Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۲۶
ویرایش
جز (←شرحها و حاشیهها) |
|||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== جایگاه و ویژگیها == | == جایگاه و ویژگیها == | ||
الاشارات و التنبیهات از برجستهترين آثار ابنسینا | الاشارات و التنبیهات از برجستهترين آثار ابنسینا<ref>خراسانی (شرف)، «ابنسینا»، ص۶.</ref> و از مهمترین متون درسی فلسفی در [[جهان اسلام]] شمرده شده است.<ref>غنی، ابنسینا، بیتا، ص۷۱؛ ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۴۲۳ق، مقدمه محقق، ص۱۲.</ref> برخی این کتاب را پختهترین و جامعترین اثر فلسفی ابنسینا برشمردهاند.<ref>ایناتی، «ابنسینا»، در تاریخ فلسفه اسلامی، ج۱، ص۴۰۱.</ref> این کتاب نمودار آراء فلسفی او در سالهای آخر عمرش و بهترین راهنما برای مطالعه سیر فکری و معنوی ابنسینا محسوب شده است.<ref>ابنسینا، ترجمه فارسی اشارات و تنبیهات، مقدمه مصحح، ۱۳۳۲ش، ص۱. </ref> الاشارات و التنبیهات هم از جهت سبک بیان و چگونگی ارائه اصول مطالب و هم از نظر کیفیت تنظیم ابواب و فصول با سایر آثار فلسفی ابنسینا، مانند شفا و [[نجات]]، متفاوت دانسته شده است.<ref>ابنسینا، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابنسینا، مقدمه مترجم و شارح، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۱.</ref> همچنین، نثر عربی شیوای ابنسینا در این کتاب از خصوصیات آن برشمرده شده است.<ref>خراسانی، «ابنسینا»، ص۱-۸.</ref> | ||
کتاب اشارات را دارای نوآوریهایی دانستهاند: از جمله اینکه آن را تنها اثر فلسفی بر شمردهاند که در آن فصولی به تحلیل عقلی [[عرفان]] و [[تصوف]] اختصاص داده شده است.<ref>ابنسینا، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابنسینا، مقدمه مترجم و شارح، ۱۳۶۳ش، ص۷.</ref> از نظر احد فرامرز قراملکی، استاد منطق و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران، تدوين منطق دوبخشى، که مهمترين تحول در تاريخ [[منطق ارسطويى]] است، در کتاب اشارات انجام شده است.<ref>فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۳۸.</ref>{{یادداشت|ابنسينا در اشارات با الهام از تقسيمبندى علم به تصور و تصديق، كه توسط فارابى ارائه شده بود، و با توجه به اينكه طريق اكتساب تصور و تصديق متمايز است، تحولی در تدوين منطق به وجود آورد. او در مقابل منطق نهبخشی منطق دوبخشی را پایهگذاری کرد. از نظر محققان این روش تدوین، در شكل حاضر خود، از جهت ترتيب و تنظيم مباحث کمترین اشكال و نقصان اساسى را دارد و در صورت رفع برخی نواقص از موفقترين نظامهای منطق قديم خواهد بود. (فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۳۸-۴۳).}} برخی مدعی شدهاند که اصطلاح «الحکمة المتعالیة» برای اولین بار در کتاب اشارات ابنسینا به کار رفته است.<ref>ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۴۲۳ق، مقدمه محقق، ص۱۲.</ref> [[مرتضی مطهری]] معتقد است که ابنسینا در اشارات برای اولین بار برهان خود بر اثبات وجود خدا ([[برهان امکان و وجوب]]) را [[برهان صدیقین]] خوانده است.<ref>مطهری، توحید، ۱۳۸۳ش، ۱۹۱.</ref> | کتاب اشارات را دارای نوآوریهایی دانستهاند: از جمله اینکه آن را تنها اثر فلسفی بر شمردهاند که در آن فصولی به تحلیل عقلی [[عرفان]] و [[تصوف]] اختصاص داده شده است.<ref>ابنسینا، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابنسینا، مقدمه مترجم و شارح، ۱۳۶۳ش، ص۷.</ref> از نظر احد فرامرز قراملکی، استاد منطق و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران، تدوين منطق دوبخشى، که مهمترين تحول در تاريخ [[منطق ارسطويى]] است، در کتاب اشارات انجام شده است.<ref>فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۳۸.</ref>{{یادداشت|ابنسينا در اشارات با الهام از تقسيمبندى علم به تصور و تصديق، كه توسط فارابى ارائه شده بود، و با توجه به اينكه طريق اكتساب تصور و تصديق متمايز است، تحولی در تدوين منطق به وجود آورد. او در مقابل منطق نهبخشی منطق دوبخشی را پایهگذاری کرد. از نظر محققان این روش تدوین، در شكل حاضر خود، از جهت ترتيب و تنظيم مباحث کمترین اشكال و نقصان اساسى را دارد و در صورت رفع برخی نواقص از موفقترين نظامهای منطق قديم خواهد بود. (فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۳۸-۴۳).}} برخی مدعی شدهاند که اصطلاح «الحکمة المتعالیة» برای اولین بار در کتاب اشارات ابنسینا به کار رفته است.<ref>ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۴۲۳ق، مقدمه محقق، ص۱۲.</ref> [[مرتضی مطهری]] معتقد است که ابنسینا در اشارات برای اولین بار برهان خود بر اثبات وجود خدا ([[برهان امکان و وجوب]]) را [[برهان صدیقین]] خوانده است.<ref>مطهری، توحید، ۱۳۸۳ش، ۱۹۱.</ref> | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
==شرحها و حاشیهها== | ==شرحها و حاشیهها== | ||
{{اصلی|فهرست شرحها و حاشیههای الاشارات و التنبیهات}} | {{اصلی|فهرست شرحها و حاشیههای الاشارات و التنبیهات}} | ||
از نظر برخی محققان، استفاده آموزشی از این کتاب در کنار پیچیدگی و فشردگی مطالب آن موجب شده تا نگارشهای متعددی حول آن انجام شود؛<ref>ابنسینا، ترجمهٔ قدیم الاشارات و التنبیهات، مقدمه، ۱۳۶۰ش، ص۵.</ref> از جمله شرح، حاشیه، محاکمه (داوری) میان شارحان، ترجمه و تلخیص.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۹۶؛ مهدوی، فهرست نسخههای مصنفات ابنسینا، ۱۳۳۲ش، ص۳۳؛ مصاحب، ج۱، ص۱۵۴.</ref> | |||
دو شرح [[فخر رازی]] و خواجه نصیرالدین طوسی مهمترین شروح اشارات تلقی شدهاند.<ref>شهابی، زنده عشق، ۱۳۷۱ش، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref> [[سید محمدکاظم عصار]] معتقد بوده که اگر این دو شرح نبودند، اشارات بهصورت معما باقی میماند.<ref>ابنسینا، ترجمهٔ قدیم الاشارات و التنبیهات، مقدمه، ۱۳۶۰ش، ص۵.</ref> میان این دو شرح داوریی توسط [[قطبالدین رازی]] انجام شده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> بر اشارات و تنبیهات و شروح آن حواشی از سوی عالمان مختلف نگاشته شده است؛<ref>ابنسینا، ترجمهٔ قدیم الاشارات و التنبیهات، مقدمه، ۱۳۶۰ش، ص ۸-۱۱.</ref> از جمله حاشیه جلالالدین دوانی<ref>قنواتی، مؤلفات ابنسینا، ۱۹۵۰م، ص۱۰.</ref>، حاشیههای سهگانه [[آقا حسین خوانساری|آقاحسین خوانساری]]<ref>فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۴۹.</ref> و حاشیه [[حسن حسنزاده آملی]].<ref>رمضانی، مروری بر آثار و تألیفات استاد فرزانه حضرت آیتالله حسن حسنزاده آملی، بیتا، ص۶۵-۶۶.</ref> | دو شرح [[فخر رازی]] و خواجه نصیرالدین طوسی مهمترین شروح اشارات تلقی شدهاند.<ref>شهابی، زنده عشق، ۱۳۷۱ش، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref> [[سید محمدکاظم عصار]] معتقد بوده که اگر این دو شرح نبودند، اشارات بهصورت معما باقی میماند.<ref>ابنسینا، ترجمهٔ قدیم الاشارات و التنبیهات، مقدمه، ۱۳۶۰ش، ص۵.</ref> میان این دو شرح داوریی توسط [[قطبالدین رازی]] انجام شده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> بر اشارات و تنبیهات و شروح آن حواشی از سوی عالمان مختلف نگاشته شده است؛<ref>ابنسینا، ترجمهٔ قدیم الاشارات و التنبیهات، مقدمه، ۱۳۶۰ش، ص ۸-۱۱.</ref> از جمله حاشیه جلالالدین دوانی<ref>قنواتی، مؤلفات ابنسینا، ۱۹۵۰م، ص۱۰.</ref>، حاشیههای سهگانه [[آقا حسین خوانساری|آقاحسین خوانساری]]<ref>فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۴۹.</ref> و حاشیه [[حسن حسنزاده آملی]].<ref>رمضانی، مروری بر آثار و تألیفات استاد فرزانه حضرت آیتالله حسن حسنزاده آملی، بیتا، ص۶۵-۶۶.</ref> |