شیخ بهائی: تفاوت میان نسخهها
جز
←کودکی و جوانی
جز (←آثار ادبی) |
جز (←کودکی و جوانی) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
بنابر نسخهای به خط شیخ بهائی که در ۹۶۹ق در [[قزوین]] نوشته شده، او هنگام ورود به ایران ۱۳ ساله بود،{{مدرک}} اما بعضی منابع او را در این زمان ۷ ساله دانستهاند.<ref>اعتمادالسلطنه، ص۴۴۷؛ بحرانی، ص۲۶.</ref> وی از هجرتش به ایران و ورودش همراه با پدر در دستگاه سلاطین صفوی اظهار ناخرسندی کرده است. <ref>شیخ بهایی،کشکول ،انتشارات فراهانی،ج ۱ ،ص۲۱۳ | بنابر نسخهای به خط شیخ بهائی که در ۹۶۹ق در [[قزوین]] نوشته شده، او هنگام ورود به ایران ۱۳ ساله بود،{{مدرک}} اما بعضی منابع او را در این زمان ۷ ساله دانستهاند.<ref>اعتمادالسلطنه، ص۴۴۷؛ بحرانی، ص۲۶.</ref> وی از هجرتش به ایران و ورودش همراه با پدر در دستگاه سلاطین صفوی اظهار ناخرسندی کرده است. <ref>شیخ بهایی،کشکول ،انتشارات فراهانی،ج ۱ ،ص۲۱۳ | ||
</ref> | </ref>{{یادداشت| شیخ در کشکول می نویسد: اگر پدرم مرا از بلاد عرب به شهرهای عجم نمی آورد و در دربار پادشاهان رفت وشد نمی کردم بی شک یکی از پیرهیز گارترین وعابدترین و زاهدترین مردمان بودم. و در پایان نیز به این شعر حافظ تمثل کرده «من ملک بوم و فردوس برین جایم بود/آدم آورد در این دیر خراب آبادم» }} | ||
بعد از ۳ سال اقامت در اصفهان، [[شاه تهماسب اول|شاه طهماسب اول]] به توصیه و تأکید [[شیخ علی منشار]]، عزّالدین حسین را به قزوین دعوت و [[منصب شیخ الاسلامی]] شهر را به او سپرد. شیخ بهائی نیز همراه پدرش به قزوین رفت و مدتی در آنجا اقامت و به تحصیل علوم مختلف پرداخت.{{مدرک}} | بعد از ۳ سال اقامت در اصفهان، [[شاه تهماسب اول|شاه طهماسب اول]] به توصیه و تأکید [[شیخ علی منشار]]، عزّالدین حسین را به قزوین دعوت و [[منصب شیخ الاسلامی]] شهر را به او سپرد. شیخ بهائی نیز همراه پدرش به قزوین رفت و مدتی در آنجا اقامت و به تحصیل علوم مختلف پرداخت.{{مدرک}} | ||