Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۸۶۰
ویرایش
جز (←متکلمان برجسته) |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
گفته میشود جریان نظاممند عرفانی مدرسه حله با خواجه نصیرالدین طوسی و ابن میثم بحرانی آغاز شد و با [[احمد بن فهد حلی|ابن فهد حلی]] و [[سید حیدر آملی]] به اوج خود رسید.<ref>سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۲۳.</ref> نگاه عرفانی در مکتب کلامی حله، علاوه بر برخی مباحث مربوط به خداشناسی، در مباحثی همچون مباحث امامت، مشهود است.<ref>نادم، «تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۵۵.</ref> به عنوان نمونه خواجه نصیر طوسی علاوه بر نگاههای کلامی و فلسفی درباره [[علم امام]]، با رویکردی عرفانی به بررسی و تبیین آن نیز پرداخته و علومی فراتر از علوم بشر عادی که از سوی خداوند به [[امامان شیعه|امامان معصوم(ع)]] داده شده، برای آنان ثابت دانسته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، نشر البلاغة، ج۳، ص۳۸۹؛ نادم، «تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۵۵.</ref> | گفته میشود جریان نظاممند عرفانی مدرسه حله با خواجه نصیرالدین طوسی و ابن میثم بحرانی آغاز شد و با [[احمد بن فهد حلی|ابن فهد حلی]] و [[سید حیدر آملی]] به اوج خود رسید.<ref>سبحانی، رضایی، «جریانهای فکری مدرسه کلامی حله»، ص۲۳.</ref> نگاه عرفانی در مکتب کلامی حله، علاوه بر برخی مباحث مربوط به خداشناسی، در مباحثی همچون مباحث امامت، مشهود است.<ref>نادم، «تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۵۵.</ref> به عنوان نمونه خواجه نصیر طوسی علاوه بر نگاههای کلامی و فلسفی درباره [[علم امام]]، با رویکردی عرفانی به بررسی و تبیین آن نیز پرداخته و علومی فراتر از علوم بشر عادی که از سوی خداوند به [[امامان شیعه|امامان معصوم(ع)]] داده شده، برای آنان ثابت دانسته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، نشر البلاغة، ج۳، ص۳۸۹؛ نادم، «تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۵۵.</ref> | ||
بعدها [[سید حیدر آملی|سیدحیدر آملی]] با تأثیرپذیری از عرفان [[ابنعربی]] و با اتکا به نظریه انسان کامل، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و امامان معصوم(ع) را مصداق [[انسان کامل]] معرفی کرد و ویژگیهای انسان کامل را بر آنان تطبیق نمود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ۱۴۲۶ق، ص۳۸۰-۳۸۱.</ref> انسان کامل در عرفان ابنعربی، موجودی است که تمام [[اسماء الحسنی|اسماء]] و [[اسما و صفات|صفات الهی]] در آن تجلی کرده است.<ref>ابنعربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۵۷.</ref> از این نظر گفته میشود قلمرو علم امام به عنوان انسان کامل، تجلی علم خداوند بوده و مانند [[علم الهی]] نامحدود است.<ref>نادم، «تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۶۰.</ref> | بعدها [[سید حیدر آملی|سیدحیدر آملی]] با تأثیرپذیری از عرفان [[ابنعربی]] و با اتکا به نظریه انسان کامل، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و امامان معصوم(ع) را مصداق [[انسان کامل]] معرفی کرد و ویژگیهای انسان کامل را بر آنان تطبیق نمود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، ۱۴۲۶ق، ص۳۸۰-۳۸۱.</ref> انسان کامل در عرفان ابنعربی، موجودی است که تمام [[اسماء الحسنی|اسماء]] و [[اسما و صفات|صفات الهی]] در آن تجلی کرده است.<ref>ابنعربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۵۷.</ref> از این نظر گفته میشود قلمرو علم امام به عنوان انسان کامل، تجلی علم خداوند بوده و مانند [[علم ذاتی خداوند|علم الهی]] نامحدود است.<ref>نادم، «تطور قلمرو علم امام در مدرسه کلامی حله»، ص۲۶۰.</ref> | ||
==ویژگیها== | ==ویژگیها== |