پرش به محتوا

نافع بن هلال بجلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۲: خط ۸۲:
|ترجمه = «تیرهایی پرتاب می‌کنم که بر بالای آن نوشته شده است و جان را ترس از آن سودی نبخشد؛ در حالی‌که مسموم و مستانه جلو می‌رود، تا این که زمین رزمگاه را پر از تیرهای لطیف کند.» <ref>الکوفی، الفتوح، ص۱۱۰ و البحرانی،  العوالم، ص۲۷۱.</ref>
|ترجمه = «تیرهایی پرتاب می‌کنم که بر بالای آن نوشته شده است و جان را ترس از آن سودی نبخشد؛ در حالی‌که مسموم و مستانه جلو می‌رود، تا این که زمین رزمگاه را پر از تیرهای لطیف کند.» <ref>الکوفی، الفتوح، ص۱۱۰ و البحرانی،  العوالم، ص۲۷۱.</ref>
}}
}}
گفته شده است او ۱۲ نفر از سپاهیان عمر بن سعد را با تیر کشت و هنگامی که تیرهایش تمام شد، با شمشیر به لشکر عمر سعد حمله می‌کرد.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۷؛ الطبری، تاریخ، ص۴۴۱ - ۴۴۲ و ابن اثیر، الکامل، ج ۴، ص۷۱ - ۷۲.</ref>
همچنین گفته شده است او ۱۲ نفر از سپاهیان عمر بن سعد را با تیر کشت و هنگامی که تیرهایش تمام شد، با شمشیر به لشکر عمر سعد حمله می‌کرد.<ref>البلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۷؛ الطبری، تاریخ، ص۴۴۱ - ۴۴۲ و ابن اثیر، الکامل، ج ۴، ص۷۱ - ۷۲.</ref>
{{شعر۲
{{شعر۲
|انا الغلام الیمنی الجملی|دینی علی دین حسین و علی
|انا الغلام الیمنی الجملی|دینی علی دین حسین و علی
خط ۸۸: خط ۸۸:
|ترجمه =  «من جوان یمنی جملی هستم، که دینم همان دین حسین(ع) و علی(ع) است؛ آرزویم امروز این است که کشته شوم. پس آن رأی من است و عملم را خود ملاقات می‌کنم.»<ref>ابن شهرآشوب؛ مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص۱۰۴.</ref>}}
|ترجمه =  «من جوان یمنی جملی هستم، که دینم همان دین حسین(ع) و علی(ع) است؛ آرزویم امروز این است که کشته شوم. پس آن رأی من است و عملم را خود ملاقات می‌کنم.»<ref>ابن شهرآشوب؛ مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص۱۰۴.</ref>}}


رجز زیر نیز به او منسوب است که
{{شعر۲
{{شعر۲
|ان تنکرونی فانا ابن الجملی| دینی علی دین حسین بن علی(ع)
|ان تنکرونی فانا ابن الجملی| دینی علی دین حسین بن علی(ع)
|ترجمه = «اگر مرا نمی‌شناسید خودم را معرفی کنم، من از قبیله جَمَلی هستم، و آئین و دینم همان دین حسین بن علی(ع) است».<ref>الطبری، تاریخ، ص۴۳۵ و شیخ مفید؛ الارشاد،ج ۲، ص۱۰۳ و الموفق بن احمدالخوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج ۲، ص۱۴ - ۱۵ و طبرسی؛ اعلام الوری بأعلام الهدی،ج ۱، ص۴۶۲.</ref>}}
|ترجمه = «اگر مرا نمی‌شناسید خودم را معرفی کنم، من از قبیله جَمَلی هستم، و آئین و دینم همان دین حسین بن علی(ع) است».<ref>الطبری، تاریخ، ص۴۳۵ و شیخ مفید؛ الارشاد،ج ۲، ص۱۰۳ و الموفق بن احمدالخوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج ۲، ص۱۴ - ۱۵ و طبرسی؛ اعلام الوری بأعلام الهدی،ج ۱، ص۴۶۲.</ref>}}
 
هنگامی که این رجز را خواند مردی از لشکر عمر بن سعد به نام مزاحم بن حریث گفت ما بر دین [[عثمان]] هستیم. نافع گفت تو بر دین شیطانی و او را کشت.<ref>الطبری، تاریخ، ص۴۳۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص۱۰۳.</ref>
مردی به نام [[مزاحم بن حریث]] در پاسخ او گفت: «ما بر دین [[عثمان]] هستیم
 
نافع بن هلال گفت: «تو بر دین شیطانی» و سپس با شمشیر بر او حمله کرد؛ مزاحم خواست بگریزد که ضربت نافع به او مهلت نداد و او را به هلاکت رساند.<ref>الطبری، تاریخ، ص۴۳۵ و شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص۱۰۳.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==