حدیث عنوان بصری: تفاوت میان نسخهها
جز
←متن و ترجمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←متن و ترجمه) |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
|گفتم: از خداوند درخواست کردم قلبت را نسبت به من مهربان کند و از علمت به من روزی فرماید، و امیدوارم خداوند متعال آنچه را در مورد "شریف" خواستهام، اجابت کرده باشد. پس گفت: ای اباعبدالله! علم تنها با آموختن به دست نمیآید. علم نوری است که در قلب هرکسی که خداوند قصد هدایتش را داشته باشد، قرار میگیرد. اگر به دنبال علم هستی، ابتدا حقیقت بندگی را در خودت ایجاد کن و علم را با به کاربردن آن طلب نما، و از خداوند توانایی فهمیدن را بخواه تا او حقایق را به تو بفهماند. | |گفتم: از خداوند درخواست کردم قلبت را نسبت به من مهربان کند و از علمت به من روزی فرماید، و امیدوارم خداوند متعال آنچه را در مورد "شریف" خواستهام، اجابت کرده باشد. پس گفت: ای اباعبدالله! علم تنها با آموختن به دست نمیآید. علم نوری است که در قلب هرکسی که خداوند قصد هدایتش را داشته باشد، قرار میگیرد. اگر به دنبال علم هستی، ابتدا حقیقت بندگی را در خودت ایجاد کن و علم را با به کاربردن آن طلب نما، و از خداوند توانایی فهمیدن را بخواه تا او حقایق را به تو بفهماند. | ||
|قُلْتُ: یا شَرِیفُ! فَقَالَ: قُلْ: یا أبَا عَبْدِالله! قُلْتُ: یا أبَا عَبْدِالله! مَا حَقِیقَةُ الْعُبُودِیةِ؟ قَالَ: ثَلاَثَةُ أشْیآءَ: أنْ لاَ یرَی الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ الله مِلْکا، لأنَّ الْعَبِیدَ لاَ یکونُ لَهُمْ مِلْک، یرَوْنَ الْمَالَ مَالَ الله، یضَعُونَهُ حَیثُ أمَرَهُمُ الله بِهِ؛ وَ لاَ یدَبِّرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیـرًا؛ وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أمَرَهُ تَعَالَی بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ. | |قُلْتُ: یا شَرِیفُ! فَقَالَ: قُلْ: یا أبَا عَبْدِالله! قُلْتُ: یا أبَا عَبْدِالله! مَا حَقِیقَةُ الْعُبُودِیةِ؟ قَالَ: ثَلاَثَةُ أشْیآءَ: أنْ لاَ یرَی الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ الله مِلْکا، لأنَّ الْعَبِیدَ لاَ یکونُ لَهُمْ مِلْک، یرَوْنَ الْمَالَ مَالَ الله، یضَعُونَهُ حَیثُ أمَرَهُمُ الله بِهِ؛ وَ لاَ یدَبِّرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ تَدْبِیـرًا؛ وَ جُمْلَةُ اشْتِغَالِهِ فِیمَا أمَرَهُ تَعَالَی بِهِ وَ نَهَاهُ عَنْهُ. | ||
|گفتم: ای شریف! فرمود: بگو ای اباعبدالله! گفتم: ای اباعبدالله! حقیقت عبودیت کدام است؟ گفت: سه چیز است. [اول] اینکه بنده برای خود در مورد آنچه که خدا به وی سپردهاست، مالکیتی قائل نباشد؛ چرا که برای بندگان مالکیتی وجود ندارد، بلکه همه اموال را مال خدا میپندارند و آن را در جایی قرار میدهند که خداوند امر کردهاست. [دوم] اینکه بنده برای خود تدبیری نیندیشد؛ [سوم] اینکه تمام مشغولیت بنده، معطوف به انجام کاری است که خداوند بلند مرتبه به او امر یا از آن نهی کردهاست. | |گفتم: ای شریف!{{یادداشت| احتمال دارد که «شریف» عنوانی تشریفاتی برای احترام به اشخاص خاص و بسیار محترم بوده وشاید پیام خاصی در آن بوده که امام (ع )عنوان را از گفتن آن نهی کرده است.}} فرمود: بگو ای اباعبدالله! گفتم: ای اباعبدالله! حقیقت عبودیت کدام است؟ گفت: سه چیز است. [اول] اینکه بنده برای خود در مورد آنچه که خدا به وی سپردهاست، مالکیتی قائل نباشد؛ چرا که برای بندگان مالکیتی وجود ندارد، بلکه همه اموال را مال خدا میپندارند و آن را در جایی قرار میدهند که خداوند امر کردهاست. [دوم] اینکه بنده برای خود تدبیری نیندیشد؛ [سوم] اینکه تمام مشغولیت بنده، معطوف به انجام کاری است که خداوند بلند مرتبه به او امر یا از آن نهی کردهاست. | ||
|فَإذَا لَمْ یرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ الله تَعَالَی مِلْکا هَانَ عَلَیهِ الإنْفَاقُ فِیمَا أمَرَهُ الله تَعَالَی أنْ ینْفِقَ فِیهِ؛ وَ إذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیـرَ نَفْسِهِ عَلَی مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیهِ مَصَآئِبُ الدُّنْیا؛ وَ إذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أمَرَهُ الله تَعَالَی وَ نَهَاهُ، لاَ یـتَـفَرَّغُ مِنْهُمَا إلَی الْمِرَآءِ وَ الْمُبَاهَـاةِ مَعَ النَّاسِ. | |فَإذَا لَمْ یرَ الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِیمَا خَوَّلَهُ الله تَعَالَی مِلْکا هَانَ عَلَیهِ الإنْفَاقُ فِیمَا أمَرَهُ الله تَعَالَی أنْ ینْفِقَ فِیهِ؛ وَ إذَا فَوَّضَ الْعَبْدُ تَدْبِیـرَ نَفْسِهِ عَلَی مُدَبِّرِهِ هَانَ عَلَیهِ مَصَآئِبُ الدُّنْیا؛ وَ إذَا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَا أمَرَهُ الله تَعَالَی وَ نَهَاهُ، لاَ یـتَـفَرَّغُ مِنْهُمَا إلَی الْمِرَآءِ وَ الْمُبَاهَـاةِ مَعَ النَّاسِ. | ||
|پس آنگاه که بنده در آنچه که خدا به او واگذار کرده، احساس مالکیتی نداشته باشد، انفاق در آنچه که خدا امر کرده، برای او آسان خواهد بود. همچنین اگر بنده تدبیر خود را بر مدبّر خود واگذار کند، سختیهای دنیا بر او آسان میشود و چون بنده اهتمامش در امر و نهی خداوند باشد، دیگر مجالی برای خودنمایی و فخرفروشی به مردم نخواهد داشت. | |پس آنگاه که بنده در آنچه که خدا به او واگذار کرده، احساس مالکیتی نداشته باشد، انفاق در آنچه که خدا امر کرده، برای او آسان خواهد بود. همچنین اگر بنده تدبیر خود را بر مدبّر خود واگذار کند، سختیهای دنیا بر او آسان میشود و چون بنده اهتمامش در امر و نهی خداوند باشد، دیگر مجالی برای خودنمایی و فخرفروشی به مردم نخواهد داشت. |