بحث کاربر:Khoshnoudi/صفحه تمرین3
مادرش او را تشویق به این کار کرد و نامه ای برای امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نوشت و به دست او داد که در آن نامه آمده است: «اگر جهاد از زنان برداشته نشده بود من میآمدم و در پیش روی تو با دشمنانت میجنگیدم؛ ولی فرزندم را به جای خودم فرستادم»
برای افتخار او همین بس که در آغوش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پرورش یافت و در خدمت مولا علی (علیه السلام) بود. (۲) در بعضی از روایات آمده است که «عمر بن ابی سلمه» از کسانی است که روایت مربوط به امامت ائمه اثنی عشر را از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده است. (۳)، (۴)
ام سلمه مادر عمر پس از آگاهی از جنگ ناکثین علیه امیرمؤمنان(ع) طی نامهای به امام(ع) چنین نوشت: «اما بعد، طلحه و زبیر و پیروان آنها که پیروان گمراهی هستند، میخواهند عایشه را به بصره ببرند و عبدالله بن عامر بن کُریز (استاندار سابق بصره) آنها را همراهی میکند و میگویند: عثمان مظلوم کشته شده است و ما به عنوان خونخواهی او قیام میکنیم، اما خداوند با نیرو و یاری خود آنان را مکافات خواهد نمود. اگر خداوند ما زنان را از خروج از منزل نهی نکرده و به خانهنشینی امر نفرموده بود، تو را رها نمیکردم و بیرون میآمدم و از یاری تو بازنمیایستادم، اینک پسرم عمر بن ابیسلمه را که همچون خودم و جان من میباشد، به سوی تو فرستادم تا در رکابت بجنگد. ای امیرمؤمنان، او را سفارش به خیر فرمای».
و چون عمر و برادرش محمد هر دو، در دامن رسول خدا تربیت شدند، او را ربیب (پسر خوانده) رسولالله نامیدند. هنگام غذا بر پیامبر وارد شد پیامبر به او فرمود:پسرم! نزدیک یا، نام خدا را ببر، با دست راستت غذا بخور، و از آنچه در پیش روی تو است میل کن (یا بنی ادن قسم الله و کل بیمینک و کل مما یلیک).
محمّد بن أبی سلمة بن عبد الأسد
رجال الطوسی. جلد:۱. صفحه:۷۵ محمّد بن أبی سلمة عبد اللّه
أخوه سلمة و أمهما أم سلمة زوجة النبیّ صلّی اللّه علیه و آله، أتت بهما إلی علیّ علیه السلام فقالت: هما علیک صدقة، فلو یصلح لی الخروج لخرجت معک، و قیل: سلمة و عمرو ابنا أبی سلمة
رجال الطوسی. جلد:۱. صفحه:۴۸ محمد بن أبی سلمة
شهد مع علی علیه السلام هو و أخوه سلمة، تصدقت بهما أمهما أم سلمة علی علی علیه السلام و قالت: لو یصلح لی الخروج لخرجت معک
الخلاصة للحلی. جلد:۱. صفحه:
در تاریخ دختری به نام زینب به او نسبت داده شده است که فقه بود.