پرش به محتوا

مهدورالدم: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۷۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۳
جز
خط ۸: خط ۸:
==شرایط تحقق وصف مهدورالدم==
==شرایط تحقق وصف مهدورالدم==
برای تحقق وصف مهدورالدم در فقه شرایطی تعیین شده است. این شرایط برای مجری احکام باید به صورت قطع و یقین حاصل شود.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۵۱ش، ج۷، ص۲۸۱.</ref>
برای تحقق وصف مهدورالدم در فقه شرایطی تعیین شده است. این شرایط برای مجری احکام باید به صورت قطع و یقین حاصل شود.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۵۱ش، ج۷، ص۲۸۱.</ref>
*[[کافر حربی]] بودن و از بين رفتن سبب ارزش خون<ref>عوده، التشريع الجنائی الاسلامی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۸.</ref> (خروج از اسلام){{یادداشت|سبب ارزش خون، ايمان(اسلام) يا امان است. بنابراين، چنانچه مسلمانى با ارتداد، از دين خارج شد يا ذمّى يا ساير كسانى كه براساس عقد امان يا ساير قراردادها در جامعه اسلامى امنيت جانى دارند، شروط [[ذمه|ذمّه]] يا امان را رعايت نكردند، به جهت منتفى شدن سبب عصمت و احترام، مهدورالدم مى‌شوند؛ لذا از نظر فقه اسلام مرتد(فطرى) و كافر حربى مهدورالدم هستند.(عوده، التشريع الجنائی الاسلامی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۸.)}} نظیر [[ارتداد]] ([[مرتد فطری]]) و عدم رعایت شروط ذمه توسط [[کافر ذمی]]، کافر معاهد (کافری که [[اهل کتاب]] نیست ولی با مسلمان‌ها عهد و پیمان بسته است که در دفع دشمنان به آنان کمک کند)<ref>مامقانی، غاية الآمال، ۱۳۲۳ق، ج۱، ص۲۴.</ref> کافر مصالح، (میان کافر حربی و مسلمان به‌خاطر مصلحت عقد صلح بسته شود)<ref>نجفی، جواهرالکلام ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۱۰۳.</ref> کافر مستأمن، (کافری که یا از حاکم یا از دیگر مسلمان‌ها امان گرفته باشد).<ref>علامه حلی، تحریرالاحکام، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۲۱۰؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۹۹.</ref>
*[[کافر حربی]] بودن و از بين رفتن سبب ارزش خون<ref>عوده، التشريع الجنائی الاسلامی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۸.</ref> (خروج از اسلام){{یادداشت|سبب ارزش خون، ايمان(اسلام) يا امان است. بنابراين، چنانچه مسلمانى با ارتداد، از دين خارج شد يا ذمّى يا ساير كسانى كه براساس عقد امان يا ساير قراردادها در جامعه اسلامى امنيت جانى دارند، شروط [[ذمه|ذمّه]] يا امان را رعايت نكردند، به جهت منتفى شدن سبب عصمت و احترام، مهدورالدم مى‌شوند؛ لذا از نظر فقه اسلام مرتد(فطرى) و كافر حربى مهدورالدم هستند.(عوده، التشريع الجنائی الاسلامی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۸.)}} نظیر [[ارتداد]] ([[مرتد فطری]]) و عدم رعایت شروط ذمه توسط [[کافر ذمی]]، کافر معاهد (کافری که [[اهل کتاب]] نیست ولی با مسلمان‌ها عهد و پیمان بسته است که در دفع دشمنان به آنان کمک کند)<ref>مامقانی، غاية الآمال، ۱۳۲۳ق، ج۱، ص۲۴.</ref> کافر مُصالِح، (کافری که با مسلمانان قرارداد صلح بسته دارد)<ref>نجفی، جواهرالکلام ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۱۰۳.</ref> کافر مُستَأمَن، (کافری که از حاکم یا از دیگر مسلمان‌ها امان گرفته باشد).<ref>علامه حلی، تحریرالاحکام، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۲۱۰؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۹۹.</ref>
*ارتكاب جرايم خاص<ref>عوده، التشريع الجنائی الاسلامی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۸.</ref> که مجازات آنها سلب حیات (قتل) باشد.<ref>عوده، التشريع الجنائی الاسلامی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۸.</ref> نظیر قتل مستوجب قصاص<ref>ابن سعید، نزهة الناظر، ۱۳۸۶ق، ص۱۵۶.</ref>  
*ارتكاب جرايم خاص<ref>عوده، التشريع الجنائی الاسلامی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۸.</ref> که مجازات آنها سلب حیات (قتل) باشد.<ref>عوده، التشريع الجنائی الاسلامی، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۲۸.</ref> نظیر قتل مستوجب قصاص<ref>ابن سعید، نزهة الناظر، ۱۳۸۶ق، ص۱۵۶.</ref>  
فاعل این جرائم، یا با یک بار ارتکاب، مهدورالدم می‌شود مانند [[ساب النبی|سابّ النبى]] (فحش‌دهنده) و سب‌کننده ائمه(ع)<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۸۳.</ref> كه در برابر همه مسلمانان مهدورالدم قلمداد مى‌شوند<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۸۳.</ref> یا با تکرار جرم در جرایم مستوجب حد، مهدورالدم می‌شوند؛ نظیر مجازات دزدی که پس از سه بار جاری شدن [[حد شرعی|حد]]، برای بار چهارم سرقت نماید.<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۸۳.</ref>
فاعل این جرائم، یا با یک بار ارتکاب، مهدورالدم می‌شود مانند [[ساب النبی|سابّ النبى]] (فحش‌دهنده) و سب‌کننده ائمه(ع)<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۸۳.</ref> كه در برابر همه مسلمانان مهدورالدم قلمداد مى‌شوند<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۸۳.</ref> یا با تکرار جرم در جرایم مستوجب حد، مهدورالدم می‌شوند؛ نظیر مجازات دزدی که پس از سه بار جاری شدن [[حد شرعی|حد]]، برای بار چهارم سرقت نماید.<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۸۳.</ref>
خط ۲۲: خط ۲۲:
{{مقاله اصلی|ساب النبی}}  
{{مقاله اصلی|ساب النبی}}  
کسی که به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]<ref>طوسی، النهایة ۱۴۰۰ق، ص۷۳۰؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۳۲؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۴۳؛ خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۶۴؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۴۲۹.</ref> یا یکی از [[امامان شیعه|ائمه(ع)]]<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۳۵.</ref> ناسزا گوید مهدورالدم است. ناسزا گفتن به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]] نیز در حکم ناسزا گفتن به پیامبر(ص) است.<ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۱۷۴؛ شهید ثانی، الروضه البهیه، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۱۹۵؛ خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> اهانت‌کننده به هر یک از [[پیامبران|پیامبران الهی]] نیز مهدورالدم شناخته شده است.<ref>ابوصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۴۱۶؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۶.</ref>
کسی که به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]<ref>طوسی، النهایة ۱۴۰۰ق، ص۷۳۰؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۳۲؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۴۳؛ خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۶۴؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج۲، ص۴۲۹.</ref> یا یکی از [[امامان شیعه|ائمه(ع)]]<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۳۵.</ref> ناسزا گوید مهدورالدم است. ناسزا گفتن به [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه(س)]] نیز در حکم ناسزا گفتن به پیامبر(ص) است.<ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۳، ص۱۷۴؛ شهید ثانی، الروضه البهیه، ۱۴۱۰ق، ج۹، ص۱۹۵؛ خویی، مبانی تکملة المنهاج، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> اهانت‌کننده به هر یک از [[پیامبران|پیامبران الهی]] نیز مهدورالدم شناخته شده است.<ref>ابوصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ۱۴۰۳ق، ص۴۱۶؛ نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۳۶.</ref>
شنونده‌ چنین ناسزایی در صورت در امان بودن می‌تواند ناسزاگو را بکشد<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۳۸.</ref> و نیازی به اذن امام(ع) و یا حاکم اسلامی ندارد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۳۸.</ref> اما [[شیخ مفید]] و [[علامه حلی]] اقدام بر چنین کاری را بدون اذن امام(ع)، جایز ندانسته<ref>شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۷۴۳؛ علامه حلی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۴۶۰.</ref> و اجرای این حکم را از اختیارات حاکم اسلامی می‌دانند.<ref>شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۷۴۳.</ref>
شنونده‌ چنین ناسزایی در صورت در امان بودن می‌تواند ناسزاگو را بکشد<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۳۸.</ref> و نیازی به اذن امام(ع) و یا حاکم اسلامی ندارد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۳۸.</ref> اما [[شیخ مفید]] و [[علامه حلی]] اقدام بر چنین کاری را بدون اذن امام(ع)، جایز ندانسته<ref>شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۷۴۳؛ علامه حلی، مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۴۶۰.</ref> و اجرای این حکم را از اختیارات حاکم اسلامی می‌دانند.<ref>شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۷۴۳.</ref> [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز این مجازات را در زمانی که نظام اسلامی حاکم است در اختیار حاکم می‌داند و اجرای آن از سوی آحاد مردم را تحریم کرده است.<ref>خامنه‌ای، [https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2974 بیانات در خطبه‌های جمعه، ۹ مهر ۱۳۷۸ش.]</ref>


===زانی و لائط===
===زانی و لائط===
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰

ویرایش