفت گانه}}
{{اصلی|قاریان هفت گانه}}
بحث قرائت که از پیشینه‌ای کهن و اهمیتی ویژه برخوردار است، به صورت مفصل در کتاب البیان مطرح شده است. مؤلف به جایگاه [[قرائت]] در آرای [[قرآن]] پژوهان اشاره می‌کند و با تصریح به عدم [[تواتر]] [[قرائتهای هفتگانه]] می‌گوید:
بحث قرائت که از پیشینه‌ای کهن و اهمیتی ویژه برخوردار است، به صورت مفصل در کتاب البیان مطرح شده است. مؤلف به جایگاه [[قرائت]] در آرای [[قرآن]] پژوهان اشاره می‌کند و با تصریح به عدم [[تواتر]] [[قرائتهای هفتگانه]] می‌گوید:
:عدم تواتر [[قرائتهای هفتگانه|قرائت‌ها]] سخنی مشهور در میان [[شیعه]] است و بعید نیست که در میان [[اهل سنت|عامه]] نیز چنین باشد.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ص۱۲۳</ref>
:عدم تواتر [[قرائتهای هفتگانه|قرائت‌ها]] سخنی مشهور در میان [[شیعه]] است و بعید نیست که در میان [[اهل سنت|عامه]] نیز چنین باشد.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، ص۱۲۳</ref>


مؤلف برای اثبات عدم [[تواتر]] قرائت‌ها، ابتدا [[قاریان دهگانه]] را معرفی می‌کند و سپس چگونگی گزارش قرائت‌های آنان را بازگو و اضافه می‌کند: توجه به واقع زندگانی قاریان و تأمل در راه‌های نقل قرائت‌ها و چگونگی [[اسناد|اِسناد]] قرائت‌ها، نحوه استدلال قاریان و پیروان آنان به قرائت‌های خود و نقد دیگر قرائت‌ها، و انکار بسیاری از محققان برخی از این قرائت‌ها را (که نمونه هایی از آنها آورده است) نشان می‌دهد این قرائت‌ها متواتر نیستند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۱۲۶ـ۱۵۷</ref> خویی آنگاه دلایل [[تواتر]] قرائت‌ها را نقد می‌کند و نشان می‌دهد هیچ‌کدام دلایل استواری ندارند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۱۵۷ـ۱۶۰</ref>
مؤلف برای اثبات عدم [[تواتر]] قرائت‌ها، ابتدا [[قاریان دهگانه]] را معرفی می‌کند و سپس چگونگی گزارش قرائت‌های آنان را بازگو و اضافه می‌کند: توجه به واقع زندگانی قاریان و تأمل در راه‌های نقل قرائت‌ها و چگونگی [[اسناد|اِسناد]] قرائت‌ها، نحوه استدلال قاریان و پیروان آنان به قرائت‌های خود و نقد دیگر قرائت‌ها، و انکار بسیاری از محققان برخی از این قرائت‌ها را (که نمونه هایی از آنها آورده است) نشان می‌دهد این قرائت‌ها متواتر نیستند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۱۲۶ـ۱۵۷</ref> خویی آنگاه دلایل [[تواتر]] قرائت‌ها را نقد می‌کند و نشان می‌دهد هیچ‌کدام دلایل استواری ندارند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۱۵۷ـ۱۶۰</ref>


مؤلف گاه بر این نکته تأکید کرده است که این دلایل، تواتر [[قرآن]] را ثابت می‌کند نه قرائت‌ها را، و بین این دو فرق‌های روشنی وجود دارد. مؤلف پس از نقد حجیت قرائت‌ها، با استناد به [[روایت|روایتی]] از [[اصول کافی|کافی]] تأکید می‌کند در [[نماز]] قرائتی صحیح است که در زمان زندگانی [[امامان]](ع) رایج بوده باشد.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۱۶۷</ref>
مؤلف گاه بر این نکته تأکید کرده است که این دلایل، تواتر [[قرآن]] را ثابت می‌کند نه قرائت‌ها را، و بین این دو فرق‌های روشنی وجود دارد. مؤلف پس از نقد حجیت قرائت‌ها، با استناد به [[روایت|روایتی]] از [[اصول کافی|کافی]] تأکید می‌کند در [[نماز]] قرائتی صحیح است که در زمان زندگانی [[امامان]](ع) رایج بوده باشد.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۱۶۷</ref>


=== بحث احرف سبعه ===
=== بحث احرف سبعه ===
از آنجا که مؤلف تواتر قرائت‌ها را نفی کرده، در ادامه بحث، پیوند [[قرائت‌های هفتگانه]] را با حدیث «‌اَحرُف سبعه» گسسته دانسته و تأکید کرده است که این حدیث به هر معنایی که باشد، پیوندی با موضوع قرائت‌های هفتگانه ندارد. وی در تأیید این نظر خود، آرای تنی چند از مفسّران و قرآن پژوهان بزرگ [[اهل سنت]] را آورده است که از جمله به تأخر چند سده‌ای تعیینِ قرائت‌های هفتگانه از سوی '''ابن مجاهد''' استناد کرده‌اند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ص۱۶۳</ref>
از آنجا که مؤلف تواتر قرائت‌ها را نفی کرده، در ادامه بحث، پیوند [[قرائت‌های هفتگانه]] را با حدیث «‌اَحرُف سبعه» گسسته دانسته و تأکید کرده است که این حدیث به هر معنایی که باشد، پیوندی با موضوع قرائت‌های هفتگانه ندارد. وی در تأیید این نظر خود، آرای تنی چند از مفسّران و قرآن پژوهان بزرگ [[اهل سنت]] را آورده است که از جمله به تأخر چند سده‌ای تعیینِ قرائت‌های هفتگانه از سوی '''ابن مجاهد''' استناد کرده‌اند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، ص۱۶۳</ref>


بحث از روایت «‌احرف سبعه‌» در [[علوم قرآنی]] بسی درازدامن است.<ref>رجوع کنید به ضیاءالدین عتر، الاحرُف السبعة و منزلة القراءات منها.</ref>
بحث از روایت «‌احرف سبعه‌» در [[علوم قرآنی]] بسی درازدامن است.<ref>رجوع کنید به ضیاءالدین عتر، الاحرُف السبعة و منزلة القراءات منها، ۱۴۰۹ق.</ref>
مؤلف، گونه‌های مختلف نقل آن را آورده و پس از نقد تمامی آن‌ها، تصریح کرده است که به دلیل تهافت و تناقض روایات و عدم امکانِ جمع، نمی‌توان آنها را پذیرفت.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۱۷۱ـ۱۹۳</ref> ازین رو، وی روایات «‌احرف سبعه‌» را یکسره مردود می‌شمارد.<ref>برای انتقاد از این نظر رجوع کنید به شاهین، ص۲۹ـ۳۲</ref>
مؤلف، گونه‌های مختلف نقل آن را آورده و پس از نقد تمامی آن‌ها، تصریح کرده است که به دلیل تهافت و تناقض روایات و عدم امکانِ جمع، نمی‌توان آنها را پذیرفت.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۱۷۱ـ۱۹۳</ref> ازین رو، وی روایات «‌احرف سبعه‌» را یکسره مردود می‌شمارد.<ref>برای انتقاد از این نظر رجوع کنید به شاهین، ص۲۹ـ۳۲</ref>


=== عدم تحریف قرآن ===
=== عدم تحریف قرآن ===
خط ۶۶: خط ۶۶:
مهم‌ترین بحث البیان، بحث «‌تحریف‌ناپذیری‌» قرآن کریم است. مؤلف [[تحریف]] را معنی کرده، انواع و ابعاد آن را نمایانده و محل نزاع بحث را روشن کرده است. وی ضمن تصریح به اینکه محققان هرگز به تحریف عقیده نداشته‌اند، «‌نسخ التلاوه‌» را گونه‌ای از تحریف دانسته است.
مهم‌ترین بحث البیان، بحث «‌تحریف‌ناپذیری‌» قرآن کریم است. مؤلف [[تحریف]] را معنی کرده، انواع و ابعاد آن را نمایانده و محل نزاع بحث را روشن کرده است. وی ضمن تصریح به اینکه محققان هرگز به تحریف عقیده نداشته‌اند، «‌نسخ التلاوه‌» را گونه‌ای از تحریف دانسته است.


وی در اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن، به آیات قرآن، سنت، روایات فضائل سوره‌ها و فضیلت قرائت قرآن استناد کرده است<ref>خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۲۰۷ـ ۲۳۵</ref> و افزون بر اینها به لحاظ تاریخی و با توجه به واقع زندگانی مسلمانان، وقوع تحریف را غیرممکن دانسته است.
وی در اثبات تحریف‌ناپذیری قرآن، به آیات قرآن، سنت، روایات فضائل سوره‌ها و فضیلت قرائت قرآن استناد کرده است<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۲۰۷ـ ۲۳۵</ref> و افزون بر اینها به لحاظ تاریخی و با توجه به واقع زندگانی مسلمانان، وقوع تحریف را غیرممکن دانسته است.


مؤلف، اشکال‌های برخی از عالمان را بر این موضوع آورده و نقد کرده است. بحث وی از [[مصحف حضرت علی]] علیه‌السلام و نقد سندی و محتوایی روایت‌ها شایان توجه است.
مؤلف، اشکال‌های برخی از عالمان را بر این موضوع آورده و نقد کرده است. بحث وی از [[مصحف حضرت علی]] علیه‌السلام و نقد سندی و محتوایی روایت‌ها شایان توجه است.


از جمله اهم دلایل معتقدان تحریف، چگونگی جمع قرآن است. آنان براین باورند که چون قرآن در زمان [[رسول الله]] صلّی الّله علیه وآله وسلّم جمع نشده، به هنگام جمع آن در زمان [[خلفا]] تحریف صورت گرفته است. بدین سان، مؤلف به بحث از جمع قرآن پرداخته و پس از نقد و بررسی روایت‌ها و تحلیل ابعاد بحث و فرض‌های مختلف آن، به نتیجه رسیده است که قرآن به همین صورت کنونی به روزگار رسول اکرم جمع بوده است.<ref>خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۲۳۹ـ۲۵۹</ref>
از جمله اهم دلایل معتقدان تحریف، چگونگی جمع قرآن است. آنان براین باورند که چون قرآن در زمان [[رسول الله]] صلّی الّله علیه وآله وسلّم جمع نشده، به هنگام جمع آن در زمان [[خلفا]] تحریف صورت گرفته است. بدین سان، مؤلف به بحث از جمع قرآن پرداخته و پس از نقد و بررسی روایت‌ها و تحلیل ابعاد بحث و فرض‌های مختلف آن، به نتیجه رسیده است که قرآن به همین صورت کنونی به روزگار رسول اکرم جمع بوده است.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۲۳۹ـ۲۵۹</ref>


=== حجیت ظواهر قرآن ===
=== حجیت ظواهر قرآن ===
خط ۷۹: خط ۷۹:
* و بالاخره [[تحریف قرآن]] و از بین رفتن قرائن مهم آن.
* و بالاخره [[تحریف قرآن]] و از بین رفتن قرائن مهم آن.


مؤلف که در بخش‌های پیشین دلایل تحریف را نقد کرده است، در این بخش، دیگر دلایل آنان را به نقد کشیده بر حجیت ظواهر قرآن تأکید می‌کند.<ref>خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، ص ۲۶۳ـ۲۷۳</ref>
مؤلف که در بخش‌های پیشین دلایل تحریف را نقد کرده است، در این بخش، دیگر دلایل آنان را به نقد کشیده بر حجیت ظواهر قرآن تأکید می‌کند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، ص ۲۶۳ـ۲۷۳</ref>


=== نسخ ===
=== نسخ ===
در بحث از حجیت ظواهر قرآن، که عملاً حجیت تمامت آیات آن است، چگونگی «‌نسخ‌» آیاتی از قرآن مطرح می‌شود.
در بحث از حجیت ظواهر قرآن، که عملاً حجیت تمامت آیات آن است، چگونگی «‌نسخ‌» آیاتی از قرآن مطرح می‌شود.


از اینجا مؤلف به بحث از [[نسخ]] می‌پردازد، و از یک سو اصل آن را می‌پذیرد و از سوی دیگر با بررسی اهم مصادیق آن، که‌گاه تا به ۲۱۴ [[آیه]] رسانده‌اند<ref> نحّاس؛ النّاسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم، ج۱ـ ۲، باب ۳</ref> و نقد و ردّ باورهای قرآن پژوهان، در آخر فقط منسوخ بودن یک [[آیه]]، یعنی «‌[[آیه نجوی]]‌» <ref>مجادله: ۱۲</ref> را پذیرفته است.
از اینجا مؤلف به بحث از [[نسخ]] می‌پردازد، و از یک سو اصل آن را می‌پذیرد و از سوی دیگر با بررسی اهم مصادیق آن، که‌گاه تا به ۲۱۴ [[آیه]] رسانده‌اند<ref> نحّاس؛ النّاسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم، ۱۴۰۷ق، ج۱ـ ۲، باب ۳</ref> و نقد و ردّ باورهای قرآن پژوهان، در آخر فقط منسوخ بودن یک [[آیه]]، یعنی «‌[[آیه نجوی]]‌» <ref>مجادله: ۱۲</ref> را پذیرفته است.


مؤلف در پی بحث از نسخ به بحث [[بداء]] هم پرداخته و دیدگاه [[شیعه]] را در این باره باز گفته است.<ref>خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۲۷۷ـ۳۹۴</ref>
مؤلف در پی بحث از نسخ به بحث [[بداء]] هم پرداخته و دیدگاه [[شیعه]] را در این باره باز گفته است.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۲۷۷ـ۳۹۴</ref>


=== اصول تفسیر ===
=== اصول تفسیر ===
بحث از اصول [[تفسیر]]، از دیگر بحث‌های کتاب است که مؤلف در آن، تکیه بر دیدگاه مفسّران را در تفسیر نااستوار می‌داند، و بر استناد به ظواهر کتاب، با توجه دقیق به معانی واژگان در ادب عربی، و خردورزی تأکید می‌کند و برای روایات صحیح در تبیین آیات، جایگاه ویژه‌ای قایل می‌شود و اشکال‌های پذیرفتن [[خبر واحد]] در تفسیر و حجیت آن را پاسخ می‌گوید.<ref>خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۳۹۷ـ ۴۰۲</ref>
بحث از اصول [[تفسیر]]، از دیگر بحث‌های کتاب است که مؤلف در آن، تکیه بر دیدگاه مفسّران را در تفسیر نااستوار می‌داند، و بر استناد به ظواهر کتاب، با توجه دقیق به معانی واژگان در ادب عربی، و خردورزی تأکید می‌کند و برای روایات صحیح در تبیین آیات، جایگاه ویژه‌ای قایل می‌شود و اشکال‌های پذیرفتن [[خبر واحد]] در تفسیر و حجیت آن را پاسخ می‌گوید.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۳۹۷ـ ۴۰۲</ref>


=== حدوث یا قدم قرآن ===
=== حدوث یا قدم قرآن ===
« حدوث یا قدم قرآن »، که از نزاع‌های کهن [[معتزله]] و [[اشاعره]] است، بحث پایانی بخش علوم قرآنی این کتاب است.
«حدوث یا قدم قرآن»، که از نزاع‌های کهن [[معتزله]] و [[اشاعره]] است، بحث پایانی بخش علوم قرآنی این کتاب است.


مؤلف آن را از بحث‌های دخیل در فرهنگ اسلامی دانسته و از جمله آثار ورود بحث‌های فلسفه یونان در حوزه فرهنگ اسلامی تلقی می‌کند. وی در این بحث، به نقد دیدگاه اشاعره پرداخته، دیدگاه معتزله و [[شیعه]] را در حدوث کلام الهی استوار می‌داند.<ref>خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۴۰۵ـ۴۱۳</ref>
مؤلف آن را از بحث‌های دخیل در فرهنگ اسلامی دانسته و از جمله آثار ورود بحث‌های فلسفه یونان در حوزه فرهنگ اسلامی تلقی می‌کند. وی در این بحث، به نقد دیدگاه اشاعره پرداخته، دیدگاه معتزله و [[شیعه]] را در حدوث کلام الهی استوار می‌داند.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۴۰۵ـ۴۱۳</ref>


=== تفسیر سوره حمد ===
=== تفسیر سوره حمد ===
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:


== ویژگی‌های کتاب ==
== ویژگی‌های کتاب ==
در تعلیقات این اثر، از [[حدیث ثقلین]]، ترجمه قرآن، [[جبر و اختیار]]، [[شفاعت]] و مانند آن بحث شده است.<ref>خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، صص۴۹۹ـ ۵۲۸</ref>
در تعلیقات این اثر، از [[حدیث ثقلین]]، ترجمه قرآن، [[جبر و اختیار]]، [[شفاعت]] و مانند آن بحث شده است.<ref>خویی، البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق، صص۴۹۹ـ ۵۲۸</ref>


مؤلف البیان در بحث‌های مقدماتی، و نیز در تفسیر سوره حمد، آشکارا از بحث‌های کلامی استادش، [[محمد جواد بن حسن بلاغی نجفی|علاّ مه بلاغی]]، در [[آلاءالرحمن]] اثر پذیرفته است.
مؤلف البیان در بحث‌های مقدماتی، و نیز در تفسیر سوره حمد، آشکارا از بحث‌های کلامی استادش، [[محمد جواد بن حسن بلاغی نجفی|علاّ مه بلاغی]]، در [[آلاءالرحمن]] اثر پذیرفته است.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:


== ترجمه و نشر کتاب ==
== ترجمه و نشر کتاب ==
* البیان بار نخست در ۱۳۷۵ق در [[نجف]] به چاپ رسید.<ref>مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی وعربی، ج۱، ص۲۴۱</ref>
* البیان بار نخست در ۱۳۷۵ق در [[نجف]] به چاپ رسید.<ref>مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی وعربی، ۱۳۴۰ش، ج۱، ص۲۴۱</ref>
* [[هاشم هاشم زاده هریسی]] و [[محمدصادق نجمی]] آن را با عنوانِ بیان، در علوم و مسائل کلی قرآنی، به فارسی ترجمه کرده‌اند.
* [[هاشم هاشم زاده هریسی]] و [[محمدصادق نجمی]] آن را با عنوانِ بیان، در علوم و مسائل کلی قرآنی، به فارسی ترجمه کرده‌اند.
* ترجمه کاملی از آن نیز به زبان اردو، به مترجمی محمد شفاء نجفی، در ۱۴۱۰/۱۹۸۹ در اسلام آباد به چاپ رسیده است.
* ترجمه کاملی از آن نیز به زبان اردو، به مترجمی محمد شفاء نجفی، در ۱۴۱۰/۱۹۸۹ در اسلام آباد به چاپ رسیده است.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:


== منابع ==
== منابع ==
* [[آقابزرگ طهرانی]]، محمدمحسن، [[الذریعة الی تصانیف الشیعة]]، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
* [[آقابزرگ طهرانی]]، محمدمحسن، [[الذریعة الی تصانیف الشیعة]]، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
* ابن قتیبه، تأویل مشکل القرآن، چاپ احمد صقر، قاهره ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
* ابن قتیبه، تأویل مشکل القرآن، چاپ احمد صقر، قاهره، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
* خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
* خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت، ۱۴۰۸/۱۹۸۷ق.
* خویی، ابوالقاسم، [[معجم رجال الحدیث]]، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم، بی‌تا.
* خویی، ابوالقاسم، [[معجم رجال الحدیث]]، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، چاپ افست قم، بی‌تا.
* رومی، فهدبن عبدالرحمان، اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، ریاض ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
* رومی، فهدبن عبدالرحمان، اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر، ریاض، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۶م.
* مصطفی زید، النسخ فی القرآن الکریم: دراسة تشریعیة تاریخیة نقدیة، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
* مصطفی زید، النسخ فی القرآن الکریم: دراسة تشریعیة تاریخیة نقدیة، بیروت، ۱۳۹۱ق/ ۱۹۷۱م
* شاهین، عبدالصبور، تاریخ القرآن، قاهره ۱۹۶۶.
* شاهین، عبدالصبور، تاریخ القرآن، قاهره، ۱۹۶۶م.
* ضیاءالدین عتر، حسن، الاحرُف السبعة و منزلة القراءات منها، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
* ضیاءالدین عتر، حسن، الاحرُف السبعة و منزلة القراءات منها، بیروت، ۱۴۰۹ ق/ ۱۹۸۸م.
* مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی وعربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
* مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی وعربی، تهران، ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
* نحاس، احمدبن محمد، النّاسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم، چاپ شعبان محمداسماعیل، قاهره ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
* نحاس، احمدبن محمد، النّاسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم، چاپ شعبان محمداسماعیل، قاهره، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۶م.


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
۴۲۵

ویرایش