Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۹۷۱
ویرایش
Abbasahmadi (بحث | مشارکتها) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''چاووشخوانی'''، رسم شعرخوانی به آواز با آدابی خاص در بدرقه و استقبال حجگزاران و زائران. چاووشان در ایام خاص موسم [[حج]] یا [[زیارت]] [[عتبات]] [[عراق]] و [[حرم امام رضا]]، میان شهرها و روستاهای [[ایران]] میچرخیدند و با آداب و رسومی خاص مردم را از سفر و حرکت کاروان باخبر و به حج یا زیارت ترغیب و تشویق میکردند. آنان افزون بر چاووشیخوانی، کارها و وظایف دیگری نیز بر عهده داشتند. مهمترین و معروفترین مضمون اشعار چاووشی دعوت مردم به سفر زیارتی است که معمولاً برای زیارت [[حرم امام حسین(ع)|مزار امام حسین(ع)]] با این مصراع آغاز میشود: «هر که دارد هوس کرب و بلا بسماللّه» و به یک تا چهار مصراعِ [[صلوات]] ختم میشود. | '''چاووشخوانی'''، رسم شعرخوانی به آواز با آدابی خاص در بدرقه و استقبال حجگزاران و زائران. چاووشان در ایام خاص موسم [[حج]] یا [[زیارت]] [[عتبات]] [[عراق]] و [[حرم امام رضا]]، میان شهرها و روستاهای [[ایران]] میچرخیدند و با آداب و رسومی خاص مردم را از سفر و حرکت کاروان باخبر و به حج یا زیارت ترغیب و تشویق میکردند. آنان افزون بر چاووشیخوانی، کارها و وظایف دیگری نیز بر عهده داشتند. مهمترین و معروفترین مضمون اشعار چاووشی دعوت مردم به سفر زیارتی است که معمولاً برای زیارت [[حرم امام حسین(ع)|مزار امام حسین(ع)]] با این مصراع آغاز میشود: «هر که دارد هوس کرب و بلا بسماللّه» و به یک تا چهار مصراعِ [[صلوات]] ختم میشود. | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
از پیشینه این رسم اطلاع چندانی در دست نیست. برخی<ref>عناصری، ص۱۶۴؛ یوسفی، ص۸</ref> کوشیدهاند میان این رسم با آیین سوگ سیاوش شباهتی بیابند. گزارشهایی که از اجرای این رسم در [[ایران]] در دست است، قدمت چندانی ندارند. ظاهراً رسم چاووشخوانی برای زائران [[کربلا]] یا [[مشهد]] از دوره [[صفویه]] (حدود۹۰۶-۱۱۳۵ش) مرسوم شده و بهویژه در دوره [[قاجار]] (۱۲۱۰-۱۳۴۴ش) به آن توجه ویژه شده است.<ref>روزنامه وقایع اتفاقیه، ص۲؛ ادیب الملک، ص۳۹؛ پولاک، ص۲۳۰؛ حمیدی، | از پیشینه این رسم اطلاع چندانی در دست نیست. برخی<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۶۴؛ یوسفی، «چاووش»، ص۸.</ref> کوشیدهاند میان این رسم با آیین سوگ سیاوش شباهتی بیابند. گزارشهایی که از اجرای این رسم در [[ایران]] در دست است، قدمت چندانی ندارند. ظاهراً رسم چاووشخوانی برای زائران [[کربلا]] یا [[مشهد]] از دوره [[صفویه]] (حدود۹۰۶-۱۱۳۵ش) مرسوم شده و بهویژه در دوره [[قاجار]] (۱۲۱۰-۱۳۴۴ش) به آن توجه ویژه شده است.<ref>روزنامه وقایع اتفاقیه، ص۲؛ ادیب الملک، ص۳۹؛ پولاک، ص۲۳۰؛ حمیدی، «چاووش و چاووشی (چوش)»، ص۲۰۰۴.</ref> | ||
==چگونگی اجرا== | ==چگونگی اجرا== | ||
چاووشخوانی غالباً بهصورت تکخوانی و گاه بهصورت گفتگوی چاووشخوان با نوچهها اجرا میشد و در برخی موارد، بدرقهکنندگان و زائران نیز با چاووشخوان همآوایی میکردند.<ref>عناصری، ص۱۳۶؛ رضائی، ص۱۵۷ـ ۱۵۸؛ یوسفی، ص۷؛ حمیدی، | چاووشخوانی غالباً بهصورت تکخوانی و گاه بهصورت گفتگوی چاووشخوان با نوچهها اجرا میشد و در برخی موارد، بدرقهکنندگان و زائران نیز با چاووشخوان همآوایی میکردند.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۳۶؛ رضائی، ص۱۵۷ـ ۱۵۸؛ یوسفی، «چاووش»، ص۷؛ حمیدی، «چاووش و چاووشی (چوش)»، ص۲۰۰۴؛ قس نصری اشرفی، نمایش و موسیقی در ایران، ج ۲، ص۱۰۹.</ref> اشعار چاووشی در وزنها و قالبهای گوناگون خوانده میشد، ولی اشعاری با چهار مصراع، در وزنِ فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل مثمن محذوف) رایجتر بود. در همه این اشعار، در پایان هر بیت یا هر بند، چاووشخوان حاضران را به ذکر [[صلوات]] دعوت میکرد که در حکم بیت ترجیع بود.<ref>رضائی، ص۱۵۷ـ ۱۵۸؛ حمیدی، «چاووش و چاووشی (چوش)»، ص۲۰۰۴.</ref> | ||
===بدرقه زائران=== | ===بدرقه زائران=== | ||
چاووشخوانان افرادی خوشصدا و آشنا به اشعار مذهبی و مدایح و مراثی بودند و هنگامی که کاروانی قصد سفر به [[حج]] یا [[زیارت]] [[عتبات]] داشت، با خواندن اشعار در کویها و محلهها مردم را مطّلع و آنان را برای پیوستن به کاروان تشویق میکردند. چاووشان به این منظور، در محل تجمع مردم، عَلَمی برپا میکردند و با بیرقی [[سبز]] یا سرخ بر دوش، سوار بر اسب یا پیاده تا چند روز در شهر و ده میگشتند و اَشعار ویژهای را با صدای بلند میخواندند.<ref>روزنامه وقایعاتفاقیه، ص۲؛ اوبن،ص۱۷ـ ۱۸؛ طباطبائی اردکانی، ص۴۶۱؛ عناصری، ص۱۳۴، ۱۳۶، ۱۳۹</ref> در برخی نواحی، چاووشان هر یک محله خاصی را به زیر علم یا پرچم خود داشتند و با یکدیگر رقابت میکردند<ref>عناصری، ص۱۶۹</ref> | چاووشخوانان افرادی خوشصدا و آشنا به اشعار مذهبی و مدایح و مراثی بودند و هنگامی که کاروانی قصد سفر به [[حج]] یا [[زیارت]] [[عتبات]] داشت، با خواندن اشعار در کویها و محلهها مردم را مطّلع و آنان را برای پیوستن به کاروان تشویق میکردند. چاووشان به این منظور، در محل تجمع مردم، عَلَمی برپا میکردند و با بیرقی [[سبز]] یا سرخ بر دوش، سوار بر اسب یا پیاده تا چند روز در شهر و ده میگشتند و اَشعار ویژهای را با صدای بلند میخواندند.<ref>روزنامه وقایعاتفاقیه، ص۲؛ اوبن،ص۱۷ـ ۱۸؛ طباطبائی اردکانی، فرهنگ عامه اردکان، ص۴۶۱؛ عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۳۴، ۱۳۶، ۱۳۹.</ref> در برخی نواحی، چاووشان هر یک محله خاصی را به زیر علم یا پرچم خود داشتند و با یکدیگر رقابت میکردند<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۶۹.</ref> بر عَلم چاووشخوانان ابیاتی مناسب با مقصد [[سفر]]، مثلاً درباره [[عرفات]] یا [[منا]] مینوشتند یا نقشهایی از [[حرمین شریفین]] یا گنبد و بارگاه [[علی(ع)|امام علی(ع)]] در [[نجف]] یا شمایلی از [[حضرت عباس(ع)]] مینگاشتند.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۳۶.</ref> دستهای از چاووشان زائران را فقط در مرحله مقدماتی سفر تا حرکت کاروان همراهی میکردند و هنگام خداحافظی [[زائر]] با اقوام و آشنایان، چاووشی میخواندند<ref>جهانگیری، ص۳۱۳</ref> و معمولاً پس از طی منزلی با کاروان (تا بیرون ده یا کاروانسرای مبدأ حرکت یا تا پایانههای مسافربری)، به دیار خود بازمیگشتند. هنگام بازگشت کاروانها، چاووشخوان خبر نزدیک شدن کاروان را به مردم میداد و در مراسم استقبال از زائران نیز چاووشخوانی میکرد.<ref>اوبن،ص۱۷ـ ۱۸</ref> | ||
===همراه و راهنمای زائران=== | ===همراه و راهنمای زائران=== | ||
دسته دیگری از چاووشان در سفر همراه کاروان بودند و در کنار کار چاووشخوانی ـ که در تمام سفر ادامه مییافت ـ راهنمای حرفهای زائران بودند. آنان در گذشته برای حفاظت از قافله، تفنگ یا شمشیری با خود حمل میکردند و علاوه بر اعلام زمان حرکت، استراحت، تدارک محل سکونت و خرید مایحتاج، راهنمایی زائران را در اماکن زیارتی نیز برعهده داشتند.<ref>طباطبائیاردکانی، ص۴۶۴</ref> در شهرهای بزرگ، این گروه از چاووشان را چند هفته قبل از آغاز مسافرت به خدمت میگرفتند.<ref>شهریباف، | دسته دیگری از چاووشان در سفر همراه کاروان بودند و در کنار کار چاووشخوانی ـ که در تمام سفر ادامه مییافت ـ راهنمای حرفهای زائران بودند. آنان در گذشته برای حفاظت از قافله، تفنگ یا شمشیری با خود حمل میکردند و علاوه بر اعلام زمان حرکت، استراحت، تدارک محل سکونت و خرید مایحتاج، راهنمایی زائران را در اماکن زیارتی نیز برعهده داشتند.<ref>طباطبائیاردکانی، ص۴۶۴</ref> در شهرهای بزرگ، این گروه از چاووشان را چند هفته قبل از آغاز مسافرت به خدمت میگرفتند.<ref>شهریباف، طهرانقدیم، ج۳، ص۴۵۳.</ref> این گونه چاووشیها صورت کاملاً حرفهای داشت و در برخی اسناد، از جمله در آمارنامهای تهیهشده در ۱۳۱۰ش در [[آران و بیدگل|بیدگل]] [[کاشان]]، چاووشی به عنوان شغل، ثبت شده است.<ref>وصاف بیدگلی، ص۴۳</ref> | ||
==منبع درآمد== | ==منبع درآمد== | ||
هر زائر، به تناسب وضع مالی و مقام اجتماعی خود، در ازای این خدمات مبلغی به چاووشان میپرداخت. به گزارش اوبن،<ref>ص ۱۸</ref> در دوره [[قاجار]]، ثروتمندان بین پانزده تا بیست تومان و گاه بیشتر حقالزحمه و انعام میدادند، ولی دستمزدی که افراد کمبضاعت میپرداختند از چند قران تجاوز نمیکرد. در برخی موارد چاووشخوان، هنگامی که شهر زیارتی و نمای [[حرم]] از دور پدیدار میشد (مثلاً تپه سلام نزدیک [[مشهد]])، هدیهای به نام «گنبدنما» از زائران دریافت میکرد.<ref>طباطبائی اردکانی، ص۴۶۶</ref> چاووشانِ همراه کاروان، به هنگام بازگشت، چند منزل جلوتر حرکت میکردند تا بازگشت زائران را به خانواده آنان خبر دهند و مژدگانی بگیرند.<ref>اوبن،ص ۱۸</ref> در [[مصر]]، چاووشان کاروانهای [[حج]] (شاویشالحاج) نیز چنین میکردند.<ref>لین، ص۴۴۰</ref> | هر زائر، به تناسب وضع مالی و مقام اجتماعی خود، در ازای این خدمات مبلغی به چاووشان میپرداخت. به گزارش اوبن،<ref>ص ۱۸</ref> در دوره [[قاجار]]، ثروتمندان بین پانزده تا بیست تومان و گاه بیشتر حقالزحمه و انعام میدادند، ولی دستمزدی که افراد کمبضاعت میپرداختند از چند قران تجاوز نمیکرد. در برخی موارد چاووشخوان، هنگامی که شهر زیارتی و نمای [[حرم]] از دور پدیدار میشد (مثلاً تپه سلام نزدیک [[مشهد]])، هدیهای به نام «گنبدنما» از زائران دریافت میکرد.<ref>طباطبائی اردکانی، فرهنگ عامه اردکان، ص۴۶۶.</ref> چاووشانِ همراه کاروان، به هنگام بازگشت، چند منزل جلوتر حرکت میکردند تا بازگشت زائران را به خانواده آنان خبر دهند و مژدگانی بگیرند.<ref>اوبن،ص ۱۸</ref> در [[مصر]]، چاووشان کاروانهای [[حج]] (شاویشالحاج) نیز چنین میکردند.<ref>لین، ص۴۴۰</ref> | ||
===کاسته شدن اعتبار=== | ===کاسته شدن اعتبار=== | ||
به نظر عناصری<ref> | به نظر عناصری<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۶۵.</ref> یکی از علل کاسته شدن از اعتبار و حرمت حرفه چاووشخوانی، رواج یافتن مُزدسِتانی و خلعتگرفتن آنان بود که سبب برتری جنبه مادّی کار بر اصل معنوی آن شد. | ||
==آموزش و شمایل== | ==آموزش و شمایل== | ||
برخی چاووشان از نوجوانی وارد این کار میشدند<ref>اوبن، ص۱۴</ref> و با طی مراحل نوچگی، خواندن از روی متن، خواندن از حفظ و همراهی با چاووشخوان، مهارت مییافتند.<ref>عناصری، | برخی چاووشان از نوجوانی وارد این کار میشدند<ref>اوبن، ص۱۴</ref> و با طی مراحل نوچگی، خواندن از روی متن، خواندن از حفظ و همراهی با چاووشخوان، مهارت مییافتند.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۳۶.</ref> در برخی خانوادهها نیز این حرفه ارثی بود.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۶۹.</ref> | ||
اهل این حرفه پوشاک و ابزار ویژهای نداشتند، ولی معمولاً شال سیاهی را حمایل سینه میکردند و [[سادات]] ایشان نیز [[شال]] سبزی بر گردن میانداختند.<ref>عناصری، ص۱۳۶</ref> | اهل این حرفه پوشاک و ابزار ویژهای نداشتند، ولی معمولاً شال سیاهی را حمایل سینه میکردند و [[سادات]] ایشان نیز [[شال]] سبزی بر گردن میانداختند.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۳۶.</ref> | ||
==موسیقی و درون مایه اشعار== | ==موسیقی و درون مایه اشعار== | ||
از نظر موسیقایی، مقام چاووشی از جمله مقامهای سازی و آوازی است که به واسطه موسیقی [[تعزیه]]، جایگاه خود را در موسیقی محلی برخی نواحی از جمله [[مازندران]] تثبیت کرده است.<ref>نصری اشرفی، | از نظر موسیقایی، مقام چاووشی از جمله مقامهای سازی و آوازی است که به واسطه موسیقی [[تعزیه]]، جایگاه خود را در موسیقی محلی برخی نواحی از جمله [[مازندران]] تثبیت کرده است.<ref>نصری اشرفی، «خدمات متقابل تعزیه و هنر بومی مازندران»، ص۱۰۲.</ref> | ||
اشعار چاووشخوانان عامیانه است و به همین سبب استحکام و ظرافت چندانی ندارد و گاه از نظر وزن و قافیه و انشا نیز دارای مشکلاتی است. این اشعار معمولاً سراینده مشخصی ندارند و دخل و تصرفهای بسیاری در آنها راه یافته است.<ref>عناصری، ص۱۴۴</ref> | اشعار چاووشخوانان عامیانه است و به همین سبب استحکام و ظرافت چندانی ندارد و گاه از نظر وزن و قافیه و انشا نیز دارای مشکلاتی است. این اشعار معمولاً سراینده مشخصی ندارند و دخل و تصرفهای بسیاری در آنها راه یافته است.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۴۴.</ref> | ||
با وجود مشابهت مضمون شعرهای چاووشی با سایر اشعار راجع به [[منقبت]] یا [[عزاداری]] اولیا، در هر سفر زیارتی بر مضامینی تأکید میشود که با مقصد زائران مناسبت دارد و حال و هوا و شوق [[زیارت]] و امیدواری به حصول حاجات و قبولی [[توبه]] در این اشعار غالب است؛ ازاینرو، گاه چاووشان در هر سفر بالبداهه نیز اشعاری میسرودند.<ref>عناصری، ص۱۳۵ـ۱۳۷، ۱۵۳ـ۱۵۴</ref> در اشعار چاووشی مربوط به [[حج]]، مضمونهای راجع به قربانی کردن [[اسماعیل(ع)]] با تأکید بر «[[ذبیح الله]]» بودن او چشمگیرتر است.<ref>عناصری، ص۱۵۷ـ۱۵۹</ref> در اشعار مربوط به زیارت [[امامان شیعه(ع)]]، علاوه بر بیان ویژگیهای هر یک، بر شکوه بارگاه و مقبره ایشان تأکید میشود.<ref>عناصری، ص۱۳۵؛ شهریباف، | با وجود مشابهت مضمون شعرهای چاووشی با سایر اشعار راجع به [[منقبت]] یا [[عزاداری]] اولیا، در هر سفر زیارتی بر مضامینی تأکید میشود که با مقصد زائران مناسبت دارد و حال و هوا و شوق [[زیارت]] و امیدواری به حصول حاجات و قبولی [[توبه]] در این اشعار غالب است؛ ازاینرو، گاه چاووشان در هر سفر بالبداهه نیز اشعاری میسرودند.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۳۵ـ۱۳۷، ۱۵۳ـ۱۵۴.</ref> در اشعار چاووشی مربوط به [[حج]]، مضمونهای راجع به قربانی کردن [[اسماعیل(ع)]] با تأکید بر «[[ذبیح الله]]» بودن او چشمگیرتر است.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۵۷ـ۱۵۹.</ref> در اشعار مربوط به زیارت [[امامان شیعه(ع)]]، علاوه بر بیان ویژگیهای هر یک، بر شکوه بارگاه و مقبره ایشان تأکید میشود.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۳۵؛ شهریباف، طهرانقدیم، ج۳، ص۴۴۷.</ref> با این حال، مهمترین و معروفترین مضمون این اشعار دعوت مردم به سفر زیارتی است که معمولاً در مورد [[زیارت]] [[حرم امام حسین (ع)]] با این مصراع آغاز میشود: «هر که دارد هوس کرب و بلا بسمالله»<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۴۳.</ref> و به یک تا چهار مصراعِ صلوات ختم میشود. | ||
==کاربردهای دیگر== | ==کاربردهای دیگر== | ||
چاووشان گاه به [[اذان]]گویی، [[تعزیه خوانی]] یا مداحی اولیا در جشنهای غیردینی مثل عروسی نیز میپرداختند<ref>عناصری، ص۱۳۶ـ۱۳۷؛ آلاحمد،ص۵۰</ref>. در جشنهای [[ختنه]]سوران در [[مصر]] نیز کسانی با عنوان چاووش/ شاویش، دستاندرکار بخشی از مراسماند.<ref>لین، ص۵۱۱ ـ۵۱۲</ref> | چاووشان گاه به [[اذان]]گویی، [[تعزیه خوانی]] یا مداحی اولیا در جشنهای غیردینی مثل عروسی نیز میپرداختند<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۳۶ـ۱۳۷؛ آلاحمد،ص۵۰</ref>. در جشنهای [[ختنه]]سوران در [[مصر]] نیز کسانی با عنوان چاووش/ شاویش، دستاندرکار بخشی از مراسماند.<ref>لین، ص۵۱۱ ـ۵۱۲</ref> | ||
چاووشخوانان همچنین به نوعی با اشعار خود به بیان وقایع و لوازم سفر و دشواریهای راه و سختگیریهای مرزبانان به هنگام ورود زوار به اراضی مقدّس میپرداختند.<ref>عناصری، ص۱۵۳؛ فرهنگنامه ادبی فارسی، ذیل «چاوشی»</ref> در قطعهای چاووشی که به روایت [[محمدعلی رجاء زفرهای]] (متوفی ۱۳۶۱)<ref>ص ۴۰۵ـ۴۰۶</ref> به دست ما رسیده است، از بیش از هفتاد وسیله و لوازم سفر زائران نام برده شده است. در این چاووشینامه که به هنگام شبگیرکردن ([[سحرخیزی]]) و آمادگی حرکت از منزلی به منزل دیگر خوانده میشد، با ذکر نام وسایل به مسافران هشدار داده میشد که چیزی را جا نگذارند. ذکر نام قوطی گوگرد، ذرهبین، مگسپران، وافور و قوطی تریاک در این مجموعه جالب توجه است. | چاووشخوانان همچنین به نوعی با اشعار خود به بیان وقایع و لوازم سفر و دشواریهای راه و سختگیریهای مرزبانان به هنگام ورود زوار به اراضی مقدّس میپرداختند.<ref>عناصری، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، ص۱۵۳؛ فرهنگنامه ادبی فارسی، ذیل «چاوشی»</ref> در قطعهای چاووشی که به روایت [[محمدعلی رجاء زفرهای]] (متوفی ۱۳۶۱)<ref>ص ۴۰۵ـ۴۰۶</ref> به دست ما رسیده است، از بیش از هفتاد وسیله و لوازم سفر زائران نام برده شده است. در این چاووشینامه که به هنگام شبگیرکردن ([[سحرخیزی]]) و آمادگی حرکت از منزلی به منزل دیگر خوانده میشد، با ذکر نام وسایل به مسافران هشدار داده میشد که چیزی را جا نگذارند. ذکر نام قوطی گوگرد، ذرهبین، مگسپران، وافور و قوطی تریاک در این مجموعه جالب توجه است. | ||
==نوع دیگر چاووش خوانی== | ==نوع دیگر چاووش خوانی== |