Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
== ترجمه های قابل تأمل == | == ترجمه های قابل تأمل == | ||
در نهج الفصاحه مواردی از ترجمه به چشم می خورد که نیازمند باز نگری ودقت بیشتری است به عنوان نمونه در شماره ۱۹۴۱{{ | در نهج الفصاحه مواردی از ترجمه به چشم می خورد که نیازمند باز نگری ودقت بیشتری است به عنوان نمونه در شماره ۱۹۴۱{{یاد|عزیز على الله أن یأخذ کریمتی عبد مسلم ثمّ یدخله النّار. ترجمه:بر خدا گران است که دو دختر بنده مسلمان را بگیرد آنگاه او را به جهنم بَرد | ||
}} <ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه،۱۳۵۶ش، ص۴۱۱.</ref> «کریمتی» به عنوان دو دختر ترجمه شده است با این که احتمال این که منظور دو چشم باشد بیشتر است.در نهج البلاغه کرائم به عنوان اعضای بدن برشمرده شده است.{{ | }} <ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه،۱۳۵۶ش، ص۴۱۱.</ref> «کریمتی» به عنوان دو دختر ترجمه شده است با این که احتمال این که منظور دو چشم باشد بیشتر است.در نهج البلاغه کرائم به عنوان اعضای بدن برشمرده شده است.{{یاد| اللّهمّ اجعل نفسي أوّل كريمة تنتزعها من كرائمي «كريمة» در اصل به معناى شخص باارزش و اشياى گرانبهاست و در جمله مورد بحث، اشاره به اعضاى مهم انسان؛ مانند چشم و گوش و زبان است كه گاه به عنوان موهبت الهى و گاه وديعه خداوند ذكر شده است.}} <ref>مکارم شیرازی، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، ترجمه وشرح نهج البلاغه، ج ۸، ص۲۲۷. | ||
</ref> ونیز شماره ۳۱۸۰ محبوبان به عنوان محبان ترجمه شده است.{{ | </ref> ونیز شماره ۳۱۸۰ محبوبان به عنوان محبان ترجمه شده است.{{یاد| وَجَبَتْ مَحَبَّةُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى مَنْ أُغْضِبَ فَحَلُمَ. كسى كه خشم آرد و بردبارى كند، بصف محبان خداست.}} <ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه،۱۳۵۶ش، ص۶۴۱.</ref> نمونه سوم شماره۲۲۴۸ است{{یاد| لقَد رأيتُ رَجُلاً يَتَقَلَّبُ في الجَنَّةِ في شَجَرَةٍ قَطَعَها مِن ظَهرِ الطَّريقِ كانَت تُؤذي المُسلِمينَ . ترجمه: مردی را دیدم که در بهشت در درختی همی گشت که مزاحم راه کسان بود وآنراکنده بود. }} <ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه،۱۳۵۶ش، ص۴۷۷. | ||
</ref>که کلمه »فی» در حدیث به معنای ظرفیت(مکان و جا) ترجمه شده است با این که به معنای تعلیل است که یکی از معانی حرف «فی» در ادبیات زبان عربی است.<ref>ابن هشام، مغنی اللبیب،باب اول،حرف الفاء.</ref> و ترجمهاش چنین است: مردى را ديدم كه، به علّت بريدن درختى از سر راه، كه باعث آزار و زحمت مسلمانان شده بود، در بهشت گردش مى كرد.<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۳۱۷.</ref> نمونه ای از حرف فی که به معنای علیت است در سخنان پیامبر(ص) در همین نهج الفصاحه آمده که اتفاقاً پاینده به معنای علیت هم ترجمه کرده است شماره۱۵۵۹{{ | </ref>که کلمه »فی» در حدیث به معنای ظرفیت(مکان و جا) ترجمه شده است با این که به معنای تعلیل است که یکی از معانی حرف «فی» در ادبیات زبان عربی است.<ref>ابن هشام، مغنی اللبیب،باب اول،حرف الفاء.</ref> و ترجمهاش چنین است: مردى را ديدم كه، به علّت بريدن درختى از سر راه، كه باعث آزار و زحمت مسلمانان شده بود، در بهشت گردش مى كرد.<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۳۱۷.</ref> نمونه ای از حرف فی که به معنای علیت است در سخنان پیامبر(ص) در همین نهج الفصاحه آمده که اتفاقاً پاینده به معنای علیت هم ترجمه کرده است شماره۱۵۵۹{{یاد| دَخَلَتِ امْرَأَةٌ النَّارَ في هِرَّةٍ رَبَطَتْهَا، فَلَمْ تُطْعِمْهَا، ولَمْ تَدَعْهَا تَأْكُلُ مِن خَشَاشِ الأرْضِ حتَّى ماتَتْ . ترجمه: زنی به جهنم رفت برای آنکه گربه ای را بسته بود و چیزی بدو نخورانید و نگذاشت از چیزهای زمین بخور تا بمُرد.}} <ref>پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه،۱۳۵۶ش، ص۳۲۷. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
این مجموعه مشتمل بر ۳۲۲۷ [[حدیث]] است به همراه دو ضمیمه: ضمیمه اول خطبههایی از آن حضرت و ضمیمه دوم تمثیلات ایشان است. مؤلف همچنین مقدمهای مفصل نگاشته است و در آن به تبیین انگیزه نگارش نهج الفصاحه، فصاحت پیامبر، تاریخ پیامبر و موضوعات دیگر پرداخته است. ترتیب و چینش احادیث این کتاب به ترتیب الفبایی و بر اساس حرف اول از کلمه آغازین حدیث است. در ترجمهها و تنظیمهای بعدی، احادیث کتاب را بر اساس موضوع آنها دسته بندی کردهاند. | این مجموعه مشتمل بر ۳۲۲۷ [[حدیث]] است به همراه دو ضمیمه: ضمیمه اول خطبههایی از آن حضرت و ضمیمه دوم تمثیلات ایشان است. مؤلف همچنین مقدمهای مفصل نگاشته است و در آن به تبیین انگیزه نگارش نهج الفصاحه، فصاحت پیامبر، تاریخ پیامبر و موضوعات دیگر پرداخته است. ترتیب و چینش احادیث این کتاب به ترتیب الفبایی و بر اساس حرف اول از کلمه آغازین حدیث است. در ترجمهها و تنظیمهای بعدی، احادیث کتاب را بر اساس موضوع آنها دسته بندی کردهاند. | ||
پاینده در مقدمه چاپ اول کتاب یازده منبع از منابع معتبر شیعی وسنی را که برای تنظیم کتاب به آنها مراجعه کرده نام می برد. مانند [[کتب اربعه]] ،[[صحاح سته]]، [[اعیان الشیعة (کتاب)|اعیان الشیعه]] و [[العقد الفرید]]<ref>پاینده،نهج الفصاحه،انتشارات جاویدان،۱۳۷۶ش،ص ۱۱ </ref> وی نیز درباره محتوای احادیث نقل شده می نویسد:واگر با همه دقت ... حدیثی ناسره در این میان آمده مشوش نیستم که چیزی به عمد بر پیمبر نبستهام و نقل حدیث دیگران با علم به ضعف نکردهام و هم مجوز دیگر داشتهام که مجموعهی ما احادیث حلال وحرام نیست ،حدیث خیر وصلاح وکمال است وائمه سلف تساهل دراینگونه احادیث را به اتفاق روا داشته اندکه حدیث مشهورمی گوید:«هرکه شنودکار خیری ثوابی دارد وبه انجام آن پردازد ، پاداش آن یابد وگرچه پیمبر نگفته باشد.» <ref>پاینده ،نهج الفصاحه،انتشارات جاویدان ،۱۳۷۶ش،ص۱۴۳</ref>{{ | پاینده در مقدمه چاپ اول کتاب یازده منبع از منابع معتبر شیعی وسنی را که برای تنظیم کتاب به آنها مراجعه کرده نام می برد. مانند [[کتب اربعه]] ،[[صحاح سته]]، [[اعیان الشیعة (کتاب)|اعیان الشیعه]] و [[العقد الفرید]]<ref>پاینده،نهج الفصاحه،انتشارات جاویدان،۱۳۷۶ش،ص ۱۱ </ref> وی نیز درباره محتوای احادیث نقل شده می نویسد:واگر با همه دقت ... حدیثی ناسره در این میان آمده مشوش نیستم که چیزی به عمد بر پیمبر نبستهام و نقل حدیث دیگران با علم به ضعف نکردهام و هم مجوز دیگر داشتهام که مجموعهی ما احادیث حلال وحرام نیست ،حدیث خیر وصلاح وکمال است وائمه سلف تساهل دراینگونه احادیث را به اتفاق روا داشته اندکه حدیث مشهورمی گوید:«هرکه شنودکار خیری ثوابی دارد وبه انجام آن پردازد ، پاداش آن یابد وگرچه پیمبر نگفته باشد.» <ref>پاینده ،نهج الفصاحه،انتشارات جاویدان ،۱۳۷۶ش،ص۱۴۳</ref>{{یاد| [[تسامح در ادله سنن]] قاعدهای فقهی و اصولی به معنای آسانگیری نسبت به مستندات احکام مستحب است. فقها بر اساس این قاعده، در ادله و مستندات احکام مستحب سختگیری نمیکنند.مهمترین دلیلی که مورد تکیهٔ عموم موافقان قاعده است، همان اخباری است که به «اخبار من بلغ» معروفاند و بر آنها ادعای تواتر شده است }} | ||
== پاسخ به برخی انتقادات == | == پاسخ به برخی انتقادات == | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
</ref> وی هم چنان در پاسخ به این انتقاد که روایات فراوانی در این کتاب از منابع عامه (اهل سنت) نقل شده تصریح کرده که در اینگونه کتاب ها بحث از اختلاف شیعه و سنی نیست و محور تمام سخنان حضرت فضیلت و ترغیب به خیر و نکوهش رذائل اخلاقی است و افزوده که در طول تاریخ بسیاری از محدثان شیعی روایات فراوانی را از اهل سنت نقل کردهاند و[[ اصول اربعمائه| اصول چهارصدگانه]] مایه [[کتب اربعه| اصول چهارگانه ]] شده است. <ref>پاینده ، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ۱۳۵۶ش، مقدمه چاپ دوم، ص۱۶۲و۱۶۳. | </ref> وی هم چنان در پاسخ به این انتقاد که روایات فراوانی در این کتاب از منابع عامه (اهل سنت) نقل شده تصریح کرده که در اینگونه کتاب ها بحث از اختلاف شیعه و سنی نیست و محور تمام سخنان حضرت فضیلت و ترغیب به خیر و نکوهش رذائل اخلاقی است و افزوده که در طول تاریخ بسیاری از محدثان شیعی روایات فراوانی را از اهل سنت نقل کردهاند و[[ اصول اربعمائه| اصول چهارصدگانه]] مایه [[کتب اربعه| اصول چهارگانه ]] شده است. <ref>پاینده ، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ۱۳۵۶ش، مقدمه چاپ دوم، ص۱۶۲و۱۶۳. | ||
</ref>چنانچه مولفان [[اصول اربعمائه]] اگر جه مورد اعتماد وراستگو بودند اما همگی [[شیعه دوازده امامی]] نبوده اند<ref>.طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲. | </ref>چنانچه مولفان [[اصول اربعمائه]] اگر جه مورد اعتماد وراستگو بودند اما همگی [[شیعه دوازده امامی]] نبوده اند<ref>.طوسی، الفهرست، ج۱، ص۲. | ||
</ref>{{ | </ref>{{یاد| لأن كثيرا من مصنفي أصحابنا و أصحاب الأصول ينتحلون المذاهب الفاسدة و إن كانت كتبهم معتمدة }} | ||
== انتشار == | == انتشار == |
ویرایش