Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
imported>H.S بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] پس از رفتن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به [[غار ثور]] صبر کرد تا شب آینده فرا رسید. او همراه [[هند بن ابی هاله]] حرکت کرد تا نزد رسول الله(ص) در غار رفتند و در آنجا آن حضرت(ص) به هند دستور داد که برای وی و همراهش دو شتر خریداری کند. [[ابوبکر]] گفت: ای پیامبر خدا، برای خود و شما دو مرکب آماده کردهام که با آنها تا مدینه سفر میکنیم. رسول الله(ص) فرمود: من هر دو و حتی یکی از آنها را قبول نمیکنم، مگر آن که بهای آنها را بپردازم. ابوبکر گفت: اختیار با شماست و او به [[امام علی علیه السلام|علی(ع)]] دستور داد که بهای شترها را بپردازد و سپس به او سفارش کرد که امانتها را رد کند و تعهدات او را بپردازد.{{مدرک}} | [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] پس از رفتن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به [[غار ثور]] صبر کرد تا شب آینده فرا رسید. او همراه [[هند بن ابی هاله]] حرکت کرد تا نزد رسول الله(ص) در غار رفتند و در آنجا آن حضرت(ص) به هند دستور داد که برای وی و همراهش دو شتر خریداری کند. [[ابوبکر]] گفت: ای پیامبر خدا، برای خود و شما دو مرکب آماده کردهام که با آنها تا مدینه سفر میکنیم. رسول الله(ص) فرمود: من هر دو و حتی یکی از آنها را قبول نمیکنم، مگر آن که بهای آنها را بپردازم. ابوبکر گفت: اختیار با شماست و او به [[امام علی علیه السلام|علی(ع)]] دستور داد که بهای شترها را بپردازد و سپس به او سفارش کرد که امانتها را رد کند و تعهدات او را بپردازد.{{مدرک}} | ||
علی(ع) سه شبانهروز در [[مکه]] ماند و امانتهای مردم را که نزد رسول خدا بود، به صاحبانش رسانید و هنگامی که این کار را انجام داد، به مدینه هجرت کرد و همراه رسول خدا در خانه [[کلثوم بن هدم]] منزل گزید.<ref>رجوع کنید به: مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۰۰.</ref>در این هجرت، فواطم ثلاث ([[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه دختر پیامبر]]، [[فاطمه بنت اسد]]، فاطمه دختر زبیر) با گروهی دیگر ازنان همراه امیرالمؤمنین(ع) بودند. حضرت درراه به کمین دشمنان برخورد کرد، ولی با مقابله با آنان توانست جان همراهانش را حفظ کند و به سلامت روانه [[مدینه]] شدند.<ref>مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۶۵.</ref> {{ | علی(ع) سه شبانهروز در [[مکه]] ماند و امانتهای مردم را که نزد رسول خدا بود، به صاحبانش رسانید و هنگامی که این کار را انجام داد، به مدینه هجرت کرد و همراه رسول خدا در خانه [[کلثوم بن هدم]] منزل گزید.<ref>رجوع کنید به: مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۰۰.</ref>در این هجرت، فواطم ثلاث ([[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه دختر پیامبر]]، [[فاطمه بنت اسد]]، فاطمه دختر زبیر) با گروهی دیگر ازنان همراه امیرالمؤمنین(ع) بودند. حضرت درراه به کمین دشمنان برخورد کرد، ولی با مقابله با آنان توانست جان همراهانش را حفظ کند و به سلامت روانه [[مدینه]] شدند.<ref>مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۶۵.</ref> {{یاد|وخرج علي بفاطمة بنت رسول ـ الله وامه فاطمة بنت أسد بن هاشم ، وفاطمة بنت الزبير بن عبدالمطلب}}پیامبر(ص) هنگام هجرت از مکه به امیرالمؤمنین(ع) چنین فرمود: «من دخترم فاطمه را به تو سپردم و هردوى شما را نیز به خدا میسپارم و از خداوند میخواهم که نگهبان و حافظ شما باشد.» <ref>شیخ طوسی،الأمالي،۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۶۸.</ref> {{یاد|ثُمَّ إِنِّي مُسْتَخْلِفُكَ عَلَى فَاطِمَةَ ابْنَتِي وَ مُسْتَخْلَفُ رَبِّي عَلَيْكُمَا وَ مُسْتَحْفِظُهُ فِيكُمَا}} | ||
==تعقیب پیامبر(ص)== | ==تعقیب پیامبر(ص)== | ||
[[قریش]] پس از آنکه در نقشه خود ناکام ماندند، کوشیدند [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را پیش از آنکه به [[مدینه]] برسد پیدا کنند و او را به قتل برسانند؛ ازاینرو، ردّ او را گرفتند تا به [[غار ثور]] رسیدند. یکی از آنان گفت: از اینجا عبور نکردهاند یا اینکه به آسمان عروج کردهاند یا در زمین فرو رفتهاند.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۸.</ref> | [[قریش]] پس از آنکه در نقشه خود ناکام ماندند، کوشیدند [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را پیش از آنکه به [[مدینه]] برسد پیدا کنند و او را به قتل برسانند؛ ازاینرو، ردّ او را گرفتند تا به [[غار ثور]] رسیدند. یکی از آنان گفت: از اینجا عبور نکردهاند یا اینکه به آسمان عروج کردهاند یا در زمین فرو رفتهاند.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۸.</ref> | ||
بنابر برخی نقلها، خداوند عنکبوتی را مأمور کرد تا با تارهای خود، درِ غار را ببندد. وقتی تعقیبکنندگان تارها را دیدند، به این نتیجه رسیدند که کسی وارد غار نشده است و بدین ترتیب دست از تعقیب کشیدند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۷۳- ۲۷۶؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۸؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء، ۱۳۶۸ش، ص۳۳۵-۳۳۷.</ref>در برخی گزارشها به لانه کردن دو کبوتر وحشی و به روایتی روییدن درختی فرا روی پیامبر(ص) نیز اشاراتی شده است. <ref>ابن کثیر، السيره النبويه، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۲۴۰، مجلسی، بحارالانوار، ج۱۹، ص۷۴.</ref> {{ | بنابر برخی نقلها، خداوند عنکبوتی را مأمور کرد تا با تارهای خود، درِ غار را ببندد. وقتی تعقیبکنندگان تارها را دیدند، به این نتیجه رسیدند که کسی وارد غار نشده است و بدین ترتیب دست از تعقیب کشیدند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۷۳- ۲۷۶؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۸؛ قطب راوندی، قصص الانبیاء، ۱۳۶۸ش، ص۳۳۵-۳۳۷.</ref>در برخی گزارشها به لانه کردن دو کبوتر وحشی و به روایتی روییدن درختی فرا روی پیامبر(ص) نیز اشاراتی شده است. <ref>ابن کثیر، السيره النبويه، ۱۳۹۶ق، ج۲، ص۲۴۰، مجلسی، بحارالانوار، ج۱۹، ص۷۴.</ref> {{یاد|وَقَدْ وَرَدَ أَنَّ حَمَامَتَيْنِ عَشَّشَتَا عَلَى بَابِهِ أَيْضًا، وَقَدْ نَظَمَ ذَلِكَ الصَّرْصَرِيُّ فِي شِعْرِهِ حَيْثُ يَقُولُ: فَغَمَّى عَلَيْهِ الْعَنْكَبُوتُ بِنَسْجِهِ * وَظَلَّ عَلَى الْبَابِ الْحَمَامُ يَبِيضُ}} | ||
همچنین نقل شده است فرشتهای بهصورت انسان و سوار بر اسب رسید و گفت: محمد اینجا نیست، در این درهها جستوجو کنید تا او را بیابید. پس مشرکان از غار دور شدند و در کوهها و درهها مشغول جستوجو شدند.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۸.</ref> | همچنین نقل شده است فرشتهای بهصورت انسان و سوار بر اسب رسید و گفت: محمد اینجا نیست، در این درهها جستوجو کنید تا او را بیابید. پس مشرکان از غار دور شدند و در کوهها و درهها مشغول جستوجو شدند.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۸.</ref> | ||
ویرایش