پرش به محتوا

زید بن ارقم: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
جز
خط ۴۵: خط ۴۵:
برخی گفته‌اند در [[ماجرای رحبه]] هنگامی که [[امیرالمؤمنین(ع)]] از [[صحابه]] خواست که شنیده خود از پیامبر(ص) را درباره حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» گواهی دهند زید گواهی نداد و امام [[دعا]] کرد که او کور شود و چنین شد.<ref>طبرانى، المعجم الكبير، ۱۴۰۴ق، ج ۵، ص ۱۷۱-۱۷۵.</ref> [[سید محسن امین]] می‌نویسد از آنجا که چنین روایتی درباره [[براء بن عازب]] [نیز] آمده است ظاهراً روایت‌هایی که کتمان شهادت را به زید نسبت داده‌اند اشتباه با براء است؛ چرا که راویان بسیاری، [[حدیث غدیر]] را از زید نقل کرده‌اند. علاوه بر اینکه، زید از کسانی است که علی را بر دیگران برتر می‌دانست و از یاران ویژه آن حضرت بود.<ref>الامین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۸۸.</ref>
برخی گفته‌اند در [[ماجرای رحبه]] هنگامی که [[امیرالمؤمنین(ع)]] از [[صحابه]] خواست که شنیده خود از پیامبر(ص) را درباره حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» گواهی دهند زید گواهی نداد و امام [[دعا]] کرد که او کور شود و چنین شد.<ref>طبرانى، المعجم الكبير، ۱۴۰۴ق، ج ۵، ص ۱۷۱-۱۷۵.</ref> [[سید محسن امین]] می‌نویسد از آنجا که چنین روایتی درباره [[براء بن عازب]] [نیز] آمده است ظاهراً روایت‌هایی که کتمان شهادت را به زید نسبت داده‌اند اشتباه با براء است؛ چرا که راویان بسیاری، [[حدیث غدیر]] را از زید نقل کرده‌اند. علاوه بر اینکه، زید از کسانی است که علی را بر دیگران برتر می‌دانست و از یاران ویژه آن حضرت بود.<ref>الامین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۸۸.</ref>


== واکنش وی پس از عاشورا ==
== واکنش وی پس از واقعه عاشورا ==
اعتراض به [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]]:
از زید بن ارقم دو نکته تاریخی درباره واقعه کربلا ثبت شده است. نخستاعتراض در جلسه عمومی به [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] پس از [[واقعه کربلا]] و دیگری نقلی درباره قرائت قرآن توسط سر امام حسین بر نیزه.


[[علامه مجلسی]] می‌نویسد: از [[سعید بن معاذ]] و [[عمرو بن سهل]] نقل شده است که در مجلس [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] حاضر بودیم و مشاهده کردیم که عبیدالله با چوبدستی خود به چشم‌ها و لب [[امام حسین(ع)]] می‌زد و نسبت به آن حضرت جسارت می‌کرد؛ زید بن ارقم حاضر بود، با دیدن این صحنه گفت: ای ابن زیاد چوبدستی‌ات را بردار، چرا که من [[رسول خدا(ص)]] را دیدم که لبان مبارکش را بر این لب و دهان می‌نهاد، (و آنها را می‌بوسید) آنگاه با صدای بلند گریه کرد.
بنا بر نقل [[علامه مجلسی]] در [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]]، [[سعید بن معاذ]] و [[عمرو بن سهل]] گفته‌اند که وقتی سر امام حسین(ع) را نزد عبیدالله بن زیاد آوردند، عبیدالله با چوبدستی خود به چشم‌ها و لب [[امام حسین(ع)]] می‌زد؛ زید بن ارقم با دیدن این صحنه گفت: ای ابن زیاد چوبدستی‌ات را بردار، چرا که من [[رسول خدا(ص)]] را دیدم که لبان مبارکش را بر این لب و دهان می‌نهاد، (و آنها را می‌بوسید) آنگاه با صدای بلند گریه کرد. ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست داده‌ای، به یقین گردنت را می‌زدم!<ref>گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را [[شیخ مفید]] نیز در ارشاد، ۱۴۱۳ق، ص ۱۱۴-۱۱۵ با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.</ref>


در اینجا ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! خداوند چشمانت را گریان کند! اگر پیرمرد فرتوتی نبودی که عقلت را از دست داده‌ای، به یقین گردنت را می‌زدم!<ref>گفتگوی زید و عبیدالله تا اینجا را [[شیخ مفید]] نیز در ارشاد، ۱۴۱۳ق، ص ۱۱۴-۱۱۵ با اندک اختلافی در عبارت، نقل کرده است.</ref>
زید گفت: پس بگذار ماجرای دیگری را برای تو بگویم که از آنچه گفتم نیز مهم‌تر است و آن این است که من روزی رسول خدا(ص) را دیدم که حسن(ع) را روی زانوی راست و حسین(ع) را روی زانوی چپ خود نشانده بود؛ دستان مبارک خود را بر سر آنها کشید و گفت: {{عربی|«أَللّهُمَّ إِنّی أسْتَوْدِعُکَ إیاهُما وَ صالِحَ الْمُؤمِنینَ»؛|ترجمه=خدایا من این دو و مؤمنان صالح را به تو می‌سپارم.}} اکنون بگو با امانت رسول خدا چه کرده‌ای؟<ref>المجلسی، بحارالانوار، بی‌تا،‌ ج۴۵، ص۱۱۸.</ref> زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] برخاست و بیرون رفت.<ref>مجلسی،‌ بحارالانوار ،‌بی‌تا، ج ۴۵، ص۱۱۷ آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.</ref>


زید گفت: پس بگذار ماجرای دیگری را برای تو بگویم که از آنچه گفتم نیز مهم‌تر است و آن این است که من روزی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را دیدم که حسن(علیه‌السلام) را روی زانوی راست و حسین(علیه‌السلام) را روی زانوی چپ خود نشانده بود؛ دستان مبارک خود را بر سر آنها کشید و گفت: {{عربی|«أَللّهُمَّ إِنّی أسْتَوْدِعُکَ إیاهُما وَ صالِحَ الْمُؤمِنینَ»؛|ترجمه=خدایا من این دو و مؤمنان صالح را به تو می‌سپارم.}} اکنون بگو با امانت رسول خدا چه کرده‌ای؟<ref>المجلسی، بحارالانوار، بی‌تا،‌ ج۴۵، ص۱۱۸.</ref>
مطابق نقل [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، پس از رفتن زید بن ارقم، برخی از مردم گفتند: زید سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را می‌شنید، حتماً او را به قتل می‌رساند.
 
مطابق نقل طبری، زید بن ارقم پس از این گفتگو از مجلس [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] برخاست و بیرون رفت.<ref>مجلسی،‌ بحارالانوار ،‌بی‌تا، ج ۴۵، ص۱۱۷ آمده است: او در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از آنجا خارج شد.</ref>
وقتی که بیرون رفت، برخی از مردم گفتند: زید بن ارقم سخنان دیگری بر زبان جاری ساخت که اگر عبیدالله آنها را می‌شنید، حتماً او را به قتل می‌رساند.
راوی این خبر می‌گوید: پرسیدم چه گفت؟
راوی این خبر می‌گوید: پرسیدم چه گفت؟
گفتند: زید هنگامی که از کنار ما می‌گذشت، گفت: «مَلِکَ عَبْدٌ حُرّاً; برده‌ای مالک آزاده‌ای شده است»؛ سپس افزود: {{عربی|«یا مَعْشَرَ الْعَرَبِ! اَلْعَبیدُ بَعْدَ الْیوْمِ، قَتَلْتُمُ ابْنَ فاطِمَةَ وَ أَمَّرْتُمُ ابْنَ مَرْجانَةَ، فَهُوَ یقْتُلُ خِیارَکُمْ وَ یسْتَعْبِدُ شِرارَکُمْ، فَرَضیتُمْ بِالذُّلِّ، فَبُعْداً لِمَنْ رَضِی بِالذُّلِّ»؛|ترجمه=ای مردم عرب! شما پس از این روز، برده اید! فرزند فاطمه را کشتید و پسر مرجانه را فرمانروا ساختید. او کسی است که خوبان شما را می‌کشد و بدان شما را به بردگی و فرمانبری می‌گیرد، از رحمت خدا دورباد آن کس که به ذلّت و خواری راضی شد.}}<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق/۱۹۹۷م، ج۵، ص۴۵۶ و مجلسی، بحارالانوار، بی‌تا، ج۴۵، ص۱۱۶ (با مقداری تفاوت).</ref>
گفتند: زید هنگامی که از کنار ما می‌گذشت، گفت: «مَلِکَ عَبْدٌ حُرّاً; برده‌ای مالکِ آزاده‌ای شده است»؛ سپس افزود:{{عربی|«یا مَعْشَرَ الْعَرَبِ! اَلْعَبیدُ بَعْدَ الْیوْمِ، قَتَلْتُمُ ابْنَ فاطِمَةَ وَ أَمَّرْتُمُ ابْنَ مَرْجانَةَ، فَهُوَ یقْتُلُ خِیارَکُمْ وَ یسْتَعْبِدُ شِرارَکُمْ، فَرَضیتُمْ بِالذُّلِّ، فَبُعْداً لِمَنْ رَضِی بِالذُّلِّ»؛|ترجمه=ای مردم عرب! شما پس از این روز، برده اید! فرزند فاطمه را کشتید و پسر مرجانه را فرمانروا ساختید. او کسی است که خوبان شما را می‌کشد و بدان شما را به بردگی و فرمانبری می‌گیرد، از رحمت خدا دورباد آن کس که به ذلّت و خواری راضی شد.}}<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق/۱۹۹۷م، ج۵، ص۴۵۶ و مجلسی، بحارالانوار، بی‌تا، ج۴۵، ص۱۱۶ (با مقداری تفاوت).</ref>


نقل روایت [[قرآن]]خوانی بر نیزه:  
نقل روایت [[قرآن]]خوانی بر نیزه:  
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۹۹

ویرایش