تکیه: تفاوت میان نسخهها
اصلاح پانویسها بر اساس شیوهنامه
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (اصلاح جزئی) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (اصلاح پانویسها بر اساس شیوهنامه) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==پیشینه تکیه در ایران== | ==پیشینه تکیه در ایران== | ||
در ایران تکیه در معانی مختلف، کاربرد گستردهای داشته است. عبدالرحیم ضرّابی در تاریخ [[کاشان]] از احداث مراکز بسیاری برای اسکان و پذیرایی از فقیران و [[صوفیان]]، توسط امیر بهلول دُنبَلی (متوفی ۷۶۲)، یاد کرده و آن مکانها را تکایا نامیده است.<ref>ضرابی، تاریخ کاشان، ۱۳۵۶ش، ص۳۳۸.</ref> میرحیدر تونی (متوفی ۸۳۰ق)، پیشوای [[حیدریه]]، شاخهای از سلسله [[قلندریه]]، در شهرها تکیه میساخت و درویشی از مریدان خود را در آنجا ساکن میکرد.<ref>ابن کربلائی، روضات الجنات، ۱۳۴۴ش، ج۱، ص۴۶۷.</ref> این گفته نصرآبادی<ref> | در ایران تکیه در معانی مختلف، کاربرد گستردهای داشته است. عبدالرحیم ضرّابی در تاریخ [[کاشان]] از احداث مراکز بسیاری برای اسکان و پذیرایی از فقیران و [[صوفیان]]، توسط امیر بهلول دُنبَلی (متوفی ۷۶۲)، یاد کرده و آن مکانها را تکایا نامیده است.<ref>ضرابی، تاریخ کاشان، ۱۳۵۶ش، ص۳۳۸.</ref> میرحیدر تونی (متوفی ۸۳۰ق)، پیشوای [[حیدریه]]، شاخهای از سلسله [[قلندریه]]، در شهرها تکیه میساخت و درویشی از مریدان خود را در آنجا ساکن میکرد.<ref>ابن کربلائی، روضات الجنات، ۱۳۴۴ش، ج۱، ص۴۶۷.</ref> این گفته نصرآبادی<ref>نصرآبادی، تذکره نصرآبادی، ۱۲۷۸ش، ص۴۳۰.</ref> که [[شاه عباس]] عنوان «بابایی» تکیه حیدر را در [[اصفهان]] به بابا سلطان قمی، متخلص به لوایی، داده است، این گمان را تقویت میکند که میان لقب بابا (عنوان درویشان قلندریه و حیدریه) و تکیه ارتباطی وجود داشته و شاید در ایران به خانقاههای حیدری، قلندری و بکتاشی تکیه میگفتهاند. اشاره صریحی وجود دارد که تکیه، خانقاهِ سلسله [[خاکساریه]] است.<ref>چهاردهی، خاکسار و اهل حق، ۱۳۶۸ش، ص۱۸۵.</ref> | ||
با تحول بخشی از سلسلهها و شکل گیری [[آیین فتوت]]، در نحوه اداره و کاربری و فضای تکیهها تغییراتی رخ داد و چون ورزش کردن نیز به دیگر مراسم معمول در تکیهها افزوده شد، <ref>کیانی، ص۳۲۶.</ref> تکیهها وسیعتر گردیدند. در متون متعلق به آیین فتوت دادهها و تفاسیر خاص فتیان درباره تکیه بیان شده است. از جمله در فتوت نامه سلطانی فصل کوتاهی درباره تکیه و آداب ورود به آن و شرایط اداره آن آمده است.<ref> | با تحول بخشی از سلسلهها و شکل گیری [[آیین فتوت]]، در نحوه اداره و کاربری و فضای تکیهها تغییراتی رخ داد و چون ورزش کردن نیز به دیگر مراسم معمول در تکیهها افزوده شد، <ref>کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۳۲۶.</ref> تکیهها وسیعتر گردیدند. در متون متعلق به آیین فتوت دادهها و تفاسیر خاص فتیان درباره تکیه بیان شده است. از جمله در فتوت نامه سلطانی فصل کوتاهی درباره تکیه و آداب ورود به آن و شرایط اداره آن آمده است.<ref>نگاه کنید به: کاشفی، فتوتنامه سلطانی، ۱۳۵۰ش، ص۲۲۰ـ ۲۲۵.</ref> به نوشته کاشفی، تکیه علاوه بر محل گرد آمدن [[صوفیان]] و [[فتوت|فتیان]]، نوعی مهمانپذیر نیز بوده است که مسافران و البته بیشتر اهل [[طریقت]] در آن میآسودند. وی حتی، از واژه تکیه قرائتی صوفیانه دارد و حروف این کلمه را به ترتیب نشانه [[توکل]]، کَرَم، یکرنگی و هواداری از درویشان و مسافران میداند.<ref>ص ۲۲۱.</ref> | ||
=== تکیه در عصر صفوی=== | === تکیه در عصر صفوی=== | ||
در دوره [[صفوی]]، در اصفهان | در دوره [[صفوی]]، در اصفهان تکیههایی کاملاً صوفیانه برقرار بود. به نوشته شاردن، ایرانیان دیر یا صومعه درویشان را تکیه میگفتهاند، <ref>ج ۱، ص۴۷۳.</ref> اما گسترش [[شیعه|تشیع]]، منازعات فرقهای و جنگهای حیدری ـ نعمتی وگاه سیاستهای منفی شاهانِ صفوی نسبت به صوفیان، موجب ویرانی تکیهها و تبدیل این مراکز به محل رفت و آمد اوباش شد.<ref>کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۲۶۴ـ۲۶۵.</ref> | ||
در زمان [[قاجار]]، تکیه در [[اصفهان]]، مفهومی تا حدی متفاوت یافت و به مزار زاهدان و نام آوران در گورستان [[تخت پولاد]]، اطلاق شد که معمولاً محل تجمع و عبادت بود.<ref>تحویلدار، ص۳۴؛ مصطفوی، ج۱، ص۳۹۰، پانویس؛ هنرفر، ص۶۵۹، ۸۵۵، ۸۵۷.</ref> جز در گورستان مذکور، در برخی از دیگر محلههای [[اصفهان]] نیز چنین تکایایی وجود داشت، از جمله تکیه والهیه در چهارباغ که آرامگاه [[محمد کاظم واله]] اصفهانی شاعر و ادیب (متوفی ۱۲۲۹) است.<ref>هنرفر، ص۷۵۵ـ۷۵۶.</ref> | در زمان [[قاجار]]، تکیه در [[اصفهان]]، مفهومی تا حدی متفاوت یافت و به مزار زاهدان و نام آوران در گورستان [[تخت پولاد]]، اطلاق شد که معمولاً محل تجمع و عبادت بود.<ref>تحویلدار، جغرافیای اصفهان، ۱۳۴۲ش، ص۳۴؛ مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۹۰، پانویس؛ هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ۱۳۴۴ش، ص۶۵۹، ۸۵۵، ۸۵۷.</ref> جز در گورستان مذکور، در برخی از دیگر محلههای [[اصفهان]] نیز چنین تکایایی وجود داشت، از جمله تکیه والهیه در چهارباغ که آرامگاه [[محمد کاظم واله]] اصفهانی شاعر و ادیب (متوفی ۱۲۲۹) است.<ref>هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ۱۳۴۴ش، ص۷۵۵ـ۷۵۶.</ref> | ||
در [[شیراز]] تا دوره قاجار، تکایای اهل [[تصوف]] همچنان رونق داشت، از جمله تکیههای چهل تنان (که آرامگاه بسحق اطعمه نیز در آن است) و هفت تنان.<ref>پیرزاده نائینی، ج۱، ص۷۸؛ مصطفوی، ج۱، ص۳۸۸؛ کیانی، ص۲۱۳.</ref> | در [[شیراز]] تا دوره قاجار، تکایای اهل [[تصوف]] همچنان رونق داشت، از جمله تکیههای چهل تنان (که آرامگاه بسحق اطعمه نیز در آن است) و هفت تنان.<ref>پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲ش، ج۱، ص۷۸؛ مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۸۸؛ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۲۱۳.</ref> | ||
در سدههای بعد و در دوره [[قاجار]] حتی به آرامگاههای [[سعدی]] و [[حافظ]] نیز تکیه میگفتند.<ref>پیرزاده نائینی، ج۱، ص۷۷، ۷۹.</ref> | در سدههای بعد و در دوره [[قاجار]] حتی به آرامگاههای [[سعدی]] و [[حافظ]] نیز تکیه میگفتند.<ref>پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲ش، ج۱، ص۷۷، ۷۹.</ref> | ||
از اواخر دوره صفوی و با رواج [[شیعه|تشیع]]، کاربرد تکیه در [[ایران]] بتدریج دگرگون شد. اغلب تکیهها با فضای وسیعی که برای اجرای [[سماع]]، [[رقص]] و چرخش داشتند، برای برگزاری مراسم سوکواری در ماه [[محرّم]]، به کار رفتند.<ref>ذکاء، ص۲۸۳</ref> این تغییر بویژه در شهرهای مرکزی ایران، که پیشینهای طولانی در [[شیعه|تشیع]] داشتند، روشنتر بود، چنانکه در [[کاشان]] تکیه پانخل در ابتدای بازار، محل نگهداری توغ و عَلَم بوده است.<ref>نراقی، ص۱۰۷</ref> در [[قزوین]]، پایتخت نخست صفویان، در دوره سلطنت [[شاه طهماسب اول]] (۹۳۰ـ۹۸۴)، این کاربرد تکایا رواج بسیار یافت و تکایا کانون فعالیتهای فرهنگی گستردهای گردیدند، چنانکه گذشته از مراسم [[عزاداری]]، در برخی اوقات، بویژه در شبهای [[ماه رمضان]]، در تکیهها مناظرات ادبی، جلسات سخنوری و مشاعره نیز برگزار میشد. این محفلها در غرفههای تکیه تشکیل میشد که تزئین آنها را لوطیان محل بر عهده داشتند و ثروتمندان شیرینی، شربت، شمع و چراغ آن را تأمین میکردند.<ref>گلریز، ج۱، ص۶۲۰؛ ورجاوند، دفتر دوم، ص۸۸۹ ـ۸۹۲، ۱۱۱۷</ref> با | از اواخر دوره صفوی و با رواج [[شیعه|تشیع]]، کاربرد تکیه در [[ایران]] بتدریج دگرگون شد. اغلب تکیهها با فضای وسیعی که برای اجرای [[سماع]]، [[رقص]] و چرخش داشتند، برای برگزاری مراسم سوکواری در ماه [[محرّم]]، به کار رفتند.<ref>ذکاء، تاریخچه ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، ۱۳۴۹ش، ص۲۸۳.</ref> این تغییر بویژه در شهرهای مرکزی ایران، که پیشینهای طولانی در [[شیعه|تشیع]] داشتند، روشنتر بود، چنانکه در [[کاشان]] تکیه پانخل در ابتدای بازار، محل نگهداری توغ و عَلَم بوده است.<ref>نراقی، تاریخ اجتماعی کاشان، ۱۳۶۵ش، ص۱۰۷.</ref> در [[قزوین]]، پایتخت نخست صفویان، در دوره سلطنت [[شاه طهماسب اول]] (۹۳۰ـ۹۸۴)، این کاربرد تکایا رواج بسیار یافت و تکایا کانون فعالیتهای فرهنگی گستردهای گردیدند، چنانکه گذشته از مراسم [[عزاداری]]، در برخی اوقات، بویژه در شبهای [[ماه رمضان]]، در تکیهها مناظرات ادبی، جلسات سخنوری و مشاعره نیز برگزار میشد. این محفلها در غرفههای تکیه تشکیل میشد که تزئین آنها را لوطیان محل بر عهده داشتند و ثروتمندان شیرینی، شربت، شمع و چراغ آن را تأمین میکردند.<ref>گلریز، نیشابور: شهر فیروزه، ۱۳۵۷ش، ج۱، ص۶۲۰؛ ورجاوند، سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین، ۱۳۷۷ش، دفتر دوم، ص۸۸۹ ـ۸۹۲، ۱۱۱۷.</ref> با این همه، توصیف جهانگردان اروپایی از تکایای ایرانی، بیش از هر چیز یادآور نوعی مهمانپذیر و قهوه خانه است.<ref>کمپفر، سفرنامه کمپفر، ۱۳۶۰ش، ص۱۳۶.</ref> | ||
===در دوره قاجار=== | ===در دوره قاجار=== | ||
در دوره قاجار با رونق [[تعزیه]]، تکیه در مفهومی که امروز برای ایرانیان آشناتر است، یعنی محل برگزاری مراسم تعزیه [[امام حسین(ع)]]، چنان فراگیر شد که دیگر، اقامتگاههای صوفیان به ندرت به این نام خوانده میشد. به نوشته سلطان زاده<ref> | در دوره قاجار با رونق [[تعزیه]]، تکیه در مفهومی که امروز برای ایرانیان آشناتر است، یعنی محل برگزاری مراسم تعزیه [[امام حسین(ع)]]، چنان فراگیر شد که دیگر، اقامتگاههای صوفیان به ندرت به این نام خوانده میشد. به نوشته سلطان زاده<ref>سلطانزاده، روند شکلگیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، ۱۳۶۲ش، ص۱۸۳.</ref> در این دوره اگر جایی برای اجرای [[تعزیه]] میساختند یا برای نخستین بار برای این منظور در نظر میگرفتند آن را تکیه مینامیدند. اوج رونق تکیهها از دوره [[ناصرالدین شاه]] (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تا [[انقلاب مشروطه]] بود. در این دوره، در گزارشهایی درباره [[تهران]]، نام بیش از پنجاه تکیه آمده است، از جمله تکیههای آقا بهرام، اسماعیل بزاز، افشارها، بربریها، پهلوان شریف، پامنار، چالحصار، چهل تن، حاجی وکیل، خداآفرین، خشتیها، خلجها، دباغ خانه، درخونگاه، رضا قلیخان، زرگرها، سادات اخوی، سرپولک، سرتخت، عباس آباد، عربها، عودْلاجان، قاطرچیها، قمیها، کرمانیها، لوطی علیخان، ملک آباد، منوچهرخان، لوردَزخان و هفت تن.<ref>اتحادیه، اینجا طهران است، ۱۳۷۷ش، ص۱۰۷، ۱۸۶ـ ۱۸۷؛ کریمان، تهران در گذشته و حال، ۱۳۵۵ش، ص۱۵۸؛ ذکاء، تاریخچه ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، ۱۳۴۹ش، ص۲۸۴؛ ستوده، جغرافیای تاریخی شمیران، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۴۴۷.</ref> در میان تکیههای تهران، برخی اهمیت بیشتر یا ویژگی بارزی داشتند، از جمله: تکیه سادات اخوی که در آن برای پاگرفتن و رشد کودک، شمع روشن میکردند و هر سال با قد کشیدن کودک، شمع بلندتری روشن میکردند، چنانکه باغچه این تکیه هر سال از شمعهای قدی پر میشد،<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۳۰۲.</ref> تکیه عباسآباد یا حاج میرزا آغاسی که محل برگزاری تعزیههای دولتی بود،<ref>شیل، خاطرات لیدی شیل، ۱۳۶۸ش، ص۶۸.</ref> تکیه عزت الدوله، خواهر ناصرالدین شاه، که مراسم [[تعزیه]] در آن اجرا میشد و به بانوان اختصاص داشت<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۲۹۹.</ref> و سرانجام [[تکیه دولت]]. | ||
===بانیان تکیه=== | ===بانیان تکیه=== | ||
از نام تکیهها برمیآید که بانیان آنها معمولاً اصناف، گروههای شهرستانی ساکنِ پایتخت، ثروتمندان و متنفذان بودهاند. اینانگاه بنایی مخصوصِ تکیه میساختند وگاه محل سکونت خود را، در ماه محرم به برگزاری مراسم تعزیه اختصاص میدادند و آن را وقف تعزیه و [[روضه خوانی]] میکردند. به همین دلیل بسیاری از منازل مسکونی شاهزادگان و اعیان به نحوی ساخته میشد که بتوان با نصب چادر بزرگی روی حیاط و پوشاندن حوضِ وسطِ حیاط، فضایی مناسب برای اجرای تعزیه فراهم کرد.<ref>مستوفی، ج۱، ص۲۹۹</ref> | از نام تکیهها برمیآید که بانیان آنها معمولاً اصناف، گروههای شهرستانی ساکنِ پایتخت، ثروتمندان و متنفذان بودهاند. اینانگاه بنایی مخصوصِ تکیه میساختند وگاه محل سکونت خود را، در ماه محرم به برگزاری مراسم تعزیه اختصاص میدادند و آن را وقف تعزیه و [[روضه خوانی]] میکردند. به همین دلیل بسیاری از منازل مسکونی شاهزادگان و اعیان به نحوی ساخته میشد که بتوان با نصب چادر بزرگی روی حیاط و پوشاندن حوضِ وسطِ حیاط، فضایی مناسب برای اجرای تعزیه فراهم کرد.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۲۹۹.</ref> | ||
===مکان های تکیه=== | ===مکان های تکیه=== | ||
بناهایی که اختصاصاً برای تکیه ساخته شده بود، اغلب در مسیر گذر اصلی، دو محله را به یکدیگر پیوند میداد.<ref>توسلی، ص۸۱ ـ۸۳</ref> فضای داخلی بنای تکیه اغلب به سه بخش تقسیم میشد: | بناهایی که اختصاصاً برای تکیه ساخته شده بود، اغلب در مسیر گذر اصلی، دو محله را به یکدیگر پیوند میداد.<ref>توسلی، «حسینیهها، تکایا، مصلیها»، ص۸۱ ـ۸۳.</ref> فضای داخلی بنای تکیه اغلب به سه بخش تقسیم میشد: | ||
#حیاط که موسوم به عباسیه بود و در آنجا مراسم مربوط به [[حضرت عباس]] علم دار [[امام حسین]] ع بر گزار میشد. | #حیاط که موسوم به عباسیه بود و در آنجا مراسم مربوط به [[حضرت عباس]] علم دار [[امام حسین]] ع بر گزار میشد. | ||
#فضای سرپوشیده حسینیه. | #فضای سرپوشیده حسینیه. | ||
#اتاقهای پشتی موسوم به | #اتاقهای پشتی موسوم به زینبیه.<ref>ایران آذین، «تزیین تکیهها در دهه ماه محرم»، ص۶-۷.</ref> | ||
تکیههایی که در گذر اصلی قرار نداشتند، مانند تکیه رضا قلیخان و سرتخت، در سراسر سال خالی و زباله دان اهالی و محل خشک کردن پیاز بقالها و انبار خواربارفروشهای گذر بودند و تنها در روزهای [[عزاداری]] [[امام حسین(ع)]] به کوشش داشها و بابا شملهای محل تعمیر و پاکسازی میشدند.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۳۰۰.</ref> | |||
===کاربردهای دیگر=== | ===کاربردهای دیگر=== | ||
اهمیت تکیه در زندگی شهری، بویژه در میان پیشه وران، به حدی بود که این نهاد افزون بر محل برگزاری مراسم مذهبی، مکانی برای طرح مشکلات صنفی و اقتصادی گردید.<ref>روحانی، ص۶۸</ref> بخشی از مخارج اداره آن را نیز اغلب اهالی محل با پرداخت پول نقد یا اهدای لوازم و اسباب پذیرایی تأمین میکردند <ref>مستوفی، ج۱، ص۳۰۰ـ۳۰۱</ref> و بخشی دیگر، از درآمد موقوفاتی همچون دکان، حجره و تیمچه تأمین میشد.<ref>عناصری، ص۳۹</ref> | اهمیت تکیه در زندگی شهری، بویژه در میان پیشه وران، به حدی بود که این نهاد افزون بر محل برگزاری مراسم مذهبی، مکانی برای طرح مشکلات صنفی و اقتصادی گردید.<ref>روحانی، «اصناف و پیشهوران در تاریخ ایران»، ص۶۸.</ref> بخشی از مخارج اداره آن را نیز اغلب اهالی محل با پرداخت پول نقد یا اهدای لوازم و اسباب پذیرایی تأمین میکردند <ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۳۰۰ـ۳۰۱.</ref> و بخشی دیگر، از درآمد موقوفاتی همچون دکان، حجره و تیمچه تأمین میشد.<ref>عناصری، «تعزیه...»، ص۳۹.</ref> | ||
در شمال [[تهران]] و شمیرانات نیز | در شمال [[تهران]] و شمیرانات نیز تکیههایی با معماری قابل توجه وجود داشت که بسیاری از آنها اکنون نیز برجاست.<ref>ستوده، جغرافیای تاریخی شمیران، ۱۳۷۱ش.</ref> از آن میان تکیه نیاوران یا تکیه پایین حصار بوعلی به سبب تابلوهای نقاشی محمد مدبّر و محمد ارژنگی و تخت هشت ضلعی وسط آن، و نیز تکیه امامزاده قاسم با دیوارْنگاره قوللر آقاسی شهرت خاصی دارند. | ||
===در شهرهای دیگر ایران=== | ===در شهرهای دیگر ایران=== | ||
در دو استان [[گیلان]] و [[مازندران]] نیز تکیههای بسیاری با معماری و مصالح خاص و متناسب با محیط، از دوره [[قاجار]]، باقی مانده است. ملگونوف، جهانگرد روس، در ۱۲۷۵/ ۱۸۵۸ به ۳۶ تکیه در شهر [[رشت]] و تکایایی که جزء مجموعههای بزرگتر بناهای مذهبیاند، اشاره کرده است.<ref> | در دو استان [[گیلان]] و [[مازندران]] نیز تکیههای بسیاری با معماری و مصالح خاص و متناسب با محیط، از دوره [[قاجار]]، باقی مانده است. ملگونوف، جهانگرد روس، در ۱۲۷۵/ ۱۸۵۸ به ۳۶ تکیه در شهر [[رشت]] و تکایایی که جزء مجموعههای بزرگتر بناهای مذهبیاند، اشاره کرده است.<ref>ملگونوف، سفرنامه ملگونف به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۷۶ـ۱۷۷؛ همچنین ببینید: فراهانی، سفرنامه میرزا محمدحسین حسینی فراهانی، ۱۳۶۲ش، ص۳۹.</ref> شهرهای [[رودسر]]، <ref>ملگونوف، سفرنامه ملگونف به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۶۷.</ref> [[لاهیجان]]<ref>ملگونوف، سفرنامه ملگونف به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۶۰؛ ورجاوند، «تکیه بقعه پیرعلی».</ref> و [[لنگرود]]<ref>ملگونوف، سفرنامه ملگونف به سواحل جنوبی دریای خزر، ۱۳۶۴ش، ص۱۶۴.</ref> نیز تکیههای قدیمی و زیبایی دارند. در [[مازندران]] علاوه بر شهرها، در روستاها نیز تکیههایی چهارگوش غالباً با سقف سفالی و نقشه کف بنا به شکل مستطیل، وجود دارد، از جمله تکیه مُقْری کلا در بندپی [[بابل]]، <ref>ستوده، از آستارا تا استارباد، ۱۳۴۹ش، ج۴، بخش ۱، ص۳۱۶ـ۳۱۷.</ref> تکیه کله بست پازَوار در [[بابلسر]]<ref>ستوده، از آستارا تا استارباد، ۱۳۴۹ش، ج۴، بخش ۱، ص۲۵۹-۲۶۰.</ref> و تکیه فیروزکلا در آمل.<ref>ستوده، از آستارا تا استارباد، ۱۳۴۹ش، ج۴، بخش ۱، ص۱۳۵.</ref> برخی از این تکیهها با تصاویری از گل و جانوران تزئین شده است، از جمله تکیه قرآن تالار در بابل کنار [[قائم شهر]].<ref>ستوده، از آستارا تا استارباد، ۱۳۴۹ش، ج۴، بخش ۱، ص۲۱۸ـ ۲۱۹، ۳۸۵.</ref> | ||
گاه در کنار تکیهها [[سقاخانه]] ساخته میشد، مانند سقاخانه مشبک چوبی تکیه یالْو رود نور در مازندران.<ref>ستوده، از آستارا تا استارباد، ج۳، ص۲۸۶، تصویر ۱۲۲</ref> به گفته اسلامی | گاه در کنار تکیهها [[سقاخانه]] ساخته میشد، مانند سقاخانه مشبک چوبی تکیه یالْو رود نور در مازندران.<ref>ستوده، از آستارا تا استارباد، ۱۳۴۹ش، ج۳، ص۲۸۶، تصویر ۱۲۲.</ref> به گفته اسلامی در بافت شهری [[ساری]]، تکیه جزء تفکیک ناپذیر هر محله بود و در واقع هر محله با برپایی تکیه رسمیت مییافت.<ref>اسلامی، جغرافیای تاریخی ساری، ۱۳۷۳ش، ص۱۶۵ـ۱۶۶.</ref> استان مازندران ۱۱۳۵ تکیه از مجموع ۱۸۰۷ تکیه کشور را داراست.<ref>میرمحمدی، «پراکندگی جغرافیایی اماکن مذهبی کشور در قالب استانی»، ص۷۵.</ref> | ||
از تکیههای مهم یا تاریخی دیگر در [[ایران]] میتوان از دو تکیه پهنه و ناسار در [[سمنان]] <ref>توسلی، ص۸۲</ref> و تکیه عزاخانه و تکیه وزیر در [[کرمان]] نام برد.<ref>وزیری کرمانی، ج۱، ص۱۹۸ـ۱۹۹؛ کیانی، ص۲۲۸</ref> یکی از زیباترین و با شکوهترین تکیههای [[ایران]]، بویژه از حیث نقاشی و تصاویر، تکیه معاون الملک در [[کرمانشاه]] است.<ref>مصطفوی، ج۱، ص۳۹۰</ref> | از تکیههای مهم یا تاریخی دیگر در [[ایران]] میتوان از دو تکیه پهنه و ناسار در [[سمنان]] <ref>توسلی، «حسینیهها، تکایا، مصلیها»، ص۸۲.</ref> و تکیه عزاخانه و تکیه وزیر در [[کرمان]] نام برد.<ref>وزیری کرمانی، ج۱، ص۱۹۸ـ۱۹۹؛ کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۲۲۸.</ref> یکی از زیباترین و با شکوهترین تکیههای [[ایران]]، بویژه از حیث نقاشی و تصاویر، تکیه معاون الملک در [[کرمانشاه]] است.<ref>مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۹۰.</ref> | ||
در استان [[یزد]]، تکیهها به لحاظ پیوند با دیگر فضاهای شهری و نیز به سبب عناصر بر جا مانده از معماری مذهبی کهن ایران در خور توجهاند.<ref>توسلی، ص۸۱ـ۸۳؛ مصطفوی، ج۱، ص۳۸۷</ref> در این تکیهها، از جمله تکیه شاه ولی [[تفت]] و امیر چخماقِ یزد<ref>مصطفوی، ج۱، ص۳۳۰</ref> بر خلاف [[تکیه دولت]] تهران، و مانند تکایای شمال، نقشه کف بنا چهارگوش یا هشت ضلعی است.<ref>توسلی، ص۸۲</ref> تکیه امیر چخماق دارای مناره و طاق نمابندی دو طبقهای است که الگو و نمونهای برای ساخت دیگر تکایای شهر محسوب میشود.<ref>مصطفوی، ج۱، ص۳۸۶ـ۳۸۷</ref> | در استان [[یزد]]، تکیهها به لحاظ پیوند با دیگر فضاهای شهری و نیز به سبب عناصر بر جا مانده از معماری مذهبی کهن ایران در خور توجهاند.<ref>توسلی، «حسینیهها، تکایا، مصلیها»، ص۸۱ـ۸۳؛ مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۸۷.</ref> در این تکیهها، از جمله تکیه شاه ولی [[تفت]] و امیر چخماقِ یزد<ref>مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۳۰.</ref> بر خلاف [[تکیه دولت]] تهران، و مانند تکایای شمال، نقشه کف بنا چهارگوش یا هشت ضلعی است.<ref>توسلی، «حسینیهها، تکایا، مصلیها»، ص۸۲.</ref> تکیه امیر چخماق دارای مناره و طاق نمابندی دو طبقهای است که الگو و نمونهای برای ساخت دیگر تکایای شهر محسوب میشود.<ref>مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۸۶ـ۳۸۷.</ref> | ||
پراکندگی و شمار تکیههای ایران<ref>گرایلی، ص۳۱۰ـ۳۱۱؛ جمالی، ص۱۴۴ـ۱۴۵؛ بلاغی، ج۱، ص۷۹؛ مدرسی طباطبائی، ج۱، ص۳۸۱ـ۳۸۳، ج۲، ص۲۶، ۹۷، پانویس ۱، ص۱۲۳، پانویس</ref> به حدی است که نام برخی از روستاها و آبادیها با واژه تکیه همراه شده است.<ref>دهخدا، ذیل واژه</ref> | پراکندگی و شمار تکیههای ایران<ref>گرایلی، نیشابور: شهر فیروزه، ۱۳۵۷ش، ص۳۱۰ـ۳۱۱؛ جمالی، تاریخ شهرضا، ۱۳۵۵ش، ص۱۴۴ـ۱۴۵؛ بلاغی، تاریخ نائین، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۷۹؛ مدرسی طباطبائی، تربت پاکان، ۱۳۵۵ش، ج۱، ص۳۸۱ـ۳۸۳، ج۲، ص۲۶، ۹۷، پانویس ۱، ص۱۲۳، پانویس.</ref> به حدی است که نام برخی از روستاها و آبادیها با واژه تکیه همراه شده است.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه.</ref> | ||
====سقّانفار==== | ====سقّانفار==== | ||
از ویژگیهای جالب توجه تکیههای [[مازندران]]، وجود بناهایی به نام سَقّانَفار در کنار برخی از آنان است. سقّانفار (ساقی نفار، سقانپار، سقاتالار) بنای ساده و چهارگوشی است که بر روی پایههای چوبی قرار دارد و با پلکان یا نردبانی میتوان به بخش بالایی رسید (نفار/ نپار به لهجه مازندرانی به این سازه خاص اطلاق میشود). بنای سقّانفارها، کهگاه مستقل از تکیهها نیز ساخته شدهاند، متأثر از معماری سنّتی [[مازندران]] و بازتاب زندگی ساده کشاورزی و دامداری است و بر اساس نوشتههای روی آنها، تاریخ ساختشان به دوره [[قاجار]] میرسد. این بناها عمدتاً نذر حضرت [[حضرت عباس علیه السلام|ابوالفضل عباس]]، سقّای [[کربلا]]، هستند و زیارتگاه عمومی و مکانی برای پهن کردن سفره حضرت ابوالفضل به شمار میآیند. | از ویژگیهای جالب توجه تکیههای [[مازندران]]، وجود بناهایی به نام سَقّانَفار در کنار برخی از آنان است. سقّانفار (ساقی نفار، سقانپار، سقاتالار) بنای ساده و چهارگوشی است که بر روی پایههای چوبی قرار دارد و با پلکان یا نردبانی میتوان به بخش بالایی رسید (نفار/ نپار به لهجه مازندرانی به این سازه خاص اطلاق میشود). بنای سقّانفارها، کهگاه مستقل از تکیهها نیز ساخته شدهاند، متأثر از معماری سنّتی [[مازندران]] و بازتاب زندگی ساده کشاورزی و دامداری است و بر اساس نوشتههای روی آنها، تاریخ ساختشان به دوره [[قاجار]] میرسد. این بناها عمدتاً نذر حضرت [[حضرت عباس علیه السلام|ابوالفضل عباس]]، سقّای [[کربلا]]، هستند و زیارتگاه عمومی و مکانی برای پهن کردن سفره حضرت ابوالفضل به شمار میآیند. | ||
از نمونههای مهم این بناها میتوان به سقّانفارِ کیجاتکیه [[بابل]] اشاره کرد که دیوارهای آن با نقوش انسانی شامل سربازانی با آلات جنگی وادوات موسیقی و | از نمونههای مهم این بناها میتوان به سقّانفارِ کیجاتکیه [[بابل]] اشاره کرد که دیوارهای آن با نقوش انسانی شامل سربازانی با آلات جنگی وادوات موسیقی و صحنههایی از زندگی روستایی و همچنین نگارههای اساطیری و نقوش گیاهی و خطوط خوش نویسی آراسته شده است.<ref>رحیمزاده، «سقانفار، نوعی معماری آیینی»، ص۱۳۴ـ۱۳۶.</ref> | ||
===تکیههای موقت=== | ===تکیههای موقت=== | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
==در قلمرو عثمانی== | ==در قلمرو عثمانی== | ||
نخستین بار در جهان اسلام، تکیه به معنای اقامتگاه صوفیان به کار رفته و با مکانهای دیگری همچون رباط، زاویه، [[خانقاه]]، دُوَیره و لنگر مشابهت داشته است.<ref>کیانی، ص۱۰۰، ۱۸۰ـ۱۸۱؛ | نخستین بار در جهان اسلام، تکیه به معنای اقامتگاه صوفیان به کار رفته و با مکانهای دیگری همچون رباط، زاویه، [[خانقاه]]، دُوَیره و لنگر مشابهت داشته است.<ref>کیانی، تاریخ خانقاه در ایران، ۱۳۶۹ش، ص۱۰۰، ۱۸۰ـ۱۸۱؛ شریف، تاریخ فن العمارة العراقیة فی مختلف العصور، ۱۹۸۲م، ص۴۷۶؛ دیکی، ص۴۰؛ چشتی، تحقیقات چشتی، ۲۰۰۱م، ص۴۲۱، ۵۳۹.</ref> تکیههای صوفیان از حدود سده هشتم و بیشتر در قلمرو عثمانیان رایج شد و همانند نهادهای مشابه، شیوه زندگی در آنها عابدانه، همراه با [[رهبانیت]] و [[اعتکاف]] بود.<ref>دیکی، ص۴۰.</ref> | ||
در ایالات مرکزی عثمانی، یعنی آناتولی و روم ایلی کاربرد واژه زاویه هم زمان با تکّه (تکیه) رایج بود چنان که برای نمونه عطائی در حدائق الحقائق فی تکمله الشقائق (سده دهم) از مسجد و خانقاهی به نام بازرگان تکیه سی<ref> | در ایالات مرکزی عثمانی، یعنی آناتولی و روم ایلی کاربرد واژه زاویه هم زمان با تکّه (تکیه) رایج بود چنان که برای نمونه عطائی در حدائق الحقائق فی تکمله الشقائق (سده دهم) از مسجد و خانقاهی به نام بازرگان تکیه سی<ref>عطایی، حدائق الحقائق فی تکملة الشقائق، ۱۹۸۹م، ص۶۰۳.</ref> و زاویه علی بابا در محله روم ایلی حصار، که دُورْمِش دده تکیه یا بکتاشی تکیه سی نیز خوانده شده، <ref>عطایی، حدائق الحقائق فی تکملة الشقائق، ۱۹۸۹م، ص۶۰۸.</ref> نام برده است. اولیا چلبی هنگام نام بردنِ شماری از اقامتگاههای درویشان در شهرهای کوچک و بزرگ عثمانی غالباً از کلمه تکیه استفاده کرده است.<ref>ج ۱، ص۳۲۰، ج۲، ص۱۷، ۱۳۳، ج۳، ص۳۲۹، ۴۴۹، ج۴، ص۱۱، ۳۶.</ref> پیرزاده نائینی، که در سده سیزدهم از استانبول دیدن کرده، با اشاره به تعدد و رونق تکایای این شهر، از دهها تکیه متعلق به طریقتهای بکتاشیه، مولویه، قادریه، نقشبندیه، رِفاعیه، خلوتیه، جَلَویه، چَشتیه، شاذلیه، شَعْیائیه، بَدویه، گلشنیه سخن گفته است<ref>پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲ش، ج۲، ص۱۲۰.</ref> که برای نمونه از این میان، طریقت مولویه شش تکیه مخصوص به خود داشته که در این تکایا [[سماع]] هفتگی برگزار و درآمد مستغلات و موقوفاتِ بسیاری، صرف هزینههای آنها میشده است.<ref>پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲ش، ج۲، ص۱۲۱ـ۱۲۲.</ref> | ||
[[آتاتورک]] در ۱۳۰۳/ ۱۸۸۶ فعالیت تکیهها و دامنه نفوذ آنها را محدود کرد و بسیاری از تکایا، بویژه تکایای بکتاشی، به [[آلبانی]] منتقل شد، اما با روی کار آمدن نظام کمونیستی از فعالیت تکایا در این کشور نیز کاسته شد. سپس از دهه ۱۹۹۰ میلادی با سقوط نظام مذکور، این تکیهها بار دیگر رونق یافتند. | [[آتاتورک]] در ۱۳۰۳/ ۱۸۸۶ فعالیت تکیهها و دامنه نفوذ آنها را محدود کرد و بسیاری از تکایا، بویژه تکایای بکتاشی، به [[آلبانی]] منتقل شد، اما با روی کار آمدن نظام کمونیستی از فعالیت تکایا در این کشور نیز کاسته شد. سپس از دهه ۱۹۹۰ میلادی با سقوط نظام مذکور، این تکیهها بار دیگر رونق یافتند. | ||
امروزه علاوه بر [[آلبانی]]، در کشورهایی نظیر [[یونان]]، که گروههای اخوت کمابیش به فعالیت خود ادامه میدهند، اصطلاح تکّه غالباً به آرامگاه اولیا اطلاق میشود.<ref> | امروزه علاوه بر [[آلبانی]]، در کشورهایی نظیر [[یونان]]، که گروههای اخوت کمابیش به فعالیت خود ادامه میدهند، اصطلاح تکّه غالباً به آرامگاه اولیا اطلاق میشود.<ref>دائرة المعارف اسلام، چاپ دوم، ذیل «تکّه».</ref> شایان ذکر است که اکنون در خود [[ترکیه]] نیز برگزاری مراسم [[سماع]] صوفیان مولویه، گرچه گاه با هدف جلب جهانگردان، نوعی تسامح در رعایت قانون ۱۳۰۳ محسوب میشود. | ||
===بخشهای مختلف تکیهها در عثمانی=== | ===بخشهای مختلف تکیهها در عثمانی=== | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
#سَلاملیق (اتاقهای پذیرایی و اسکان درویشها و مهمانان). | #سَلاملیق (اتاقهای پذیرایی و اسکان درویشها و مهمانان). | ||
#آشپزخانه | #آشپزخانه | ||
#گاه [[مسجد]] و گوشهای مختصِ خلوت<ref> | #گاه [[مسجد]] و گوشهای مختصِ خلوت<ref>دايرة المعارف اسلام، چاپ دوم، ذیل «تکّه».</ref> اما بسته به گرایشهای فکری طریقتها، تفاوتها و ویژگیهایی نیز وجود داشته است، برای نمونه [[سماع]] خانه یا اتاق ذکر در تکیههای بکتاشی با لوحههایی حاوی نام [[ائمه اطهار]] تزئین میشده و ورود به آنجا برای افراد خارج از طریقت ممنوع بوده است.<ref>پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲ش، ج۲، ص۱۲۳.</ref> | ||
===در سرزمینهای عربی قلمرو عثمانی=== | ===در سرزمینهای عربی قلمرو عثمانی=== | ||
در سرزمینهای عربی قلمرو عثمانی، تکیههای بسیاری بر پا بوده که افزون بر اقامتگاه صوفیان، به پذیرایی از در راه ماندگان «[[ابن سبیل|ابن سبیل]]» اختصاص داشته است. از جمله، در [[دمشق]] تکیهای را سلطان سلیم در خلال اقامتش در آن شهر، در ۹۲۳، بنا نهاد که از حیث ویژگیهای معماری عثمانی در سرزمینهای عربی حائز اهمیت است.<ref>ریحاوی، ص۱۲۵ـ۱۲۶</ref> | در سرزمینهای عربی قلمرو عثمانی، تکیههای بسیاری بر پا بوده که افزون بر اقامتگاه صوفیان، به پذیرایی از در راه ماندگان «[[ابن سبیل|ابن سبیل]]» اختصاص داشته است. از جمله، در [[دمشق]] تکیهای را سلطان سلیم در خلال اقامتش در آن شهر، در ۹۲۳، بنا نهاد که از حیث ویژگیهای معماری عثمانی در سرزمینهای عربی حائز اهمیت است.<ref>ریحاوی، «الابنیة الثریة فی دمشق»، ص۱۲۵ـ۱۲۶.</ref> | ||
در [[فلسطین]] ، خاصکی سلطان، همسر سلطان سلیمان قانونی، در ۹۵۹ و فاطمه خاتون در ۹۷۴ تکایایی بنا کردند که اوقاف بسیاری در قدس ([[بیت المقدس|بیت المقدّس]])، صَفَد، غَزّه، حِمْص، حلب و دمشق بدانها اختصاص داده شد.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ذیل «تکایا» </ref> در ۹۹۵ نیز خداوند کارْبِک، فرماندار قدس، تکیهای برای طریقت مولویه در سعدیه قدس بنا کرد که شیخ آن از قونیه تعیین میشد و صوفی مشهور عبدالغنی نابلسی در ۱۱۰۱ از آن دیدار کرد.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ذیل «تکایا» </ref> اولیا چلبی نیز به تکایای طریقتهای مختلف در نابلس، الخلیل، حُنَین و دیگر شهرهای فلسطین اشاره کرده است. | در [[فلسطین]] ، خاصکی سلطان، همسر سلطان سلیمان قانونی، در ۹۵۹ و فاطمه خاتون در ۹۷۴ تکایایی بنا کردند که اوقاف بسیاری در قدس ([[بیت المقدس|بیت المقدّس]])، صَفَد، غَزّه، حِمْص، حلب و دمشق بدانها اختصاص داده شد.<ref>مرعشلی، الموسوعة الفلسطینیه، ۱۹۸۴م، ذیل «تکایا».</ref> در ۹۹۵ نیز خداوند کارْبِک، فرماندار قدس، تکیهای برای طریقت مولویه در سعدیه قدس بنا کرد که شیخ آن از قونیه تعیین میشد و صوفی مشهور عبدالغنی نابلسی در ۱۱۰۱ از آن دیدار کرد.<ref>مرعشلی، الموسوعة الفلسطینیه، ۱۹۸۴م، ذیل «تکایا».</ref> اولیا چلبی نیز به تکایای طریقتهای مختلف در نابلس، الخلیل، حُنَین و دیگر شهرهای فلسطین اشاره کرده است. | ||
در دوره عثمانی بسیاری از مکان هایی، که پیش از این دوره با کارکردی مشابه تکایا ساخته و به عنوانی دیگر مشهور شده بودند، تکیه خوانده شدند، از جمله تکیه سیدناالخلیل از دوره ممالیک که پیشتر سماط سیدناالخلیل نامیده میشد. تکیه بنی موسی که الظاهر بَیبرَس آن را در سده هفتم بین قدس و اریحا ساخته بود و تکیه عیون التجار در طبریه که در اصل کاروانسرایی بود که در ۸۴۳ بنا شده بود و عثمان سنان پاشا (متوفی ۱۰۰۴) آن را مرمت کرد.<ref>الموسوعة الفلسطینیه، ذیل «تکایا» </ref> | در دوره عثمانی بسیاری از مکان هایی، که پیش از این دوره با کارکردی مشابه تکایا ساخته و به عنوانی دیگر مشهور شده بودند، تکیه خوانده شدند، از جمله تکیه سیدناالخلیل از دوره ممالیک که پیشتر سماط سیدناالخلیل نامیده میشد. تکیه بنی موسی که الظاهر بَیبرَس آن را در سده هفتم بین قدس و اریحا ساخته بود و تکیه عیون التجار در طبریه که در اصل کاروانسرایی بود که در ۸۴۳ بنا شده بود و عثمان سنان پاشا (متوفی ۱۰۰۴) آن را مرمت کرد.<ref>مرعشلی، الموسوعة الفلسطینیه، ۱۹۸۴م، ذیل «تکایا».</ref> | ||
در تکیههای شامات، عراق و فلسطین بیشتر مهمانپذیری مورد نظر بود و در | در تکیههای شامات، عراق و فلسطین بیشتر مهمانپذیری مورد نظر بود و در تکیههایی نیز اجرای مراسم صوفیانه، [[سماع]] و موسیقی رواج داشت. مثلاً در تکیه سرّی سَقَطی در جبل جِرِزّیم، تا دمیدن صبح دف و طبل نواخته میشد.<ref>مرعشلی، الموسوعة الفلسطینیه، ۱۹۸۴م، ذیل «تکایا».</ref> | ||
سلاطین عثمانی در دیگر مناطق شامات نیز تکایایی بنا کردند که باشکوهترین و معروفترین آنها تکیه سلطان سلیم در [[دمشق]] و تکیه مولویه در طرابلسِ شام ([[لبنان]]) مشهور به «الدرویشیه» بود.<ref>ولی، ص۹۱</ref> به نوشته سیمز <ref>ص ۱۰۴</ref> کاربرد تکیه دمشق مانند کاروانسرا بوده است. | سلاطین عثمانی در دیگر مناطق شامات نیز تکایایی بنا کردند که باشکوهترین و معروفترین آنها تکیه سلطان سلیم در [[دمشق]] و تکیه مولویه در طرابلسِ شام ([[لبنان]]) مشهور به «الدرویشیه» بود.<ref>ولی، المساجد فی الإسلام، ۱۴۰۹ق، ص۹۱.</ref> به نوشته سیمز <ref>ص ۱۰۴.</ref> کاربرد تکیه دمشق مانند کاروانسرا بوده است. | ||
در عراق نیز تکایا رونق داشتند. پیرزاده نائینی به تعدادی از آنها اشاره کرده است از جمله تکیه بکتاشی در نجف، برای پذیرایی از زائرانِ مزار [[حضرت علی]](ع) <ref>نائینی، ج۲، ص۳۴۳</ref> و تکیه بزرگی در کنار مزار [[امام حسین]](ع)، که درویشان ساکن در آن، مسئول روشنایی بقعه سیدالشهدا بودند.<ref>نائینی، ج۲، ص۳۵۶ـ۳۵۷</ref> | در عراق نیز تکایا رونق داشتند. پیرزاده نائینی به تعدادی از آنها اشاره کرده است از جمله تکیه بکتاشی در نجف، برای پذیرایی از زائرانِ مزار [[حضرت علی]](ع) <ref>پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲ش، ج۲، ص۳۴۳.</ref> و تکیه بزرگی در کنار مزار [[امام حسین]](ع)، که درویشان ساکن در آن، مسئول روشنایی بقعه سیدالشهدا بودند.<ref>پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ج۲، ص۳۵۶ـ۳۵۷.</ref> | ||
[[قاهره]] نیز تکایای قدیمی با موقوفات بسیار داشته است، از جمله تکایای مولویه (بنا در ۷۱۵ـ۷۲۱)، بکتاشیه یا تکیه عبداللّه مغاوری (متوفی ۸۵۷)، الجُلشَنی (گلشنی) متعلق به طریقت قادریه (بنا در ۹۲۶ـ۹۳۱)، سلیمانیه (بنا در ۹۵۰)، دَمَه، قصرالعین، ازبک، بخاراییه، سیده رقیه، سیده نفیسه|سید نفیسه، حسن بن الیاس رومی، <ref>پیرزاده نائینی، ج۱، ص۱۶۵، مصطفی، ص۲۳ـ۲۴؛ یونگ، نمایة عمومی ذیل | [[قاهره]] نیز تکایای قدیمی با موقوفات بسیار داشته است، از جمله تکایای مولویه (بنا در ۷۱۵ـ۷۲۱)، بکتاشیه یا تکیه عبداللّه مغاوری (متوفی ۸۵۷)، الجُلشَنی (گلشنی) متعلق به طریقت قادریه (بنا در ۹۲۶ـ۹۳۱)، سلیمانیه (بنا در ۹۵۰)، دَمَه، قصرالعین، ازبک، بخاراییه، سیده رقیه، سیده نفیسه|سید نفیسه، حسن بن الیاس رومی، <ref>پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲ش، ج۱، ص۱۶۵، مصطفی، ص۲۳ـ۲۴؛ یونگ، نمایة عمومی ذیل تکیه؛ مبارک، الخطط التوفیقیة الجدیدة لمصر القاهرة، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۱۸۷، ۱۹۰، ۲۸۴؛ رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر، ۱۹۹۷م، ص۱۰۴.</ref> تکایای قاهره بیشتر به صوفیان ایرانی و ترک اختصاص داشت. | ||
در [[مصر]] تمایز اصلی میان خانقاه و تکیه را که بویژه پس از دوره عثمانی در این سرزمین رایج شد، وجود آرامگاه دراویش در تکیه گفتهاند.<ref>رزق، ص۱۰۳</ref> همچنین اغلب در کنار تکیه مسجدی کوچک و سبیل (سقاخانه) قرار میگرفت.<ref> | در [[مصر]] تمایز اصلی میان خانقاه و تکیه را که بویژه پس از دوره عثمانی در این سرزمین رایج شد، وجود آرامگاه دراویش در تکیه گفتهاند.<ref>رزق، ص۱۰۳.</ref> همچنین اغلب در کنار تکیه مسجدی کوچک و سبیل (سقاخانه) قرار میگرفت.<ref>دايرة المعارف اسلام، چاپ دوم، ذیل «تکّه».</ref> | ||
====بخشهای مختلف تکیهها در قلمرو عثمانی==== | ====بخشهای مختلف تکیهها در قلمرو عثمانی==== | ||
فضا و بخشهای مختلف تکیهها در قلمرو عثمانی را پیرزاده نائینی در قرن سیزدهم وصف کرده است. او از وجود اتاق [[سماع]]، محراب، اتاق ذکر، اتاقهای متعدد برای سکونت افراد و آشپزخانه (برای اطعام درویشان) و نیز از وجود نوعی سلسله مراتب در میان خدمه تکیه، از جاروکشی و آشپزی تا بابایی (شیخی) تکیه، خبر داده است.<ref> | فضا و بخشهای مختلف تکیهها در قلمرو عثمانی را پیرزاده نائینی در قرن سیزدهم وصف کرده است. او از وجود اتاق [[سماع]]، محراب، اتاق ذکر، اتاقهای متعدد برای سکونت افراد و آشپزخانه (برای اطعام درویشان) و نیز از وجود نوعی سلسله مراتب در میان خدمه تکیه، از جاروکشی و آشپزی تا بابایی (شیخی) تکیه، خبر داده است.<ref>پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، ۱۳۴۲ش، ج۱، ص۱۵۹ـ۱۶۱.</ref> ظاهراً در مناطق تحت نفوذ عثمانی، تکیه با یک یا چند معیار مطابقت داشته است: | ||
#وابستگی به حکومت عثمانی یا درویشهای ترک. | #وابستگی به حکومت عثمانی یا درویشهای ترک. | ||
#داشتن فضای نسبتاً وسیع و حمایت کامل از سوی نهادهای وقفی.<ref> | #داشتن فضای نسبتاً وسیع و حمایت کامل از سوی نهادهای وقفی.<ref>دائرة المعارف اسلام، چاپ دوم، ذیل «تکّه».</ref> | ||
حال آنکه در سرزمینهای شرقی میان تکیه و حکومت چنین اتکایی مشاهده نمیشود. | حال آنکه در سرزمینهای شرقی میان تکیه و حکومت چنین اتکایی مشاهده نمیشود. | ||
==در افغانستان== | ==در افغانستان== | ||
در [[افغانستان]] تکیهها بیشتر به قهوه خانهها شبیه بودند. الفینستون در اوایل سده سیزدهم / نوزدهم، از | در [[افغانستان]] تکیهها بیشتر به قهوه خانهها شبیه بودند. الفینستون در اوایل سده سیزدهم / نوزدهم، از تکیههایی در [[غزنین]] و [[کابل]] سخن گفته است که در آنجا گروههای مختلف مردم اوقات خود را به کشیدن قلیان و چَرْس میگذراندند و شیخ آن را فقیر مینامیدند.<ref>الفینستون، افغانان، ۱۳۷۶ش، ص۵۴۲-۵۴۴، ۵۵۱.</ref> | ||
[[تکیهخانه عمومی چنداول]] تکیه ای در [[چنداول]]، بخش شیعهنشین کابل پایتخت افغانستان است. | [[تکیهخانه عمومی چنداول]] تکیه ای در [[چنداول]]، بخش شیعهنشین کابل پایتخت افغانستان است. | ||
==در شبه قاره هند== | ==در شبه قاره هند== | ||
واژه تکیه در متون مذهبی شبه قاره [[هند]]، به ندرت دیده میشود. در [[لاهور]] بعضی از مقبرهها و آرامگاهها را تکیه خواندهاند.<ref>چشتی، ص۴۱۸ـ۴۲۱، ۴۸۱</ref> فضای این تکیهها معمولاً با یک چهار دیواری خشتی نه چندان بلند، احاطه شده و در ساخت اغلب آنها از گچ و آجر خام استفاده شده است.<ref>چشتی، ص۴۸۲</ref> مخارج فعالیتهای جاری و مراسم مختلف برخی از این تکایا، از درآمد حاصل از زمینهای کشاورزی، که از سوی حاکمان یا معتقدان به این تکایا واگذار شده، تأمین میشود<ref>چشتی، ص۴۲۰</ref> در مقاله | واژه تکیه در متون مذهبی شبه قاره [[هند]]، به ندرت دیده میشود. در [[لاهور]] بعضی از مقبرهها و آرامگاهها را تکیه خواندهاند.<ref>چشتی، تحقیقات چشتی، ۲۰۰۱م، ص۴۱۸ـ۴۲۱، ۴۸۱.</ref> فضای این تکیهها معمولاً با یک چهار دیواری خشتی نه چندان بلند، احاطه شده و در ساخت اغلب آنها از گچ و آجر خام استفاده شده است.<ref>چشتی، تحقیقات چشتی، ۲۰۰۱م، ص۴۸۲.</ref> مخارج فعالیتهای جاری و مراسم مختلف برخی از این تکایا، از درآمد حاصل از زمینهای کشاورزی، که از سوی حاکمان یا معتقدان به این تکایا واگذار شده، تأمین میشود<ref>چشتی، تحقیقات چشتی، ۲۰۰۱م، ص۴۲۰.</ref> در مقاله دائرة المعارف اسلام، با تردید و به نقل از گابوریو گفته شده که تکیه در هند اماکنی کوچک برای [[عبادت]] [[صوفیان]] بوده است. در برخی متون که به فارسی درباره شبه قاره نگاشته شده، از تکیه سخن رفته است.<ref> سرحدی، «در دره پارهچنار»، ص۸۲.</ref> در وصف دره کرم ([[پاراچنار]]) از [[حسینیه]]ها و تکیههایی در روستاها یاد کرده که تعدادشان به چند صد میرسد. اما اصطلاح تکیه در شبه قاره رایج نیست و فقط در نوشتههایی که تحت تأثیر ادبیات فارسی بودهاند از تکیه سخن به میان آمده است. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
* کاشفی، حسین بن علی، فتوتنامه سلطانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۵۰ش. | * کاشفی، حسین بن علی، فتوتنامه سلطانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، ۱۳۵۰ش. | ||
* کریمان، حسین، تهران در گذشته و حال، تهران، ۱۳۵۵ش. | * کریمان، حسین، تهران در گذشته و حال، تهران، ۱۳۵۵ش. | ||
* کمپفر، انگلبرت، | * کمپفر، انگلبرت، سفرنامه کمپفر، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران، ۱۳۶۰ش. | ||
* کیا، محمدصادق، «ماها»، در مجله هنر و مردم، دوره جدید، ش۴۵و۴۶، تیر و مرداد ۱۳۴۵ش. | * کیا، محمدصادق، «ماها»، در مجله هنر و مردم، دوره جدید، ش۴۵و۴۶، تیر و مرداد ۱۳۴۵ش. | ||
* کیانی، محسن، تاریخ خانقاه در ایران، تهران، ۱۳۶۹ش. | * کیانی، محسن، تاریخ خانقاه در ایران، تهران، ۱۳۶۹ش. |