پرش به محتوا

شاه محمد خدابنده صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:


=== اختلاف بر سر جانشینی ===
=== اختلاف بر سر جانشینی ===
با درگذشت شاه طهماسب اول در ۹۸۴، اختلاف امیران قزلباش برای انتخاب جانشین بالا گرفت و به درگیری‌های خونینی انجامید. عاقبت، حامیان اسماعیل میرزا او را به نام شاه اسماعیل دوم در قزوین بر تخت سلطنت نشاندند. او که به سبب حبس طولانی در قلعه، بی‌رحم‌تر و سرکش‌تر شده بود، پس از جلوس دست به کشتار وسیع شاهزادگان صفوی زد.
با درگذشت شاه طهماسب اول در ۹۸۴، اختلاف امیران [[قزلباش]] برای انتخاب جانشین بالا گرفت و به درگیری‌های خونینی انجامید. عاقبت، حامیان اسماعیل میرزا او را به نام شاه اسماعیل دوم در قزوین بر تخت سلطنت نشاندند. او که به سبب حبس طولانی در قلعه، بی‌رحم‌تر و سرکش‌تر شده بود، پس از جلوس دست به کشتار وسیع شاهزادگان صفوی زد.


دستور کشتن خدابنده و فرزندانش نیز صادر شده بود، اما پیش از عملی شدن آن، خود اسماعیل با توطئه خواهرش، [[پری خان خانم]]، به قتل رسید.<ref> روملو، احسن التواریخ، ج۱۲، ص۶۴۶ـ۶۴۷؛ منشی قمی، خلاصةالتواریخ، ج۲، ص۶۵۰ـ ۶۵۳؛ اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۱۱۹ـ۱۲۱، ۲۰۴، ۲۰۸ـ ۲۰۹، ۲۱۹.</ref>
دستور کشتن خدابنده و فرزندانش نیز صادر شده بود، اما پیش از عملی شدن آن، خود اسماعیل با توطئه خواهرش، [[پری خان خانم]]، به قتل رسید.<ref> روملو، احسن التواریخ، ج۱۲، ص۶۴۶ـ۶۴۷؛ منشی قمی، خلاصةالتواریخ، ج۲، ص۶۵۰ـ ۶۵۳؛ اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۱۱۹ـ۱۲۱، ۲۰۴، ۲۰۸ـ ۲۰۹، ۲۱۹.</ref>


=== انتخاب خدابنده ===
=== انتخاب خدابنده ===
پس از این رویداد، امیران قزلباش با صلاحدید پری خان خانم، خدابنده را جانشین شاه طهماسب اعلام کردند و او را به قزوین فراخواندند. شاید سبب این انتخاب ناتوانی خدابنده در امر حکومت و نابینایی او بود تا قدرت در دست پری خان خانم باقی بماند. تا آمدن خدابنده به قزوین، پری خان خانم به همراهی دایی‌اش، [[شمخال سلطان]]، گرداننده امور بود.
پس از این رویداد، امیران [[قزلباش]] با صلاحدید پری خان خانم، خدابنده را جانشین شاه طهماسب اعلام کردند و او را به قزوین فراخواندند. شاید سبب این انتخاب ناتوانی خدابنده در امر حکومت و نابینایی او بود تا قدرت در دست پری خان خانم باقی بماند. تا آمدن خدابنده به قزوین، پری خان خانم به همراهی دایی‌اش، [[شمخال سلطان]]، گرداننده امور بود.


خدابنده هنوز از شیراز حرکت نکرده بود که [[میرزاسلمان جابری]] اصفهانی (وزیر شاه اسماعیل)، که برای آگاهی از اوضاع قزوین به آنجا رفته بود، وی را از قدرت پری خان خانم مطّلع کرد. با این همه، خدابنده در ۹۸۵ از شیراز به اصفهان رفت و حکومت آنجا را به پسرش حمزه میرزا و [[میرحسین خان مازندرانی]] سپرد و پس از دیدار مادرش در [[کاشان]]، راهی [[قزوین]] شد.
خدابنده هنوز از شیراز حرکت نکرده بود که [[میرزاسلمان جابری]] اصفهانی (وزیر شاه اسماعیل)، که برای آگاهی از اوضاع قزوین به آنجا رفته بود، وی را از قدرت پری خان خانم مطّلع کرد. با این همه، خدابنده در ۹۸۵ از شیراز به اصفهان رفت و حکومت آنجا را به پسرش حمزه میرزا و [[میرحسین خان مازندرانی]] سپرد و پس از دیدار مادرش در [[کاشان]]، راهی [[قزوین]] شد.
خط ۴۸: خط ۴۸:


== کشته شدن مهد علیا ==
== کشته شدن مهد علیا ==
در سال ۹۹۲ق، امیران قزلباش که از دخالت‌های [[مهدعلیا]] در امور حکومتی ناخرسند بودند، او را در حضور خدابنده به قتل رساندند. پادشاه صفوی از بیم قزلباشان و از شدت ناتوانی، این حادثه را از تقدیرات آسمانی شمرد و حتی عاملان این حادثه را تنبیه نکرد.<ref> منشی قمی، خلاصةالتواریخ، ج۲، ص۶۹۶ـ۶۹۹؛ اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۲۴۷ـ۲۵۲؛ نیز رجوع کنید به خیرالنساء بیگم.</ref>
در سال ۹۹۲ق، امیران [[قزلباش]] که از دخالت‌های [[مهدعلیا]] در امور حکومتی ناخرسند بودند، او را در حضور خدابنده به قتل رساندند. پادشاه صفوی از بیم [[قزلباشان]] و از شدت ناتوانی، این حادثه را از تقدیرات آسمانی شمرد و حتی عاملان این حادثه را تنبیه نکرد.<ref> منشی قمی، خلاصةالتواریخ، ج۲، ص۶۹۶ـ۶۹۹؛ اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۲۴۷ـ۲۵۲؛ نیز رجوع کنید به خیرالنساء بیگم.</ref>


== خدابنده ناتوان‌تر از قبل ==
== خدابنده ناتوان‌تر از قبل ==
از این زمان به بعد، اوضاع نابسامان‌تر شد. حمزه میرزا، با وجود سن کم، سعی کرد به پدرش کمک کند، اما امیران قدرتمند قزلباش مانع کار او شدند. حتی [[مرشدقلی]]، خان استاجلو و [[علی قلی]]، خان شاملو، عباس میرزا را در خراسان پادشاه اعلام کردند، <ref> منشی قمی، خلاصةالتواریخ، ج۲، ص۷۰۴ـ۷۰۵؛ اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۲۷۸؛ منجم یزدی، ص۵۷</ref> لیکن این حادثه با تدبیر میرزاسلمان، که پس از مهدعلیا امور را به دست گرفته بود، حل شد.
از این زمان به بعد، اوضاع نابسامان‌تر شد. حمزه میرزا، با وجود سن کم، سعی کرد به پدرش کمک کند، اما امیران قدرتمند [[قزلباش]] مانع کار او شدند. حتی [[مرشدقلی]]، خان استاجلو و [[علی قلی]]، خان شاملو، عباس میرزا را در خراسان پادشاه اعلام کردند، <ref> منشی قمی، خلاصةالتواریخ، ج۲، ص۷۰۴ـ۷۰۵؛ اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۲۷۸؛ منجم یزدی، ص۵۷</ref> لیکن این حادثه با تدبیر میرزاسلمان، که پس از مهدعلیا امور را به دست گرفته بود، حل شد.


با کشته شدن میرزاسلمان که با توطئه امیران قزلباش طراحی شده بود، خدابنده که خود از این ماجرا خبر داشت، ناتوان‌تر از پیش بر مسند حکومت باقی ماند. <ref> اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۲۸۴ـ۲۸۹؛ منجم یزدی، ص۶۳ـ۶۴؛ نیز رجوع کنید به حمزه میرزا.</ref>
با کشته شدن میرزاسلمان که با توطئه امیران [[قزلباش]] طراحی شده بود، خدابنده که خود از این ماجرا خبر داشت، ناتوان‌تر از پیش بر مسند حکومت باقی ماند. <ref> اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۲۸۴ـ۲۸۹؛ منجم یزدی، ص۶۳ـ۶۴؛ نیز رجوع کنید به حمزه میرزا.</ref>


== انتخاب جانشین ==
== انتخاب جانشین ==
در سال ۹۹۴هجری، در پی قتل [[حمزه میرزا]] که با توطئه امیران قزلباش، به خصوص شاملوها و استاجلوها انجام گرفت، خدابنده بیش از پیش ناتوان و درمانده شد. او از بیم [[قزلباشان]] و برای جلوگیری از تشدیداختلافات داخلی از انتخاب جانشین خودداری کرد، چرا که در این زمان، [[ترکمانان]] و [[تکلوها]] از شاهزاده [[طهماسب میرزا]]، و امیران خراسان و به خصوص شاملوها از عباس میرزا حمایت می‌کردند و علیقلی خان فتح اوغلی استاجلو و اسماعیل قلی خان که در قتل حمزه میرزا دست داشتند، خواهان جانشینی شاهزاده [[ابوطالب میرزا]] بودند.<ref> اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۳۴۹ـ۳۵۱؛ افوشتهیی، ص۲۱۵ـ ۲۱۶؛ شاملو، قصص الخاقانی، ج۱، ص۱۱۴ـ۱۱۶؛ نیز رجوع کنید به حمزه میرزا.</ref>
در سال ۹۹۴هجری، در پی قتل [[حمزه میرزا]] که با توطئه امیران [[قزلباش]]، به خصوص شاملوها و استاجلوها انجام گرفت، خدابنده بیش از پیش ناتوان و درمانده شد. او از بیم [[قزلباشان]] و برای جلوگیری از تشدید اختلافات داخلی از انتخاب جانشین خودداری کرد، چرا که در این زمان، [[ترکمانان]] و [[تکلوها]] از شاهزاده [[طهماسب میرزا]]، و امیران خراسان و به خصوص شاملوها از عباس میرزا حمایت می‌کردند و علیقلی خان فتح اوغلی استاجلو و اسماعیل قلی خان که در قتل حمزه میرزا دست داشتند، خواهان جانشینی شاهزاده [[ابوطالب میرزا]] بودند.<ref> اسکندرمنشی، نقاوة الآثار فی ذکر الاخیار، ج۱، ص۳۴۹ـ۳۵۱؛ افوشتهیی، ص۲۱۵ـ ۲۱۶؛ شاملو، قصص الخاقانی، ج۱، ص۱۱۴ـ۱۱۶؛ نیز رجوع کنید به حمزه میرزا.</ref>


سرانجام، خدابنده در برابر پافشاری طرفداران ابوطالب میرزا تسلیم شد و او را به جانشینی خود انتخاب کرد.
سرانجام، خدابنده در برابر پافشاری طرفداران ابوطالب میرزا تسلیم شد و او را به جانشینی خود انتخاب کرد.
خط ۷۲: خط ۷۲:


=== حاکم ناتوان ===
=== حاکم ناتوان ===
وی مدت نه سال و شش ماه با بی‌کفایتی و ناتوانی حکومت کرد و فقط اسمی از سلطنت داشت. او اکثر اوقاتش را به خوشگذرانی سپری می‌کرد و امور مملکت در دست امیران جاه طلب قزلباش بود.<ref> جُنابدی، روضةالصفویه، ص۶۰۴؛ مستوفی، زبدةالتواریخ ص۸۸. </ref>
وی مدت نه سال و شش ماه با بی‌کفایتی و ناتوانی حکومت کرد و فقط اسمی از سلطنت داشت. او اکثر اوقاتش را به خوشگذرانی سپری می‌کرد و امور مملکت در دست امیران جاه طلب [[قزلباش]] بود.<ref> جُنابدی، روضةالصفویه، ص۶۰۴؛ مستوفی، زبدةالتواریخ ص۸۸. </ref>


هر طایفه‌ای از امرای قزلباش یکی از پسران خدابنده را دستاویز مقاصد سیاسی خود برای رسیدن به قدرت و سرکوب رقیبانشان قرار دادند. این وضع گذشته از نابسامانی داخلی، باعث شد تا عثمانیان از مغرب و [[ازبکان]] از مشرق، به ترتیب به آذربایجان و خراسان هجوم آورند. در واقع دوره سلطنت محمد خدابنده، دوره اوج درگیریها و اختلافات داخلی در تاریخ صفویان بود.
هر طایفه‌ای از امرای [[قزلباش]] یکی از پسران خدابنده را دستاویز مقاصد سیاسی خود برای رسیدن به قدرت و سرکوب رقیبانشان قرار دادند. این وضع گذشته از نابسامانی داخلی، باعث شد تا عثمانیان از مغرب و [[ازبکان]] از مشرق، به ترتیب به آذربایجان و خراسان هجوم آورند. در واقع دوره سلطنت محمد خدابنده، دوره اوج درگیریها و اختلافات داخلی در تاریخ صفویان بود.


== درگذشت ==
== درگذشت ==
۴۴۱

ویرایش