پرش به محتوا

عقول عشره: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|'
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس|۲}}' به '{{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشت‌ها}}')
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۱: خط ۱۱:
مفهوم عقل در نظریه عقول عشره، نه به‌معنای عقل ادراکی انسان، بلکه اشاره به موجود مجرد غیرمادی است که در زبان وحی به مَلِک نیز تعبیر شده است.<ref>فیاضی، [http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/fayazi/bedayeh/62/038/ «موضوع: انواع جوهر و توضیح جسم»]، وبگاه مدرسه فقاهت.</ref> مفهوم صدور، نیز این است که خداوند با صِرف تعقل نسبت به نظام خیر، علت وجود آن می‌باشد. چون تعقل او عین اراده، قدرت و ایجاد است.<ref>یزدان‌پناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابن سینا و شیخ اشراق»، ص۱۳.</ref>
مفهوم عقل در نظریه عقول عشره، نه به‌معنای عقل ادراکی انسان، بلکه اشاره به موجود مجرد غیرمادی است که در زبان وحی به مَلِک نیز تعبیر شده است.<ref>فیاضی، [http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/fayazi/bedayeh/62/038/ «موضوع: انواع جوهر و توضیح جسم»]، وبگاه مدرسه فقاهت.</ref> مفهوم صدور، نیز این است که خداوند با صِرف تعقل نسبت به نظام خیر، علت وجود آن می‌باشد. چون تعقل او عین اراده، قدرت و ایجاد است.<ref>یزدان‌پناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابن سینا و شیخ اشراق»، ص۱۳.</ref>


[[فیلسوف|فلاسفه اسلامی]] بر مبنای طبیعیات قدیم و هیئت بطلمیوسی<ref>یزدان‌پناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابن‌سینا و شیخ اشراق»، ص۱۷.</ref>{{یادداشت|بنابر طبیعیات قدیم و هیئت بطلمیوسی، زمین مرکز هستی است، نُه فلک وجود دارد و تمام اجرام آسمانی از قبیل خورشید، ماه و دیگر سیارات به دور زمین می‌چرخند. این مدل مشهور به مدلِ زمین‌مرکزی شد.(سبحانی، [https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/92594/21 «هیئت بطلمیوس»]، وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان، ص۲۱.)}} قائل به وجود نُه فلک{{یادداشت|فلاسفه اسلامی، فلک را گاهی به معنای مسیر فرضی سیارات یعنی مدار و گاهی به معنای جسم کروی نامرئی که در مرکز آن زمین قرار‌گرفته‌، تعبیر کرده‌اند. (قلندری، «ماهیت فیزیکی افلاک: بررسی مفهوم فلک در آثار هیئت»، ص۸۰)}} شدند که به‌این‌ترتیب است: فلک اعلی یا اطلسی، فلک ثوابت، فلک زُحَل، فلک مشتری، فلک مریخ، فلک شمس، فلک زهره، فلک عطارد و فلک قمر. این فلک‌ها به‌همراه ستارگان، سیارات، موجودات و عناصر، به‌طور مستقیم از [[واجب‌الوجود|واجب‌الوجودی]] که واحد است صادر نمی‌شود، بلکه او سلسله‌ای از عقول طولی (یکی بعد از دیگری) ده‌گانه را به‌نام عقول عشره،<ref>محقق سبزواری، شرح المنظومه، ۱۳۶۹-۱۳۷۹ش، ج۴، ص۴۰۱-۴۰۳.</ref> عقول مفارقه طولیه<ref>ابراهیمی دینانی، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۳۴۰.</ref> یا انوار قاهره طولیه ایجاد کرده و موجودات دیگر را خود به‌طور مستقیم خلق نمی‌کند و توسط آن عقول خلق می‌شوند.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، نشر کومش، ج۱، ص۱۳۵.</ref>
[[فیلسوف|فلاسفه اسلامی]] بر مبنای طبیعیات قدیم و هیئت بطلمیوسی<ref>یزدان‌پناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابن‌سینا و شیخ اشراق»، ص۱۷.</ref>{{یاد|بنابر طبیعیات قدیم و هیئت بطلمیوسی، زمین مرکز هستی است، نُه فلک وجود دارد و تمام اجرام آسمانی از قبیل خورشید، ماه و دیگر سیارات به دور زمین می‌چرخند. این مدل مشهور به مدلِ زمین‌مرکزی شد.(سبحانی، [https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/92594/21 «هیئت بطلمیوس»]، وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان، ص۲۱.)}} قائل به وجود نُه فلک{{یاد|فلاسفه اسلامی، فلک را گاهی به معنای مسیر فرضی سیارات یعنی مدار و گاهی به معنای جسم کروی نامرئی که در مرکز آن زمین قرار‌گرفته‌، تعبیر کرده‌اند. (قلندری، «ماهیت فیزیکی افلاک: بررسی مفهوم فلک در آثار هیئت»، ص۸۰)}} شدند که به‌این‌ترتیب است: فلک اعلی یا اطلسی، فلک ثوابت، فلک زُحَل، فلک مشتری، فلک مریخ، فلک شمس، فلک زهره، فلک عطارد و فلک قمر. این فلک‌ها به‌همراه ستارگان، سیارات، موجودات و عناصر، به‌طور مستقیم از [[واجب‌الوجود|واجب‌الوجودی]] که واحد است صادر نمی‌شود، بلکه او سلسله‌ای از عقول طولی (یکی بعد از دیگری) ده‌گانه را به‌نام عقول عشره،<ref>محقق سبزواری، شرح المنظومه، ۱۳۶۹-۱۳۷۹ش، ج۴، ص۴۰۱-۴۰۳.</ref> عقول مفارقه طولیه<ref>ابراهیمی دینانی، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۳۴۰.</ref> یا انوار قاهره طولیه ایجاد کرده و موجودات دیگر را خود به‌طور مستقیم خلق نمی‌کند و توسط آن عقول خلق می‌شوند.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، نشر کومش، ج۱، ص۱۳۵.</ref>


بر این اساس خداوند در ابتدا موجودی غیرمادی را که شبیه‌ترین موجود به خودش است، به‌نام عقل اول خلق کرد.<ref>یزدان‌پناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابن‌سینا و شیخ اشراق»، ص۱۴-۱۵.</ref> عقل اول به خودش نظر کرد و با نظر به جهت کمالی‌اش عقل دوم را خلق کرد و با نظر به جهت امکانی‌اش، فلک اعلی و نفس اول را به وجود آورد. عقل دوم نیز برای خلق موجود بعدی به خودش نظر کرد، با درنظرگرفتن جهت کمال‌اش، عقل سوم را و با درنظرگرفتن جهت امکانی‌اش فلک ثوابت و نفس دوم را ایجاد کرد. این سلسله طولی ادامه پیدا می‌کند تا عقل نهم که با نظر به جهت کمالی‌اش، عقل دهم را ایجاد کرد و با نظر به جهت امکانی‌اش قمر و نفس نهم را ایجاد کرد و عقل دهم یا همان عقل فعال، عناصر چهار‌گانه، یعنی انسان، حیوان، نبات و جماد را ایجاد کرد.<ref>محقق سبزواری، شرح المنظومه، ۱۳۶۹-۱۳۷۹ش، ج۴، ص۴۰۰-۴۰۱.</ref>
بر این اساس خداوند در ابتدا موجودی غیرمادی را که شبیه‌ترین موجود به خودش است، به‌نام عقل اول خلق کرد.<ref>یزدان‌پناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابن‌سینا و شیخ اشراق»، ص۱۴-۱۵.</ref> عقل اول به خودش نظر کرد و با نظر به جهت کمالی‌اش عقل دوم را خلق کرد و با نظر به جهت امکانی‌اش، فلک اعلی و نفس اول را به وجود آورد. عقل دوم نیز برای خلق موجود بعدی به خودش نظر کرد، با درنظرگرفتن جهت کمال‌اش، عقل سوم را و با درنظرگرفتن جهت امکانی‌اش فلک ثوابت و نفس دوم را ایجاد کرد. این سلسله طولی ادامه پیدا می‌کند تا عقل نهم که با نظر به جهت کمالی‌اش، عقل دهم را ایجاد کرد و با نظر به جهت امکانی‌اش قمر و نفس نهم را ایجاد کرد و عقل دهم یا همان عقل فعال، عناصر چهار‌گانه، یعنی انسان، حیوان، نبات و جماد را ایجاد کرد.<ref>محقق سبزواری، شرح المنظومه، ۱۳۶۹-۱۳۷۹ش، ج۴، ص۴۰۰-۴۰۱.</ref>
خط ۳۳: خط ۳۳:
# در آثار هر سه فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا، حدیثی از [[پیامبر]](ص) نقل شده که می‌فرماید: «أول ما خلق الله العقل؛  اولین چیزی که توسط خداوند خلق شده عقل است».<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۷.</ref> [[میرداماد]] در کتابش [[القبسات]]، با اشاره به حدیث دیگری از پیامبر که از نور خود<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۷.</ref> به‌عنوان نخستین مخلوق یاد می‌کند، معتقد است بین این روایات تعارضی نیست، زیرا مصداق اتم عاقل و عقلِ کُل، نبی(ص) است.<ref>میرداماد، القبسات، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳۹۶.</ref>
# در آثار هر سه فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا، حدیثی از [[پیامبر]](ص) نقل شده که می‌فرماید: «أول ما خلق الله العقل؛  اولین چیزی که توسط خداوند خلق شده عقل است».<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۷.</ref> [[میرداماد]] در کتابش [[القبسات]]، با اشاره به حدیث دیگری از پیامبر که از نور خود<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۷.</ref> به‌عنوان نخستین مخلوق یاد می‌کند، معتقد است بین این روایات تعارضی نیست، زیرا مصداق اتم عاقل و عقلِ کُل، نبی(ص) است.<ref>میرداماد، القبسات، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۳۹۶.</ref>
# [[ملاصدرا]] در کتاب رسالة المشاعر و [[ملاهادی سبزواری]] در کتاب شرح دعای صباح، روایتی را از [[کمیل]] نقل می‌کنند که [[امام علی]] (ع) جهت معرفی نفس بعد از ذکر اقسام، خاصیت و تأثیرات نفس، به نفس چهارم می‌رسد که آن را هم در آغاز و هم در پایان به خدا برمی‌گرداند و بعد می‌فرماید: «والعقل وسط الکل»؛ این عقل که در وسط نفس کلیه الهی قرار دارد، عقل کلی است نه جزئی، که مؤید صادر اول بودن عقل است.<ref>شیرازی، رسالة المشاعر، ۱۳۷۶ش، ص۶۳؛ سبزواری، شرح دعای صباح، ۱۳۷۳ش، ص۹۵؛ به‌نقل از: قاسم‌فام، «ترنم هستی عقول طولیه در مشرب سینوی، اشراقی و صدرایی»، ۱۳۹۶ش، ص۱۰۴.</ref>
# [[ملاصدرا]] در کتاب رسالة المشاعر و [[ملاهادی سبزواری]] در کتاب شرح دعای صباح، روایتی را از [[کمیل]] نقل می‌کنند که [[امام علی]] (ع) جهت معرفی نفس بعد از ذکر اقسام، خاصیت و تأثیرات نفس، به نفس چهارم می‌رسد که آن را هم در آغاز و هم در پایان به خدا برمی‌گرداند و بعد می‌فرماید: «والعقل وسط الکل»؛ این عقل که در وسط نفس کلیه الهی قرار دارد، عقل کلی است نه جزئی، که مؤید صادر اول بودن عقل است.<ref>شیرازی، رسالة المشاعر، ۱۳۷۶ش، ص۶۳؛ سبزواری، شرح دعای صباح، ۱۳۷۳ش، ص۹۵؛ به‌نقل از: قاسم‌فام، «ترنم هستی عقول طولیه در مشرب سینوی، اشراقی و صدرایی»، ۱۳۹۶ش، ص۱۰۴.</ref>
# بنا به گفته ملاصدرا در تفسیر آیه «فتلقی آدم من ربه کلمات»<ref>سوره بقره، آیه ۳۷.</ref> کلمات، جواهری{{یادداشت|جواهر در اینجا جمع جوهر است، یعنی همان عقل مجرد از ماده در مقام ذات و فعل.(فیاضی، [http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/fayazi/bedayeh/62/038/ «موضوع: انواع جوهر و توضیح جسم»]، سایت مدرسه فقاهت.)}} عالی و ابدی است که به امر خدا موجود شدند و نفس با معرفت و تمسک به آنها از عذاب آخرت نجات پیدا می‌کند.<ref>شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۷، ص۱۲۹.</ref> در برخی دیگر از روایات تصریح شده است که منظور از «کلمات» [[اصحاب کساء]] است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref> البته تفاوتی بین عقل مجرد و نور پیامبر(ص) و دیگر معصومان به‌عنوان حقیقت واحد وجود ندارد.<ref>قاسم‌فام، «ترنم هستی عقول طولیه در مشرب سینوی، اشراقی و صدرایی»، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref>
# بنا به گفته ملاصدرا در تفسیر آیه «فتلقی آدم من ربه کلمات»<ref>سوره بقره، آیه ۳۷.</ref> کلمات، جواهری{{یاد|جواهر در اینجا جمع جوهر است، یعنی همان عقل مجرد از ماده در مقام ذات و فعل.(فیاضی، [http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/fayazi/bedayeh/62/038/ «موضوع: انواع جوهر و توضیح جسم»]، سایت مدرسه فقاهت.)}} عالی و ابدی است که به امر خدا موجود شدند و نفس با معرفت و تمسک به آنها از عذاب آخرت نجات پیدا می‌کند.<ref>شیرازی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۷، ص۱۲۹.</ref> در برخی دیگر از روایات تصریح شده است که منظور از «کلمات» [[اصحاب کساء]] است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref> البته تفاوتی بین عقل مجرد و نور پیامبر(ص) و دیگر معصومان به‌عنوان حقیقت واحد وجود ندارد.<ref>قاسم‌فام، «ترنم هستی عقول طولیه در مشرب سینوی، اشراقی و صدرایی»، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref>


==انتقادات==
==انتقادات==
Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش