پرش به محتوا

کشتار شیعیان هزاره به‌دستور عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Fayaz
imported>Fayaz
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


==واکنش شیعیان ایران==
==واکنش شیعیان ایران==
پس از ورود اولین آوارگان شیعیان [[هرات|هراتی]] و سپس [[هزاره]] به [[مشهد]]، اخبار سرکوب آنان در این شهر و سپس [[تهران]] و [[نجف]] پیچید.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۳۹۷و۳۹۸.</ref>
پس از ورود اولین آوارگان شیعیان [[هرات|هراتی]] و سپس [[هزاره]] به [[مشهد]]، اخبار سرکوب آنان در این شهر و سپس [[تهران]] و [[نجف]] پیچید.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۳۹۷و۳۹۸.</ref>  
===نامه‌نگاری===
===نامه‌نگاری===
[[محمدتقی بجنوردی]]، روحانی مقیم مشهد، و هم‌چنین والی خراسان، در پاییز ۱۲۷۱ش نامه‌ای به [[ناصرالدین شاه قاجار]] نوشتند و نگرانی و ترس شیعیان [[هراتی]] و [[هزاره]] مقیم مشهد را گزارش دادند. این دو از تهدید نمایندگان عبدالرحمن در مشهد، توسط این شیعیان نیز خبر دادند.<ref>بهمنی قاجار، ایران و افغانستان از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۷و۴۲۸.</ref> ناصرالدین به وزیرش، امین‌السطان دستور داد با حاکم بریتانیایی هند نامه بنویسد که از عبدالرحمن، توضیح بخواهد.<ref>بهمنی قاجار، ایران و افغانستان از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۷و۴۲۸.</ref> اندکی بعد، [[محمدحسن آشتیانی]]، روحانی مقیم تهران، از طرف [[سید محمدحسن شیرازی]]، فقیه مقیم نجف، نامه‌ای به ناصرالدین داد. شیرازی از طریق ملا کاظم دُرافشانی (بعدها [[آخوند خراسانی]]) از این واقعه خبر شده بود. او هم‌چنین نامه‌ای به ویکتوریا، ملکه انگلیس ارسال کرد.<ref>مدنی بجستانی، «میرزای شیرازی»، ۱۳۸۵ش، ص۳۸۸.</ref> امین‌السلطان هم چندی بعد در جواب درخواست‌های علمای مشهد و سبزوار و میرزای آشتیانی به آنان گفت آنچه از دست و قلم و زبان وی برمی‌آید انجام داده ولی انگلیسی‌ها پاسخی نداده‌اند.<ref>بهمنی قاجار، ایران و افغانستان از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی، ۱۳۸۶ش، ص۴۳۵و۴۳۶.</ref><br>
[[محمدتقی بجنوردی]]، روحانی مقیم مشهد، و هم‌چنین والی خراسان، در پاییز ۱۲۷۱ش نامه‌ای به [[ناصرالدین شاه قاجار]] نوشتند و نگرانی و ترس شیعیان [[هراتی]] و [[هزاره]] مقیم مشهد را گزارش دادند. این دو از تهدید نمایندگان عبدالرحمن در مشهد، توسط این شیعیان نیز خبر دادند.<ref>بهمنی قاجار، ایران و افغانستان از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۷و۴۲۸.</ref> والی خراسان، نامه‌ای نیز به عبدالرحمن فرستاد. ناصرالدین به وزیرش، امین‌السطان دستور داد با حاکم بریتانیایی هند نامه بنویسد که از عبدالرحمن، توضیح بخواهد<ref>بهمنی قاجار، ایران و افغانستان از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۷و۴۲۸.</ref> و ویس‌رای، حاکم هندوستان نامه‌ای به عبدالرحمن فرستاد.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۳۹۷و۳۹۸.</ref> اندکی بعد، [[محمدحسن آشتیانی]]، روحانی مقیم تهران، از طرف [[سید محمدحسن شیرازی]]، فقیه مقیم نجف، نامه‌ای به ناصرالدین داد. شیرازی از طریق ملا کاظم دُرافشانی (بعدها [[آخوند خراسانی]]) از این واقعه خبر شده بود. او هم‌چنین نامه‌ای به ویکتوریا، ملکه انگلیس ارسال کرد.<ref>مدنی بجستانی، «میرزای شیرازی»، ۱۳۸۵ش، ص۳۸۸.</ref> امین‌السلطان هم چندی بعد در جواب درخواست‌های علمای مشهد و سبزوار و میرزای آشتیانی به آنان گفت آنچه از دست و قلم و زبان وی برمی‌آید انجام داده ولی انگلیسی‌ها پاسخی نداده‌اند.<ref>بهمنی قاجار، ایران و افغانستان از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی، ۱۳۸۶ش، ص۴۳۵و۴۳۶.</ref><br>
ماه بعد، ناصرالدین، پیامی به ملکه انگلیس فرستاد که تعدادی از هزاره‌ها در راه آمدن به تهران هستند تا حمایت وی را به‌دست ‌آورند ولی حاکم هندوستان، در جواب به او و ملکه، عدم تمایل خود را برای دخالت اعلام کرد.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۳۹۷و۳۹۸.</ref>
ماه بعد، ناصرالدین، پیامی به ملکه انگلیس فرستاد که تعدادی از هزاره‌ها در راه آمدن به تهران هستند تا حمایت وی را به‌دست ‌آورند ولی حاکم هندوستان، در جواب به او و ملکه، عدم تمایل خود را برای دخالت اعلام کرد.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۳۹۷و۳۹۸.</ref>


===پاسخ عبدالرحمن===
===پاسخ عبدالرحمن===
عبدالرحمن در نامه اول به دربار ایران نوشت، دولت او حق دارد رعایای شیعه خود را تنبیه و مجازات کند و دولت ایران وظیفه دارد از نمایندگان افغانستان در قبال تهدید اراذل حمایت کند، همان‌طور که اگر حاکم ایران، رعایای سُنی گناهکار خود را مجازات کرد، دولت او از نمایندگان ایرانی در کابل حمایت خواهد کرد.<ref>بهمنی قاجار، ایران و افغانستان از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۷و۴۲۸.</ref> در پاییز ۱۲۷۱ش ویس‌رای، حاکم هندوستان نامه‌ای به عبدالرحمن فرستاد و او در پاسخ نوشت که شیعیان افغانستان به‌خصوص هزاره‌ها توسط چند مجتهد شیعه مقیم مشهد و نیز روس‌ها فریب خورده و تحریک شده بودند و او به تناسب گناه‌شان، دستور کشتن، زندان و تبعید رعایای خود را داده است.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۳۹۷و۳۹۸.</ref> او در پاییز ۱۲۷۲ش قرآن خطی بزرگی را به سیدهاشم هراتی، از شیعیان [[هرات]] داد تا به [[حرم امام رضا(ع)]] هدیه کند. این نسخه اکنون در موزه حرم قرار دارد.<ref>ریاضی هروی، عین الوقایع، ۱۳۶۹ش، ص۲۳۰.</ref>
عبدالرحمن در پاسخ نامه والی خراسان نوشت، دولت او حق دارد رعایای شیعه خود را تنبیه و مجازات کند و دولت ایران وظیفه دارد از نمایندگان افغانستان در قبال تهدید اراذل حمایت کند، همان‌طور که اگر حاکم ایران، رعایای سُنی گناهکار خود را مجازات کرد، دولت او از نمایندگان ایرانی در کابل حمایت خواهد کرد.<ref>بهمنی قاجار، ایران و افغانستان از یگانگی تا تعیین مرزهای سیاسی، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۷و۴۲۸.</ref> هم‌چنین او نامه حاکم بریتانیایی هند را اینطور جواب داد که شیعیان افغانستان به‌خصوص هزاره‌ها توسط چند مجتهد شیعه مقیم مشهد و نیز روس‌ها فریب خورده و تحریک شده بودند و او به تناسب گناه‌شان، دستور کشتن، زندان و تبعید رعایای خود را داده است.<ref>پولادی، هزاره‌ها، ۱۳۹۰ش، ص۳۹۷و۳۹۸.</ref> عبدالرحمن در پاییز ۱۲۷۲ش قرآن خطی بزرگی را به سیدهاشم هراتی، از شیعیان [[هرات]] داد تا به [[حرم امام رضا(ع)]] هدیه کند. این نسخه اکنون در موزه حرم قرار دارد.<ref>ریاضی هروی، عین الوقایع، ۱۳۶۹ش، ص۲۳۰.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
کاربر ناشناس