بحث:داستان راستان (کتاب)
- سلام وادب وخدا قوت ... نمیدانم ظرفیت این گونه مداخل یا این مدخل بخصوص چه اندازه است ولی چون هم نویسنده و هم کتابش خاص است شاید بتوان کمی بر محتوایش افزود... نمونهای دیگر از نقدهای وارد بر داستان راستان از زبان نویسنده کتاب و پاسخ به آن:(پس از انتشار کتاب داستان راستان یکی از علمای خوزستان نامهای به من نوشت.
این مرد عالم ضمن اینکه از این کتاب تجلیل کرده آن را بسیار سودمند تشخیص داده بود و اعتراف کرده بود که همه داستانها را با اصل تطبیق کرده درست یافته است پیشنهاد کرده بود که دو تا از داستانها را بردارم زیرا مورد سوء استفاده واقع میشود: یکی داستان تقسیم کار که مربوط به جریان تقسیم کردن رسول خدا کارهای خانه را میان حضرت امیر علیه السلام و حضرت زهرا علیها السلام است. رسول اکرم صلی الله علیه و آله کارهای بیرون را به علی و کارهای داخلی را به زهرا واگذار میکند و حضرت زهرا در نبودن حضرت امیر بعضی از کارهای خارجی آن حضرت را به عهده میگیرد. یکی دیگر داستان «حتی برده فروش» که جملهای دارد رسول خدا در مذمت برده فروشی. این مرد عالم به من توصیه کرده بود این دو داستان را در عین اینکه اصل و اساس دارد از آن کتاب بردارم زیرا داستان اولی موجب سوء استفاده کسانی میشود که معتقدند زن میتواند از منزل بیرون برود و داستان دوم مورد سوء استفاده مخالفان بردگی میشود.)مجموعه آثار، ج۱۹، ص۵۶۱. Mahdi1382 (بحث) ۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۴۵ (+0330)
- این هم نمونهای تأثیر داستانهای کتاب از زبان نویسنده:(داستانی است از داستانهای علی علیه السلام که شاید مکرر شنیدهاید و من در داستان راستان آن را نقل کردهام. یکی از دوستانمان برای خود من نقل کرد، گفت من کتاب داستان راستان را به یک آدم چپی و کمونیست دادم؛ وقتی به من پس داد گفت حقیقتش این است که آن داستان آخر یک اشکی از ما گرفت. این را یک آدم ماتریالیست میگوید. داستانی است که در آن کم و زیاد نشده است.)(داستان مرد ناشناس در داستان راستان) مجموعه آثار ، ج۲۲، ص۳۰۰. Mahdi1382 (بحث) ۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۸ (+0330)
- سلام وادب به نظرم در سبک کار نویسنده در بخش ویژگی و محتوا جای این توضیح خالی است هر چند با این جمله در مدخل اشارتی به آن شده است:(نویسنده تأکید کرده که نتیجهگیری از داستانها را بر عهده خواننده نهاده است) ولی به نظرم از توضیح مطهری در مقدمه بیشتر و صریحتر هم بتوان نکاتی را یادآور شد توضیح مطهری این است:(در این کتاب از لحاظ نتیجه داستان هیچ گونه توضیحی داده نشده، مگر آنکه در متن داستان جملهای بوده که نتیجه را بیان میکرده است. و حتی عنوانی که روی داستان گذاشته شده سعی شده، حتی الامکان، عنوانی باشد که اشاره به نتیجه داستان نباشد. البته این بدان جهت بوده که خواستهایم نتیجه گیری را به عهده خود خواننده بگذاریم.
کتاب و نوشته باید هم زحمت فکرکردن را از دوش خواننده بردارد و هم او را وادار به تفکر کند و قوه فکری او را برانگیزد. آن فکری که باید از دوش خواننده برداشته شود، فکر در معنی جملهها و عبارات است. از این نظر تاحدی که وقت و فرصت اجازه میداده کوشش شده که عبارات روان و مفهوم باشد. و اما آن فکری که باید به عهده خواننده گذاشته شود فکر در نتیجه است. هر چیزی تا خود خواننده درباره آن فکر نکند و از فکر خود چیزی بر آن نیفزاید، با روحش آمیخته نمیگردد و در دلش نفوذ نمیکند و در عملش اثر نمیبخشد. البته آن فکری که خواننده از خودش میتواند بر مطلب بیفزاید، همانا نتیجهای است که به طور طبیعی از مقدمات میتوان گرفت.)https://lms.motahari.ir/book-page/68/داستان%20راستان،%20ج%201?page=16 Mahdi1382 (بحث) ۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۰ (+0330)
- به نظرم اشاره به پیشینه ایده برای نگارش چنین کتابی و این که مطهری تصریح دارد که ابتکار خودش نبوده میتواند به غنای مدخل و جذابیتش بیفزاید افزون براین که نشانگر انصاف علمی مطهری و صداقت اوست.(این فکر خواه یک فکر ابتکاری باشد و خواه نباشد، از من شروع نشده و ابتکار من نبوده است. در یکی از جلسات «هیئت تحریریه شرکت انتشار» که ازیک عده اساتید و فضلا تشکیل میشود و اینجانب نیز افتخار عضویت آن هیئت را دارد، یکی از اعضای محترم پیشنهاد کرد که خوب است کتابی اخلاقی و تربیتی نگارش یابد ولی نه به صورت «بیان» بلکه به صورت حکایت و «داستان»، آنهم نه داستانهای جعلی و خیالی بلکه داستانهای حقیقی و واقعی که در کتب اخبار و احادیث یا کتب تواریخ و تراجم (شرح احوال) ضبط شده است.
این پیشنهاد مورد قبول هیئت واقع شد. سهمی که اینجانب دارد این است که بیش از سایر اعضا این فکر در نظرم مقبول و پسندیده آمد و همان وقت تعهد کردم که این وظیفه را انجام دهم. اثری که اکنون مشاهده میفرمایید مولود آن پیشنهاد و آن تعهد است.)https://lms.motahari.ir/book-page/68/داستان%20راستان،%20ج%201?page=12 Mahdi1382 (بحث) ۲۸ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۳ (+0330) @Mahdi1382: عرض سلام و ادب و سپاس بابت توجه حضرتعالی. برخی نکاتی که عنایت کرده و تذکر داده بودید در مدخل اعمال شد. سپاس. H.shamloo (بحث) ۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۱ (+0330)
جایگاه و تیراژ
@H.shamloo: . یکی از نکاتی که جایگاه یک کتاب را نشان می دهد جایگاه اجتماعی و تعداد فروش و ارجاع به آن است. در این مدخل برای این نکته چیزی نوشته نشده است. حتی شماره چاپی که در جعبه آمده در متن نیامده است. --محمدکاظم حقانیفضل ۱ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۶ (+0330) @Mkhaghanif: با سلام. به این موضوع در بخش چاپ و نشر اشاره شده بود. برای بهتر دیده شدن به قسمت جایگاه منتقل شد.--H.shamloo (بحث) ۱۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۵ (+0330)
به نام خدا
سلام و عرض احترام
خدا فوت
فلسفه نگارش کتابی با هدف نگارش آن فرق دارد؟ چون در تیتر موضوع و جایگاه ابتدا بیان داشتید مطهری فلسفه نگارش این کتاب را ..... میداند و در پاراگراف دوم به بعد با عبارت اینکه مطهری هدف از نگارش این کتاب را .... میداند. --H.shayegh (بحث) ۱۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۶ (+0330) @H.shayegh: سلام و اردات. فلسفه نگارش و هدف با هم تفاوتی ندارند از نظر معنایی؛ استفاده از این دو واژه اتفاقی بوده. اما در این مدخل، فلسفه نگارش که اوایل جایگاه آمده ناظر به دلیل نگارش چنین کتابی برای عامه مردم است که در جمله بعدی دلیل آن مورد اشاره قرار گرفته. اما هدف نگارش مربوط به اهداف کلی نگارش خود کتاب هست؛ اموری مثل ارائه روح تعلیمات اسلامی و... ممنون از توجه شما H.shamloo (بحث) ۱۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۰ (+0330)