پرش به محتوا

حجت‌الاسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
در میان [[اهل سنّت]]، حجت‌الاسلام لقب ویژه [[محمدبن محمد غزالى]] (متوفى 505) است؛<ref>ذهبى، 1401ـ 1409، ج 19، ص 322؛ ابن‌حجر عسقلانى، ص 96</ref> البته شرح‌حال‌نگاران [[اهل‌سنّت]]، در پاره‌اى موارد این تعبیر را براى عالمان دیگرى به كار برده‌اند، از جمله [[مسلم‌بن حجاج نیشابورى]] (محدّث، متوفى 261)، [[ابن‌خشاب عبداللّه‌بن احمد]] (متوفى 567)، [[اسماعیل‌بن موهوب]] (ادیب، متوفى 575)، [[صدرالدین محمدبن عمر]] (فقیه شافعى، متوفى 617) و [[شمس‌الدین احمدبن خلیل خویى]] (حكیم و طبیب، متوفى 637).<ref>ابن‌ابی‌اصیبعه، ص 464، 740؛ ذهبى، 1376ـ1377، ج 2، ص 588؛ ابن‌كثیر، ج 12، ص 374؛ ابن‌رجب، ج 1، ص 319</ref> همچنین لقب عام حجت‌الاسلام در برخى اسناد نمونه ادارى و قضایى و حكومتى ـ كه [[منهاجى أسیوطى]]، عالم [[شافعى]] مصرى (متوفى 880)، در كتابش<ref>ج 1، ص 389، ج 2، ص 475</ref> از دوران خود گزارش داده است ـ دیده می‌شود.
در میان [[اهل سنّت]]، حجت‌الاسلام لقب ویژه [[محمدبن محمد غزالى]] (متوفى 505) است؛<ref>ذهبى، 1401ـ 1409، ج 19، ص 322؛ ابن‌حجر عسقلانى، ص 96</ref> البته شرح‌حال‌نگاران [[اهل‌سنّت]]، در پاره‌اى موارد این تعبیر را براى عالمان دیگرى به كار برده‌اند، از جمله [[مسلم‌بن حجاج نیشابورى]] (محدّث، متوفى 261)، [[ابن‌خشاب عبداللّه‌بن احمد]] (متوفى 567)، [[اسماعیل‌بن موهوب]] (ادیب، متوفى 575)، [[صدرالدین محمدبن عمر]] (فقیه شافعى، متوفى 617) و [[شمس‌الدین احمدبن خلیل خویى]] (حكیم و طبیب، متوفى 637).<ref>ابن‌ابی‌اصیبعه، ص 464، 740؛ ذهبى، 1376ـ1377، ج 2، ص 588؛ ابن‌كثیر، ج 12، ص 374؛ ابن‌رجب، ج 1، ص 319</ref> همچنین لقب عام حجت‌الاسلام در برخى اسناد نمونه ادارى و قضایى و حكومتى ـ كه [[منهاجى أسیوطى]]، عالم [[شافعى]] مصرى (متوفى 880)، در كتابش<ref>ج 1، ص 389، ج 2، ص 475</ref> از دوران خود گزارش داده است ـ دیده می‌شود.
==کاربرد در سده‌هاى پیشین==
==کاربرد در سده‌هاى پیشین==
در سده‌هاى پیشین به‌ندرت تعبیر حجت‌الاسلام براى برخى عالمان [[شیعه]]، در تجلیل و احترام آنان، به كار رفته است، از جمله در نوشته [[شیخ بهائى]]<ref>ص 436</ref> در حق [[شیخ صدوق]] (متوفى 381)، در نامه [[یوسف‌بن حاتم شامى]] (عالم امامى، متوفى 676) به استادش [[سید رضی‌الدین ابن‌طاووس]] (متوفى 664)،<ref>مجلسى، ج 104، ص 45</ref> [[عمادالدین حسن‌بن على طبرى]] (عالم قرن هفتم) درباره [[ابن‌حمزه محمدبن على طوسى]] (فقیه قرن ششم)، و [[حسن‌بن ابی‌طالب]] مشهور به [[فاضل آبى]] (متوفى 695) درباره محقق حلّى.<ref>آبى، ج 1، ص 38؛ خوانسارى، ج 6، ص 263</ref> با این همه، كاربرد لقب حجت‌الاسلام براى عالمان [[شیعه]]، چه به عنوان لقب عام و چه به عنوان لقب خاص، تا سده‌هاى اخیر چندان رایج نبوده است.
در سده‌هاى پیشین به‌ندرت تعبیر حجت‌الاسلام براى برخى عالمان [[شیعه]]، در تجلیل و احترام آنان، به كار رفته است، از جمله در نوشته [[شیخ بهائی]]<ref>شیخ بهائی، ص 436</ref> در حق [[شیخ صدوق]] (متوفى 381)، در نامه [[یوسف‌بن حاتم شامى]] (عالم امامى، متوفى 676) به استادش [[سید رضی‌الدین ابن‌طاووس]] (متوفى 664)،<ref>مجلسى، ج 104، ص 45</ref> [[عمادالدین حسن‌بن على طبرى]] (عالم قرن هفتم) درباره [[ابن‌حمزه محمدبن على طوسى]] (فقیه قرن ششم)، و [[فاضل آبی|حسن‌بن ابی‌طالب]] مشهور به فاضل آبى (متوفى 695) درباره [[محقق حلی]].<ref>آبى، ج 1، ص 38؛ خوانسارى، ج 6، ص 263</ref> با این همه، كاربرد لقب حجت‌الاسلام براى عالمان [[شیعه]]، چه به عنوان لقب عام و چه به عنوان لقب خاص، تا سده‌هاى اخیر چندان رایج نبوده است.
==آغاز استعمال برای علمای شیعه==
==آغاز استعمال برای علمای شیعه==
به نظر می‌رسد رواج كاربرد لقب حجت‌الاسلام براى علماى [[شیعه]] از دوره [[فتحعلى شاه]] قاجار آغاز شده است. [[سید محمدباقر شفتى]] (متوفى 1260) از نخستین فقهایى است كه به این لقب خوانده و مشهور شده است.<ref>قمى، ج 2، ص 155ـ 156؛ اقبال آشتیانى، بخش 4، ص 430؛ مهدوى، ج 1، ص 55</ref> حتى در عصر [[صفویه]] كه اعطاى برخى القاب و عناوین حكومتى به علماى [[شیعه]] (مانند شیخ‌الاسلام، صدر و قاضى)، نظیر القاب علماى [[اهل‌سنّت]] در [[حكومت عثمانى]]، رواج یافت،<ref>جعفریان، ص 78ـ113؛ ذبیح‌زاده، ج 2، ص 168ـ173</ref> كاربرد لقب حجت‌الاسلام متداول نبود. از موارد نادرى كه از این دوران گزارش شده، استفاده از این عنوان در حكم [[شاه طهماسب اول]] در خطاب به [[علی‌بن عبدالعالى كركى]]، فقیه مشهور امامى، در 939 است.<ref>نورى، ج 2، ص 282</ref>
به نظر می‌رسد رواج كاربرد لقب حجت‌الاسلام براى علماى [[شیعه]] از دوره [[فتحعلى شاه]] قاجار آغاز شده است. [[سید محمدباقر شفتى]] (متوفى 1260) از نخستین فقهایى است كه به این لقب خوانده و مشهور شده است.<ref>قمى، ج 2، ص 155ـ 156؛ اقبال آشتیانى، بخش 4، ص 430؛ مهدوى، ج 1، ص 55</ref> حتى در عصر [[صفویه]] كه اعطاى برخى القاب و عناوین حكومتى به علماى [[شیعه]] (مانند شیخ‌الاسلام، صدر و قاضى)، نظیر القاب علماى [[اهل‌سنّت]] در [[حكومت عثمانى]]، رواج یافت،<ref>جعفریان، ص 78ـ113؛ ذبیح‌زاده، ج 2، ص 168ـ173</ref> كاربرد لقب حجت‌الاسلام متداول نبود. از موارد نادرى كه از این دوران گزارش شده، استفاده از این عنوان در حكم [[شاه طهماسب اول]] در خطاب به [[علی‌بن عبدالعالى كركى]]، فقیه مشهور امامى، در 939 است.<ref>نورى، ج 2، ص 282</ref>


علاوه بر حجت‌الاسلام شفتى، شمارى از عالمان طراز اول عصر [[قاجار]] به حجت‌الاسلام مشهور شدند، از جمله [[ملامحمد ممقانى تبریزى]] (متوفى 1269) و فرزندانش، حسین و اسماعیل و محمدتقى مشهور به نیر (از علماى [[شیخیه]])؛ [[اسداللّه بروجردى]] (متوفى 1271) و [[ملامحمد نراقى]].<ref>اعتمادالسلطنه، ص 26؛ آقابزرگ طهرانى، ج 8، ص 240، ج9، قسم 4، ص1241، ج12، ص175؛ بامداد، ج3، ص289ـ 290، ج 6، ص 21، 218، پانویس 1؛ مهدوى، ج 1، ص 56ـ 57</ref> در فرمان [[محمدشاه قاجار]] به [[ملامهدى نراقى]] ملقب به آقابزرگ (متوفى 1268)، لقب حجت‌الاسلام ذكر شده است<ref>نراقى، ص 40، پانویس 1</ref>. همچنین [[ناصرالدین شاه]] به [[ابراهیم‌بن محمدتقى نقوى لكهنوى]] (متوفى 1307) این لقب را اعطا كرد<ref>امین، ج 2، ص 205</ref>. [[میرزا محمدحسن شیرازى]] (متوفى 1312) و [[آخوند خراسانى]] (متوفى 1329) از نخستین مراجع تقلید بودند كه با این لقب خوانده شدند.<ref>صدر، ص 19، پانویس 1؛ كسروى، ص 422</ref>
علاوه بر حجت‌الاسلام شفتى، شمارى از عالمان طراز اول عصر [[قاجار]] به حجت‌الاسلام مشهور شدند، از جمله [[ملامحمد ممقانى تبریزى]] (متوفى 1269) و فرزندانش، حسین و اسماعیل و محمدتقى مشهور به نیر (از علماى [[شیخیه]])؛ [[اسداللّه بروجردى]] (متوفى 1271) و [[ملامحمد نراقى]].<ref>اعتمادالسلطنه، ص 26؛ آقابزرگ طهرانى، ج 8، ص 240، ج9، قسم 4، ص1241، ج12، ص175؛ بامداد، ج3، ص289ـ 290، ج 6، ص 21، 218، پانویس 1؛ مهدوى، ج 1، ص 56ـ 57</ref> در فرمان [[محمدشاه قاجار]] به [[ملامهدى نراقى]] ملقب به آقابزرگ (متوفى 1268)، لقب حجت‌الاسلام ذكر شده است<ref>نراقى، ص 40، پانویس 1</ref>. همچنین [[ناصرالدین شاه]] به [[ابراهیم‌بن محمدتقى نقوى لكهنوى]] (متوفى 1307) این لقب را اعطا كرد<ref>امین، ج 2، ص 205</ref>. [[محمد حسن شیرازی|میرزا محمدحسن شیرازى]] (متوفى 1312) و [[آخوند خراسانی]] (متوفى 1329) از نخستین مراجع تقلید بودند كه با این لقب خوانده شدند.<ref>صدر، ص 19، پانویس 1؛ كسروى، ص 422</ref>
=== در انقلاب مشروطه===
=== در انقلاب مشروطه===
در اواخر دوره [[قاجار]]، با شروع مبارزات آزادی‌خواهانه در [[ایران]]، كه به [[انقلاب مشروطیت]] انجامید، كاربرد واژه حجت‌الاسلام و جمع عربى آن؛ حجج‌اسلام، به عنوان لقب عام علما در خطابه‌ها و نامه‌ها به‌تدریج رواج یافت. در آثار مكتوب این دوره، این واژگان تركیبى بسیار دیده می‌شود، به‌ویژه در نامه‌هایى كه میان علماى [[نجف]] و روحانیان هوادار [[مشروطه]] در [[ایران]]، یا میان دربار [[قاجار]] و مخالفان مشروطه رد و بدل شده است.<ref>به كسروى، ص 212ـ213، 297ـ 298، 361، 363، 372، 416ـ417، 422، 524، 528، 614، 617؛ نراقى، ص 58؛ مكتوبات و بیانات سیاسى و اجتماعى علماى شیعه، ج 1، ص 215، 220، 230، 233، 239</ref> در روزنامه‌هاى آن عصر نیز این لقب براى عالمان بزرگ به كار می‌رفته<ref>شرف، ش 32؛ شرافت، ش 64</ref> و گاه براى تكریم بیشتر، تعبیر «[[حجت‌الاسلام و المسلمین]]» ذكر می‌شده است.<ref>شرف، ش 32؛ مكتوبات و بیانات سیاسى و اجتماعى علماى شیعه، ج 1، ص 231ـ234</ref>
در اواخر دوره [[قاجار]]، با شروع مبارزات آزادی‌خواهانه در [[ایران]]، كه به [[انقلاب مشروطیت]] انجامید، كاربرد واژه حجت‌الاسلام و جمع عربى آن؛ حجج‌اسلام، به عنوان لقب عام علما در خطابه‌ها و نامه‌ها به‌تدریج رواج یافت. در آثار مكتوب این دوره، این واژگان تركیبى بسیار دیده می‌شود، به‌ویژه در نامه‌هایى كه میان علماى [[نجف]] و روحانیان هوادار [[مشروطه]] در [[ایران]]، یا میان دربار [[قاجار]] و مخالفان مشروطه رد و بدل شده است.<ref>به كسروى، ص 212ـ213، 297ـ 298، 361، 363، 372، 416ـ417، 422، 524، 528، 614، 617؛ نراقى، ص 58؛ مكتوبات و بیانات سیاسى و اجتماعى علماى شیعه، ج 1، ص 215، 220، 230، 233، 239</ref> در روزنامه‌هاى آن عصر نیز این لقب براى عالمان بزرگ به كار می‌رفته<ref>شرف، ش 32؛ شرافت، ش 64</ref> و گاه براى تكریم بیشتر، تعبیر «حجت‌الاسلام و المسلمین» ذكر می‌شده است.<ref>شرف، ش 32؛ مكتوبات و بیانات سیاسى و اجتماعى علماى شیعه، ج 1، ص 231ـ234</ref>
==در دوره‎های بعد==
==در دوره‎های بعد==
در ادوار بعد، لقب عام حجت‌الاسلام به‌تدریج شمول بیشترى یافت و علاوه بر روحانیانِ طراز اول [[شیعه]] در [[ایران]] و [[عراق]]، به رده‌هاى دیگر عالمان دینى نیز اطلاق گردید و در كنار آن كاربرد القاب دیگرى هم رایج شد، مانند حجت، [[ثقةالاسلام]]، حجت‌الاسلام والمسلمین، [[آیت‌اللّه]] و [[آیت‌اللّه‌العظمى]]. با آنكه هیچ‌گونه ضوابط دقیق و رسمى براى كاربرد این القاب در مورد روحانیان [[شیعه]] وجود ندارد، موقعیت اجتماعى و نیز شهرت و رتبه علمىِ آنان، در انتخاب لقب از سوى شاگردان یا هواداران آنها مؤثر بوده است. بر پایه رسم متداول، امروزه حجت‌الاسلام به روحانیانى گفته می‌شود كه بخشى از دروس عالى [[فقه]] و [[اصول]] را به پایان رسانده‌اند و، برخلاف دوره [[مشروطه]]، در مورد روحانیان عالی‌مقام به كار نمی‌رود.<ref>غروى، ص 239ـ240</ref> و امروزه برای کسانی که به لحاظ تحصیلی به مقام اولیه اجتهاد رسیده اند لقب [[حجت الاسلام و المسلمین]] به کار می رود.
در ادوار بعد، لقب عام حجت‌الاسلام به‌تدریج شمول بیشترى یافت و علاوه بر روحانیانِ طراز اول [[شیعه]] در [[ایران]] و [[عراق]]، به رده‌هاى دیگر عالمان دینى نیز اطلاق گردید و در كنار آن كاربرد القاب دیگرى هم رایج شد، مانند حجت، [[ثقةالاسلام]]، حجت‌الاسلام والمسلمین، [[آیت‌اللّه]] و [[آیت‌اللّه‌العظمى]]. با آنكه هیچ‌گونه ضوابط دقیق و رسمى براى كاربرد این القاب در مورد روحانیان [[شیعه]] وجود ندارد، موقعیت اجتماعى و نیز شهرت و رتبه علمىِ آنان، در انتخاب لقب از سوى شاگردان یا هواداران آنها مؤثر بوده است. بر پایه رسم متداول، امروزه حجت‌الاسلام به روحانیانى گفته می‌شود كه بخشى از دروس عالى [[فقه]] و [[اصول]] را به پایان رسانده‌اند و، برخلاف دوره [[مشروطه]]، در مورد روحانیان عالی‌مقام به كار نمی‌رود.<ref>غروى، ص 239ـ240</ref> و امروزه برای کسانی که به لحاظ تحصیلی به مقام اولیه اجتهاد رسیده اند لقب حجت الاسلام و المسلمین به کار می رود.
==ریشه کلامی==
==ریشه کلامی==
به نظر برخى منابع، كاربرد لقب عام حجت‌الاسلام در مورد روحانیان [[شیعه]] در دو سده گذشته، در این دیدگاه كلامىِ [[شیعیان]] ریشه دارد كه مجتهدان در عصر غیبتِ امام معصوم، حجت او بر بندگان‌اند، همچنان كه امام حجت خداوند است.<ref>شریف‌ رازى، ج 4، ص 3؛مكتوبات و بیانات سیاسى و اجتماعى علماى شیعه، ج 1، ص 221</ref> (برگرفته از [[توقیع]] منقول از [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام عصر]] عجل‌اللّه ‌تعالی ‌فرجه ‌الشریف: «فانهم حجتى علیكم و انا حجت‌اللّه»).<ref>مجلسى، ج 2، ص 90</ref> بر این اساس، شمارى از عالمان بزرگ [[شیعه]]، مانند [[شیخ مرتضى انصارى]] و [[میرمحمدهاشم چهارسوقى]] اصفهانى، خود را شایسته این لقب ندانسته و برخى علما در برابر رواج آن موضع منفى گرفته‌اند.<ref>شریف‌رازى، ج 4، ص 3؛مهدوى، ج 1، ص 60؛مطهرى، ص 300؛باقرى بیدهندى، ص 113</ref>
به نظر برخى منابع، كاربرد لقب عام حجت‌الاسلام در مورد روحانیان [[شیعه]] در دو سده گذشته، در این دیدگاه كلامىِ [[شیعیان]] ریشه دارد كه مجتهدان در عصر غیبتِ امام معصوم، حجت او بر بندگان‌اند، همچنان كه امام حجت خداوند است.<ref>شریف‌ رازى، ج 4، ص 3؛مكتوبات و بیانات سیاسى و اجتماعى علماى شیعه، ج 1، ص 221</ref> (برگرفته از [[توقیع]] منقول از [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام عصر]] عجل‌اللّه ‌تعالی ‌فرجه ‌الشریف: «فانهم حجتى علیكم و انا حجت‌اللّه»).<ref>مجلسى، ج 2، ص 90</ref> بر این اساس، شمارى از عالمان بزرگ [[شیعه]]، مانند [[شیخ مرتضی انصاری]] و [[میر محمد هاشم چهارسوقی اصفهانی]]، خود را شایسته این لقب ندانسته و برخى علما در برابر رواج آن موضع منفى گرفته‌اند.<ref>شریف‌رازى، ج 4، ص 3؛مهدوى، ج 1، ص 60؛مطهرى، ص 300؛باقرى بیدهندى، ص 113</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}
کاربر ناشناس