۱۶٬۵۸۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (اصلاح نویسههای عربی) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==تاریخچه فدک== | ==تاریخچه فدک== | ||
{{اصلی|فدک}} | {{اصلی|فدک}} | ||
فدک دهکدهای حاصلخیز در نزدیکی [[خیبر]]،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل ماده فدک، ص۲۳۸.</ref> در منطقه [[حجاز]] و به فاصله | فدک دهکدهای حاصلخیز در نزدیکی [[خیبر]]،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل ماده فدک، ص۲۳۸.</ref> در منطقه [[حجاز]] و به فاصله ۲۰۰ کیلومتری [[مدینه]] بود<ref> | ||
[https://www.google.com/maps/dir/24.5338818,39.6927797/Fadak,+Al+Hait+Saudi+Arabia/@24.7029419,39.4476298,9.71z/data=!4m9!4m8!1m0!1m5!1m1!1s0x1598e61c1403b5e7:0xa8b61eb1098da93e!2m2!1d40.4758186!2d25.979293!3e0 google maps]</ref> که یهودیان در آن زندگی میکردند و به دلیل موقعیت استراتژیک منطقه، قلعههای نظامی خود را در اطراف آن ساخته بودند.<ref>بلادی، معجم معالم الحجاز، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۲۰۶ و ۲۰۵ و ج۷، ص۲۳؛ سبحانی، «حوادث سال هفتم هجرت: سرگذشت فدک»، ص۱۴.</ref> پس از آنکه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در [[غزوه خیبر|جنگ خیبر]]، در [[سال ۷ هجری قمری|سال ۷ق]]، منطقه خیبر و قلعههای آن را فتح کرد، یهودیان ساکن در قلعهها و مزارع فدک نمایندگانی نزد پیامبر فرستادند و به تسلیم و مصالحه راضی شدند و قرار شد نیمی از زمینها را به پیامبر تحویل بدهند.<ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۵.</ref> و هرگاه پیامبر(ص) خواست، آنان فدک را ترک کنند؛ بنابراین فدک بدون جنگ به دست پیامبر اسلام افتاد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، ج۳، ص۱۵.</ref> | |||
گفته شده است [[فدک]] مزارع، باغات و نخلستانهای بسیاری داشت.<ref>نگاه کنید به: یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵ق، ج۴، ص۲۳۸؛ ابنمنظور، لسانالعرب، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۴۷۳.</ref> [[ابنابیالحدید]] (عالم [[اهل سنت و جماعت|سنی]]) درباره ارزش درختان نخل فدک، به نقل یکی از بزرگان [[شیعه]] مینویسد: «نخلهای فدک بهاندازه نخلهای امروز شهر [[کوفه]] بوده و نخلستانهای وسیع داشته است».<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ق، ج۱۶، ص۲۳۶.</ref> | گفته شده است [[فدک]] مزارع، باغات و نخلستانهای بسیاری داشت.<ref>نگاه کنید به: یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵ق، ج۴، ص۲۳۸؛ ابنمنظور، لسانالعرب، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۴۷۳.</ref> [[ابنابیالحدید]] (عالم [[اهل سنت و جماعت|سنی]]) درباره ارزش درختان نخل فدک، به نقل یکی از بزرگان [[شیعه]] مینویسد: «نخلهای فدک بهاندازه نخلهای امروز شهر [[کوفه]] بوده و نخلستانهای وسیع داشته است».<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ق، ج۱۶، ص۲۳۶.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۲: | ||
===دادخواهی فاطمه=== | ===دادخواهی فاطمه=== | ||
پس از تصرف [[فدک]]، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] نزد [[ابوبکر]] رفت و برای بازگردان مالکیت فدک با او گفتگو کرد. در این گفتگو که در منابع تاریخی و روایی با اختلافاتی جزئی نقل شده، آمده است؛ ابوبکر در جواب فاطمه گفت: از پیامبر(ص) شنیده است که اموالش پس از او به [[اسلام|مسلمانان]] میرسد و از او میراثی نمیماند<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۴۰ و ۴۱.</ref> فاطمه(س) پاسخ داد: «پدرم این ملک را به من بخشیده است.» ابوبکر از حضرت فاطمه(س) برای اثبات آنکه پیامبر(ص) فدک را بدو بخشیده است، شاهد خواست. به نقل برخی منابع [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] و [[ام ایمن]] شهادت دادند<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> و بنابر برخی دیگر، ام ایمن و یکی از [[ولاء عتق|موالی]] پیامبر(ص)<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶.</ref> و بنابر برخی دیگر امام علی(ع)، [[امایمن]] و [[حسنین]] گواه شدند.<ref>کلینی، اصول الکافی، ترجمه کمرهای، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۸۰۹.</ref>{{منبع بهتر}} ابوبکر پذیرفت و کاغذی نوشت تا کسی به فدک دستدرازی نکند. وقتی [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] از مجلس بیرون آمد، [[عمر بن خطاب]] او را دید و نوشته را گرفت و پاره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ نگاه کنید به حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> بنابر برخی منابع [[اهل سنت]] ابوبکر شاهدان فاطمه را نپذیرفت و دو مرد را برای شهادت طلبید.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۰.</ref> [[ابنابیالحدید]] عالم سنی میگوید: «از ابنفارقی مدرس مدرسه غربی [[بغداد]] پرسیدم آیا فاطمه راست میگفت؟ ابنفارقی گفت آری. پرسیدم پس چرا ابوبکر فدک را به او نداد؟ گفت اگر چنین میکرد فردا خلافت را برای شوهرش ادعا میکرد و ابوبکر نمیتوانست سخنش را نپذیرد؛ چرا که درباره فدک حرف او را بدون شاهد پذیرفته بود». ابنابیالحدید در ادامه مینویسد: «ابنفارقی اگرچه به شوخی این سخن را گفت، حرفش صحیح بود».<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۸۴.</ref> | پس از تصرف [[فدک]]، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] نزد [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] رفت و برای بازگردان مالکیت فدک با او گفتگو کرد. در این گفتگو که در منابع تاریخی و روایی با اختلافاتی جزئی نقل شده، آمده است؛ ابوبکر در جواب فاطمه گفت: از پیامبر(ص) شنیده است که اموالش پس از او به [[اسلام|مسلمانان]] میرسد و از او میراثی نمیماند<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۴۰ و ۴۱.</ref> فاطمه(س) پاسخ داد: «پدرم این ملک را به من بخشیده است.» ابوبکر از حضرت فاطمه(س) برای اثبات آنکه پیامبر(ص) فدک را بدو بخشیده است، شاهد خواست. به نقل برخی منابع [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] و [[ام ایمن]] شهادت دادند<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> و بنابر برخی دیگر، ام ایمن و یکی از [[ولاء عتق|موالی]] پیامبر(ص)<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۵۰۶.</ref> و بنابر برخی دیگر امام علی(ع)، [[ام ایمن|امایمن]] و [[حسنین]] گواه شدند.<ref>کلینی، اصول الکافی، ترجمه کمرهای، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۸۰۹.</ref>{{منبع بهتر}} ابوبکر پذیرفت و کاغذی نوشت تا کسی به فدک دستدرازی نکند. وقتی [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه(س)]] از مجلس بیرون آمد، [[عمر بن خطاب]] او را دید و نوشته را گرفت و پاره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ نگاه کنید به حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> بنابر برخی منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] ابوبکر شاهدان فاطمه را نپذیرفت و دو مرد را برای شهادت طلبید.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۰.</ref> [[ابنابیالحدید]] عالم سنی میگوید: «از ابنفارقی مدرس مدرسه غربی [[بغداد]] پرسیدم آیا فاطمه راست میگفت؟ ابنفارقی گفت آری. پرسیدم پس چرا ابوبکر فدک را به او نداد؟ گفت اگر چنین میکرد فردا خلافت را برای شوهرش ادعا میکرد و ابوبکر نمیتوانست سخنش را نپذیرد؛ چرا که درباره فدک حرف او را بدون شاهد پذیرفته بود». ابنابیالحدید در ادامه مینویسد: «ابنفارقی اگرچه به شوخی این سخن را گفت، حرفش صحیح بود».<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۶، ص۲۸۴.</ref> | ||
در کتاب [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]]، براساس روایتی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]، سقط محسن، در ماجرای اعتراض فاطمه به غصب [[فدک]] ذکر شده است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۵.</ref> اما منابع تاریخی، سقطشدن [[محسن بن علی(ع)|محسن]] را مربوط به ماجرای [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه زهرا(س)]] دانستهاند.{{مدرک}} | در کتاب [[الاختصاص (کتاب)|الاختصاص]]، براساس روایتی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]]، سقط محسن، در ماجرای اعتراض فاطمه به غصب [[فدک]] ذکر شده است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۱۸۵.</ref> اما منابع تاریخی، سقطشدن [[محسن بن علی(ع)|محسن]] را مربوط به ماجرای [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه زهرا(س)]] دانستهاند.{{مدرک}} | ||
===دادخواهی | ===دادخواهی امام علی=== | ||
نقل شده است پس از مصادره فدک، [[امام علی علیهالسلام| | نقل شده است پس از مصادره فدک، [[امام علی علیهالسلام|امام علی]] به [[مسجد]] آمد و در حضور [[مهاجرین|مهاجر]] و [[انصار]] به ابوبکر اعتراض کرد چرا فاطمه را از چیزی که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] به او بخشیده، منع کرده است. پس از آن ابوبکر شاهدِ عادل طلبید که امام علی(ع) استدلال کرد اگر چیزی در دست کسی باشد و دیگری مدعی آن شود، مدعی باید بینه (دلیل و شاهد) بیاورد نه فاطمه که فدک از قبل در دستش بوده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۲۹، ص۱۲۴.</ref> امام علی(ع) در ادامه [[آیه تطهیر]] را [[تلاوت]] کرد و از ابوبکر اقرار گرفت که این آیه در شأن امام و خانوادهاش نازل شده است. سپس پرسید اگر دو شاهد بگویند فاطمه مرتکب فحشا شده چه کار خواهی کرد؟ [[ابوبکر]] گفت بر فاطمه [[حد شرعی|حد]] خواهم زد. امام گفت بنابراین تو شهادت خلق را بر شهادت [[خدا|خداوند]] ترجیح دادهای و [[کفر|کافر]] خواهی بود. در این هنگام مردم گریستند و پراکنده شدند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، دارالرضا، ج۲۹، ص۱۲۴.</ref> نقل شده است امام علی(ع) همچنین نامهای به ابوبکر نوشت و در کلامی تهدیدآمیز، از [[غصب خلافت]] و [[فدک]] سخن گفت.<ref>برای دیدن متن نامه رجوع کنید به: طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۵.</ref> | ||
===استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیا=== | ===استدلال ابوبکر بر ارث نگذاشتن انبیا=== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۸: | ||
==بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه در مقطعی از تاریخ== | ==بازگرداندن فدک به فرزندان فاطمه در مقطعی از تاریخ== | ||
[[فدک]] در دوران [[بنیامیه|امویان]] و [[عباسیان]] نیز در دست خُلفا بود و فقط در برخی دورههابرای مدتی به فرزندان [[فاطمه]] بازگشت: | [[فدک]] در دوران [[بنیامیه|امویان]] و [[عباسیان]] نیز در دست خُلفا بود و فقط در برخی دورههابرای مدتی به فرزندان [[فاطمه]] بازگشت: | ||
# دوران خلافت [[عمر بن عبدالعزیز]]،<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۵، ص۱۷۸ و ۱۷۹؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۴۱.</ref> | |||
# دوران [[ابوالعباس سفاح]].<ref>علامه حلی، نهج الحق، ص۳۵۷.</ref> | |||
# دوران [[مهدی عباسی]].<ref>علامه حلی، نهج الحق، ص۳۵۷.</ref> البته بنا بر برخی منابع، امام کاظم(ع) فدک را از مهدی عباسی مطالبه کرد، اما مهدی عباسی از بازگردان آن خودداری نمود. <ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۹.</ref> | |||
# دوران خلافت [[مأمون]].<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۷ و ۳۸.</ref> | |||
پس از مأمون، [[متوکل عباسی]] دستور بازگرداندن فدک را به وضعیت قبل از دستور مأمون صادر کرد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۸.</ref> بیشتر کتابهای تاریخی ماجرای فدک را بعد از متوکل ذکر نکردهاند.<ref>مجلسی کوپائی، فدک از غصب تا تخریب، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۹.</ref> | پس از مأمون، [[متوکل عباسی]] دستور بازگرداندن فدک را به وضعیت قبل از دستور مأمون صادر کرد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ج۱، ص۳۸.</ref> بیشتر کتابهای تاریخی ماجرای فدک را بعد از متوکل ذکر نکردهاند.<ref>مجلسی کوپائی، فدک از غصب تا تخریب، ۱۳۸۸ش، ص۱۳۹.</ref> | ||
ویرایش