Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←در اشعار) |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==شرح ماجرا== | ==شرح ماجرا== | ||
ماجرای کسر اصنام و یا «حدیث کسر الاصنام»<ref> علامه حلی، نهجالحق، ۱۹۸۲م، ص۲۲۳.</ref> به داستان بر دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] برای شکستن بتهای بالای سقف [[کعبه]] اشاره دارد.<ref> شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲.</ref> در این واقعه از سرنگونی برخی بتهای مهم مانند بت هبل یاد شده است.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> البته درباره جزئیات این واقعه اختلافاتی وجود دارد. برپایه پارهای از نقلها، ابتدا علی(ع) خواست تا پیامبر(ص) را بر دوش خود بگذارد؛ اما نتوانست. از اینرو علی(ع) از دوش پیامبر(ص) بالا رفت<ref> نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> و بتها را از بالای کعبه به زمین انداخت. در گزارش دیگری، از پیشنهاد اولیه امام علی(ع) برای بالا رفتنِ پیامبر(ص) بر دوش او سخن به میان آمده که حضرت محمد(ص) به علی(ع) یادآور شد چنین کاری از عهده هیچکسی برنمیآید.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref> به گفته [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]] این مسئله به سبب سنگینی بار [[رسالت]] بوده است.<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> در این باره علل دیگری هم ذکر شده است.<ref> صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۵۰–۳۵۲؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۷۶–۵۷۸.</ref> بر اساس نقل دیگر، پیامبر اکرم(ص) از ابتدا به علی(ع) دستور داد که از دوش او بالا رود.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶، ۱۴۱.</ref> {{ | ماجرای کسر اصنام و یا «حدیث کسر الاصنام»<ref> علامه حلی، نهجالحق، ۱۹۸۲م، ص۲۲۳.</ref> به داستان بر دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] برای شکستن بتهای بالای سقف [[کعبه]] اشاره دارد.<ref> شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲.</ref> در این واقعه از سرنگونی برخی بتهای مهم مانند بت هبل یاد شده است.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> البته درباره جزئیات این واقعه اختلافاتی وجود دارد. برپایه پارهای از نقلها، ابتدا علی(ع) خواست تا پیامبر(ص) را بر دوش خود بگذارد؛ اما نتوانست. از اینرو علی(ع) از دوش پیامبر(ص) بالا رفت<ref> نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> و بتها را از بالای کعبه به زمین انداخت. در گزارش دیگری، از پیشنهاد اولیه امام علی(ع) برای بالا رفتنِ پیامبر(ص) بر دوش او سخن به میان آمده که حضرت محمد(ص) به علی(ع) یادآور شد چنین کاری از عهده هیچکسی برنمیآید.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref> به گفته [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]] این مسئله به سبب سنگینی بار [[رسالت]] بوده است.<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> در این باره علل دیگری هم ذکر شده است.<ref> صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۵۰–۳۵۲؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۷۶–۵۷۸.</ref> بر اساس نقل دیگر، پیامبر اکرم(ص) از ابتدا به علی(ع) دستور داد که از دوش او بالا رود.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶، ۱۴۱.</ref> {{یاد| براساس گزارشهای مختلف تاریخی در منابع اهل سنت و شیعی از امام علی(ع)، وی در هنگامی که بر دوش پیامبر(ص) قرار گرفته این احساس را دریافت کرده که میتواند به آسمان دست بیابد و افق آسمان را دربربگیرد وبرای این اداعایش سوگند خورده است. فلو شئت أتناول السماء فعلت... '''والله''' لو شئت أن أنال السماء بيدي لَنِلتُها. بنگرید: مجلسی، بحارالانوار، ج ۳۸، ص۷۷. از منابع اهل سنت}} | ||
درباره چگونگی پایین آمدن امام علی(ع) از بام کعبه نقلها مختلف است. بر پایه برخی احادیث امام علی(ع) خود را از بام کعبه که ارتفاع دیوارش در آن زمان چهل ذراع{{ | درباره چگونگی پایین آمدن امام علی(ع) از بام کعبه نقلها مختلف است. بر پایه برخی احادیث امام علی(ع) خود را از بام کعبه که ارتفاع دیوارش در آن زمان چهل ذراع{{یاد| هر ذراع را از ۴۵ تا ۷۵ سانتیمتر دانستهاند. (عاملی بیاضی، الأوزان و المقادیر، ۱۳۸۱ق، ص۵۶.)}}بود<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> پایین انداخت اما آسیبی ندید.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸.</ref> بنا به حدیثی پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: [[جبرئیل]] تو را از بالای کعبه به پایین آورد.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۸۰.</ref> بر اساس گزارشی از [[عمر بن خطاب]] پس از آن که [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] بتها را به زیر افکند [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به او فرمود پایین بیا و علی مانند پرندهای که دو بال دارد پایین آمد و عمر آروزی چنین موقعیتی را میکرده است و میگفته خدایی که علی او را میپرستید نگذاشت که علی به زمین سقوط کند. <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۷۷ به نقل از منابع اهل سنت</ref> | ||
بر پایه برخی روایات، پیامبر(ص) در این ماجرا آیه «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کاَنَ زَهُوقًا»<ref>سوره اسراء، آيه۸۱.</ref> را قرائت میکرد.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ج۳، ص۶.</ref> ازاینرو ماجرای کسر اصنام [[سبب نزول]] این آیه دانسته شده است.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> همچنین بر پایه روایتی که [[ابن شهرآشوب]] نقل کرده آیه «وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا»<ref>سوره مریم، آیه ۵۷.</ref>در این ماجرا نازل شده است.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> | بر پایه برخی روایات، پیامبر(ص) در این ماجرا آیه «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کاَنَ زَهُوقًا»<ref>سوره اسراء، آيه۸۱.</ref> را قرائت میکرد.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ج۳، ص۶.</ref> ازاینرو ماجرای کسر اصنام [[سبب نزول]] این آیه دانسته شده است.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> همچنین بر پایه روایتی که [[ابن شهرآشوب]] نقل کرده آیه «وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا»<ref>سوره مریم، آیه ۵۷.</ref>در این ماجرا نازل شده است.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
{{ب|قیل لی قل فی علی مدحاً |مدحه یخمد ناراً مؤصدة}}{{ب|قلتُ لا أقدر فی مدح امرءٍ| ضلَّ ذو اللبَّ إلی أن عبَده}} | {{ب|قیل لی قل فی علی مدحاً |مدحه یخمد ناراً مؤصدة}}{{ب|قلتُ لا أقدر فی مدح امرءٍ| ضلَّ ذو اللبَّ إلی أن عبَده}} | ||
{{ب|و النبی المصطفی قال لنا| لیلة المعراج لمّا صعده}}{{ب|وضع الله بکتفی یده| فاحس القلبُ أن قد برده}} | {{ب|و النبی المصطفی قال لنا| لیلة المعراج لمّا صعده}}{{ب|وضع الله بکتفی یده| فاحس القلبُ أن قد برده}} | ||
{{ب|'''وَ علیّ واضع أقدامَه'''| '''فی محلٍ وضع الله یَده'''{{ | {{ب|'''وَ علیّ واضع أقدامَه'''| '''فی محلٍ وضع الله یَده'''{{یاد|ترجمه:گفته شد به من: علی را ستایش کن! که ستایش او آتش فراگیر جهنم را خاموش میکند. گفتم: نمیتوانم ستایش کنم مردی را که انسان خردمند به حدی درباره او به حیرت افتاد که او را پرستید! پیامبر برگزیده ما در شب [[معراج]] زمانی که بالا (به آسمانها) رفت، گفت: خداوند دستش را بر روی شانه من گذارد به گونهای که قلب من خنکی آن را احساس کرد '''و علی(ع) قدمهایش را در جایی گذاشت که خداوند دستش را همانجا گذارده بود''' (اشاره به ماجرای کسر اصنام)}}}}{{پایان شعر}}<ref>شافعی، دیوان، ۱۴۱۴ق، ص۹۳.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول |عنوان = | نقلقول =از سرودههای ترکی شیرازی:{{سخ}} | {{جعبه نقل قول |عنوان = | نقلقول =از سرودههای ترکی شیرازی:{{سخ}} |
ویرایش