پرش به محتوا

مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
== درباره مولف ==
== درباره مولف ==
{{اصلی|فضل بن حسن طبرسی}}
{{اصلی|فضل بن حسن طبرسی}}
مفسر، [[متکلم]] و [[فقیه]] شیعی، امین الاسلام ابوعلی [[فضل بن حسن طبرسی]] (درگذشت [[سال ۵۴۸ هجری قمری|۵۴۸ق]])، از عالمان بزرگ قرن ۶ق. است که اکثر شرح حال نگاران، درباره مقام علمی و جایگاه بلند او سخن گفته‌اند و او را به خوبی و آراستگی ستوده‌اند. درباره زادگاه او اختلاف است که اهل [[طبرستان]] [[مازندران]] است یا طَبرِس، مُعرّب [[تَفرش]]، از شهرهای نزدیک [[قم]] و [[ساوه]]. در هر صورت، شخصیت علمی و فکری طبرسی در [[مشهد]] و [[سبزوار]] تکوین یافت، و در همان جا به تدریس و تعلیم و نشر افکار پرداخت و در نهایت دیده از جهان فرو بست. مدفن وی در [[مشهد]] در نزدیکی [[حرم امام رضا(ع)]] است. خیابانی که وی در آن دفن است به نام او طبرسی نام‌گذاری شده است.<ref>ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۳۹.</ref>
مفسر، [[متکلم]] و [[فقیه]] شیعی، امین الاسلام ابوعلی [[فضل بن حسن طبرسی]] (درگذشت [[سال ۵۴۸ هجری قمری|۵۴۸ق]])، از عالمان بزرگ قرن ۶ق. است که اکثر شرح حال نگاران، درباره مقام علمی و جایگاه بلند او سخن گفته‌اند و او را به خوبی و آراستگی ستوده‌اند. درباره زادگاه او اختلاف است که اهل [[طبرستان]] [[مازندران]] است یا طَبرِس، مُعرّب [[تَفرش]]، از شهرهای نزدیک [[قم]] و [[ساوه]]. در هر صورت، شخصیت علمی و فکری طبرسی در [[مشهد]] و [[سبزوار]] تکوین یافت، و در همان جا به تدریس و تعلیم و نشر افکار پرداخت و در نهایت دیده از جهان فرو بست. مدفن وی در [[مشهد]] در نزدیکی [[حرم امام رضا(ع)]] است. خیابانی که وی در آن دفن است به نام او طبرسی نام‌گذاری شده است.<ref>ایازی، شناخت‌نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۳۹.</ref>


طبرسی از مفسران چندگانه نویس است. وی سه تفسیر به نگارش درآورده است: مجمع البیان، [[جوامع الجامع]] و [[الکافی الشافی]]. گسترده‌ترین این تفاسیر، مجمع البیان و فشرده‌ترین آن‌ها الکافی الشافی است. بنا بر آنچه در مقدمه جوامع گزارش کرده است، پس از نگارش مجمع البیان و الکافی الشافی، به [[تفسیر کشاف]] برخورد می‌کند و بحث‌های ادبی، بلاغی و گرایش‌های عقلی [[زمخشری]] او را به اعجاب می‌آورد، از این رو با تأثر از کشاف و روش بلاغی او، تفسیری موجزتر از مجمع البیان می‌نویسد.<ref>ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>
طبرسی از مفسران چندگانه نویس است. وی سه تفسیر به نگارش درآورده است: مجمع البیان، [[جوامع الجامع]] و [[الکافی الشافی]]. گسترده‌ترین این تفاسیر، مجمع البیان و فشرده‌ترین آن‌ها الکافی الشافی است. بنا بر آنچه در مقدمه جوامع گزارش کرده است، پس از نگارش مجمع البیان و الکافی الشافی، به [[تفسیر کشاف]] برخورد می‌کند و بحث‌های ادبی، بلاغی و گرایش‌های عقلی [[زمخشری]] او را به اعجاب می‌آورد، از این رو با تأثر از کشاف و روش بلاغی او، تفسیری موجزتر از مجمع البیان می‌نویسد.<ref>ایازی، شناخت‌نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>


==انگیزه نگارش==
==انگیزه نگارش==
خط ۴۴: خط ۴۴:
برخی از مورخان داستانی از علامه طبرسی نقل می‌کنند که حکایت از انگیزه وی را در نوشتن این تفسیر دارد. بر اساس این داستان، زمانی علامه طبرسی سکته کرده و خانواده‌اش با تصور این که وی مرده است او را به خاک سپردند. وی در قبر به هوش آمده و نذر می‎‌کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابی را در [[تفسیر]] قرآن بنویسد. همان شب فردی به قصد دزدیدن کفن وی، قبر را شکافته و علامه از قبر بیرون آمد و نذر خود را ادا کرد.
برخی از مورخان داستانی از علامه طبرسی نقل می‌کنند که حکایت از انگیزه وی را در نوشتن این تفسیر دارد. بر اساس این داستان، زمانی علامه طبرسی سکته کرده و خانواده‌اش با تصور این که وی مرده است او را به خاک سپردند. وی در قبر به هوش آمده و نذر می‎‌کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابی را در [[تفسیر]] قرآن بنویسد. همان شب فردی به قصد دزدیدن کفن وی، قبر را شکافته و علامه از قبر بیرون آمد و نذر خود را ادا کرد.


این داستان را نخستین بار [[میرزا عبدالله افندی]] در [[ریاض العلماء]] نقل کرده است<ref>افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج ۴، ص ۳۵۷.</ref> با توجه به این که طبرسی عالم قرن ششم است و افندی از علمای قرن دوازدهم است این داستان نیاز به سند دارد ولی افندی این داستان را بدون سند و به عنوان «مشهور بین خاص و عام» نقل کرده است. [[محدث نوری]] نیز تصریح دارد که این داستان در هیچ منبعی قبل از ریاض العلماء نقل نشده است.<ref>محدث نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۰.</ref>
این داستان را نخستین بار [[میرزا عبدالله افندی]] در [[ریاض العلماء]] نقل کرده است<ref>افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج ۴، ص۳۵۷.</ref> با توجه به این که طبرسی عالم قرن ششم است و افندی از علمای قرن دوازدهم است این داستان نیاز به سند دارد ولی افندی این داستان را بدون سند و به عنوان «مشهور بین خاص و عام» نقل کرده است. [[محدث نوری]] نیز تصریح دارد که این داستان در هیچ منبعی قبل از ریاض العلماء نقل نشده است.<ref>محدث نوری، خاتمه مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۰.</ref>
[[پرونده:نسخه خطی مجمع‌البیان به سال لعلوم‌القرآن به سال ۱۰۷۷قمری.png|بندانگشتی|نسخه خطی مجمع البیان، سوره فلق و ناس(کتابت در سال ۱۰۷۷ق)]]
[[پرونده:نسخه خطی مجمع‌البیان به سال لعلوم‌القرآن به سال ۱۰۷۷قمری.png|بندانگشتی|نسخه خطی مجمع البیان، سوره فلق و ناس(کتابت در سال ۱۰۷۷ق)]]
== معرفی تفسیر ==
== معرفی تفسیر ==
مجمع البیان شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، [[اسباب نزول| شأن نزول]] [[آیه|آیات]]، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. این تفسیر بسیار متاثر از [[التبیان فی تفسیر القرآن|تبیان]] [[شیخ طوسی]] است، با این تفاوت که طبرسی با تقسیم‌بندی مباحث، زمینه استفاده بهتر و گزینش آسان‌تر استفاده‌کننده را فراهم ساخته است. کسانی که به هر قسمت از تفسیر، علاقمند باشند، می‌توانند به‌راحتی به همان قسمت از ادبیات، قرائت و تفسیر مراجعه کنند. مجمع البیان به بحث‌های موضوعی نمی‌پردازد و نظریات مفسران [[اهل سنت]] را نقل و با روش عالمانه نقد می‌کند.<ref>ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>
مجمع البیان شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، [[اسباب نزول| شأن نزول]] [[آیه|آیات]]، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. این تفسیر بسیار متاثر از [[التبیان فی تفسیر القرآن|تبیان]] [[شیخ طوسی]] است، با این تفاوت که طبرسی با تقسیم‌بندی مباحث، زمینه استفاده بهتر و گزینش آسان‌تر استفاده‌کننده را فراهم ساخته است. کسانی که به هر قسمت از تفسیر، علاقمند باشند، می‌توانند به‌راحتی به همان قسمت از ادبیات، قرائت و تفسیر مراجعه کنند. مجمع البیان به بحث‌های موضوعی نمی‌پردازد و نظریات مفسران [[اهل سنت]] را نقل و با روش عالمانه نقد می‌کند.<ref>ایازی، شناخت‌نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>


گفته شده مبحث تناسب آیات در این تفسیر از ویژگی‌های بارز مجمع است و به این ترتیب، نظم و پیوند نامعلوم و یا دیریاب آیات نسبت به یکدیگر آشکار می‌شود و طبرسی از نادر [[:رده:مفسران شیعه|مفسران شیعی]] است که به علم مناسبات توجه کرده است.<ref>ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>نقل قو ل های متعدد وعدم انتخاب یا ترجیح مصداقی معین ازآنها یکی دیگر ازویژگی های این تفسیر است{{مدرک}}
گفته شده مبحث تناسب آیات در این تفسیر از ویژگی‌های بارز مجمع است و به این ترتیب، نظم و پیوند نامعلوم و یا دیریاب آیات نسبت به یکدیگر آشکار می‌شود و طبرسی از نادر [[:رده:مفسران شیعه|مفسران شیعی]] است که به علم مناسبات توجه کرده است.<ref>ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref> نقل‌قول‌های متعدد وعدم انتخاب یا ترجیح مصداقی معین ازآنها یکی دیگر ازویژگی‌های این تفسیر است.{{مدرک}}


==نگاهی به محتوا==
==نگاهی به محتوا==
طبرسی در مقدمه کتابش مطالبی را تحت عنوان فنون هفتگانه به منظور مقدماتی برای فهم علوم قرآن یادآورشده که فن اولش درباره تعداد آیات قرآن و فائده شناخت آنهاست. طبرسی نظر کوفیان را درتعداد آیات قرآن صحیح‌ترین عدد و سند این قول را برترین سند دانسته است زیرا این نظر از امیرالمؤمنین (ع) گرفته شده است. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۶.</ref>{{یادداشت|۶۲۳۶ عدد منسوب به قاریان اهل کوفه است. سیوطی، الاتقان، ۱۳۹۴ق، ج۱، ص ۲۳۵ به بعد}} نخستین مطلب مجمع البیان پس از مقدمه بیان این نکته است که بسم الله الرحمن الرحيم هم در [[سوره فاتحه|سوره حمد]] و هم در سایر سوره‌ها آیه‌ای مستقل است و هرکس در نماز آن را عمداً نگوید نمازش باطل است خواه نماز واجب یا مستحب باشد و بلند خواندنش در نماز هایی که باید قرائتش بلند خوانده شود [[واجب]] است و در دیگر نمازها [[مستحب]] است. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۰.</ref>
طبرسی در مقدمه کتابش مطالبی را تحت عنوان فنون هفتگانه به منظور مقدماتی برای فهم علوم قرآن یادآورشده که فن اولش درباره تعداد آیات قرآن و فائده شناخت آنهاست. طبرسی نظر کوفیان را درتعداد آیات قرآن صحیح‌ترین عدد و سند این قول را برترین سند دانسته است زیرا این نظر از امیرالمؤمنین(ع) گرفته شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۶.</ref>{{یادداشت|۶۲۳۶ عدد منسوب به قاریان اهل کوفه است. سیوطی، الاتقان، ۱۳۹۴ق، ج۱، ص۲۳۵ به بعد}} نخستین مطلب مجمع البیان پس از مقدمه بیان این نکته است که بسم الله الرحمن الرحیم هم در [[سوره فاتحه|سوره حمد]] و هم در سایر سوره‌ها آیه‌ای مستقل است و هرکس در نماز آن را عمداً نگوید نمازش باطل است خواه نماز واجب یا مستحب باشد و بلند خواندنش در نماز‌هایی که باید قرائتش بلند خوانده شود [[واجب]] است و در دیگر نمازها [[مستحب]] است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۰.</ref>


== روش و گرایش تفسیری==
== روش و گرایش تفسیری==
مجمع البیان نمونه کامل [[تفسیر ادبی]] است. روش طبرسی در این اثر این است که ابتدا گروهی از [[آیه|آیات]] هر [[سوره]] را نقل می‌کند، سپس تحت چند سرعنوان از نظرگاه‌های علوم و معارف مختلف آن گروه آیات را بررسی و حلاجی می‌کند. ابتدا از نظر قرائت و اختلاف قرائات و قضاوت در بین قرائت‌های مختلف (تحت عنوان «حُجة»)، سپس از نظر لغت و مشکلات لغوی، سپس از نظر اعراب، سپس از نظر [[اسباب نزول| اسباب النزول]]، سپس معنای مبسوط و مُنقّح آن گروه آیات را به دست می‌دهد و سرانجام تحت عنوان «نظم»، ربط سوره‌ها را به یکدیگر باز می‌نمایاند.
مجمع البیان نمونه کامل [[تفسیر ادبی]] است. روش طبرسی در این اثر این است که ابتدا گروهی از [[آیه|آیات]] هر [[سوره]] را نقل می‌کند، سپس تحت چند سرعنوان از نظرگاه‌های علوم و معارف مختلف آن گروه آیات را بررسی و حلاجی می‌کند. ابتدا از نظر قرائت و اختلاف قرائات و قضاوت در بین قرائت‌های مختلف (تحت عنوان «حُجة»)، سپس از نظر لغت و مشکلات لغوی، سپس از نظر اعراب، سپس از نظر [[اسباب نزول| اسباب النزول]]، سپس معنای مبسوط و مُنقّح آن گروه آیات را به دست می‌دهد و سرانجام تحت عنوان «نظم»، ربط سوره‌ها را به یکدیگر باز می‌نمایاند.


این شیوه و این سبک شیوا و فصل‌بندی شده، به مراجعه‌کننده امکان می‌دهد مشکل خود را که طبعاً در ذیل یکی از این ابواب و فصل‌های فرعی می‌گنجد به سرعت بازیابد و مانند سایر تفسیرها ناچار نباشد که گمشده خود را در لابه‌لای صفحات بسیاری جستجو کند.<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن‌پژوهی، ص ۱۳۷-۱۳۸.</ref>[[فضل بن حسن طبرسی| نویسنده مجمع البیان]] گاه فقط اقوالی را درباره تفسیر یک آیه یا بخشی از آیه <ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه،   ج۱، ص۲۳۵.</ref> {{یادداشت|«وَ» اذكروا «إِذْ آتَيْنََا» أي أعطينا « مُوسَى اَلْكِتََابَ» و هو التوراة «وَ اَلْفُرْقََانَ» اختلفوا فيه على وجوه...}} و یا معانی مختلفی را برای یک کلمه نقل می‌کند بدون آن‌که نظر خودش را بیان کند. <ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۹۵-۹۴.</ref> و گاه افزون بر نقل قول، دیدگاه خودش را نیز بیان می‌کند و تصریح به درست بودن یا صحیح تر بودن یک دیدگاه دارد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۹۳.</ref> {{یادداشت |و '''هذا القول أولى بالصواب''' لأنا إنما أمرنا...}} وی نیز هم‌چنان گاهی افزون بر نقل اقوال آنها را رد می‌کند و رد کردنش نیز گاه همراه با ذکر دلیل است. <ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۱۰۲.</ref> {{یادداشت|و '''هذا القول فيه نظر لأن التكرير''' إنما يكون تأكيدا إذا لم يكن محمولا على فعل ثان... }}وگاه صرفاً رد کردن است.
این شیوه و این سبک شیوا و فصل‌بندی شده، به مراجعه‌کننده امکان می‌دهد مشکل خود را که طبعاً در ذیل یکی از این ابواب و فصل‌های فرعی می‌گنجد به سرعت بازیابد و مانند سایر تفسیرها ناچار نباشد که گمشده خود را در لابه‌لای صفحات بسیاری جستجو کند.<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن‌پژوهی، ص۱۳۷-۱۳۸.</ref>[[فضل بن حسن طبرسی| نویسنده مجمع البیان]] گاه فقط اقوالی را درباره تفسیر یک آیه یا بخشی از آیه<ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۲۳۵.</ref> {{یادداشت|«وَ» اذکروا «إِذْ آتَینََا»‌ای أعطینا «مُوسَی اَلْکتََابَ» و هو التوراة «وَ اَلْفُرْقََانَ» اختلفوا فیه علی وجوه...}} و یا معانی مختلفی را برای یک کلمه نقل می‌کند بدون آن‌که نظر خودش را بیان کند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۹۵-۹۴.</ref> و گاه افزون بر نقل قول، دیدگاه خودش را نیز بیان می‌کند و تصریح به درست بودن یا صحیح‌تر بودن یک دیدگاه دارد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۹۳.</ref> {{یادداشت|و '''هذا القول أولی بالصواب''' لأنا إنما أمرنا...}} وی نیز هم‌چنان گاهی افزون بر نقل اقوال آنها را رد می‌کند و رد کردنش نیز گاه همراه با ذکر دلیل است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دارالمعرفه، ج۱، ص۱۰۲.</ref> {{یادداشت|و '''هذا القول فیه نظر لأن التکریر''' إنما یکون تأکیدا إذا لم یکن محمولا علی فعل ثان... }}وگاه صرفاً رد کردن است.
وی هم‌چنان گاه به روایات معصومین در بخش های مختلف استناد کرده است گاه به روایت یا روایاتی دربخش «القراءة» استناد کرده <ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دار المعرفه، ج۶، ص۴۲۸.</ref> و گاه در بخش «المعنى‌» الحجة که همان بخش اصلی تفسیر است. و گاه در دیگر بخش ها مانند بخش «الحجة» <ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر دار المعرفه، ج۶، ص۴۲۲.</ref>
وی هم‌چنان گاه به روایات معصومین در بخش‌های مختلف استناد کرده است گاه به روایت یا روایاتی دربخش «القراءة» استناد کرده<ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر‌دار المعرفه، ج۶، ص۴۲۸.</ref> و گاه در بخش «المعنی» الحجة که همان بخش اصلی تفسیر است. و گاه در دیگر بخش‌ها مانند بخش «الحجة»<ref>طبرسی، مجمع البیان، نشر‌ دار المعرفه، ج۶، ص۴۲۲.</ref>


== جایگاه مجمع البیان ==
== جایگاه مجمع البیان ==
تفسیر مجمع البیان یکی از مهم‌ترین و ارجمندترین تفاسیر جهان [[اسلام]] است که دانشمندان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] آن را مورد توجه قرار داده‌اند و از آن به عنوان یکی از منابع تفسیر یاد کرده‌اند و آن را از جمله تفاسیر قدیم دانسته‌اند که به نیکوترین صورت با الگویی مناسب و ضمن سرعنوان‌های مکرر و ثابت تنظیم شده است. [[شیخ شلتوت]] مفتی اهل سنت در مقدمه‌ای که بر این تفسیر نگاشته است، می‌نویسد:<ref>ایازی، شناخت‌نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>


تفسیر مجمع البیان یکی از مهم‌ترین و ارجمندترین تفاسیر جهان [[اسلام]] است که دانشمندان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] آن را مورد توجه قرار داده‌اند و از آن به عنوان یکی از منابع تفسیر یاد کرده‌اند و آن را از جمله تفاسیر قدیم دانسته‌اند که به نیکوترین صورت با الگویی مناسب و ضمن سرعنوان های مکرر و ثابت تنظیم شده است. [[شیخ شلتوت]] مفتی اهل سنت در مقدمه‌ای که بر این تفسیر نگاشته است می‌نویسد:<ref>ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>
«مجمع البیان، در میان کتاب‌های تفسیری بی‌همتاست. این تفسیر با گستردگی، ژرفا و تنوع در مطالب و تقسیم، تبویب و ترتیب، دارای ویژگی و امتیازی است که در میان تفاسیر پیش از او بی‌نظیر و در میان آثار پس از آن کم نظیر است.»
:«مجمع البیان، در میان کتاب‌های تفسیری بی‌همتاست. این تفسیر با گستردگی، ژرفا و تنوع در مطالب و تقسیم، تبویب و ترتیب، دارای ویژگی و امتیازی است که در میان تفاسیر پیش از او بی‌نظیر و در میان آثار پس از آن کم نظیر است.»


اهمیت مجمع، به خاطر جامعیت، اتقان و استحکام مطالب و ترتیب دقیق و تفسیر روشن و سودمند و [[انصاف]] در نقد و بررسی آراء است.<ref>ایازی، شناخت نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>
اهمیت مجمع، به خاطر جامعیت، اتقان و استحکام مطالب و ترتیب دقیق و تفسیر روشن و سودمند و [[انصاف]] در نقد و بررسی آراء است.<ref>ایازی، شناخت‌نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>


== نشر و ترجمه ==
== نشر و ترجمه ==
 
مجمع البیان تاکنون چاپ‌های گوناگونی در [[مصر]]، [[بیروت]] و [[تهران]] داشته است که مجال اشاره به همه این چاپ‌ها نیست، اما یکی از چاپ‌های خوب، چاپی است که با تحقیق و پانوشت علامه [[ابوالحسن شعرانی]] در [[تهران]] چاپ شده و متضمن فوائد ادبی، تاریخی، تفسیری، کلامی و اعتقادی ارجمند و مفیدی است. همین چاپ مقدمه‌ای در شرح‌حال مؤلف و بحثی در تفسیر و طبقات دارد که قابل توجه است.<ref>ایازی، شناخت‌نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>
مجمع البیان تاکنون چاپ‌های گوناگونی در [[مصر]]، [[بیروت]] و [[تهران]] داشته است که مجال اشاره به همه این چاپ‌ها نیست، اما یکی از چاپ‌های خوب، چاپی است که با تحقیق و پانوشت علامه [[ابوالحسن شعرانی]] در [[تهران]] چاپ شده و متضمن فوائد ادبی، تاریخی، تفسیری، کلامی و اعتقادی ارجمند و مفیدی است. همین چاپ مقدمه‌ای در شرح حال مؤلف و بحثی در تفسیر و طبقات دارد که قابل توجه است.<ref>ایازی، شناخت‌نامه تفاسیر، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۰.</ref>
* تهران، مکتبة العلمیة، چاپ ۱، ۱۳۳۸ ش، تصحیح و تعلیق [[ابوالحسن شعرانی]]، قطع رحلی.
* تهران، مکتبة العلمیة، چاپ ۱، ۱۳۳۸ ش، تصحیح و تعلیق [[ابوالحسن شعرانی]]، قطع رحلی.
* قاهره، دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه، با مقدمه [[محمود شلتوت| شیخ محمود شلتوت]]، ۱۲ جلد، قطع وزیری.
* قاهره، دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه، با مقدمه [[محمود شلتوت| شیخ محمود شلتوت]]، ۱۲ جلد، قطع وزیری.
* بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، قطع رحلی ۱۰ جزء در ۵ جلد.
* بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، قطع رحلی ۱۰ جزء در ۵ جلد.


این تفسیر در ۳۰ جلد توسط چند تن به فارسی ترجمه و در مؤسسه انتشارات فراهانی از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ش چاپ شده است و پس از آن نیز چاپ‌های منقح‌تر و جدیدتری منتشر شده است.<ref>ایازی، [تفسیر] مجمع البیان، در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۷۵۱.</ref>
این تفسیر در ۳۰ جلد توسط چند تن به فارسی ترجمه و در مؤسسه انتشارات فراهانی از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ش چاپ شده است و پس از آن نیز چاپ‌های منقح‌تر و جدیدتری منتشر شده است.<ref>ایازی، [تفسیر] مجمع البیان، در دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۷۵۱.</ref>




خط ۱۱۰: خط ۱۰۹:


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس۲}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* افندی، عبدالله بن عیسی بیگ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۱ق.
* افندی، عبدالله بن عیسی بیگ، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۱ق.
* ایازی، سیدمحمدعلی، شناخت نامه تفاسیر: نگاهی اجمالی به ۱۳۰ تفسیر برجسته از مفسران شیعه و اهل سنت، قم، کتاب مبین، ۱۳۷۸ش.
* ایازی، سیدمحمدعلی، شناخت‌نامه تفاسیر: نگاهی اجمالی به ۱۳۰ تفسیر برجسته از مفسران شیعه و اهل سنت، قم، کتاب مبین، ۱۳۷۸ش.
* خرمشاهی، بهاء الدین، قرآن پژوهی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۹ش.
* خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن‌پژوهی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۹ش.
* خرمشاهی، بهاء الدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان و ناهید، ۱۳۷۷ش.
* خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، دوستان و ناهید، ۱۳۷۷ش.
* محدث نوری، حسین بن محمد علی، خاتمه مستدرک الوسائل،‌ بیروت، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۲۹ق.
* محدث نوری، حسین بن محمد علی، خاتمه مستدرک الوسائل،‌ بیروت، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۲۹ق.
{{پایان}}
{{پایان}}


{{تفسیرهای شیعه}}
{{تفسیرهای شیعه}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۱۷۹

ویرایش