confirmed، templateeditor
۱۱٬۱۲۹
ویرایش
جز (←وضعیت امروزی) |
جز (←وضعیت امروزی) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در برخی مناطق [[ایران]]، از جمله در استان [[سمنان]] و [[خراسان]]، گونه دیگری از چاووشیخوانی مذهبی ملاحظه میشود كه با سنّت [[زیارت]] ارتباط مستقیمی ندارد، اما به گونهای رمزی و استعاری با مفهوم حركت كاروان [[امام حسین]] به [[کربلا]] مرتبط میشود، چنانكه در بیرجند به مناسبت سالروز ورود اهل بیت امام حسین به كربلا، چاووشخوانی میكنند و از نزدیك شدن ایام [[عزاداری]] [[محرم]] و رسم عَلَمبندان خبر میدهند و در حین بستن علم نیز اسفند دود میكنند و چاووشی میخوانند و طبق معمول، مردم نیز در پایان هریك از ابیات چاووشی [[صلوات]] میفرستند.<ref>مردمنگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ص 47ـ 48</ref> در [[بیرجند]] و [[میبد]]، چاووشخوان درون نخلی كه بر دوش مردم حمل میشود، مینشیند و چاووشی میخواند.<ref>بلوكباشی ص 71ـ72</ref> در مراسم آیینی «شمع و چراغ» در شبهای [[شهادت]] [[امام حسن(ع)|امام حسن]] و [[امام حسین|امام حسین(ع]]) در [[تكیه بیدآباد]] [[شاهرود]]، پس از خواندن خطبه و دعا، چاووش اشعار (دوازدهبند) [[محتشم كاشانی]] را در باره واقعه [[كربلا]] و رثای [[شهدای کربلا|شهدای]] آن میخواند و حضار در پایان هر مصراع [[صلوات]] میفرستند.شغل چاووشی در تكیه بیدآباد شاهرود موروثی است.<ref>شریعتزاده، ج 2، ص 409ـ413</ref> در [[نوشآباد]] [[كاشان]] نیز كسی با عنوان «چاووشخوان» در روز [[عاشورا]] سوار بر [[اسب]] پیشاپیش تعزیهخوانان، چاووشی میخوانده است. | در برخی مناطق [[ایران]]، از جمله در استان [[سمنان]] و [[خراسان]]، گونه دیگری از چاووشیخوانی مذهبی ملاحظه میشود كه با سنّت [[زیارت]] ارتباط مستقیمی ندارد، اما به گونهای رمزی و استعاری با مفهوم حركت كاروان [[امام حسین]] به [[کربلا]] مرتبط میشود، چنانكه در بیرجند به مناسبت سالروز ورود اهل بیت امام حسین به كربلا، چاووشخوانی میكنند و از نزدیك شدن ایام [[عزاداری]] [[محرم]] و رسم عَلَمبندان خبر میدهند و در حین بستن علم نیز اسفند دود میكنند و چاووشی میخوانند و طبق معمول، مردم نیز در پایان هریك از ابیات چاووشی [[صلوات]] میفرستند.<ref>مردمنگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ص 47ـ 48</ref> در [[بیرجند]] و [[میبد]]، چاووشخوان درون نخلی كه بر دوش مردم حمل میشود، مینشیند و چاووشی میخواند.<ref>بلوكباشی ص 71ـ72</ref> در مراسم آیینی «شمع و چراغ» در شبهای [[شهادت]] [[امام حسن(ع)|امام حسن]] و [[امام حسین|امام حسین(ع]]) در [[تكیه بیدآباد]] [[شاهرود]]، پس از خواندن خطبه و دعا، چاووش اشعار (دوازدهبند) [[محتشم كاشانی]] را در باره واقعه [[كربلا]] و رثای [[شهدای کربلا|شهدای]] آن میخواند و حضار در پایان هر مصراع [[صلوات]] میفرستند.شغل چاووشی در تكیه بیدآباد شاهرود موروثی است.<ref>شریعتزاده، ج 2، ص 409ـ413</ref> در [[نوشآباد]] [[كاشان]] نیز كسی با عنوان «چاووشخوان» در روز [[عاشورا]] سوار بر [[اسب]] پیشاپیش تعزیهخوانان، چاووشی میخوانده است. | ||
===وضعیت امروزی=== | ===وضعیت امروزی=== | ||
چاووشی خوانی هنوز در شهرها و روستاهای ایران با تفاوتهایی نسبت به گذشته مرسوم است. این رسم امروزه در خواندن شعر در وقت بدرقه و بیشتر در استقبال و گاه حین سفر خلاصه می شود. در شهرها، چاووشی خوانان، که مداحان مذهبی هستند، همراه بدرقه کنندگان یا استقبال کنندگان اشعار چاووشی را همچون گذشته به آواز و بدون ساز می خوانند. رسم چاووشی هنگام استقبال از حجاج، غالبا در سه جا، ایستگاههای پروازی، چند کیلومتر بیرون شهرها و در کوی یا خیابان محل سکونت حجاج برگزار می شود و همراه شادی، دود کردن اسپند، قربانی و گلاب افشانی است. اشعار چاووشی گاه حزن انگیز اند همچون: | چاووشی خوانی هنوز در شهرها و روستاهای ایران با تفاوتهایی نسبت به گذشته مرسوم است. این رسم امروزه در خواندن شعر در وقت بدرقه و بیشتر در استقبال و گاه حین سفر خلاصه می شود. در شهرها، چاووشی خوانان، که مداحان مذهبی هستند، همراه بدرقه کنندگان یا استقبال کنندگان اشعار چاووشی را همچون گذشته به آواز و بدون ساز می خوانند. رسم چاووشی هنگام استقبال از حجاج، غالبا در سه جا، ایستگاههای پروازی، چند کیلومتر بیرون شهرها و در کوی یا خیابان محل سکونت حجاج برگزار می شود و همراه شادی، دود کردن اسپند، قربانی و گلاب افشانی است. | ||
اشعار چاووشی گاه حزن انگیز اند همچون: | |||
«من از دیار شکوه و جلال می آیم/ ز سرزمین اذان بلال می آیم/ | «من از دیار شکوه و جلال می آیم/ ز سرزمین اذان بلال می آیم/ | ||
ز دشت لاله خونین سینه آمده ام/ شکسته دل ز دیار مدینه آمده ام/ | ز دشت لاله خونین سینه آمده ام/ شکسته دل ز دیار مدینه آمده ام/ | ||
زمانه چو گرداب و ساحلم آنجاست/ تنم به خاک وطن باشد و دلم آنجاست/ | زمانه چو گرداب و ساحلم آنجاست/ تنم به خاک وطن باشد و دلم آنجاست/ | ||
نصیب مرغ دل من شکسته بالی بود/ پرم ز غصه و جای همه چه خالی بود/ | نصیب مرغ دل من شکسته بالی بود/ پرم ز غصه و جای همه چه خالی بود/ | ||
مدینه با دل زوار گفتگوها داشت/ گل مدینه ز احساس رنگ و بوها داشت/ | مدینه با دل زوار گفتگوها داشت/ گل مدینه ز احساس رنگ و بوها داشت/ | ||
مدینه با دل آتش گرفته خو دارد/ خدا نصیب کند هر که آرزو دارد/ | مدینه با دل آتش گرفته خو دارد/ خدا نصیب کند هر که آرزو دارد/ | ||
نسیم وار به هر کوی در به در گشتم/ مزار گمشده پیدا نکرده برگشتم» | نسیم وار به هر کوی در به در گشتم/ مزار گمشده پیدا نکرده برگشتم» | ||
و گاه شاد و سرورانگیز همچون: | و گاه شاد و سرورانگیز همچون: | ||
«حاجيان از حرم امن خدا آمدهاند/ شادمان در وطن از سعي و صفا آمدهاند/ | «حاجيان از حرم امن خدا آمدهاند/ شادمان در وطن از سعي و صفا آمدهاند/ | ||
رفته بودند سوي مشعر و ميقات و حريم/ خرم از ركن و مني سوي وطن آمدهاند/ | رفته بودند سوي مشعر و ميقات و حريم/ خرم از ركن و مني سوي وطن آمدهاند/ | ||
روز عيد عرفه خوانده دعا در عرفات/ شاد و مسرور همه سوي وطن آمدهاند/ | روز عيد عرفه خوانده دعا در عرفات/ شاد و مسرور همه سوي وطن آمدهاند/ | ||
بار الها بكن اين حج و زيارات قبول/ سعي مشكور كه با حج بجا آمدهاند/ | بار الها بكن اين حج و زيارات قبول/ سعي مشكور كه با حج بجا آمدهاند/ | ||
شكر بسيار خدا را كه به ايران عزيز/ حاجيان از حرم امن خدا آمدهاند».<ref>تحقیقات میدانی نویسنده این بخش</ref> | شكر بسيار خدا را كه به ايران عزيز/ حاجيان از حرم امن خدا آمدهاند».<ref>تحقیقات میدانی نویسنده این بخش</ref> |