خطبه حضرت فاطمه در جمع زنان مدینه: تفاوت میان نسخهها
خطبه حضرت فاطمه در جمع زنان مدینه (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۴۵
، ۱۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳←متن و ترجمه
جز (←متن و ترجمه) |
جز (←متن و ترجمه) |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
|عنوان ستون چپ=ترجمه | |عنوان ستون چپ=ترجمه | ||
| | | | ||
وَ قَالَ سُوَیْدُ بْنُ غَفَلَةَ لَمَّا مَرِضَتْ فَاطِمَةُ س الْمَرْضَةَ الَّتِی تُوُفِّیَتْ فِیهَا دَخَلَتْ عَلَیْهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ یَعُدْنَهَا فَقُلْنَ لَهَا کَیْفَ أَصْبَحْتِ مِنْ عِلَّتِکِ یَا ابْنَةَ رَسُولِ | وَ قَالَ سُوَیْدُ بْنُ غَفَلَةَ لَمَّا مَرِضَتْ فَاطِمَةُ س الْمَرْضَةَ الَّتِی تُوُفِّیَتْ فِیهَا دَخَلَتْ عَلَیْهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ یَعُدْنَهَا فَقُلْنَ لَهَا کَیْفَ أَصْبَحْتِ مِنْ عِلَّتِکِ یَا ابْنَةَ رَسُولِ اللهِ فَحَمِدَتِ اللهَ وَ صَلَّتْ عَلَی أَبِیهَا | ||
| | | | ||
در کتاب احتجاج از سوید بن غفله روایت شده است: چون فاطمه علیها السّلام بیمار شد به آن بیماری که موجب رحلت آن حضرت گردید به هنگام شدّت یافتن بیماریش گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادتش جمع شدند و بر آن حضرت سلام کرده گفتند: ای دختر رسول خدا! وضع بیماریت چگونه است و با آن چه میکنی؟ آن حضرت ستایش خداوند سبحان کرده بر پدرش درود فرستاد. | در کتاب احتجاج از سوید بن غفله روایت شده است: چون فاطمه علیها السّلام بیمار شد به آن بیماری که موجب رحلت آن حضرت گردید به هنگام شدّت یافتن بیماریش گروهی از زنان مهاجر و انصار به عیادتش جمع شدند و بر آن حضرت سلام کرده گفتند: ای دختر رسول خدا! وضع بیماریت چگونه است و با آن چه میکنی؟ آن حضرت ستایش خداوند سبحان کرده بر پدرش درود فرستاد. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
از سر ناچاری ریسمان امور و وظایف را به گردن آنان انداخته، سنگینی و مسئولیت کار را بدانها واگذاردم و ننگ عدالتکشی را بر آنها بار کردم. نفرین ابد بر این مکّاران، دور باشند از رحمت حق این ستمکاران، وای بر آنان! از چه رو تمرکز حق را در مرکز خود سبب نگشتند؟ و از این راه خلافت را از پایههای نبوّت دور داشتند و از سرایی که محل نزول جبرئیل بود، به دیگر سرا بردند و از ید قدرت کاردانان دین و دنیا خارج ساختند! به هوش! که زیانی بس بزرگ است! | از سر ناچاری ریسمان امور و وظایف را به گردن آنان انداخته، سنگینی و مسئولیت کار را بدانها واگذاردم و ننگ عدالتکشی را بر آنها بار کردم. نفرین ابد بر این مکّاران، دور باشند از رحمت حق این ستمکاران، وای بر آنان! از چه رو تمرکز حق را در مرکز خود سبب نگشتند؟ و از این راه خلافت را از پایههای نبوّت دور داشتند و از سرایی که محل نزول جبرئیل بود، به دیگر سرا بردند و از ید قدرت کاردانان دین و دنیا خارج ساختند! به هوش! که زیانی بس بزرگ است! | ||
| | | | ||
وَ مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ ع نَقَمُوا وَ اللهُ مِنْهُ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ لِحَتْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَکَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ | وَ مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ ع نَقَمُوا وَ اللهُ مِنْهُ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ لِحَتْفِهِ وَ شِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَ نَکَالَ وَقْعَتِهِ وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذَاتِ اللهِ وَ تَاللهِ لَوْ مَالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللَّائِحَةِ وَ زَالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْوَاضِحَةِ لَرَدَّهُم إِلَیْهَا وَ حَمَلَهُمْ عَلَیْهَا وَ لَسَارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً لَا یَکْلُمُ حشاشه [خِشَاشُهُ] وَ لَا یَکِلُّ سَائِرُهُ وَ لَا یَمَلُّ رَاکِبُهُ وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلًا نَمِیراً صَافِیاً رَوِیّاً تَطْفَحُ ضَفَّتَاهُ وَ لَا یَتَرَنَّقُ جَانِبَاهُ وَ لَأَصْدَرَهُمْ بِطَاناً | ||
| | | | ||
چه چیزی سبب گردید تا از علی علیه السّلام عیبجویی کنند؟ عیب او گفتند؛ زیرا شمشیرش، خویش و بیگانه، شجاع و ترسو نمیشناخت. دریافتند که او به مرگ توجهی ندارد. دیدند که او چگونه بر آنها میتازد و آنان را به وادی فنا میافکند. و برخی را برای عقوبت و سرمشق دیگران باقی میگذارد. به کتاب خدا مسلط و دانا، و خشم او در راه خوشنودی خداوند بود. به خداوند سوگند اگر از طریق آشکار و نمایان حق منحرف نشده از قبول دلایل و حجتهای روشن و مبیّن، امتناع نمینمودند، آنان را به راه مستقیم، هادی و رهنمون میشد و از انحراف و اعوجاج آنان جلوگیری مینمود. به خداوند سوگند، اگر مردانتان در خارج نشدن زمام امور، از دستان علی پای میفشردند و تدبیر کار را آنچنان که پیامبر بدو سپرده بود، تحویل او میدادند علی آن را به سهولت راه میبرد و این شتر را به سلامت به مقصد میرساند، آنگونه که حرکت این شتر رنج آور نمیشد. علی آنان را به آبشخوری صاف و مملو و وسیع هدایت میکرد که آب از اطرافش سرازیر میشد و هرگز رنگ کدورت به خود نمیگرفت. او آنان را از این آبشخور سیراب به در میآورد. | چه چیزی سبب گردید تا از علی علیه السّلام عیبجویی کنند؟ عیب او گفتند؛ زیرا شمشیرش، خویش و بیگانه، شجاع و ترسو نمیشناخت. دریافتند که او به مرگ توجهی ندارد. دیدند که او چگونه بر آنها میتازد و آنان را به وادی فنا میافکند. و برخی را برای عقوبت و سرمشق دیگران باقی میگذارد. به کتاب خدا مسلط و دانا، و خشم او در راه خوشنودی خداوند بود. به خداوند سوگند اگر از طریق آشکار و نمایان حق منحرف نشده از قبول دلایل و حجتهای روشن و مبیّن، امتناع نمینمودند، آنان را به راه مستقیم، هادی و رهنمون میشد و از انحراف و اعوجاج آنان جلوگیری مینمود. به خداوند سوگند، اگر مردانتان در خارج نشدن زمام امور، از دستان علی پای میفشردند و تدبیر کار را آنچنان که پیامبر بدو سپرده بود، تحویل او میدادند علی آن را به سهولت راه میبرد و این شتر را به سلامت به مقصد میرساند، آنگونه که حرکت این شتر رنج آور نمیشد. علی آنان را به آبشخوری صاف و مملو و وسیع هدایت میکرد که آب از اطرافش سرازیر میشد و هرگز رنگ کدورت به خود نمیگرفت. او آنان را از این آبشخور سیراب به در میآورد. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
علی خیر و نیکی را در نهان و آشکار برای آنان خوش میدارد. او اگر بر مسند مینشست هرگز بهرهای فراوان از بیت المال را به خود اختصاص نمیداد و از فزونی و ثروت دنیا جز به مقدار نیاز برداشت نمیکرد، به مقدار آبی که تشنگی را فرو نشاند و خوراکی که گرسنگی را برطرف نماید. (در آن هنگام) مرد پارسا، از تشنه حطام دنیا باز شناخته میشد و راستگو از دروغگو متمایز میگشت، در این صورت ابواب برکات آسمانی و زمین بر آنان گشوده میشد. و خداوند به زودی آنان را به سبب اعمال و کردارشان مؤاخذه خواهد کرد. زیرا اگر ساکنان قریهای ایمان آورده خدا ترسی پیشه میساختند برکات زمین و آسمان را بر آنان فرو میریختیم. امّا آنان دروغ گفتند و ما آنان را در برابر آنچه که به دست آورده بودند، گرفتار آوردیم «و کسانی از اینان که ستم روا داشتند نتیجه سوء کردارشان را به زودی خواهند یافت آنان هرگز بر ما چیرگی نخواهند یافت». | علی خیر و نیکی را در نهان و آشکار برای آنان خوش میدارد. او اگر بر مسند مینشست هرگز بهرهای فراوان از بیت المال را به خود اختصاص نمیداد و از فزونی و ثروت دنیا جز به مقدار نیاز برداشت نمیکرد، به مقدار آبی که تشنگی را فرو نشاند و خوراکی که گرسنگی را برطرف نماید. (در آن هنگام) مرد پارسا، از تشنه حطام دنیا باز شناخته میشد و راستگو از دروغگو متمایز میگشت، در این صورت ابواب برکات آسمانی و زمین بر آنان گشوده میشد. و خداوند به زودی آنان را به سبب اعمال و کردارشان مؤاخذه خواهد کرد. زیرا اگر ساکنان قریهای ایمان آورده خدا ترسی پیشه میساختند برکات زمین و آسمان را بر آنان فرو میریختیم. امّا آنان دروغ گفتند و ما آنان را در برابر آنچه که به دست آورده بودند، گرفتار آوردیم «و کسانی از اینان که ستم روا داشتند نتیجه سوء کردارشان را به زودی خواهند یافت آنان هرگز بر ما چیرگی نخواهند یافت». | ||
| | | | ||
أَلَا هَلُمَّ فَاسْمَعْ وَ مَا عِشْتَ أَرَاکَ الدَّهْرَ عَجَباً- وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ لَیْتَ شِعْرِی إِلَی أَیِّ سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ إِلَی أَیِّ عِمَادٍ اعْتَمَدُوا وَ بِأَیَّةِ عُرْوَةٍ تَمَسَّکُوا وَ عَلَی أَیَّةِ ذُرِّیَّةٍ أَقْدَمُوا وَ احْتَنَکُوا لَبِئْسَ الْمَوْلی وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ وَ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا اسْتَبْدَلُوا وَ | أَلَا هَلُمَّ فَاسْمَعْ وَ مَا عِشْتَ أَرَاکَ الدَّهْرَ عَجَباً- وَ إِنْ تَعْجَبْ فَعَجَبٌ قَوْلُهُمْ لَیْتَ شِعْرِی إِلَی أَیِّ سِنَادٍ اسْتَنَدُوا وَ إِلَی أَیِّ عِمَادٍ اعْتَمَدُوا وَ بِأَیَّةِ عُرْوَةٍ تَمَسَّکُوا وَ عَلَی أَیَّةِ ذُرِّیَّةٍ أَقْدَمُوا وَ احْتَنَکُوا لَبِئْسَ الْمَوْلی وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ وَ بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا اسْتَبْدَلُوا وَ اللهِ الذَّنَابَی بِالْقَوَادِمِ وَ الْعَجُزَ بِالْکَاهِلِ فَرَغْماً لِمَعَاطِسِ قَوْمٍ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً ... أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ- وَیْحَهُمْ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ | ||
| | | | ||
بیایید! و بشنوید! روزگار چه طرفه معجونی در نهان دارد و چه بازیچهها یکی از پس دیگری آشکار میسازد. ای کاش میدانستم به چه پناهگاهی تکیه دادهاند؟ و کدامین ستون را پشتیبان گرفتهاند؟ و به کدامین ریسمان تمسّک جستهاند؟ و بر چه خاندانی پیشقدم شده، استیلا جستهاند؟ شگفتا! که بد سرپرستی انتخاب کرده و بد دوستانی برگزیدهاند. و ستمکاران [که به جای خداوند شیطان را اطاعت نمودند] چه بد مبادله کردند. اینان روی بال، به جای پرهای بزرگ، دم را قرار دادهاند، سر واگذارده دم اختیار نمودند. به خاک مذلّت ساییده باد بینی قومی که «خیال کردند با این اعمال کار خوبی را انجام دادهاند. بدانید که آنان فاسدند، ولی خود نمیدانند». وای بر آنان! «آیا آن کس که مردم را به راه راست فرا میخواند، سزاوار پیروی است یا آنکه خود راه نمیداند؟ وای بر شما! چه بد داوری میکنید». | بیایید! و بشنوید! روزگار چه طرفه معجونی در نهان دارد و چه بازیچهها یکی از پس دیگری آشکار میسازد. ای کاش میدانستم به چه پناهگاهی تکیه دادهاند؟ و کدامین ستون را پشتیبان گرفتهاند؟ و به کدامین ریسمان تمسّک جستهاند؟ و بر چه خاندانی پیشقدم شده، استیلا جستهاند؟ شگفتا! که بد سرپرستی انتخاب کرده و بد دوستانی برگزیدهاند. و ستمکاران [که به جای خداوند شیطان را اطاعت نمودند] چه بد مبادله کردند. اینان روی بال، به جای پرهای بزرگ، دم را قرار دادهاند، سر واگذارده دم اختیار نمودند. به خاک مذلّت ساییده باد بینی قومی که «خیال کردند با این اعمال کار خوبی را انجام دادهاند. بدانید که آنان فاسدند، ولی خود نمیدانند». وای بر آنان! «آیا آن کس که مردم را به راه راست فرا میخواند، سزاوار پیروی است یا آنکه خود راه نمیداند؟ وای بر شما! چه بد داوری میکنید». |