زهیر بن قین بجلی: تفاوت میان نسخهها
جز
←پیوستن به امام حسین
(ویرایش جعبه اطلاعات) |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
زهیر از هواداران [[عثمان]] به شمار میرفت. در [[سال ۶۰ قمری]]، او و همسرش به همراه برخی از خویشاوندان و اهل قبیلهاش هنگام بازگشت از [[حج]] به [[کوفه]]، در یکی از منازل بین راه، با امام حسین(ع) و همراهانش که به سوی کوفه در حرکت بودند _هم منزل_ روبرو شدند. بنابر نقل [[دینوری]]، این ملاقات در منزلگاه [[زرود|زَرُود]] انجام گرفته است.<ref>دینوری، الاخبار الطوال، ص۲۴۶.</ref> | زهیر از هواداران [[عثمان]] به شمار میرفت. در [[سال ۶۰ قمری]]، او و همسرش به همراه برخی از خویشاوندان و اهل قبیلهاش هنگام بازگشت از [[حج]] به [[کوفه]]، در یکی از منازل بین راه، با امام حسین(ع) و همراهانش که به سوی کوفه در حرکت بودند _هم منزل_ روبرو شدند. بنابر نقل [[دینوری]]، این ملاقات در منزلگاه [[زرود|زَرُود]] انجام گرفته است.<ref>دینوری، الاخبار الطوال، ص۲۴۶.</ref> | ||
امام حسین(ع) شخصی را نزد زهیر فرستاد و خواستار ملاقات با او شد. زهیر در ابتدا تمایلی به این دیدار نشان نداد؛ اما به توصیه همسرش- دیلم یا دَلْهم دختر عَمرو<ref>بلاذری، انساب الاشراف ج۳، ص۱۶۷؛ طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۹۸.</ref> به محضر امام حسین(ع) حاضر شد. این دیدار مسیر زندگانی زهیر را تغییر داد. او پس از این ملاقات کوتاه <ref>سیدبن طاووس ، لهوف </ref>که گزارش دقیقی هم از جزییاتش در تاریخ نیست ، شادمان نزد خانواده و دوستانش بازگشت و فرمان داد تا [[خیمه]] و بار و بُنه او را به کنار خیمه امام حسین(ع) منتقل کنند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۷-۱۶۸؛ طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۹۸؛ تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵۲-۴۵۳.</ref> | امام حسین(ع) شخصی را نزد زهیر فرستاد و خواستار ملاقات با او شد.این دیدار آن چنان غافلگیرانه بود که در گزارش ها آمده است که افرادی که بر سر سفره غذا بودند همه بی حرکت شدند گوییا پرنده ای بر سر آنها نشسته است. <ref>السماوي، الشيخ محمد، إبصار العين في أنصار الحسين عليه السلام، ج۱، ص۱۶۲.</ref> زهیر در ابتدا تمایلی به این دیدار نشان نداد؛ اما به توصیه همسرش- دیلم یا دَلْهم دختر عَمرو<ref>بلاذری، انساب الاشراف ج۳، ص۱۶۷؛ طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۹۸.</ref> به محضر امام حسین(ع) حاضر شد. این دیدار مسیر زندگانی زهیر را تغییر داد. او پس از این ملاقات کوتاه <ref>سیدبن طاووس ، لهوف </ref>که گزارش دقیقی هم از جزییاتش در تاریخ نیست ، شادمان نزد خانواده و دوستانش بازگشت و فرمان داد تا [[خیمه]] و بار و بُنه او را به کنار خیمه امام حسین(ع) منتقل کنند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۶۷-۱۶۸؛ طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۹۸؛ تنقیح المقال، ج۱، ص۴۵۲-۴۵۳.</ref> | ||
زهیر با همسرش نیز وداع کرد و بنا به نقلی همسرش را طلاق داده و به او گفت: «نزد خانوادهات برگرد، زیرا نمیخواهم از سوی من چیزی جز خوبی به تو برسد.»<ref>تاریخ الطبری، ج۴،، ص۳۹۶ و شیخ مفید، الارشاد، ص۷۲ - ۷۳ و فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص۱۷۸ و ابن نما؛ مثیر الاحزان، صص ۴۶ - ۴۷.</ref> | زهیر با همسرش نیز وداع کرد و بنا به نقلی همسرش را طلاق داده و به او گفت: «نزد خانوادهات برگرد، زیرا نمیخواهم از سوی من چیزی جز خوبی به تو برسد.»<ref>تاریخ الطبری، ج۴،، ص۳۹۶ و شیخ مفید، الارشاد، ص۷۲ - ۷۳ و فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص۱۷۸ و ابن نما؛ مثیر الاحزان، صص ۴۶ - ۴۷.</ref> |