سید محمد فشارکی: تفاوت میان نسخهها
اصلاح لینک
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) (اصلاح لینک) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| وبگاه رسمی = | | وبگاه رسمی = | ||
}} | }} | ||
'''سید محمد طباطبائی فشارکی''' (۱۲۵۳-۱۳۱۶ق) از مجتهدان و مدرسان [[فقه]] و [[اصول]] در [[حوزه علمیه نجف]] و [[حوزه علمیه سامراء]] در قرن چهاردم هجری است. پس از رحلت [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، علمای حوزه از وی خواستند [[مرجع تقلید | '''سید محمد طباطبائی فشارکی''' (۱۲۵۳-۱۳۱۶ق) از مجتهدان و مدرسان [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] در [[حوزه علمیه نجف]] و [[حوزه علمیه سامرا|حوزه علمیه سامراء]] در قرن چهاردم هجری است. پس از رحلت [[سید محمدحسن شیرازی|میرزا محمدحسن شیرازی]]، علمای حوزه از وی خواستند [[مرجع تقلید|مرجعیت تقلید شیعه]] را بر عهده بگیرد اما او امتناع کرد و به تدریس پرداخت. او را مردی [[تقوا|پرهیزگار]] و بیاعتنا به دنیا معرفی کردهاند. عالمانی چون [[محمدتقی شیرازی|میرزا محمدتقی شیرازی]]، [[عبدالکریم حائری یزدی|عبدالکریم حائری]]، [[محمدرضا مسجدشاهی]] و [[آقا ضیاء عراقی]] در کلاسهای درس او حاضر میشدند. وی از نزدیکان و شاگردان میرزا محمدحسن شیرازی بود و گفتهشده نقش مهمی در صدور [[نهضت تنباکو|فتوای تنباکو]] از سوی میرزا داشته است. | ||
== جایگاه و شخصیت == | == جایگاه و شخصیت == | ||
سید محمد فشارکی از فقیهان شیعه در قرن چهارده قمری است. او را استاد کبیر،<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۴۲.</ref> علامه<ref>قمی، الکنی و الألقاب، ۱۴۲۹ق، ص۶۸۹.</ref> و نابغه زمان خواندهاند.<ref>صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۸۲.</ref> وی از مدرسان [[فقه]] و [[اصول]] در [[نجف]] و [[سامرا]]<ref>صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۸۲.</ref> | سید محمد فشارکی از فقیهان شیعه در قرن چهارده قمری است. او را استاد کبیر،<ref>مدرس تبریزی، ریحانة الادب، ج۴، ص۳۴۲.</ref> علامه<ref>قمی، الکنی و الألقاب، ۱۴۲۹ق، ص۶۸۹.</ref> و نابغه زمان خواندهاند.<ref>صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۸۲.</ref> وی از مدرسان [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] در [[نجف]] و [[سامرا]]<ref>صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۸۲.</ref> | ||
سید محمد فشارکی ارتباط بسیار نزدیکی با میرزا محمدحسن شیرازی معروف به [[میرزای مجدد]] داشت. او را محرم اسرار میرزا میدانستند. میرزا او را بسیار گرامی میداشت و در مسائل مهم با وی مشورت میکرد و مدیریت [[حوزه علمیه سامرا]] را بدو سپرده بود.<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۴.</ref> وی حتی جایگاه تدریس خود را به سید محمد واگذار کرد.<ref>جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، اصفهان، ۱۳۸۵، ص۴۱۷.</ref> فشارکی که معتقد بود تحریم تنباکو اهمیت زیادی در حفظ عزت مسلمانان دارد، نقش مهمی در ترغیب میرزا در صدور [[فتوای تحریم تنباکو]] ایفا کرد.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه، گلشن ابرار، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۳۱۲.</ref> | سید محمد فشارکی ارتباط بسیار نزدیکی با میرزا محمدحسن شیرازی معروف به [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای مجدد]] داشت. او را محرم اسرار میرزا میدانستند. میرزا او را بسیار گرامی میداشت و در مسائل مهم با وی مشورت میکرد و مدیریت [[حوزه علمیه سامرا]] را بدو سپرده بود.<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۴.</ref> وی حتی جایگاه تدریس خود را به سید محمد واگذار کرد.<ref>جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، اصفهان، ۱۳۸۵، ص۴۱۷.</ref> فشارکی که معتقد بود تحریم تنباکو اهمیت زیادی در حفظ عزت مسلمانان دارد، نقش مهمی در ترغیب میرزا در صدور [[نهضت تنباکو|فتوای تحریم تنباکو]] ایفا کرد.<ref>جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه، گلشن ابرار، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۳۱۲.</ref> | ||
=== زندگی و درگذشت=== | === زندگی و درگذشت=== | ||
سید محمد طباطبائی فشارکی در [[سال ۱۲۵۳ هجری قمری| سال ۱۲۵۳ق]] روستای فشارک [[اصفهان]] متولد شد.<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۶.</ref> وی از سادات زواره اصفهان است.<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۳.</ref> | سید محمد طباطبائی فشارکی در [[سال ۱۲۵۳ هجری قمری| سال ۱۲۵۳ق]] روستای فشارک [[اصفهان]] متولد شد.<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۶.</ref> وی از سادات زواره اصفهان است.<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۳.</ref> | ||
او در شش سالگی پدرش، میرزا ابوالقاسم را از دست داد<ref>معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴، ج۴، ص۱۴۳۶</ref> و در یازدهسالگی همراه مادرش برای تحصیل علوم دینی به [[عراق]] رفت و در [[شهر کربلا]] سکونت نمود و تحت تکفل برادر بزرگترش سید ابراهیم کبیر قرار گرفت.<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ص۱۴۳.</ref> | او در شش سالگی پدرش، میرزا ابوالقاسم را از دست داد<ref>معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴، ج۴، ص۱۴۳۶</ref> و در یازدهسالگی همراه مادرش برای تحصیل علوم دینی به [[عراق]] رفت و در [[کربلا|شهر کربلا]] سکونت نمود و تحت تکفل برادر بزرگترش سید ابراهیم کبیر قرار گرفت.<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ص۱۴۳.</ref> | ||
سید محمد فشارکی در [[۱۳ ذیالقعده]] [[سال ۱۳۱۶ هجری قمری|سال ۱۳۱۶ق]]<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۳.</ref> یا [[سال ۱۳۱۸ هجری قمری| ۱۳۱۸ق]] مصادف با [[۱۳ اسفند]] [[سال ۱۳۲۹ هجری شمسی|۱۳۲۹ هجری شمسی]] در نجف درگذشت. پیکر او را در یکی از حجرات [[حرم امیرالمومنین]] [[دفن]] کردند.<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۸.</ref><br> | سید محمد فشارکی در [[۱۳ ذیالقعده]] [[سال ۱۳۱۶ هجری قمری|سال ۱۳۱۶ق]]<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ۱۴۱۳ق، ص۱۴۳.</ref> یا [[سال ۱۳۱۸ هجری قمری| ۱۳۱۸ق]] مصادف با [[۱۳ اسفند]] [[سال ۱۳۲۹ هجری شمسی|۱۳۲۹ هجری شمسی]] در نجف درگذشت. پیکر او را در یکی از حجرات [[حرم امیرالمومنین]] [[دفن]] کردند.<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۸.</ref><br> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
او به مدت ۲۲ سال در کربلا بود و در زمنیه فقه و اصول از محضر اساتیدی استفاده کرد که برخی از آنها: | او به مدت ۲۲ سال در کربلا بود و در زمنیه فقه و اصول از محضر اساتیدی استفاده کرد که برخی از آنها: | ||
* [[سید حسن طباطبایی حائری]] فرزند [[سید محمد طباطبایی مجاهد|سید محمد مجاهد]]<ref>معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴، ج۴، ص۱۴۳۶</ref> | * [[سید حسن طباطبایی حائری]] فرزند [[سید محمد طباطبایی مجاهد|سید محمد مجاهد]]<ref>معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴، ج۴، ص۱۴۳۶</ref> | ||
* [[فاضل اردکانی|شیخ محمدحسین اردکانی]] (درگذشت۱۳۰۵ق)<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۶.</ref> | * [[محمدحسین فاضل اردکانی|شیخ محمدحسین اردکانی]] (درگذشت۱۳۰۵ق)<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۶.</ref> | ||
* سید علینقی طباطبائی (درگذشت۱۲۸۹ق) فرزند حاج آقا حسن طباطبائی<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۶.</ref> | * سید علینقی طباطبائی (درگذشت۱۲۸۹ق) فرزند حاج آقا حسن طباطبائی<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۶.</ref> | ||
* [[شیخ زین العابدین گلپایگانی]] (درگذشت۱۲۷۹ق)<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۱، ص۲۶۹.</ref> | * [[شیخ زین العابدین گلپایگانی]] (درگذشت۱۲۷۹ق)<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۱، ص۲۶۹.</ref> | ||
فشارکی در سال ۱۲۸۶ق به [[نجف اشرف]] رفت تا از محفل درس [[میرزا محمدحسن شیرازی]] استفاده کند.<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۶.</ref> او درسها را با یار دیرین و برادر خانمش، میرزا محمدتقی شیرازی مباحثه میکرد.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۱، ص۲۷۱.</ref> | فشارکی در سال ۱۲۸۶ق به [[نجف|نجف اشرف]] رفت تا از محفل درس [[میرزا محمدحسن شیرازی]] استفاده کند.<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۶.</ref> او درسها را با یار دیرین و برادر خانمش، میرزا محمدتقی شیرازی مباحثه میکرد.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۱، ص۲۷۱.</ref> | ||
در سال ۱۲۹۱ق به دنبال مهاجرت میرزای شیرازی به سامرا، سید محمد فشارکی نیز به سامرا رفت. به گفته آیتالله اراکی حضور او در درس میرزای شیرازی برای طلاب مفید بود زیرا که درس را دوباره برای آنها تقریر میکرد.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۱، ص۲۷۱.</ref> بیشتر اوقات طرف بحث میرزای شیرازی بود و بحث آنها گاه ساعتها به طول میانجامید.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۱، ص۲۷۱.</ref> | در سال ۱۲۹۱ق به دنبال مهاجرت میرزای شیرازی به سامرا، سید محمد فشارکی نیز به سامرا رفت. به گفته آیتالله اراکی حضور او در درس میرزای شیرازی برای طلاب مفید بود زیرا که درس را دوباره برای آنها تقریر میکرد.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۱، ص۲۷۱.</ref> بیشتر اوقات طرف بحث میرزای شیرازی بود و بحث آنها گاه ساعتها به طول میانجامید.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۱، ص۲۷۱.</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
=== شاگردان === | === شاگردان === | ||
شاگردان محفل درسی سید محمد فشارکی را تا سیصد نفر نوشتهاند.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۳.</ref> گفتهاند چون از سامرا به نجف برگشت، بسیاری از شاگردان [[فقهاء|فقهای]] دیگر در کلاس او حاضر گشتند. غالب کلاسهای او در مقبره [[سید محمدحسن شیرازی]] و [[مسجد جامع هندی]] برگزار میشد.<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ص۱۴۴.</ref><br> | شاگردان محفل درسی سید محمد فشارکی را تا سیصد نفر نوشتهاند.<ref>شریفرازی، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۸۳.</ref> گفتهاند چون از سامرا به نجف برگشت، بسیاری از شاگردان [[فقهاء|فقهای]] دیگر در کلاس او حاضر گشتند. غالب کلاسهای او در مقبره [[سید محمدحسن شیرازی]] و [[مسجد هندی (نجف)|مسجد جامع هندی]] برگزار میشد.<ref>مسجدشاهی، وقایة الاذهان، ص۱۴۴.</ref><br> | ||
[[شیخ عبدالکریم حائری]] (درگذشت۱۳۵۵ق) موسس [[حوزه علمیه قم]] مهمترین شاگرد فشارکی محسوب میشود. حائری همراه فشارکی از نجف به سامرا رفت تا همچنان از کلاسهای او کسب علم کند.<ref>گروه علمی، موسوعه طبقات الفقهاء، ج۱۴(قسم اول)، ۱۴۱۸، ص۳۶۵.</ref> برخی دیگر از شاگردان فشارکی بدین قرار هستند: | [[شیخ عبدالکریم حائری]] (درگذشت۱۳۵۵ق) موسس [[حوزه علمیه قم]] مهمترین شاگرد فشارکی محسوب میشود. حائری همراه فشارکی از نجف به سامرا رفت تا همچنان از کلاسهای او کسب علم کند.<ref>گروه علمی، موسوعه طبقات الفقهاء، ج۱۴(قسم اول)، ۱۴۱۸، ص۳۶۵.</ref> برخی دیگر از شاگردان فشارکی بدین قرار هستند: | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
===ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی=== | ===ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی=== | ||
فشارکی را مردی باهیبت و نسبت به مقامات دنیوی بسیار بیاعتنا توصیف کردهاند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ۱۲۵.</ref> بسیار م[[تواضع]] و فروتن بود. در حیاط خانهاش روی زمین مینشست و به سوالات ابتدایی طلابی که تازه به حوزه آمده بودند، جواب میگفت.<ref>معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴، ج۴، ص۱۴۳۶</ref> از لحاظ معیشتی بسیار تنگدست بود، اما در امور خیر مخصوصا برپا نمودن [[ | فشارکی را مردی باهیبت و نسبت به مقامات دنیوی بسیار بیاعتنا توصیف کردهاند.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ۱۲۵.</ref> بسیار م[[تواضع]] و فروتن بود. در حیاط خانهاش روی زمین مینشست و به سوالات ابتدایی طلابی که تازه به حوزه آمده بودند، جواب میگفت.<ref>معلم حبیب آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴، ج۴، ص۱۴۳۶</ref> از لحاظ معیشتی بسیار تنگدست بود، اما در امور خیر مخصوصا برپا نمودن [[سوگواری محرم|عزای امام حسین]] پیشقدم بود.<ref>صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۸۲.</ref> چون درگذشت چیزی به [[ارث]] نگذاشت.<ref>جناب، رجال و مشاهیر اصفهان، اصفهان، ۱۳۸۵، ص۴۱۷.</ref><br> | ||
[[سید حسن صدر]] که چندین سال با او معاشرت نزدیکی داشت، مینویسد وی در مسئله [[طهارت]] و [[نجاست]] بسیار حساس بود آن چنان که نام خدا و اسماء [[امامان شیعه]] را بر روی کاغذ نمینوشت. مردی بسیار [[ | [[سید حسن صدر]] که چندین سال با او معاشرت نزدیکی داشت، مینویسد وی در مسئله [[طهارت]] و [[نجس|نجاست]] بسیار حساس بود آن چنان که نام خدا و اسماء [[امامان شیعه]] را بر روی کاغذ نمینوشت. مردی بسیار [[تقوا|پرهیزگار]] بود و هیچگاه از او خطایی ندیدم.<ref>صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۸۳.</ref> | ||
=== نپذیرفتن مرجعیت دینی=== | === نپذیرفتن مرجعیت دینی=== | ||
پس از رحلت میرزا محمدحسن شیرازی بزرگان [[حوزه علمیه]] از سید محمد فشارکی خواستند تا [[مرجع تقلید | پس از رحلت میرزا محمدحسن شیرازی بزرگان [[حوزه علمیه]] از سید محمد فشارکی خواستند تا [[مرجع تقلید|مرجعیت دینی شیعیان]] را برعهده بگیرد. اما او چون معتقد بود ریاست دینی غیر از علم به فقه و اصول توانایی و دانش سیاسی میطلبد،<ref>صدر، تکملة أمل الآمل، ۱۴۲۹ق، ج۵، ص۸۲.</ref> نپذیرفت و پیشنهاد داد این امر مهم را به [[میرزا محمدتقی شیرازی]] بسپارند.<ref>حکیم، المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۴۷.</ref> خود نیز به نجف برگشت و به تدریس فقه و اصول پرداخت.<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۵۶.</ref> | ||
=== توصیه به قرائت زیارت عاشورا در همهگیری وبا=== | === توصیه به قرائت زیارت عاشورا در همهگیری وبا=== | ||
شیخ عبدالکریم حائری نقل کردهاست زمانی در شهر سامرا بیماری وبا شیوع پیدا کرد. سید محمد فشارکی به علما و مردم توصیه کرد تا ده روز [[زیارت عاشورا]] بخوانند و [[ثواب]] آن را به [[مادر امام زمان]] اهدا کنند و او را واسطه قرار دهند تا [[خداوند]] این بیماری را از شیعیان دور کند. با عمل کردن مردم به این توصیه دیگر کسی از [[شیعیان]] در اثر ابتلا به وبا از دنیا نرفت. وقتی اهل سنت شهر این واقعه را دیدند آنان نیز به خواندن زیارت روی آوردند تا از آن بیماری مصون گردند.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۳۳۰.</ref>{{یادداشت| این قضیه به [[میرزای دوم]] نیز نسبت داده شده است. رک: جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه، گلشن ابرار، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۳۱۴.}} | شیخ عبدالکریم حائری نقل کردهاست زمانی در شهر سامرا بیماری وبا شیوع پیدا کرد. سید محمد فشارکی به علما و مردم توصیه کرد تا ده روز [[زیارت عاشورا]] بخوانند و [[ثواب و عقاب|ثواب]] آن را به [[نرجس|مادر امام زمان]] اهدا کنند و او را واسطه قرار دهند تا [[خداوند]] این بیماری را از شیعیان دور کند. با عمل کردن مردم به این توصیه دیگر کسی از [[شیعیان]] در اثر ابتلا به وبا از دنیا نرفت. وقتی اهل سنت شهر این واقعه را دیدند آنان نیز به خواندن زیارت روی آوردند تا از آن بیماری مصون گردند.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۳۳۰.</ref>{{یادداشت| این قضیه به [[میرزای دوم]] نیز نسبت داده شده است. رک: جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه، گلشن ابرار، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۳۱۴.}} | ||
=== حل مشکل علمی از طریق غیرعادی=== | === حل مشکل علمی از طریق غیرعادی=== | ||
[[سید موسی شبیری زنجانی]] از [[مراجع تقلید]]، در [[جرعهای از دریا (کتاب)|کتاب جرعهای از دریا]] با دو واسطه نقل کرده است که زمانی سید محمد فشارکی در یک مسئله علمی مشکلی پیش میآید. برای خلوت کردن به کنار رودخانه [[فرات]] میرود. در همان حال تفکر و تنهایی، مردی در لباس عرب از مشکل علمیاش میپرسد، اما سید بیاعتنایی میکند. آن مرد خودش مسئله علمی را بازگو میکند و محل اشکال و نیز اشتباهات فشارکی را بیان میکند. فشارکی تعجب کرده بلند میشود تا آن فرد را ببیند، اما هرچه میگردد دیگر پیدایش نمیکند.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۳۲۸.</ref> | [[سید موسی شبیری زنجانی]] از [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید]]، در [[جرعهای از دریا (کتاب)|کتاب جرعهای از دریا]] با دو واسطه نقل کرده است که زمانی سید محمد فشارکی در یک مسئله علمی مشکلی پیش میآید. برای خلوت کردن به کنار رودخانه [[فرات]] میرود. در همان حال تفکر و تنهایی، مردی در لباس عرب از مشکل علمیاش میپرسد، اما سید بیاعتنایی میکند. آن مرد خودش مسئله علمی را بازگو میکند و محل اشکال و نیز اشتباهات فشارکی را بیان میکند. فشارکی تعجب کرده بلند میشود تا آن فرد را ببیند، اما هرچه میگردد دیگر پیدایش نمیکند.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۳۲۸.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |