تجرد نفس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
گفته شده همه [[فلسفه اسلامی|فیلسوفان مسلمان]]، نفس را مجرد میدانند؛ هرچند در نحوه تجرد آن اختلاف دارند. [[فلسفه مشاء|فیلسوفان مشائی]] و [[فلسفه اشراق|اشراقی]] معتقدند که نفس انسان، از ابتدای پیدایش و همچنین در بقا به لحاظ ذاتش، مجرد عقلی است. مجرد عقلی، هیچ یک از خصوصیات ماده را ندارد. در مقابل، [[ملاصدرا]] و پیروانش معتقدند نفس انسانی در آغاز پیدایش، مادی است و سپس در اثر [[حرکت جوهری]] به تجرد مثالی میرسد؛ فقط انسانهای اندکی (انسانهای کامل) به تجرد عقلی میرسند. مجرد مثالی گرچه ماده ندارد؛ اما در برخی از ویژگیها مانند رنگ، شکل، حجم و وزن با مادیات مشترک است. | گفته شده همه [[فلسفه اسلامی|فیلسوفان مسلمان]]، نفس را مجرد میدانند؛ هرچند در نحوه تجرد آن اختلاف دارند. [[فلسفه مشاء|فیلسوفان مشائی]] و [[فلسفه اشراق|اشراقی]] معتقدند که نفس انسان، از ابتدای پیدایش و همچنین در بقا به لحاظ ذاتش، مجرد عقلی است. مجرد عقلی، هیچ یک از خصوصیات ماده را ندارد. در مقابل، [[ملاصدرا]] و پیروانش معتقدند نفس انسانی در آغاز پیدایش، مادی است و سپس در اثر [[حرکت جوهری]] به تجرد مثالی میرسد؛ فقط انسانهای اندکی (انسانهای کامل) به تجرد عقلی میرسند. مجرد مثالی گرچه ماده ندارد؛ اما در برخی از ویژگیها مانند رنگ، شکل، حجم و وزن با مادیات مشترک است. | ||
[[متکلم|متکلمان مسلمانی]] همچون [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]]، [[ابوحامد غزالی]]، [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، عَضُدالدین ایجی و میرسید شریف جُرْجانی و سَعْدالدین | [[متکلم|متکلمان مسلمانی]] همچون [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]]، [[ابوحامد غزالی]]، [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، عَضُدالدین ایجی و میرسید شریف جُرْجانی و سَعْدالدین تَفْتازانی، از متکلمان اشاعره، نیز نفس انسان را مجرد از ماده میدانند. | ||
قائلان به تجرد نفس، دلایل عقلی و نقلی متعددی برای اثبات دیدگاه خود ارائه کردهاند. از نظر ملاصدرا، شرع و [[عقل]] در تجرد نفس هماهنگ بوده و به تجرد آن اذعان دارند. آیه «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَر؛ سپس آن را آفرینش تازهای دادیم»، آیه «نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحی؛ در او از روح خود دمیدم» و آیه «اللَّهُ يَتَوَفىَّ الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند» از جمله آیاتیاند که در اثبات تجرد نفس مورد استناد قرار گرفتهاند. به [[حدیث|احادیثی]] مانند «[[حدیث من عرف نفسه|حدیث من عرف نفسه من عرف ربه»]] نیز بر تجرد نفس استناد شده است. | قائلان به تجرد نفس، دلایل عقلی و نقلی متعددی برای اثبات دیدگاه خود ارائه کردهاند. از نظر ملاصدرا، شرع و [[عقل]] در تجرد نفس هماهنگ بوده و به تجرد آن اذعان دارند. آیه «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَر؛ سپس آن را آفرینش تازهای دادیم»، آیه «نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحی؛ در او از روح خود دمیدم» و آیه «اللَّهُ يَتَوَفىَّ الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند» از جمله آیاتیاند که در اثبات تجرد نفس مورد استناد قرار گرفتهاند. به [[حدیث|احادیثی]] مانند «[[حدیث من عرف نفسه|حدیث من عرف نفسه من عرف ربه»]] نیز بر تجرد نفس استناد شده است. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
تجرد و غیرمادی بودن نفس، یکی از معارف مهم [[قرآن]] و [[فلسفه اسلامی]]<ref>نیکزاد، «دلایل تجرد نفس»، ص۷۴.</ref> و از مباحث دیرینه و پراهمیت علم النفس فلسفی شمرده شده است.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۳.</ref> برخی آن را مهمترین و مفیدترین بحث علم النفس دانستهاند.<ref>نیکزاد، «دلایل تجرد نفس»، ص۷۴.</ref> | تجرد و غیرمادی بودن نفس، یکی از معارف مهم [[قرآن]] و [[فلسفه اسلامی]]<ref>نیکزاد، «دلایل تجرد نفس»، ص۷۴.</ref> و از مباحث دیرینه و پراهمیت علم النفس فلسفی شمرده شده است.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۳.</ref> برخی آن را مهمترین و مفیدترین بحث علم النفس دانستهاند.<ref>نیکزاد، «دلایل تجرد نفس»، ص۷۴.</ref> | ||
گفته شده اثبات [[معاد]]، [[قیامت|قیامت کبری]] و بازگشت ارواح به بدنهای عنصری و مادی در قیامت یا [[بدن برزخی|بدنهای مثالی]] در [[برزخ]]، مبتنی بر تجرد نفس و بقای آن است.<ref>آشتیانی، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، ۱۳۹۰ش، ص۴۴۰.</ref> از نظر [[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف شیعی، در صورتی میتوان حیات پس از مرگ را به صورت صحیح تصور کرد که [[روح انسان|روح]] را مجرد و غیر از بدن و خواص آن دانست.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، | گفته شده اثبات [[معاد]]، [[قیامت|قیامت کبری]] و بازگشت ارواح به بدنهای عنصری و مادی در قیامت یا [[بدن برزخی|بدنهای مثالی]] در [[برزخ]]، مبتنی بر تجرد نفس و بقای آن است.<ref>آشتیانی، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، ۱۳۹۰ش، ص۴۴۰.</ref> از نظر [[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف شیعی، در صورتی میتوان حیات پس از مرگ را به صورت صحیح تصور کرد که [[روح انسان|روح]] را مجرد و غیر از بدن و خواص آن دانست.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۹.</ref> در صورت عدم باور به تجرد نفس، فرض معاد و حیات مجدد، معقول نخواهد بود.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۵.</ref> همچنین تجرد نفس را یکی از دلایل فیلسوفان در اثبات جاودانگی نفس پس از مرگ شمردهاند.<ref>نگاه کنید به: فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۵۴۷.</ref> | ||
تبیین اصالت و استقلال نفس، توجیه عقلانی بقای پس از مرگ و سعادت و شقاوت برزخی و اخروی را از آثار و ثمرات اثبات تجرد نفس شمردهاند.<ref>نیکزاد، «دلایل تجرد نفس»، ص۷۴.</ref> همچنین تجرد نفس را از مسائلی دانستهاند که در آن، مکاتب الهی و مادی (ماتریالیسم) در مقابل هم صفآرایی کرده و راهشان جدا شده است.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۳۳.</ref> | تبیین اصالت و استقلال نفس، توجیه عقلانی بقای پس از مرگ و سعادت و شقاوت برزخی و اخروی را از آثار و ثمرات اثبات تجرد نفس شمردهاند.<ref>نیکزاد، «دلایل تجرد نفس»، ص۷۴.</ref> همچنین تجرد نفس را از مسائلی دانستهاند که در آن، مکاتب الهی و مادی (ماتریالیسم) در مقابل هم صفآرایی کرده و راهشان جدا شده است.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۳۳.</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
به گفته [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، بدون معرفت به تجرد نفس، به حقیقت انسان نمیتوان پی برد.<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۶.</ref> گفته شده دیدگاه رایج و غالب در انسانشناسی مسیحی در طول دو هزار سال، اعتقاد به نفس و تجرد آن بوده است.<ref>Baker, "Christians Should Reject Mind-Body Dualism", p334-337; Van Inwagen, The possibility of resurrection and other essays in Christian Apologetics, 1998, p65.</ref> | به گفته [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، بدون معرفت به تجرد نفس، به حقیقت انسان نمیتوان پی برد.<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۶.</ref> گفته شده دیدگاه رایج و غالب در انسانشناسی مسیحی در طول دو هزار سال، اعتقاد به نفس و تجرد آن بوده است.<ref>Baker, "Christians Should Reject Mind-Body Dualism", p334-337; Van Inwagen, The possibility of resurrection and other essays in Christian Apologetics, 1998, p65.</ref> | ||
از تجرد نفس در فلسفه و [[کلام اسلامی]] در مباحثی چون علم النفس،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابنسینا، النفس من کتاب الشفاء، ۱۳۷۵ش، ص۲۸۸-۳۰۳؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۶۰-۳۲۳؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۳-۲۴۹.</ref> حقیقت انسان<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۵۱ و ۱۴۳.</ref> و مسئله معاد<ref>برای نمونه نگاه کنید به: مصباح یزدی، آموزش عقاید، | از تجرد نفس در فلسفه و [[کلام اسلامی]] در مباحثی چون علم النفس، <ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابنسینا، النفس من کتاب الشفاء، ۱۳۷۵ش، ص۲۸۸-۳۰۳؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۶۰-۳۲۳؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۸۳-۲۴۹.</ref> حقیقت انسان<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۵۱ و ۱۴۳.</ref> و مسئله معاد<ref>برای نمونه نگاه کنید به: مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۵.</ref> سخن گفته شده است. | ||
در [[تفسیر قرآن|تفاسیر قرآن]] نیز در ذیل برخی [[آیه|آیات]] از تجرد نفس بحث شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۰.</ref> | در [[تفسیر قرآن|تفاسیر قرآن]] نیز در ذیل برخی [[آیه|آیات]] از تجرد نفس بحث شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۰.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== موافقان تجرد نفس == | == موافقان تجرد نفس == | ||
تجرد نفس انسان را مورد اتفاق همه فیلسوفان مسلمان دانستهاند؛ اما در جزئیات آن مانند اینکه تجرد | تجرد نفس انسان را مورد اتفاق همه فیلسوفان مسلمان دانستهاند؛ اما در جزئیات آن مانند اینکه تجرد نفس، عقلی است یا مثالی، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۴؛ یوسفی، رابطه نفس و بدن، ۱۳۹۷ش، ص۱۲۹.</ref> [[فلسفه مشاء|فیلسوفان مشائی]] و [[فلسفه اشراق|اشراقی]] معتقدند که نفس انسان، از ابتدای پیدایش و در بقا ذاتاً مجرد عقلی است؛<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۴ و ۱۱۵؛ یوسفی، رابطه نفس و بدن، ۱۳۹۷ش، ص۱۲۹.</ref> از نظر [[ابن سینا|ابنسینا]]، نفس انسانی (نفس ناطقه) مجرد و روحانی و غیر از این بدن محسوس است. از دیدگاه وی، بدن ابزار تحصیل معارف و تکامل نفس به شمار میرود.<ref>ابنسینا، احوال النفس، ۲۰۰۷م، ص۱۸۳.</ref> | ||
از دیدگاه [[ملاصدرا]]، نفس انسانی ابتدای خلقتش، مادی است و سپس در اثر [[حرکت جوهری]] به تجرد مثالی میرسد؛ انسانهای اندکی (انسانهای کامل) نیز به تجرد عقلی میرسند. دیدگاه ملاصدرا به «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا» معروف است؛ یعنی نفس به صورت جسمانی خلق میشود؛ اما در ادامه به تجرد میرسد و به صورت مجرد باقی میماند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۴۵، ۳۴۷ و ۳۹۳.</ref> از نظر وی، محال است انسان از نفس مجرد و بدن مادی ترکیب شده باشد. به همین دلیل، نفس به لحاظ نفس بودنش (یعنی ارتباطش با بدن) و در پیدایشش، جسمانی است و بر اثر تکامل از طریق حرکت جوهری اشتدادی و تکاملی مجرد میگردد.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۵، ص. ۲۸۹.</ref> از نظر ملاصدرا، تجردی که ویژگی ضروری نفس انسان است، تجرد مثالی است نه عقلی.<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۸ و۴۳۰.</ref> | از دیدگاه [[ملاصدرا]]، نفس انسانی ابتدای خلقتش، مادی است و سپس در اثر [[حرکت جوهری]] به تجرد مثالی میرسد؛ انسانهای اندکی (انسانهای کامل) نیز به تجرد عقلی میرسند. دیدگاه ملاصدرا به «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا» معروف است؛ یعنی نفس به صورت جسمانی خلق میشود؛ اما در ادامه به تجرد میرسد و به صورت مجرد باقی میماند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۴۵، ۳۴۷ و ۳۹۳.</ref> از نظر وی، محال است انسان از نفس مجرد و بدن مادی ترکیب شده باشد. به همین دلیل، نفس به لحاظ نفس بودنش (یعنی ارتباطش با بدن) و در پیدایشش، جسمانی است و بر اثر تکامل از طریق حرکت جوهری اشتدادی و تکاملی مجرد میگردد.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۵، ص. ۲۸۹.</ref> از نظر ملاصدرا، تجردی که ویژگی ضروری نفس انسان است، تجرد مثالی است نه عقلی.<ref>عبودیت، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۱۸ و۴۳۰.</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
غلامرضا فیاضی، برخلاف دیگر فیلسوفان معتقد است که انسان و حیوان دو نفس دارند: نفس مجرد که حقیقت انسان و حیوان است و [[روح انسان|روح]] نامیده میشود و نفس مادی که صورت بدن است و با مرگ بدن از بین میرود.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۲ و ۲۴۴.</ref> | غلامرضا فیاضی، برخلاف دیگر فیلسوفان معتقد است که انسان و حیوان دو نفس دارند: نفس مجرد که حقیقت انسان و حیوان است و [[روح انسان|روح]] نامیده میشود و نفس مادی که صورت بدن است و با مرگ بدن از بین میرود.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۲ و ۲۴۴.</ref> | ||
بعضی از [[متکلم|متکلمان مسلمان]] همچون [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]]،<ref>مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ص۴۸۳.</ref> [[ابوحامد غزالی]]،<ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷.</ref> [[راغب اصفهانی]]،<ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷.</ref> [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]،<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۴.</ref> عَضُدالدین ایجی و میرسید شریف جُرْجانی<ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷ و ۲۵۰.</ref> و سَعْدالدین | بعضی از [[متکلم|متکلمان مسلمان]] همچون [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]]، <ref>مکدرموت، اندیشههای کلامی شیخ مفید، ۱۳۷۲ش، ص۴۸۳.</ref> [[ابوحامد غزالی]]، <ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷.</ref> [[راغب اصفهانی]]، <ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷.</ref> [[عبدالرزاق لاهیجی|فیاض لاهیجی]]، <ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۴.</ref> عَضُدالدین ایجی و میرسید شریف جُرْجانی<ref>ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷ و ۲۵۰.</ref> و سَعْدالدین تَفْتازانی، از متکلمان اشاعره، <ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۹۸.</ref> و برخی از [[معتزله]]<ref>تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۱۹۹۶م، ج۱، ص۸۷۸.</ref> نیز نفس انسان را مجرد از ماده میدانند. [[ملا احمد نراقی]] از علمای شیعی اخلاق، نیز قائل به تجرد نفس بود.<ref>نراقی، معراج السعاده، انتشارات هجرت، ص۱۹-۲۱.</ref> | ||
افلاطون را نخستین کسی شمردهاند که به تجرد نفس باور داشت.<ref>داووی، «آراء یونانیان درباره جان و روان»، ص۴۳۹؛ یوسفی، رابطه نفس و بدن از دیگاه ملاصدرا و کتاب و نفس، ۱۳۹۷ش، ص۵۰و۵۱.</ref> گفته شده افلاطون به صورت مستقل از تجرد نفس بحث نکرده است؛ اولین | افلاطون را نخستین کسی شمردهاند که به تجرد نفس باور داشت.<ref>داووی، «آراء یونانیان درباره جان و روان»، ص۴۳۹؛ یوسفی، رابطه نفس و بدن از دیگاه ملاصدرا و کتاب و نفس، ۱۳۹۷ش، ص۵۰و۵۱.</ref> گفته شده افلاطون به صورت مستقل از تجرد نفس بحث نکرده است؛ اولین بار، اَفْلوطین (۲۰۵- ۲۷۰م)، فیلسوف یونانی و بنیانگذار مکتب نوافلاطونی، تمایز نفس و بدن و تجرد آن را به صراحت بیان کرد و دلایل عقلی و تجربی برای آن ارائه کرد.<ref>برخواه، «تجرد نفس»، ص۵۶۹.</ref> بعضی از دلایل فیلسوفان مسلمان را برگرفته از فلوطین دانستهاند.<ref>برخواه، «تجرد نفس»، ص۵۶۹.</ref> | ||
== دلایل تجرد == | == دلایل تجرد == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
برای تجرد نفس، دلایل عقلی متعددی از سوی فیلسوفان ذکر شده است؛ از جمله ملاصدرا یازده دلیل ارائه کرده است.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۶۰-۳۰۲.</ref> [[محمدتقی مصباح یزدی]] دلایل تجرد نفس را به اعتبار مقدماتشان به دو دسته تقسیم کرده است: دسته اول: دلایلی که از مقدمات غیرفلسفی تشکیل و مبتنی بر دستاوردهای علوم تجری است مانند دلایلی که در آنها از رؤیاها و [[ارتباط با ارواح|احضار ارواح]] یا مقدمات تجربی مانند دگرگونی همه سلولهای بدن در طول عمر استفاده میشود؛ دسته دوم دلایل فلسفی که همه مقدماتش فلسفی است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۱۹۸ و ۱۹۹.</ref> | برای تجرد نفس، دلایل عقلی متعددی از سوی فیلسوفان ذکر شده است؛ از جمله ملاصدرا یازده دلیل ارائه کرده است.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۶۰-۳۰۲.</ref> [[محمدتقی مصباح یزدی]] دلایل تجرد نفس را به اعتبار مقدماتشان به دو دسته تقسیم کرده است: دسته اول: دلایلی که از مقدمات غیرفلسفی تشکیل و مبتنی بر دستاوردهای علوم تجری است مانند دلایلی که در آنها از رؤیاها و [[ارتباط با ارواح|احضار ارواح]] یا مقدمات تجربی مانند دگرگونی همه سلولهای بدن در طول عمر استفاده میشود؛ دسته دوم دلایل فلسفی که همه مقدماتش فلسفی است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۱۹۸ و ۱۹۹.</ref> | ||
'''دلیل اول: وحدت هویت''': هویت انسان از ابتدای تولد تا پایان عمر بدون تغییر باقی است؛ اما بدن همواره در حال دگرگونی است به گونهای که گفته شده هر هفت سال یا ده سال یک بار همه اجزای بدن تغییر میکند. بنابراین هویت انسان، همان بدن نیست؛ بلکه امر مجردی است که نفس نام دارد.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۴۲؛ | '''دلیل اول: وحدت هویت''': هویت انسان از ابتدای تولد تا پایان عمر بدون تغییر باقی است؛ اما بدن همواره در حال دگرگونی است به گونهای که گفته شده هر هفت سال یا ده سال یک بار همه اجزای بدن تغییر میکند. بنابراین هویت انسان، همان بدن نیست؛ بلکه امر مجردی است که نفس نام دارد.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۴۲؛ فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۲۲۳.</ref> | ||
'''دلیل دوم: انسان معلق یا هوای طَلْق''': طبق این برهان، اگر فرض شود که فردی به صورت یکباره و دفعی در یک فضای آزاد خلق شود به گونهای که کاملاً از اشیای خارجی و بدن و اعضایش غافل باشد. در این حالت، آن فرد خودش را درک میکند و از خودش غافل نیست با اینکه از همه اعضای بدنش غافل است.<ref>ابنسینا، النفس من کتاب الشفاء، ۱۳۷۵ش، ص۳۴۸؛ طوسی، شرح الاشارات و | '''دلیل دوم: انسان معلق یا هوای طَلْق''': طبق این برهان، اگر فرض شود که فردی به صورت یکباره و دفعی در یک فضای آزاد خلق شود به گونهای که کاملاً از اشیای خارجی و بدن و اعضایش غافل باشد. در این حالت، آن فرد خودش را درک میکند و از خودش غافل نیست با اینکه از همه اعضای بدنش غافل است.<ref>ابنسینا، النفس من کتاب الشفاء، ۱۳۷۵ش، ص۳۴۸؛ طوسی، شرح الاشارات و التنبیهات، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۹۲و۲۹۳؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۴۴.</ref> در تکمیل این دلیل گفته شده اگر نفس جزئی از بدن باشد، درک و علم به نفس باید مستلزم علم به بدن باشد، در حالی که میتوان حالتی تصور کرد که انسان از بدنش غافل است، ولی به نفسش علم دارد. بنابراین نفس جزئی از بدن نیست و مادی نخواهد بود. پس مجرد است.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۸ و ۲۲۰.</ref> این دلیل را کمکی برای تفسیر و تصور صحیح از [[علم حضوری]] نفس به خود دانستهاند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۲۰۰.</ref> | ||
'''دلیل سوم: ادراک کلیات''': این برهان از این قرار است: | '''دلیل سوم: ادراک کلیات''': این برهان از این قرار است: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
* بنابراین حامل مفاهیم کلی باید مجرد باشد. پس نفس که حامل و درککننده مفاهیم کلی است، مجرد است.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۷۹ و ۲۸۰.</ref> | * بنابراین حامل مفاهیم کلی باید مجرد باشد. پس نفس که حامل و درککننده مفاهیم کلی است، مجرد است.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۲۷۹ و ۲۸۰.</ref> | ||
===دلایل نقلی=== | ===دلایل نقلی=== | ||
آیات متعددی را دال بر تجرد نفس دانستهاند از جمله: آیه ۱۴ [[سوره مؤمنون]] «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَر؛ سپس آن را آفرینش تازهای دادیم»،<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۴؛ آشتیانی، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، ۱۳۹۰ش، ص۴۴۴و۴۴۵.</ref> آیه ۲۹ [[سوره حجر]] و آیه ۷۲ [[سوره ص]] «نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحی؛ در او از روح خود دمیدم»،<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۴؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، | آیات متعددی را دال بر تجرد نفس دانستهاند از جمله: آیه ۱۴ [[سوره مؤمنون]] «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَر؛ سپس آن را آفرینش تازهای دادیم»، <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۴؛ آشتیانی، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، ۱۳۹۰ش، ص۴۴۴و۴۴۵.</ref> آیه ۲۹ [[سوره حجر]] و آیه ۷۲ [[سوره ص]] «نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحی؛ در او از روح خود دمیدم»، <ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۴؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۸.</ref> آیه ۴۲ [[سوره زمر]] «اللَّهُ يَتَوَفىَّ الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَ الَّتىِ لَمْ تَمُتْ فىِ مَنَامِهَا؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند، و ارواحی را كه نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد»، <ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۱؛ سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۴۳-۴۵.</ref> آیه ۹ سجده، <ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۳۵۱.</ref> آیه ۱۰ و ۱۱ [[سوره سجده]]<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۴۳-۴۵؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۸.</ref> و آیه ۹۳ [[سوره انعام]].<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۵۹.</ref> به گفته ملاصدرا همه آیات مربوط به [[معاد]] و احوال انسانها در [[آخرت]] بر تجرد نفس دلالت دارند.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۵.</ref> | ||
گفته شده براساس آیه ۱۴ [[سوره مؤمنون]]، [[خداوند]] بعد از بیان مراحل مادی خلقت انسان همچون عَلَقَه (خون بسته) | گفته شده براساس آیه ۱۴ [[سوره مؤمنون]]، [[خداوند]] بعد از بیان مراحل مادی خلقت انسان همچون عَلَقَه (خون بسته)، مُضْغَه (گوشت پاره) و گوشت و استخوان، از خلقت دیگری از سنخ غیرمادی سخن گفته شده که همان نفس مجرد است.<ref>آشتیانی، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، ۱۳۹۰ش، ص۴۴۴و۴۴۵.</ref> [[جعفر سبحانی]]، متکلم شیعه، در دلالت آیه ۴۲ سوره زمر گفته است گرفتن جان و روح برخی از انسانها و نگرفتن روح بعضی دیگر، نشان از وجود موجودی غیر از بدن است که از دگرگونی و نابودشدن در امان است. چنین موجودی قطعاً مجرد خواهد بود.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۴۵.</ref> | ||
روایات متعددی همچون «[[حدیث من عرف نفسه|حدیث من عرف نفسه من عرف ربه»]]، «قلب المؤمن عرش الله» و روایات خلقت روحها پیش از خلقت جسدها نیز برای اثبات تجرد نفس مورد استناد قرار گرفتهاند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۵-۳۰۷.</ref> | روایات متعددی همچون «[[حدیث من عرف نفسه|حدیث من عرف نفسه من عرف ربه»]]، «قلب المؤمن عرش الله» و روایات خلقت روحها پیش از خلقت جسدها نیز برای اثبات تجرد نفس مورد استناد قرار گرفتهاند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۸، ص۳۰۵-۳۰۷.</ref> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
بیشتر متکلمان مسلمان را معتقد به مادی بودن نفس دانستهاند؛ اما در تفسیر آن اختلاف دارند.<ref>نگاه کنید به: علامه حلی، تسليك النفس الى حظيرة القدس، ۱۴۲۶ق، ص۱۲۳؛ ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷ و ۲۵۰؛ فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج. ۵۸، ص۹۲.</ref> نقل شده بیشتر متکلمان، نفس را به اجزاء اصلی بدن تفسیر کردهاند که از اول تا آخر عمر باقی است و تغییر نمیکند.<ref>فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۰۵.</ref> | بیشتر متکلمان مسلمان را معتقد به مادی بودن نفس دانستهاند؛ اما در تفسیر آن اختلاف دارند.<ref>نگاه کنید به: علامه حلی، تسليك النفس الى حظيرة القدس، ۱۴۲۶ق، ص۱۲۳؛ ایجی-جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۷، ص۲۴۷ و ۲۵۰؛ فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج. ۵۸، ص۹۲.</ref> نقل شده بیشتر متکلمان، نفس را به اجزاء اصلی بدن تفسیر کردهاند که از اول تا آخر عمر باقی است و تغییر نمیکند.<ref>فیاض لاهیجی، شوارق الالهام، انتشارات مهدوی، ج۲، ص۳۵۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۰۵.</ref> | ||
از جمله متکلمان قائل به مادی بودن نفس عبارتند از: [[سید مرتضی]]،<ref>سیدمرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳ - ۱۱۵: سید مرتضی، رسائل الشريف المرتضى، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص. ۱۳۰ و ج۲، ص. ۲۷۱ و ج۴، ص. ۳۰.</ref> [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۷.</ref> ابوالحسین بصری، از متکلمان برجسته معتزله،<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج. ۵۸، ص۹۵.</ref> [[ابنمیثم بحرانی|ابن میثم بحرانی]]، شارح نهجالبلاغه و متکلم شیعی سده هفتم قمری.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج. ۵۸، ص۹۵.</ref> از دیدگاه [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]]، دلایل عقلی مسلم بر تجرد یا مادی بودن نفس وجود ندارد؛ ظاهر [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] دلالت بر مادی بودن آن دارند. وی برآن است که میان تجرد نفس و جسم نورانی و ملکوتی بودن و داخل در بدن بودن نفس تردید وجود دارد. از نظر او، تکفیر معتقدان به تجرد نفس صحیح نیست.<ref> | از جمله متکلمان قائل به مادی بودن نفس عبارتند از: [[سید مرتضی]]، <ref>سیدمرتضی، الذخیره فی علم الکلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۳ - ۱۱۵: سید مرتضی، رسائل الشريف المرتضى، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص. ۱۳۰ و ج۲، ص. ۲۷۱ و ج۴، ص. ۳۰.</ref> [[شیخ طوسی]]، <ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۷.</ref> ابوالحسین بصری، از متکلمان برجسته معتزله، <ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج. ۵۸، ص۹۵.</ref> [[ابنمیثم بحرانی|ابن میثم بحرانی]]، شارح نهجالبلاغه و متکلم شیعی سده هفتم قمری.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج. ۵۸، ص۹۵.</ref> از دیدگاه [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]]، دلایل عقلی مسلم بر تجرد یا مادی بودن نفس وجود ندارد؛ ظاهر [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] دلالت بر مادی بودن آن دارند. وی برآن است که میان تجرد نفس و جسم نورانی و ملکوتی بودن و داخل در بدن بودن نفس تردید وجود دارد. از نظر او، تکفیر معتقدان به تجرد نفس صحیح نیست.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۸، ص۱۰۴.</ref> | ||
برخی با انکار تجرد نفس، آن را جسم لطیف نورانی دانسته و معتقدند هیچ یک از دلایل تجرد روح دلالت بر تجرد آن ندارد؛ بلکه آنچه از دلایل و آیات و روایات استفاده میشود این است که روح از اجسام مادی عنصری نیست.<ref>نوری طبرسی، کفایة الموحدین، انتشارات علمیه اسلامیه، ج۱، ص۲۸۲ و ۲۸۳.</ref> | برخی با انکار تجرد نفس، آن را جسم لطیف نورانی دانسته و معتقدند هیچ یک از دلایل تجرد روح دلالت بر تجرد آن ندارد؛ بلکه آنچه از دلایل و آیات و روایات استفاده میشود این است که روح از اجسام مادی عنصری نیست.<ref>نوری طبرسی، کفایة الموحدین، انتشارات علمیه اسلامیه، ج۱، ص۲۸۲ و ۲۸۳.</ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
* یکی از دلایل متکلمان مسلمان در انکار تجرد نفس، آیه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْء؛ هیچ چیزی مانند او نیست»<ref>سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> است که هرگونه مشابهت با خداوند را نفی میکند.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref> | * یکی از دلایل متکلمان مسلمان در انکار تجرد نفس، آیه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْء؛ هیچ چیزی مانند او نیست»<ref>سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> است که هرگونه مشابهت با خداوند را نفی میکند.<ref>فیاضی، علم النفس فلسفی، ۱۳۹۳ش، ص۱۹۹.</ref> | ||
* یکی از مهمترین و مشهورترین دلایل منکران تجرد نفس، مشکل ارتباط و تعامل نفس مجرد با بدن مادی دانسته شده است.<ref>Baker, Material Persons and the Doctrine of resurrection, 2001, p163.</ref> برخی از منکران، اشکال تعامل نفس و بدن را حلناشدنی<ref>.Baker, Material Persons and the Doctrine of resurrection, 2001, p163</ref> و مرموز و مبهم توصیف کردهاند. <ref>Baker, Christians Should Reject Mind-Body Dualism, 2005a, p. 334.</ref> | * یکی از مهمترین و مشهورترین دلایل منکران تجرد نفس، مشکل ارتباط و تعامل نفس مجرد با بدن مادی دانسته شده است.<ref>Baker, Material Persons and the Doctrine of resurrection, 2001, p163.</ref> برخی از منکران، اشکال تعامل نفس و بدن را حلناشدنی<ref>.Baker, Material Persons and the Doctrine of resurrection, 2001, p163</ref> و مرموز و مبهم توصیف کردهاند. <ref>Baker, Christians Should Reject Mind-Body Dualism, 2005a, p. 334.</ref> | ||
* از دیگر دلایل معتقدان به مادی بودن نفس، وابسته بودن نفس به مغز و سلولهای مغزی بیان شده است. از نظر آنها، هنگام ظهور شعور و | * از دیگر دلایل معتقدان به مادی بودن نفس، وابسته بودن نفس به مغز و سلولهای مغزی بیان شده است. از نظر آنها، هنگام ظهور شعور و تفکر، مغز از خود عکس العمل و فعالیت بیشتری نشان میدهد؛ از طرف دیگر، هنگامی که به مغز یا قسمتی از آن آسیبی برسد، انسان تفکر صحیح یا برخی امور مربوط به ادراک و تفکر یا حافظه خود را از دست میدهد.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۳۴.</ref> | ||
در پاسخ به این اشکال گفته شده اگر شعور و ادراک وابسته به مغز و اعصاب است و یا در مواقعی که مغز آسیب میبیند، قسمتی از آگاهیها و ادرکات انسان از بین میرود، به خاطر این است که بدن و مغز و اعصاب ابزار فعالیت نفس به شمار میرود و فعالیتهای نفس به وسیله آنها صورت میگیرد. ازاینرو، اگر این ابزار آسیبی ببیند، فعالیتهای نفس نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۳۵.</ref> | در پاسخ به این اشکال گفته شده اگر شعور و ادراک وابسته به مغز و اعصاب است و یا در مواقعی که مغز آسیب میبیند، قسمتی از آگاهیها و ادرکات انسان از بین میرود، به خاطر این است که بدن و مغز و اعصاب ابزار فعالیت نفس به شمار میرود و فعالیتهای نفس به وسیله آنها صورت میگیرد. ازاینرو، اگر این ابزار آسیبی ببیند، فعالیتهای نفس نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۳۵.</ref> | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
درباره تجرد نفس و چگونگی آن کتابها و مقالات متعددی نگارش و منتشر شده است. برخی از کتابها از این قرار است: | درباره تجرد نفس و چگونگی آن کتابها و مقالات متعددی نگارش و منتشر شده است. برخی از کتابها از این قرار است: | ||
* مجرد سیّال؛ بررسی چگونگی تجرد نفس با تغیّر آن، علیرضا اسعدی، | * مجرد سیّال؛ بررسی چگونگی تجرد نفس با تغیّر آن، علیرضا اسعدی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۵ش. | ||
* ''بازنگاهی به تجرد نفس''، رسول حسینپور، | * ''بازنگاهی به تجرد نفس''، رسول حسینپور، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. | ||
* ''تجرد نفس در فلسفه اسلامی و فلسفه ذهن''، اثر مصطفی ایزدی یزدانآبادی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۰۱ش. | * ''تجرد نفس در فلسفه اسلامی و فلسفه ذهن''، اثر مصطفی ایزدی یزدانآبادی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۰۱ش. | ||
* تجرد نفس از دیدگاه آقامجتبی قزوینی و آیتالله جوادی آملی، علی قدردان قراملکی، قم، انتشارات حکمت اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۱ش. | * تجرد نفس از دیدگاه آقامجتبی قزوینی و آیتالله جوادی آملی، علی قدردان قراملکی، قم، انتشارات حکمت اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۱ش. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
* آشتیانی، میرزا احمد، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، تحقیق محسن آشتیانی، قم، کنگره علامه آشتیانی، ۱۳۹۰ش. | * آشتیانی، میرزا احمد، لوامع الحقائق فی اصول العقائد، تحقیق محسن آشتیانی، قم، کنگره علامه آشتیانی، ۱۳۹۰ش. | ||
* ابنسینا، حسین بن عبدالله، احوال النفس؛ رسالة فی النفس و بقائها و معادها، تحقیق و تعلیق احمد فؤاد اهوانی، پاریس، دار بیبلیون، ۲۰۰۷م. | * ابنسینا، حسین بن عبدالله، احوال النفس؛ رسالة فی النفس و بقائها و معادها، تحقیق و تعلیق احمد فؤاد اهوانی، پاریس، دار بیبلیون، ۲۰۰۷م. | ||
*ابنسینا، حسین بن عبدالله، النفس من کتاب | *ابنسینا، حسین بن عبدالله، النفس من کتاب الشفاء، تحقیق حسن حسنزاده آملی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۵ش/۱۴۱۷ق. | ||
* ایجی، عضدالدین و میرسید شریف جرجانی، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، افست قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۳۲۵ق. | * ایجی، عضدالدین و میرسید شریف جرجانی، شرح المواقف، تصحیح بدرالدین نعسانی، افست قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۳۲۵ق. | ||
* برخواه، انسیه، «[https://rch.ac.ir/article/Details?id=7414 تجرد نفس]»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۶، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. | * برخواه، انسیه، «[https://rch.ac.ir/article/Details?id=7414 تجرد نفس]»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۶، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش. | ||
* تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تحقیق و تعلیق عبدالرحمن عمیره، افست قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | * تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تحقیق و تعلیق عبدالرحمن عمیره، افست قم، الشریف الرضی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق. | ||
* جرجانی، میر سید شریف، التعریفات، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | * جرجانی، میر سید شریف، التعریفات، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۰۳ق. | ||
* داووی، علیمراد، «[http://ensani.ir/fa/article/313457 آراء یونانیان درباره جان و روان]»، در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه | * داووی، علیمراد، «[http://ensani.ir/fa/article/313457 آراء یونانیان درباره جان و روان]»، در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، شماره ۷۲ و ۷۳، فروردین و تیر ۱۳۴۹ش. | ||
* ذاکری، مهدی، «[http://ensani.ir/fa/article/411972 ادله قرآنی فخر رازی بر تمایز نفس از بدن و تجرد آن]»، فصلنامه نقد و نظر، شماره ۶۶، بهار ۱۳۹۰ش. | * ذاکری، مهدی، «[http://ensani.ir/fa/article/411972 ادله قرآنی فخر رازی بر تمایز نفس از بدن و تجرد آن]»، فصلنامه نقد و نظر، شماره ۶۶، بهار ۱۳۹۰ش. | ||
* سبحانی، جعفر، اصالت روح از نظر قرآن، قم، توحید قم، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. | * سبحانی، جعفر، اصالت روح از نظر قرآن، قم، توحید قم، چاپ اول، ۱۳۹۳ش. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
* شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تصحیح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، بیتا. | * شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تصحیح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، بیتا. | ||
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق. | * طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق. | ||
* طوسی، خواجه نصیرالدین، شرح الاشارات و | * طوسی، خواجه نصیرالدین، شرح الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۵ش. | ||
* عبودیت، عبدالرسول، درآمدی به نظام حکمت صدرائی (ج۳)، تهران - قم، سمت - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش. | * عبودیت، عبدالرسول، درآمدی به نظام حکمت صدرائی (ج۳)، تهران - قم، سمت - مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش. | ||
* علامه حلی، حسن بن یوسف، تسلیک النفس الی حظیرة القدس، تحقیق فاطمه رمضانی، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۶ق. | * علامه حلی، حسن بن یوسف، تسلیک النفس الی حظیرة القدس، تحقیق فاطمه رمضانی، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۶ق. | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
* نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، قم، انتشارات هجرت، بیتا. | * نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، قم، انتشارات هجرت، بیتا. | ||
* نوری طبرسی، اسماعیل بن احمد، کفایة الموحدین، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، بیتا. | * نوری طبرسی، اسماعیل بن احمد، کفایة الموحدین، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، بیتا. | ||
* نیکزاد، عباس، «[http://ensani.ir/fa/article/92754 دلایل تجرد نفس]»، در فصلنامه کلام اسلامی، شماره | * نیکزاد، عباس، «[http://ensani.ir/fa/article/92754 دلایل تجرد نفس]»، در فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۴۳، پاییز ۱۳۸۱ش. | ||
* یوسفی، محمدتقی، رابطه نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا و کتاب و سنت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۷ش. | * یوسفی، محمدتقی، رابطه نفس و بدن از دیدگاه ملاصدرا و کتاب و سنت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۷ش. | ||
{{چپچین}} | {{چپچین}} |