تابعین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (تصحیح لینک) |
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[ابن حِبّان]] معتقد بود که تابعی باید در سِنّی باشد که قادر به حفظ کردن [[حدیث]] از صحابه باشد؛ ازاینرو، [[خلف بن خلیفه|خَلَف بن خلیفه]] از اتباع تابعین (طبقه پس از تابعین) شمرده شده، اگرچه در کودکی [[عمرو بن حریث|عَمرو بن حُرَیث]] را دیده بود.<ref> به نقل سخاوی، ج۳، ص۱۲۴.</ref> | [[ابن حِبّان]] معتقد بود که تابعی باید در سِنّی باشد که قادر به حفظ کردن [[حدیث]] از صحابه باشد؛ ازاینرو، [[خلف بن خلیفه|خَلَف بن خلیفه]] از اتباع تابعین (طبقه پس از تابعین) شمرده شده، اگرچه در کودکی [[عمرو بن حریث|عَمرو بن حُرَیث]] را دیده بود.<ref> به نقل سخاوی، ج۳، ص۱۲۴.</ref> | ||
برخی از علماء، علاوه بر شنیدن حدیث، طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوه تمیز را هم شرط کردهاند،<ref> مامقانی، ج۳، ص۳۱۱؛ شهید ثانی، ص۳۴۶</ref> اما بدون شک مهمترین شرط در مورد تابعی همان دیدار او با [[صحابی]] است. | برخی از علماء، علاوه بر شنیدن حدیث، طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوه تمیز را هم شرط کردهاند، <ref> مامقانی، ج۳، ص۳۱۱؛ شهید ثانی، ص۳۴۶</ref> اما بدون شک مهمترین شرط در مورد تابعی همان دیدار او با [[صحابی]] است. | ||
[[ابن صلاح]]<ref> ص۱۷۹</ref> شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حجر|ابن حَجَر]]<ref> ص۹۰</ref> همین رأی را اختیار کرده است. | [[ابن صلاح]]<ref> ص۱۷۹</ref> شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حجر|ابن حَجَر]]<ref> ص۹۰</ref> همین رأی را اختیار کرده است. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
اصطلاح تابعین از [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ...﴿١٠٠﴾|ترجمه=و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار، و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند...|سوره=[[سوره توبه|توبه]]|آیه=۱۰۰}} گرفته شده است. البته در این آیه، «الّذین اتَّبَعوهُم» در معنای اصطلاحی تابعین به کار نرفته است، زیرا در بین پیروانِ پیشگامانِ اولیه (السابقون الاوّلون)، گروهی از صحابه هم قرار داشتهاند. <ref> رشیدرضا، ج۱۱، ص۱۵.</ref> | اصطلاح تابعین از [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ...﴿١٠٠﴾|ترجمه=و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار، و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند...|سوره=[[سوره توبه|توبه]]|آیه=۱۰۰}} گرفته شده است. البته در این آیه، «الّذین اتَّبَعوهُم» در معنای اصطلاحی تابعین به کار نرفته است، زیرا در بین پیروانِ پیشگامانِ اولیه (السابقون الاوّلون)، گروهی از صحابه هم قرار داشتهاند. <ref> رشیدرضا، ج۱۱، ص۱۵.</ref> | ||
همچنین در [[تفسیر]] [[آیه]] دهم [[سوره حشر]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاءُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ﴿١٠﴾|ترجمه=و [نيز] كسانى كه بعد از آنان [=مهاجران و انصار] آمدهاند [و] مىگويند: «پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان كه در ايمان آوردن بر ما پيشى گرفتند ببخشاى، و در دلهايمان نسبت به كسانى كه ايمان آوردهاند [هيچگونه] كينهاى مگذار! پروردگارا، راستى كه تو رئوف و مهربانى».|سوره=[[سوره حشر|حشر]]|آیه=١٠}} که تعبیر «التابعون باحسان» و «التابعین» به کار رفته است،<ref> زمخشری؛ طبرسی؛ فخر رازی؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ذیل آیه</ref> مسلّماً معنای اصطلاحی تابعین موردنظر نبوده است. | همچنین در [[تفسیر]] [[آیه]] دهم [[سوره حشر]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاءُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ﴿١٠﴾|ترجمه=و [نيز] كسانى كه بعد از آنان [=مهاجران و انصار] آمدهاند [و] مىگويند: «پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان كه در ايمان آوردن بر ما پيشى گرفتند ببخشاى، و در دلهايمان نسبت به كسانى كه ايمان آوردهاند [هيچگونه] كينهاى مگذار! پروردگارا، راستى كه تو رئوف و مهربانى».|سوره=[[سوره حشر|حشر]]|آیه=١٠}} که تعبیر «التابعون باحسان» و «التابعین» به کار رفته است، <ref> زمخشری؛ طبرسی؛ فخر رازی؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ذیل آیه</ref> مسلّماً معنای اصطلاحی تابعین موردنظر نبوده است. | ||
ممکن است که این اصطلاح از کلام [[رسول اکرم(ص)]] گرفته شده باشد که درباره [[اویس قرنی|اویس قَرَنی]] فرمود: «اِنَّ خیرَ التابعینَ رَجلٌ یقالُ لَهُ اویس؛ بهترینِ تابعین مردی به نام اویس است»؛<ref> مسلم بن حجاج، ج۲، ص۱۹۶۸</ref> بهتدریج تابعین به همه کسانی گفته شد که رسول اکرم(ص) را ندیده بودند و در نتیجه احکام و مسائل شرعی را از صحابه فراگرفته و راوی روایاتِ آنان شده بودند. | ممکن است که این اصطلاح از کلام [[رسول اکرم(ص)]] گرفته شده باشد که درباره [[اویس قرنی|اویس قَرَنی]] فرمود: «اِنَّ خیرَ التابعینَ رَجلٌ یقالُ لَهُ اویس؛ بهترینِ تابعین مردی به نام اویس است»؛<ref> مسلم بن حجاج، ج۲، ص۱۹۶۸</ref> بهتدریج تابعین به همه کسانی گفته شد که رسول اکرم(ص) را ندیده بودند و در نتیجه احکام و مسائل شرعی را از صحابه فراگرفته و راوی روایاتِ آنان شده بودند. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
اکثر علمای حدیث سخن حاکم نیشابوری را رد کردهاند، به این دلیل که در بین نامبردگان کسی جز [[قیس بن ابی حازم]] از همه اصحاب ده گانه روایت نکرده است؛<ref> نووی، ص۲۰۰؛ طیبی، ص۱۲۷؛ ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ص۱۳۲ـ۱۳۳؛ سخاوی، ج۳، ص۱۲۵ـ۱۲۶</ref> چنانکه [[سعید بن مسیب]] که در زمان خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] به دنیا آمد، ظاهراً فقط از [[سعد بن ابی وقاص]] روایت کرده است.<ref> ابن صلاح، ص۱۸۰؛ ابوشهبه، ص۵۴۳.</ref> | اکثر علمای حدیث سخن حاکم نیشابوری را رد کردهاند، به این دلیل که در بین نامبردگان کسی جز [[قیس بن ابی حازم]] از همه اصحاب ده گانه روایت نکرده است؛<ref> نووی، ص۲۰۰؛ طیبی، ص۱۲۷؛ ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ص۱۳۲ـ۱۳۳؛ سخاوی، ج۳، ص۱۲۵ـ۱۲۶</ref> چنانکه [[سعید بن مسیب]] که در زمان خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] به دنیا آمد، ظاهراً فقط از [[سعد بن ابی وقاص]] روایت کرده است.<ref> ابن صلاح، ص۱۸۰؛ ابوشهبه، ص۵۴۳.</ref> | ||
حاکم نیشابوری از طبقات دوم و سوم تابعین نیز عدهای را معرفی کرده است، اما بدون ذکر طبقات دیگر میگوید که آخرین طبقه تابعین کسانی هستند که امثال [[انس بن مالک|اَنَس بن مالک]]، [[عبدالله بن ابی اوفی|عبداللّه بن أبی أوفی]]، [[سائب بن یزید]]، [[عبدالله بن حارث بن جزء|عبداللّه بن حارث بن جَزء]] و [[ابوامامه باهلی]] را ملاقات کردهاند،<ref> ص۵۳؛ نیز رجوع کنید به ابوشهبه، ص۵۴۷</ref> و این عده کهنسالترین اصحاب رسول خدا(ص) بودهاند. | حاکم نیشابوری از طبقات دوم و سوم تابعین نیز عدهای را معرفی کرده است، اما بدون ذکر طبقات دیگر میگوید که آخرین طبقه تابعین کسانی هستند که امثال [[انس بن مالک|اَنَس بن مالک]]، [[عبدالله بن ابی اوفی|عبداللّه بن أبی أوفی]]، [[سائب بن یزید]]، [[عبدالله بن حارث بن جزء|عبداللّه بن حارث بن جَزء]] و [[ابوامامه باهلی]] را ملاقات کردهاند، <ref> ص۵۳؛ نیز رجوع کنید به ابوشهبه، ص۵۴۷</ref> و این عده کهنسالترین اصحاب رسول خدا(ص) بودهاند. | ||
=== دیدگاه دیگر === | === دیدگاه دیگر === | ||
به عقیده برخی از محققان، تابعین را به «کبار و متوسطین و صغار» نیز میتوان طبقه بندی کرد. طبقه کبار از بزرگان صحابه روایت نقل کردهاند، متوسطین علاوه بر درک صحابه، راوی برخی از بزرگان تابعین نیز بودهاند و صغار راویان صحابه خردسال بودهاند که معمولاً تاریخ وفاتشان متأخر از دیگر اصحاب است.<ref> عتر، ص۱۴۸.</ref> | به عقیده برخی از محققان، تابعین را به «کبار و متوسطین و صغار» نیز میتوان طبقه بندی کرد. طبقه کبار از بزرگان صحابه روایت نقل کردهاند، متوسطین علاوه بر درک صحابه، راوی برخی از بزرگان تابعین نیز بودهاند و صغار راویان صحابه خردسال بودهاند که معمولاً تاریخ وفاتشان متأخر از دیگر اصحاب است.<ref> عتر، ص۱۴۸.</ref> | ||
در بحث از | در بحث از تابعین، گاه طبقهای از راویان در ردیف تابعین قلمداد شدهاند بیآنکه شنیدن حدیث آنان از صحابه ثابت شده باشد، مانند [[ابراهیم بن سوید نخعی|ابراهیم بن سُوَید نَخَعی]].گاه نیز طبقهای که در شمار تابعین اند، به اشتباه در طبقه اتباعِ تابعین ذکر شدهاند، مانند [[عبدالله بن ذکوان|ابوالزَّناد عبدالله بن ذکوان]].<ref> حاکم نیشابوری، ص۵۷؛ ابن صلاح، ص۱۸۲؛ نووی، ص۲۰۱؛ فصیح هروی، ص۱۰۷.</ref> | ||
== نظر اهل سنّت درباره تابعین == | == نظر اهل سنّت درباره تابعین == | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{ | {{منابع}} | ||
* | * قرآن. | ||
* ابن حجر عسقلانی، نزهة النظر: شرح نخبة الفکر، چاپ صلاح محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. | * ابن حجر عسقلانی، نزهة النظر: شرح نخبة الفکر، چاپ صلاح محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹. | ||
* ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، چاپ مصطفی دیب البغا، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴. | * ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، چاپ مصطفی دیب البغا، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
* عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الفیة السیوطی فی علم الحدیث، بتصحیح و شرح احمد محمد شاکر، بیروت: دارالمعرفه، بیتا. | * عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، الفیة السیوطی فی علم الحدیث، بتصحیح و شرح احمد محمد شاکر، بیروت: دارالمعرفه، بیتا. | ||
* عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی بشرح تقریب النواوی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. | * عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تدریب الراوی بشرح تقریب النواوی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳. | ||
* | * عبدالله مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۴. | ||
* محمد ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، قاهره، ۱۴۰۳/ ۱۹۸۲. | * محمد ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، قاهره، ۱۴۰۳/ ۱۹۸۲. | ||
* محمد بن عبدالرحمان سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، چاپ صلاح محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶. | * محمد بن عبدالرحمان سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، چاپ صلاح محمد محمد عویضه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶. |