کاربر ناشناس
حدیث قدسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==نامگذاری== | ==نامگذاری== | ||
روند نامگذارى احادیث قدسى به این نام طبعاً امرى متأخر از تكوین چنین مفهومى است. [[كرمانى]]<ref>كرمانى، ج 9، ص 79</ref> از نخستین كسانى است كه این احادیث را به سه نام «قدسى»، «الهى» و «ربانى» خوانده است، اما بررسى بسامد كاربرد این نامها در كتابها، نشان میدهد كه عنوان «الهى» قدیمتر و پركاربردتر بوده است. عنوان كهنترین مجموعه حدیثىِ مشتمل بر احادیث قدسى، [[الاحادیث الالهیة]] اثر [[ظاهربن طاهر شحامى نیشابورى]](متوفى 533) است (اگر این نامگذارى از خود مؤلف باشد). [[ابنعربى]] در مقدمه [[مشكاةالانوار]]<ref>مشكاةالانوار،ص 4</ref> و مكرراً در [[الفتوحات المكیة]]<ref>الفتوحات المكیة،سفر8، ص107، سفر11، ص 385، سفر 13، ص 353</ref> صفت الهى را براى این نوع احادیث به كاربرده است. [[ابنكثیر]] نیز از این عنوان استفاده كرده است.<ref>بلوشى، ص 54</ref> تعبیر حدیث قدسى هر چند دیرتر پدید آمد، اما به سرعت همهگیر شد و جاى عنوان الهى را تا حدى گرفت. بهنظر [[گراهام]]،<ref>گراهام، ص57</ref> [[عبداللّهبن حسن طیبى]] (متوفى 743) نخستین كسى بود كه عنوان حدیث قدسى را به كار برد، اما ظاهراً [[امیر حمیدالدین]] (متوفى 667) در این باره بر او مقدّم بوده است.<ref>تهانوى، ج 1، ص 630</ref> از دیگر كسانى كه از تعبیر حدیث قدسى در آثار خود استفاده كردهاند، به ترتیب، این افراد بودهاند: [[قیصرى]] (متوفى751) در شرح [[فصوص الحكم]]،<ref>شرح فصوص الحكم، ص372</ref> [[شهید اول]] (متوفى 786) در [[القواعد و الفوائد]]،<ref>قسم 1، ص 75، قسم 2، ص 107، 181</ref> [[كرمانى]] در شرح [[صحیح بخارى]]<ref>كرمانى، ج 9، ص 79</ref> | روند نامگذارى احادیث قدسى به این نام طبعاً امرى متأخر از تكوین چنین مفهومى است. [[كرمانى]]<ref>كرمانى، ج 9، ص 79</ref> از نخستین كسانى است كه این احادیث را به سه نام «قدسى»، «الهى» و «ربانى» خوانده است، اما بررسى بسامد كاربرد این نامها در كتابها، نشان میدهد كه عنوان «الهى» قدیمتر و پركاربردتر بوده است. عنوان كهنترین مجموعه حدیثىِ مشتمل بر احادیث قدسى، [[الاحادیث الالهیة]] اثر [[ظاهربن طاهر شحامى نیشابورى]](متوفى 533) است (اگر این نامگذارى از خود مؤلف باشد). [[ابنعربى]] در مقدمه [[مشكاةالانوار]]<ref>مشكاةالانوار،ص 4</ref> و مكرراً در [[الفتوحات المكیة]]<ref>الفتوحات المكیة،سفر8، ص107، سفر11، ص 385، سفر 13، ص 353</ref> صفت الهى را براى این نوع احادیث به كاربرده است. [[ابنكثیر]] نیز از این عنوان استفاده كرده است.<ref>بلوشى، ص 54</ref> تعبیر حدیث قدسى هر چند دیرتر پدید آمد، اما به سرعت همهگیر شد و جاى عنوان الهى را تا حدى گرفت. بهنظر [[گراهام]]،<ref>گراهام، ص57</ref> [[عبداللّهبن حسن طیبى]] (متوفى 743) نخستین كسى بود كه عنوان حدیث قدسى را به كار برد، اما ظاهراً [[امیر حمیدالدین]] (متوفى 667) در این باره بر او مقدّم بوده است.<ref>تهانوى، ج 1، ص 630</ref> از دیگر كسانى كه از تعبیر حدیث قدسى در آثار خود استفاده كردهاند، به ترتیب، این افراد بودهاند: [[قیصرى]] (متوفى751) در شرح [[فصوص الحكم]]،<ref>شرح فصوص الحكم، ص372</ref> [[شهید اول]] (متوفى 786) در [[القواعد و الفوائد]]،<ref>قسم 1، ص 75، قسم 2، ص 107، 181</ref> [[كرمانى]] در شرح [[صحیح بخارى]]،<ref>كرمانى، ج 9، ص 79</ref> [[جرجانى]] (متوفى 816) در [[تعریفات]]<ref>تعریفات، ص 113</ref> و [[ابنحجر عسقلانى]] (متوفى 852) در [[فتحالبارى]].<ref>ج 13، ص 409</ref> علما، پیش از ابداع و رواج چنین تعبیراتى، اگر چه به انحاى گوناگون از این احادیث استفاده كردهاند، از آنها با عنوان خاصى یاد نكردهاند. از این احادیث با عناوین دیگرى نیز یاد شده است، از جمله «[[الاحادیث الملائكیه]]» و«[[احادیثالملائكةالكرام و الجانّ]]» (عناوین دو كتاب حسّونه در این موضوع). | ||
==شاخصها== | ==شاخصها== | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==در كتابهاى درایه== | ==در كتابهاى درایه== | ||
ورود بحث احادیث قدسى به كتابهاى [[درایه]]، با وجود بحث درباره آن در آثار [[جرجانى]]، [[ابوالبقاء]]، [[تهانوى]] و امثال آنها، باید از زمان تألیف [[قواعدالتحدیث]] قاسمى (متوفى 1334) باشد كه پس از آن به كتابهاى [[درایه]] بعدى هم راه یافته است. در منابع شیعى، این اصطلاح بهرغم تدوین دیرهنگام كتابهاى درایه، در نخستین آثار تألیف شده در این باب دیده میشود. [[شیخ بهائى]] در [[الوجیزة]]<ref>الوجیزه، ص 414</ref> و [[مشرقالشمسین]]<ref>مشرق الشمسین، ص 24</ref> | ورود بحث احادیث قدسى به كتابهاى [[درایه]]، با وجود بحث درباره آن در آثار [[جرجانى]]، [[ابوالبقاء]]، [[تهانوى]] و امثال آنها، باید از زمان تألیف [[قواعدالتحدیث]] قاسمى (متوفى 1334) باشد كه پس از آن به كتابهاى [[درایه]] بعدى هم راه یافته است. در منابع شیعى، این اصطلاح بهرغم تدوین دیرهنگام كتابهاى درایه، در نخستین آثار تألیف شده در این باب دیده میشود. [[شیخ بهائى]] در [[الوجیزة]]<ref>الوجیزه، ص 414</ref> و [[مشرقالشمسین]]،<ref>مشرق الشمسین، ص 24</ref> و [[میرداماد]] در [[الرواشحالسماویة]]<ref>ص 291ـ 294</ref> به آن پرداختهاند و بدینگونه به كتابهاى درایةالحدیثى بعدى [[شیعه]] راه یافته است. | ||
==درونمایه== | ==درونمایه== | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
با توجه به درونمایه احادیث قدسى، مهمترین قلمرو تحت تأثیر آنها، مكتوبات عرفانى و اخلاقى بوده و اساساً بخش درخور توجهى از آموزههاى صوفیه تحت تأثیر اینگونه احادیث شكل گرفته یا بعداً مستند به آنها شده است.<ref>هجویرى، ص 29، 155، 407، 446؛نجمرازى، ص 185</ref> بعدها بیشترین كاربرد این احادیث در آثار [[محییالدین ابنعربى]] ملاحظه میشود.<ref>الفتوحاتالمكیة، سفر2، ص 186، سفر6، ص 234، سفر10، ص 151، سفر8، ص 294</ref> اما استفاده از احادیث قدسى به آثار عرفانى و اخلاقى منحصر نشده و در برخى آثار فقهى<ref>مسلمبن حجاج، ج 2، ص 9؛شهید ثانى، ج 2، ص 75؛طباطبائى، ج 1، ص 329؛شوكانى، ج 4، ص 300</ref> و حتى پارهاى كتابهاى [[اصول فقه]]<ref>شهید اول، قسم 1، ص 75؛تهرانى، ج 2، ص 140؛میرزاى قمى، ج 1، ص 409</ref> نیز استشهاد به آنها دیده میشود. | با توجه به درونمایه احادیث قدسى، مهمترین قلمرو تحت تأثیر آنها، مكتوبات عرفانى و اخلاقى بوده و اساساً بخش درخور توجهى از آموزههاى صوفیه تحت تأثیر اینگونه احادیث شكل گرفته یا بعداً مستند به آنها شده است.<ref>هجویرى، ص 29، 155، 407، 446؛نجمرازى، ص 185</ref> بعدها بیشترین كاربرد این احادیث در آثار [[محییالدین ابنعربى]] ملاحظه میشود.<ref>الفتوحاتالمكیة، سفر2، ص 186، سفر6، ص 234، سفر10، ص 151، سفر8، ص 294</ref> اما استفاده از احادیث قدسى به آثار عرفانى و اخلاقى منحصر نشده و در برخى آثار فقهى<ref>مسلمبن حجاج، ج 2، ص 9؛شهید ثانى، ج 2، ص 75؛طباطبائى، ج 1، ص 329؛شوكانى، ج 4، ص 300</ref> و حتى پارهاى كتابهاى [[اصول فقه]]<ref>شهید اول، قسم 1، ص 75؛تهرانى، ج 2، ص 140؛میرزاى قمى، ج 1، ص 409</ref> نیز استشهاد به آنها دیده میشود. | ||
بخشى از این احادیث متضمن گفتگوى خدا در روز [[قیامت]] با بهشتیان و دوزخیان یا فرشتگان است.<ref>علّوش، ص 624ـ749، 823ـ879</ref> بخشى هم متضمن سخنانى است كه [[پیامبر اكرم(ص)]] در شب [[معراج]] دریافت كرده كه «اسرار [[وحى]]» تلقى شده،<ref>تهانوى، ج 1، ص 629</ref> همچنانكه ادعیه شب [[معراج]] هم تحت عنوان «ادعیةالسر» گردآورى شده است.<ref>آقابزرگ طهرانى، ج 1، ص 396ـ398</ref> | بخشى از این احادیث متضمن گفتگوى خدا در روز [[قیامت]] با بهشتیان و دوزخیان یا فرشتگان است.<ref>علّوش، ص 624ـ749، 823ـ879</ref> بخشى هم متضمن سخنانى است كه [[محمد(ص)|پیامبر اكرم(ص)]] در شب [[معراج]] دریافت كرده كه «اسرار [[وحى]]» تلقى شده،<ref>تهانوى، ج 1، ص 629</ref> همچنانكه ادعیه شب [[معراج]] هم تحت عنوان «ادعیةالسر» گردآورى شده است.<ref>آقابزرگ طهرانى، ج 1، ص 396ـ398</ref> | ||
==وحیانى بودن== | ==وحیانى بودن== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==دریافت پیامبر از خدا== | ==دریافت پیامبر از خدا== | ||
درباره اینكه [[پیامبر اكرم]] اینگونه احادیث را چگونه از جانب خدا دریافت میكرده است نیز اختلافنظر وجود دارد. براساس یك دیدگاه، [[محمد(ص)|پیامبراكرم]] تنها [[قرآن]] را از طریق [[جبرئیل]] دریافت كرده و در دریافت حدیث قدسى لزوماً این واسطه وجود نداشته است،<ref>تهانوى، ج 1، ص 630؛مامقانى، ج5،ص46</ref> هرچند برخى عالمان، انتقالحدیث قدسى به واسطه [[جبرئیل]] را هم ممكن دانستهاند<ref>قارى، ص 313</ref>. راههاى انتقال احادیث قدسى عمدتاً خواب، الهام و امثال آنها تلقى شدهاند<ref>قاسمى، ص 66</ref> | درباره اینكه [[پیامبر اكرم]] اینگونه احادیث را چگونه از جانب خدا دریافت میكرده است نیز اختلافنظر وجود دارد. براساس یك دیدگاه، [[محمد(ص)|پیامبراكرم]] تنها [[قرآن]] را از طریق [[جبرئیل]] دریافت كرده و در دریافت حدیث قدسى لزوماً این واسطه وجود نداشته است،<ref>تهانوى، ج 1، ص 630؛مامقانى، ج5،ص46</ref> هرچند برخى عالمان، انتقالحدیث قدسى به واسطه [[جبرئیل]] را هم ممكن دانستهاند<ref>قارى، ص 313</ref>. راههاى انتقال احادیث قدسى عمدتاً خواب، الهام و امثال آنها تلقى شدهاند.<ref>قاسمى، ص 66</ref> ماهیت احادیث قدسى گاه به كلى غیر [[وحى]] تلقى شده<ref>صالح، ص 122</ref> و گاه در مقابل [[قرآن]]، كه [[وحى]] جلى است، [[وحى]] غیرجلى نام گرفتهاست.<ref>ابوشهبه، ص216</ref> | ||
==قالب محتواى== | ==قالب محتواى== | ||
درباره قالبى كه محتواى احادیث قدسى در آن بیان شده، تهانوى<ref>تهانوى، ج 1، ص 630</ref> از دو قالب یاد كرده است: یكى قالبى كه از آن به شیوه سلف تعبیر كرده و آن عبارت است از: «قال رسولاللّه(ص)فیما یروى عن ربه»، دیگرى قالبى كه از آن به شیوه متأخران تعبیر كرده و آن چنین است: «قالاللّه تعالى فیما رواه عنه(ص)». پساز تهانوى، دیگر كسانى كه به این بحث پرداختهاند همین دو قالب را ذكر كردهاند<ref>طحان، ص128</ref> | درباره قالبى كه محتواى احادیث قدسى در آن بیان شده، تهانوى<ref>تهانوى، ج 1، ص 630</ref> از دو قالب یاد كرده است: یكى قالبى كه از آن به شیوه سلف تعبیر كرده و آن عبارت است از: «قال رسولاللّه(ص)فیما یروى عن ربه»، دیگرى قالبى كه از آن به شیوه متأخران تعبیر كرده و آن چنین است: «قالاللّه تعالى فیما رواه عنه(ص)». پساز تهانوى، دیگر كسانى كه به این بحث پرداختهاند همین دو قالب را ذكر كردهاند.<ref>طحان، ص128</ref> در واقع، آنچه در این دو تعبیر مورد توجه قرار گرفته تصریح به این است كه [[محمد (ص)|حضرت رسول]] آن را از خدا نقل كرده است تا با تعبیرِ به كار رفته در نقل [[قرآن]] اشتباه نشود.<ref>د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref> اما تتبع در متون حدیثى، تقید به این دو قالب را در همهجا تأیید نمیكند. | ||
==تقسیمات== | ==تقسیمات== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==اعتبار== | ==اعتبار== | ||
اعتبار یا بیاعتبارى احادیث قدسى نیز مورد توجه محققان علوم حدیث قرار گرفته است. آنان عموماً در بخش مقدماتى آثار خود در این باره سخن گفتهاند.<ref>شیخبهائى، الوجیزة، ص 414؛قاسمى، ص 64؛صالح، ص 122ـ123</ref> گاه در بخش مشترك بین [[صحیح]] و [[ضعیف]] از آنها بحث | اعتبار یا بیاعتبارى احادیث قدسى نیز مورد توجه محققان علوم حدیث قرار گرفته است. آنان عموماً در بخش مقدماتى آثار خود در این باره سخن گفتهاند.<ref>شیخبهائى، الوجیزة، ص 414؛قاسمى، ص 64؛صالح، ص 122ـ123</ref> گاه در بخش مشترك بین [[صحیح]] و [[ضعیف]] از آنها بحث شده،<ref>طحان، ص126ـ127</ref> بااینهمه به وجود انواع مختلف [[صحیح]]، [[حسن]] و [[ضعیف]] این احادیث اشاره شده است<ref>ابوشهبه، ص 215</ref>. همچنین برخى محدّثان [[اهلسنّت]] به بیپایگى موارد مشهورى از احادیث قدسى اشاره كردهاند، مانند [[حدیث كنز]]<ref>عجلونى، ج 2، ص 132؛حاج احمد، ص452</ref> و حدیث «لولاك لما خلقتالافلاك».<ref>عجلونى، ج 2، ص 164</ref> در مجموعههایى كه اینگونه احادیث به لحاظ اعتبارشان طبقهبندى گردیدهاند، نزدیك به نیمى از آنها ضعیف دانسته شدهاند. مثلاً، حاج احمد در كتاب [[موسوعة الاحادیث القدسیة الصحیحة و الضعیفة]]، 335 مورد را [[صحیح]] و [[حَسَن]] و 585 مورد را [[ضعیف]] و [[موضوع]] (جعلى) تلقى كرده است. | ||
از احادیث قدسى از حیث سند و متن انتقاد شده و مخصوصاً بر انقطاع یا [[ارسال سند]] آنها تأكید گردیده است. [[ماسینیون]]<ref>د. اسلام، چاپ اول، ذیل "Shath"</ref> اینگونه احادیث را، به همین دلیل، در واقع نوعى از [[شطحیات]] صوفیانه دانسته است، اما ارسال سند اینگونه احادیث نه لزوماً بر بیپایگى آنها، بلكه بیشتر بر عدم اهتمام [[صوفیه]] به نقل سند آنها دلالت دارد و بسیارى از اینگونه احادیث در منابع اولیه حدیثى وجود داشته است كه اصالت آنها را میرساند،<ref>گراهام، ص 70؛د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Shath</ref> هر چند قلمداد كردن احادیث قدسى به عنوان [[شطحیات]] صوفیانه، به دلیل وجود موارد مشابهى در شطحیات<ref>گراهام، ص 71</ref> و برخورد كشفى [[صوفیه]] در اعتبار بخشیدن به احادیث،<ref>حاجاحمد، ص 453</ref> چنین احتمالى را درخور تأمل میسازد. از احادیث قدسى از این حیث نیز انتقاد شده است كه بهطور دوگانه، یعنى پارهاى از آنها از قول [[پیامبر اكرم]] و برخى به عنوان حدیث قدسى از خدا، نقل شدهاند<ref>گراهام، ص 88ـ91</ref>. احادیث قدسى در مقایسه با [[عهدین]] نیز نقد محتوایى شدهاند.<ref>گراهام، ص52؛د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref> ظاهرآ تساهل [[صوفیه]] در اخذ و اقتباس از منابع و نیز تصریح برخى مبنى بر استفاده از [[تورات]]<ref>ابنعربى، مشكاة الانوار، ص 30ـ31</ref> | از احادیث قدسى از حیث سند و متن انتقاد شده و مخصوصاً بر انقطاع یا [[ارسال سند]] آنها تأكید گردیده است. [[ماسینیون]]<ref>د. اسلام، چاپ اول، ذیل "Shath"</ref> اینگونه احادیث را، به همین دلیل، در واقع نوعى از [[شطحیات]] صوفیانه دانسته است، اما ارسال سند اینگونه احادیث نه لزوماً بر بیپایگى آنها، بلكه بیشتر بر عدم اهتمام [[صوفیه]] به نقل سند آنها دلالت دارد و بسیارى از اینگونه احادیث در منابع اولیه حدیثى وجود داشته است كه اصالت آنها را میرساند،<ref>گراهام، ص 70؛د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Shath</ref> هر چند قلمداد كردن احادیث قدسى به عنوان [[شطحیات]] صوفیانه، به دلیل وجود موارد مشابهى در شطحیات<ref>گراهام، ص 71</ref> و برخورد كشفى [[صوفیه]] در اعتبار بخشیدن به احادیث،<ref>حاجاحمد، ص 453</ref> چنین احتمالى را درخور تأمل میسازد. از احادیث قدسى از این حیث نیز انتقاد شده است كه بهطور دوگانه، یعنى پارهاى از آنها از قول [[پیامبر اكرم]] و برخى به عنوان حدیث قدسى از خدا، نقل شدهاند<ref>گراهام، ص 88ـ91</ref>. احادیث قدسى در مقایسه با [[عهدین]] نیز نقد محتوایى شدهاند.<ref>گراهام، ص52؛د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref> ظاهرآ تساهل [[صوفیه]] در اخذ و اقتباس از منابع و نیز تصریح برخى مبنى بر استفاده از [[تورات]]،<ref>ابنعربى، مشكاة الانوار، ص 30ـ31</ref> زمینه چنین نقدى را فراهم آورده است، حال آنكه بسیارى از این احادیث در منابع حدیثى معتبر و دست اول [[اهل سنّت]] و [[شیعه]] موجود است و حتى به صورت مشترك نقل شدهاند<ref>حسینى امینى، ص 13ـ276</ref> و به پارهاى از آنها در كتابهاى فقهى استناد شده است. | ||
==تعداد== | ==تعداد== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==بیشترین راویان== | ==بیشترین راویان== | ||
درباره اینكه كدامیك از [[صحابه]] بیشترین احادیث قدسى را از [[پیامبر اكرم]] نقل كردهاند، بدون استقصاى كامل نمیتوان اظهارنظر كرد، اما براساس [[الجامع فیالاحادیث القدسیة]] اثر[[عبدالسلام علّوش]]، كه به روش مسندى تنظیم شده است، بیشتر این احادیث به ترتیب از طریق [[انسبن مالك]]، [[ابوهریره]]، [[ابنعباس]] و [[حضرت | درباره اینكه كدامیك از [[صحابه]] بیشترین احادیث قدسى را از [[پیامبر اكرم]] نقل كردهاند، بدون استقصاى كامل نمیتوان اظهارنظر كرد، اما براساس [[الجامع فیالاحادیث القدسیة]] اثر[[عبدالسلام علّوش]]، كه به روش مسندى تنظیم شده است، بیشتر این احادیث به ترتیب از طریق [[انسبن مالك]]، [[ابوهریره]]، [[ابنعباس]] و [[حضرت علی(ع)]] نقل شدهاند.<ref>علّوش، ص 17ـ 77، 122ـ157، 187ـ201، 292ـ358</ref> در منابع حدیثى [[شیعه]]، احادیث قدسى عمدتاً از طریق [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] از قول [[محمد(ص)|پیامبراكرم]] و گاه بدون واسطه آن حضرت، از قول خدا،<ref>كلینى، ج 2، ص 72</ref> انبیاى سلف<ref>كلینى، ج 2، ص 497ـ498</ref> و [[جبرئیل]]<ref>كلینى، ج 1، ص 10، ج 2، ص 549</ref> نقل شدهاند. برخى احادیث قدسى متضمن سخن گفتن خدا با یكى از پیامبرانش است. از میان پیامبران، آنچه درباره [[حضرت موسى]] و [[حضرت داود|داود]](ع) گزارش شده ممتاز است.<ref>حرّعاملى، ص 31ـ81، 96؛علّوش، ص 554ـ 599، 611</ref> | ||
==کتابهای نوشته شده== | ==کتابهای نوشته شده== | ||
احادیث قدسى را در جاى جاى جوامع حدیثى اصلى [[اهل سنّت]] و [[شیعه]] میتوان سراغ گرفت،<ref>بخارى، ج 8، ص 195، 200، 205؛كلینى، ج 2، ص 72</ref> با اینهمه بعدها تألیفات مستقلى در این باب پدید آمد و روبه فزونى نهاد. كهنترین كتاب در این زمینه، [[المواعظ فى الاحادیث القدسیة]]، منسوب به [[غزالى]]، دانسته شده است<ref>مرعشلى، ج 1، ص 192</ref> | احادیث قدسى را در جاى جاى جوامع حدیثى اصلى [[اهل سنّت]] و [[شیعه]] میتوان سراغ گرفت،<ref>بخارى، ج 8، ص 195، 200، 205؛كلینى، ج 2، ص 72</ref> با اینهمه بعدها تألیفات مستقلى در این باب پدید آمد و روبه فزونى نهاد. كهنترین كتاب در این زمینه، [[المواعظ فى الاحادیث القدسیة]]، منسوب به [[غزالى]]، دانسته شده است.<ref>مرعشلى، ج 1، ص 192</ref> كه در صحت این انتساب تردید وجود دارد.<ref>غزالى، مقدمه عبدالحمید صالح حمدان، ص5ـ7</ref> | ||
بنابر این، اگر این تردید صحیح باشد، [[الاحادیث الالهیة]] تألیف [[ظاهربن طاهربن محمد نیشابورى]] قدیمترین اثر در این باره است.<ref>بلوشى، ص 53</ref> از مشهورترین مؤلفان در این موضوع، [[محییالدین ابنعربى]]، [[ملاعلى قارى]]، [[محمد عبدالرؤوف مناوى]] و [[محمد مدنى]] بودهاند.<ref>مرعشلى، ج1، ص 192ـ195؛بلوشى، ص53ـ60، 67ـ 74</ref> در بین علماى [[شیعه]] كهنترین اثر [[البلاغ المبین]]، منسوب به [[سیدخلف حویزى]] (متوفى 1074)، است<ref>آقابزرگ طهرانى، ج 3، ص 141، ج 5، ص271</ref> كه البته اثبات اقدمیت آن دشوار است.<ref>مامقانى، ج 5، ص 48</ref> پس از آن، [[الجواهر السنیة فیالاحادیث القدسیة]]، از [[شیخ | بنابر این، اگر این تردید صحیح باشد، [[الاحادیث الالهیة]] تألیف [[ظاهربن طاهربن محمد نیشابورى]] قدیمترین اثر در این باره است.<ref>بلوشى، ص 53</ref> از مشهورترین مؤلفان در این موضوع، [[محییالدین ابنعربى]]، [[ملاعلى قارى]]، [[محمد عبدالرؤوف مناوى]] و [[محمد مدنى]] بودهاند.<ref>مرعشلى، ج1، ص 192ـ195؛بلوشى، ص53ـ60، 67ـ 74</ref> در بین علماى [[شیعه]] كهنترین اثر [[البلاغ المبین]]، منسوب به [[سیدخلف حویزى]] (متوفى 1074)، است<ref>آقابزرگ طهرانى، ج 3، ص 141، ج 5، ص271</ref> كه البته اثبات اقدمیت آن دشوار است.<ref>مامقانى، ج 5، ص 48</ref> پس از آن، [[الجواهر السنیة فیالاحادیث القدسیة]]، از [[شیخ حر عاملی]]، قدیمترین اثر در این موضوع است.<ref>آقابزرگ طهرانى، ج 5، ص 271</ref> | ||
در دوران معاصر هم در زمینه جمعآورى و تبویب احادیث قدسى آثار مهمى پدید آمده، كه از آن جمله است: | در دوران معاصر هم در زمینه جمعآورى و تبویب احادیث قدسى آثار مهمى پدید آمده، كه از آن جمله است: | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
[[رده:اصطلاحات حدیثی]] |