بحث:ایام حج
سلام و عرض ادب
@A.khorasani: ضمن تشکر از تلاش شما چند مطلب به ذهن میرسد:
- شناسه مقداری زیاده نویسی دارد.:
A.khorasani (بحث) ۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)
- هر چه در مداخل از جدول کشی استفاده نشود بهتر است. هم نمای خوبی ندارد و هم در نسخه موبایل خوب نیست. جدا از اینکه ویرایش آن هم داستان خودش را دارد.
- به نظر قسمت مناسک حج با این جدول بزرگ وجهی ندارد . مختصری توضیح و ارجاع به مقاله اصلی کافی است.
- برخی موارد منبع ندارد که مشخص کردم
- اسماعیل بن عبدالرحمن سُدّی (درگذشتۀ ۱۲۷ق) >>>> منبع از طبری نوشته شده که باید اینگونه باشد که بنابر نقل طبری، اسماعیل اینگونه گفت ... :
A.khorasani (بحث) ۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)
- عبارت منابع گوناگون زیاد استفاده شده. برخی منابع هم هم. اینکه نام ببریم مشکلی ندارد.:
A.khorasani (بحث) ۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)
موفق باشید. ارادتمندم.--Khoshnoudi (بحث) ۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۹ (UTC)
با تشکر از آقای خشنودی عزیز و نقدهایی که به مطالب بنده در این مدخل داشته اید.
درباره نکته اولتون که شناسه قدری طولانی شده، قبول دارم. ممنون از تذکرتون. اصلاح کردم.
درباره نکته سومتون که نقل از سدی با ارجاع دهی به کتاب طبری سازگاری نداره. کاملا درسته. سپاسگزارم. اصلاح کردم.
درباره فرمایشتون درباره جدولکشی، حقیقتش گمان بنده کاملا برعکس بوده؛ خود بنده که با جدول بسیار سریعتر به مطالب منتقل میشوم؛ یعنی نوشتن جدول هم وقت و انرژی بیشتری از نویسنده میگیرد و هم برای خواننده نیز جذابتر و گیراتر است که با یک نگاه به شَمای کلی مطالب منتقل میشه. ضمن این که برای ویرایش جدول هم به جای «ویرایش مبدأ» میتوان از «ویرایش» استفاده کرد. من خودم برای ویرایش از این گزینه استفاده کردم و راحت بود.
دربارهٔ این نکته که فرمودین: «برخی موارد منبع ندارد که مشخص کردم». یک موردش در ذیل بحث دربارهٔ سنت «نسیء» بود که من گفتهام «به گفتهٔ منابع گوناگون نسیء اشاره به فلان دارد...» . شما پنداشتهاید که بنده منبعی ذکر نکرده ام و در این جا «نیازمند به منبع» درج کرده یاد؛ در حالی که در این جا سخنم ادامه داشته و بنده منبعها را در پایان همین بند ذکر کرده ام (یعنی همان ارجاعی که به کتاب ماوردی و ابوریحان بیرونی داده ام.) لذا با اجازهتون این نقد رو وارد نمی دونم. با سپاس از توجهی که داشتید و نگاهی که به متن بنده انداخته اید.
نکته دیگر: در شناسه، من تعبیر «از دیرباز ...» را آورده بودهام که آن را به «از گذشته» ویرایش کردهاید. اما «گذشته» بار معناییِ «دیرباز» رو منتقل نمیکنه. اگر «دیرباز» رو کلمهای نامأنوس و ادبی میدونین، باید به جاش از تعبیر «گذشتههای دور» یا چیزی شبیه این استفاده کرد. با سپاس فراوان.--A.khorasani (بحث) ۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۳۱ (UTC)
درود مجدد و سپاس--Khoshnoudi (بحث) ۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۲:۴۹ (UTC)
این کاربر خوشحال است. |
سلام خسته نباشید
با تشکر از زحمات مشهود دکتر عافی خراسانی در نگارش این مدخل قابل استفاده. خیلی از مطالبتو لحن گزارشی نداره برای نمونه به چند جمله اشاره میکنم ولی بیشتر از این حرفهاست.
در زمان حضور پیامبر(ص) در مکه، عربها در ایام حج از اقصی نقاط شبه جزیره عربستان به زیارت خانۀ خدا میآمدند و از اهالی مکه دربارهٔ حضرت محمد(ص) و حقانیت ایشان جویا میشدند.[۵] پیامبر اکرم(ص) نیز در ایام حج با شمار زیادی از مردم جزیرة العرب دیدار میکردند و زمینهسازی هجرت حضرت به مدینه نیز در یکی از این دیدارها با اهالی مدینه در بیعت عقبه انجام گرفت.[۶]
قریش در روزگار جاهلیت، اضافۀ اموال خود را در ایام حج گردآوری میکردند و آن را برای آبرسانی و اطعام حاجیان و رساندن حاجیان در راهمانده به خانههایشان صرف میکردند. هاشم بن عبد مناف جدّ پیامبر اسلام عهدهدار گردآوری اموال ایشان و انجام این کارها بود. خود هاشم نیز بر خود واجب کرده بود که یکچهارم از اموالش را در این راه خرج نماید.[۳۷] پس از هاشم، فرزندش عبدالمطلب (پدربزرگِ پیامبر اکرم) عهدهدار این مهم شد و بیش از پدرش به آن توجه نمود.[۳۸] سنت اطعام حاجیان تا قرنها پس از اسلام نیز ادامه یافت.[۳۹]
در دوران جاهلیت، هنگامی که مردی به همسایۀ خود خیانتی میکرد، در ایام حج و بر روی کوه مشرف بر مِنا، آتشی برپا میکردند و سپس فریاد میزدند: «هذه غدرة فلان» به معنای این همان نیرنگ فلانی است. و مردم با شنیدن این ندا، آن خیانتکار را لعن میکردند. به این آتش، «نار العار» یعنی آتشِ ننگ گفته میشد.[۴۰]M.rakhsh (بحث) ۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۹ (UTC)