بحث:عدالت صحابه
- لازم است که در ابتدای مقاله، هم منظور از «عدالت» و هم منظور از «صحابه» توضیح داده شود؛ تا در اواسط مقاله که شمار صحابه را تا بیش از ۱۱۴ هزار نفر ذکر میشود، ملاک و مبنای آن روشن باشد.
- عنوان «عدالت صحابه» به عنوان یک تیتر داخلی برای مدخل «نظریه عدالت صحابه» مناسب نیست.
- در خط اول بخش «عدالت صحابه» نوشته شده که اهل سنت، به جز اندکی قائل به عدالت صحابهاند. بعد، سه پاراگراف بعدی استدلال میکنند که این گزاره، صحیح نیست. اگر قرار است پاراگراف یکخطی اول درست نباشد، باید با قیدهایی نظیر «مشهور است که...»، «گفتهاند که...» شروع شود؛ نه اینکه با لحنی نوشته شود که انگار دیدگاه نویسنده مقاله هم همین است.
- پاراگراف پنجم بخش «عدالت صحابه» میتواند شروع یک بخش جدید با عنوان «استدلالهای موافقان» باشد.
- در رد عدالت صحابه، به آیه ۴۹ سوره انفال استدلال شده که گفته است «والذین فی قلوبهم مرض...». استدلال ناقص است. باید تبیین شود که بر چه اساس، منظور از الذین فی قلوبهم مرض، بعضی از صحابهاند.
- در رد استدلال به قرآن برای اثبات عدالت صحابه، گفته شده که در قرآن آمده است که «برخی از آنها برای منافقان جاسوسی میکنند، برخی از آنها فاسقند، پیامبر(ص) از کارهای برخی از آنها بیزاری جسته است». ولی مشخص نشده که در کدام آیات قرآن. تصریح به این آیات، لازم است. به خصوص از آنجا که در چند خط بعد، صحت همه استدلالها، متوقف بر همین فاسق بودن برخی از صحابه است، دلایل اثبات فسق برخی از صحابه، باید یک به یک ذکر شود و ارجاعات بیمرجع، کفایت نمیکند.
- در انتهای بخش «عدالت صحابه» گفته شده که یکی از آیات قرآن که اهل سنت برای اثبات عدالت صحابه به آن استدلال کردهاند، آیه «كُنتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ». ولی تبیین نشده که استدلال آنها بر این آیه بر چه اساس است. چون سخنی از صحابه و عدالت آنها در این آیه نیست. بهتر است خلاصهای از آنچه در کتاب «الإصابه» آمده است، نقل شود تا بشود آن را ارزیابی کرد.
- کل بخش «منشأ و هدف از تأسیس نظریه» از کتاب احمد حسین یعقوب نقل شده است که برای اثباتپذیری این حجم از مطلب، کافی نیست.
- اگر منظور از بخش «نظر شیعه» ارائه استدلالهایی بوده که اعتقاد شیعیان را به آنچه اعتقاد دارند بیشتر کند، که هیچ. ولی اگر قرار است برای ناظر بیطرف هم قانعکننده باشد، نیازمند بازنویسی است. چون بسیاری از گزارهها برای یک مخاطب غیر شیعه، اول الکلام است و نیازمند اثبات؛ به عنوان نوشته شده:
- کارهایی که از برخی صحابه سرزده است با عدالت ناسازگار است؛ مانند اینکه به جنگ امام عادل برخاستند و انسانهای بیگناه را کشتند و اموالی را به ناحق ربودند و سب و ناسزاگویی (بنگرید: سب امیرالمؤمنین(ع)) میکردند و جنگ با مسلمانان به راه انداختند و مسلمانان را فریفتند و سبب فتنه شدند و در پی ریاست بودند به نحوی که آثار تاریخی مشحون از این گزارشها است. مثلاً کارهای مروان به حکم در زمان عثمان مشهور است و نیز کارهای بسر بن ارطاه و مغیره بن شعبه، و ولید به عقبه که همه اینها از صحابه بودهاند.
--حامد آقاجانی (بحث) ۱۹ اکتبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۱۳ (UTC)
اشکالات
@Naimi:
- اهل سنت هم تعاریف متفاوتی از صحابه دارند و تعریفی که در مقاله ذکر شده تنها یکی از تعاریف است. اگر تعریف ذکر شده، تعریف مشهور است خوب است بگوییم که تعریف مشهور این است.
- آیاتی که به عنوان شاهد برای قول عدالت از سوی اهل سنت آمده تبیین نشده اند. شایسته این است که ابتدا وجه استدلال آنان بیان شود و سپس با استفاده از کلمات متکلمین شیعه پاسخ داده شود.
- در بخش "وجود موارد نقض" که در آن از چند نفر از صحابه نام برده شده است، نیاز است که اشارهای به گناهی که انجام دادهاند هم بشود. صرف لیست کردن اسامی دردی را دوا نمیکند. مگر اینکه مخاطب را به مقاله ای در ویکی ارجاع دهیم که توضیحات را آنجا بخواند. همچنین داستان افراد دیگری مثل خالد بن ولید هم نیامده.
- در بخش استدلالهای اهل سنت آیه اول آیه 100 سوره توبه است که در مقاله ذکر شده، یکی از نقض های این استدلال دقیقا آیه بعدی آن است (آیه 101) که استثنائی بر آیه قبل می زند. این آیه و توضیح آن به عنوان ردیه بر استدلال ذکر نشده.
- اهل سنت به احادیثی چون "اصحابي کالنجوم"، "خیر القرون قرني" و برخی روایات دیگر هم استدلال میکنند. شایسته است به آنها هم اشاره و نقض آنها ذکر شود.
- در بیان دیدگاه شیعیان یکی از مواردی که شایسته است ذکر شود آن است که در زمانی که بین دو صحابی اختلاف میشود نظریه عدالت صحابه خدشه دار میشود و تاریخ موارد زیادی از اختلاف صحابه ذکر کرده است.
- در تعریف عدالت هم باید دقن بیشتری گردد. ظاهرا دیدگاه اهل سنت این است که صحابه به دلیل مصاحبت با پیامبر، اهل اجتهاد بودند و بعید نیست که در برخی از موارد در اجتهاد خود دچار اشتباه و لغزش هم شده باشند، اما هیچ گاه از سر عمد و علم مرتکب گناه و خلاف نمی شدند
- قبول دارم که نوشتن این مقاله خیلی سخت است. به نوعی هم باید وارد بحث جدلی صرف نشویم و هم باید استدلال اهل سنت و جواب به آن را کامل بیاوریم. موارد دیگری از استدلال هم هست که با توجه به میزان اهمیتشان باید ذکر و پرداخته شوند. Bahrami (بحث) ۱۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۶ (UTC)
تعریف
- مقاله نیازمند کار بیشتر است.
- تعریف عدالت در اینجا منبع هم ندارد ضمن اینکه اساسا گمانم هیچ عالمی سنی در طول تاریخ قائل به عصمت صحابه شده باشه.
- بد نیست به چرایی بروز مبنای عدالت صحابه اشاره شود.
- مصادیق مورد اشکال باید اشاره به اختلافات بین سه خلیفه هم باشد. در واقع احتمالا مبنای اصلی ماجرای عدالت صحابه اقدام این سه تن در غصب خلافت بوده باشد.
- بد نیست به اقدامات برخی همسران پیامبر که مورد اعتراض عده ای دیگر نیز بود اشاره شود.