پرش به محتوا

حسن صباح: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
| پانویس =
| پانویس =
}}
}}
'''حسن صبّاح'''، بنيانگذار دولت [[اسماعیلیه]] در [[ايران]] و بانى دعوت مستقل [[نزاریه|اسماعيليه نزارى]] که ابتدا [[شیعه]] [[امامی]] بود و تحت تاثیر برخی از داعیان اسماعیلی به این گروه پیوست و یکی از داعیان مهم اسماعیلی شد. او سفرهای زیادی برای تبلیغ اسماعیلیه به مناطق مختلف [[ایران]] انجام داد.
'''حسن صبّاح'''، بنیانگذار دولت [[اسماعیلیه]] در [[ایران]] و بانی دعوت مستقل [[نزاریه|اسماعیلیه نزاری]] که ابتدا [[شیعه]] [[امامی]] بود و تحت تاثیر برخی از داعیان اسماعیلی به این گروه پیوست و یکی از داعیان مهم اسماعیلی شد. او سفرهای زیادی برای تبلیغ اسماعیلیه به مناطق مختلف [[ایران]] انجام داد.


صباح مرکز قیام خود را [[قلعه الموت|الموت]] قرار داد و از آنجا نقشه‌هایی را برای ترویج آیین خویش و گسترش قلمرو اسماعیلی و ضربه زدن به [[حکومت سلجوقی]] طراحی کرد.
صباح مرکز قیام خود را [[قلعه الموت|الموت]] قرار داد و از آنجا نقشه‌هایی را برای ترویج آیین خویش و گسترش قلمرو اسماعیلی و ضربه زدن به [[حکومت سلجوقی]] طراحی کرد.


او پس از درگذشت [[مستنصر باللّه]] حاکم [[فاطمیان]] از جانشینی نزار (فرزند مستنصر) حمایت کرد لذا حکومت اسماعيليه در ایران با عنوان [[نزاریان|نزارى]] شهرت یافت. حسن صباح برای ترویج آیین اسماعیلی از روش جدیدی که همان تعليم يا آموزش موثق از طريق معلمى صادق بود، بهره گرفت.
او پس از درگذشت [[مستنصر باللّه]] حاکم [[فاطمیان]] از جانشینی نزار (فرزند مستنصر) حمایت کرد لذا حکومت اسماعیلیه در ایران با عنوان [[نزاریان|نزاری]] شهرت یافت. حسن صباح برای ترویج آیین اسماعیلی از روش جدیدی که همان تعلیم یا آموزش موثق از طریق معلمی صادق بود، بهره گرفت.


== تولد ونسب ==
== تولد ونسب ==
حسن صباح در حدود [[سال ۴۴۵ هجری قمری]] در [[قم]]، در خانواده‌اى از [[شیعیان|شيعيان]] [[امامیه|امامى]]، به دنيا آمد. پدرش، [[علی بن محمدبن جعفر صبّاح حِميَرى]]، اصلش از [[كوفه]] بود ولى ادعا می‌كرد كه نسبش [[حميرى]] [[یمن|یمنى]] است.
حسن صباح در حدود [[سال ۴۴۵ هجری قمری]] در [[قم]]، در خانواده‌ای از [[شیعیان|شیعیان]] [[امامیه|امامی]]، به دنیا آمد. پدرش، [[علی بن محمدبن جعفر صبّاح حِمیری]]، اصلش از [[کوفه]] بود ولی ادعا می‌کرد که نسبش [[حمیری]] [[یمن|یمنی]] است.


== کودکی و جوانی ==
== کودکی و جوانی ==
خط ۶۶: خط ۶۶:


== مهاجرت به ری ==
== مهاجرت به ری ==
او كه از كوفه به قم مهاجرت كرده بود، به شهر [[رى]] نقل مكان كرد كه مركز مهم ديگرى براى تعاليم [[شيعه]] و فعاليت‌هاى [[داعيان اسماعيلى]] بود. حسن در رى به عنوان [[شیعه دوازده امامی]] تعليم و تربيت يافت، اما در هفده سالگى از طريق يكى از داعيان اسماعيلى، به نام [[اميره ضَراب]]، با تعاليم [[اسماعیلیه]] آشنايى پيدا كرد. سپس از داعى ديگرى، به‌نام [[ابونصر سراج]]، اطلاعات بيشترى كسب كرد و سرانجام به مذهب اسماعيلى گرويد و نسبت به امام اسماعيلى زمان، يعنى خليفه [[فاطمیان|فاطمى]]، [[مستنصرباللّه]]، [[سوگند عهد]] به جاى آورد.
او که از کوفه به قم مهاجرت کرده بود، به شهر [[ری]] نقل مکان کرد که مرکز مهم دیگری برای تعالیم [[شیعه]] و فعالیت‌های [[داعیان اسماعیلی]] بود. حسن در ری به عنوان [[شیعه دوازده امامی]] تعلیم و تربیت یافت، اما در هفده سالگی از طریق یکی از داعیان اسماعیلی، به نام [[امیره ضَراب]]، با تعالیم [[اسماعیلیه]] آشنایی پیدا کرد. سپس از داعی دیگری، به‌نام [[ابونصر سراج]]، اطلاعات بیشتری کسب کرد و سرانجام به مذهب اسماعیلی گروید و نسبت به امام اسماعیلی زمان، یعنی خلیفه [[فاطمیان|فاطمی]]، [[مستنصرباللّه]]، [[سوگند عهد]] به جای آورد.


== اعطاء منصب به حسن ==
== اعطاء منصب به حسن ==
اندكى بعد در ۴۶۴، حسن صباح توجه [[ابن‌عطّاش]] (رهبر اسماعيليانِ سرزمين‌هاى سلجوقى) را كه به رى آمده بود، جلب كرد. ابن‌عطّاش كه متوجه استعداد و كفايت او شده بود، در سلسله مراتب دعوت اسماعيليه، مقامى به ‌وى داد. در ۴۶۷، حسن صباح همراه ابن‌عطّاش به [[اصفهان]] (مركز مخفى دعوت اسماعيليه ايران) رفت.
اندکی بعد در ۴۶۴، حسن صباح توجه [[ابن‌عطّاش]] (رهبر اسماعیلیانِ سرزمین‌های سلجوقی) را که به ری آمده بود، جلب کرد. ابن‌عطّاش که متوجه استعداد و کفایت او شده بود، در سلسله مراتب دعوت اسماعیلیه، مقامی به ‌وی داد. در ۴۶۷، حسن صباح همراه ابن‌عطّاش به [[اصفهان]] (مرکز مخفی دعوت اسماعیلیه ایران) رفت.


== سفر به قاهره==
== سفر به قاهره==
خط ۸۱: خط ۸۱:


== سفرهای صباح به عنوان داعی ==
== سفرهای صباح به عنوان داعی ==
حسن، پس از بازگشت به ایران، نُه سال به عنوان [[داعی اسماعیلی]]، در ایران سفر کرد و در همین دوره، سیاست انقلابی خود را طرح نمود و قدرت نظامی سلجوقیان را در مناطق گوناگون ارزیابی کرد <ref> رجوع کنید به خراسانی فدائی، ص۸۹ـ۹۰ </ref> تا حدود ۴۸۰ق، او توجه خود را به ایالات سواحل [[دریای مازندران]]، به خصوص به منطقه کوهستانی [[دیلم]]، معطوف کرده بود. این منطقه از قدیم پناهگاهی برای [[علویان (طبرستان)|علویان]] و [[شیعیان|شیعیان]] به شمار می‌آمد و از مراکز قدرت [[سلجوقیان]] در مرکز و مغرب [[ایران]]، دور بود.
حسن، پس از بازگشت به ایران، نُه سال به عنوان [[داعی اسماعیلی]]، در ایران سفر کرد و در همین دوره، سیاست انقلابی خود را طرح نمود و قدرت نظامی سلجوقیان را در مناطق گوناگون ارزیابی کرد<ref> رجوع کنید به خراسانی فدائی، ص۸۹-۹۰ </ref> تا حدود ۴۸۰ق، او توجه خود را به ایالات سواحل [[دریای مازندران]]، به خصوص به منطقه کوهستانی [[دیلم]]، معطوف کرده بود. این منطقه از قدیم پناهگاهی برای [[علویان (طبرستان)|علویان]] و [[شیعیان|شیعیان]] به شمار می‌آمد و از مراکز قدرت [[سلجوقیان]] در مرکز و مغرب [[ایران]]، دور بود.


علاوه بر این، دعوت اسماعیلیه در دیلم، که عمدتاً سنگر [[شیعیان زیدی|شیعیان زیدی]] بود، تا حدودی اشاعه پیدا کرده بود. در این زمان، حسن صباح برای شورش برضد سلجوقیان نقشه می‌کشید و در جستجوی محل مناسبی بود که بتواند پایگاه عملیاتی خود را در آنجا مستقر کند. به این منظور، سرانجام [[الموت|قلعه الموت]] را در منطقه [[رودبار]] انتخاب کرد.
علاوه بر این، دعوت اسماعیلیه در دیلم، که عمدتاً سنگر [[شیعیان زیدی|شیعیان زیدی]] بود، تا حدودی اشاعه پیدا کرده بود. در این زمان، حسن صباح برای شورش برضد سلجوقیان نقشه می‌کشید و در جستجوی محل مناسبی بود که بتواند پایگاه عملیاتی خود را در آنجا مستقر کند. به این منظور، سرانجام [[الموت|قلعه الموت]] را در منطقه [[رودبار]] انتخاب کرد.
خط ۹۴: خط ۹۴:
[[پرونده:بقایای باز مانده از قلعه الموت.jpg|بندانگشتی|بقایای بازمانده از قلعه الموت]]
[[پرونده:بقایای باز مانده از قلعه الموت.jpg|بندانگشتی|بقایای بازمانده از قلعه الموت]]


حسن صباح برای قیام خود برضد [[سلجوقیان]]، مجموعه پیچیده‌ای از انگیزه‌های مذهبی ـ سیاسی داشت. وی که [[اسماعیلیه|شیعه اسماعیلی]] بود، با سیاست‌های ضد شیعی سلجوقیان ــ که به مثابه حامیان جدید [[اهل سنت]]، سوگند خورده بودند دولت اسماعیلی [[فاطمیان]] را براندازندــ اصولاً مخالف بود و از ظلم عمال [[ملکشاه سلجوقی]] و [[نظام الملک]] وزیر شکایت داشت.<ref>رجوع کنید به رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۱۲؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۴۸.</ref>
حسن صباح برای قیام خود برضد [[سلجوقیان]]، مجموعه پیچیده‌ای از انگیزه‌های مذهبی سیاسی داشت. وی که [[اسماعیلیه|شیعه اسماعیلی]] بود، با سیاست‌های ضد شیعی سلجوقیان که به مثابه حامیان جدید [[اهل سنت]]، سوگند خورده بودند دولت اسماعیلی [[فاطمیان]] را براندازند اصولاً مخالف بود و از ظلم عمال [[ملکشاه سلجوقی]] و [[نظام الملک]] وزیر شکایت داشت.<ref>رجوع کنید به رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۱۲؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۴۸.</ref>


حسن صباح بلافاصله پس از استقرار در [[الموت]]، به اصلاح و توسعه استحکامات و انبارهای آذوقه آنجا پرداخت، به‌طوری‌که از لحاظ دفاعی و مایحتاج، الموت را چنان قلعه تسخیرناپذیری کرد که می‌توانست در برابر محاصره‌های طولانی مقاومت کند.
حسن صباح بلافاصله پس از استقرار در [[الموت]]، به اصلاح و توسعه استحکامات و انبارهای آذوقه آنجا پرداخت، به‌طوری‌که از لحاظ دفاعی و مایحتاج، الموت را چنان قلعه تسخیرناپذیری کرد که می‌توانست در برابر محاصره‌های طولانی مقاومت کند.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:


== اسماعیلیان در اصفهان ==
== اسماعیلیان در اصفهان ==
اسماعیلیان توجه خود را به نواحی نزدیک‌‌تر به مقرّ سلجوقیان در اصفهان نیز معطوف کرده بودند. در این منطقه، رهبری اسماعیلیه با احمد، فرزند [[عبدالملک بن عطّاش]]، بود و وی با تصاحب [[قلعه شاه دز]]/ دژ در ۴۹۴، پیروزی مهمی در حومه [[اصفهان]] کسب کرد، به‌طوری‌که حدود سی هزار نفر را در ناحیه اصفهان به کیش اسماعیلی درآورد.<ref> رجوع کنید به ظهیری نیشابوری، ص۴۰؛ راوندی، ص۱۵۴-۱۵۷؛ رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۲۰؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۵۶.</ref>
اسماعیلیان توجه خود را به نواحی نزدیک‌تر به مقرّ سلجوقیان در اصفهان نیز معطوف کرده بودند. در این منطقه، رهبری اسماعیلیه با احمد، فرزند [[عبدالملک بن عطّاش]]، بود و وی با تصاحب [[قلعه شاه دز]]/ دژ در ۴۹۴، پیروزی مهمی در حومه [[اصفهان]] کسب کرد، به‌طوری‌که حدود سی هزار نفر را در ناحیه اصفهان به کیش اسماعیلی درآورد.<ref> رجوع کنید به ظهیری نیشابوری، ص۴۰؛ راوندی، ص۱۵۴-۱۵۷؛ رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۲۰؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۵۶.</ref>


حسن صباح از ابتدا و به خوبی می‌دانست که پس از ملکشاه دیگر سلطان قدرتمندی نیست که لازم باشد وی را با سپاهی بزرگ براندازد. قدرت سیاسی و نظامی سلجوقیان عمدتاً میان امیران بسیاری تقسیم شده بود که هر یک از آنان ناحیه‌ای را به اقطاع در اختیار داشتند.<ref> رجوع کنید به ابن اثیر، ج۱۰، ص۲۱۱، ۳۱۷-۳۱۹؛ ظهیری نیشابوری، ص۳۰-۳۳.</ref>
حسن صباح از ابتدا و به خوبی می‌دانست که پس از ملکشاه دیگر سلطان قدرتمندی نیست که لازم باشد وی را با سپاهی بزرگ براندازد. قدرت سیاسی و نظامی سلجوقیان عمدتاً میان امیران بسیاری تقسیم شده بود که هر یک از آنان ناحیه‌ای را به اقطاع در اختیار داشتند.<ref> رجوع کنید به ابن اثیر، ج۱۰، ص۲۱۱، ۳۱۷-۳۱۹؛ ظهیری نیشابوری، ص۳۰-۳۳.</ref>
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:


== ویژگی‌های اسماعیلیه نزاری ==
== ویژگی‌های اسماعیلیه نزاری ==
=== تعلیم آموزه‌های اسماعیلی ===
=== تعلیم آموزه‌های اسماعیلی ===
بیرون از جماعت اسماعیلیه ایران، با شروع فعالیت‌های انقلابی حسن صباح، این احساس به‌وجود آمده بود که اسماعیلیه ایران دعوت جدیدی در قیاس با دعوت قدیم اسماعیلیان دوره فاطمی آغاز کرده‌اند. حال آنکه در دعوت جدید عقاید تازه‌ای تبلیغ نمی‌شد، بلکه آن اساساً مبین عقیده‌ای کهن بود که در بین اسماعیلیه نیز سابقه‌ای طولانی داشت، یعنی تعلیم یا آموزش موثق از طریق معلمی صادق، که در آن زمان به‌صورت تازه‌ای عرضه می‌شد.
بیرون از جماعت اسماعیلیه ایران، با شروع فعالیت‌های انقلابی حسن صباح، این احساس به‌وجود آمده بود که اسماعیلیه ایران دعوت جدیدی در قیاس با دعوت قدیم اسماعیلیان دوره فاطمی آغاز کرده‌اند. حال آنکه در دعوت جدید عقاید تازه‌ای تبلیغ نمی‌شد، بلکه آن اساساً مبین عقیده‌ای کهن بود که در بین اسماعیلیه نیز سابقه‌ای طولانی داشت، یعنی تعلیم یا آموزش موثق از طریق معلمی صادق، که در آن زمان به‌صورت تازه‌ای عرضه می‌شد.


این عقیده به حسن صباح که متکلمی دانشمند و به سنّت‌های فلسفی نیز آگاه بود، نسبت داده شده است. او این نظریه را به‌صورت جدّی در رساله‌ای کلامی، به فارسی، به نام چهار فصل (فصول اربعه) از نو بیان کرد. این رساله باقی نمانده است، اما مورخان ایرانی آن را دیده و شرح کرده‌اند.<ref> ر.ک: جوینی، ج۳، ص۱۹۵-۱۹۹؛ رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۰۶-۱۰۷؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۴۲-۱۴۳؛ خراسانی فدائی، ص۹۶ـ ۹۹؛ ملل و نحل، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۸.</ref>
این عقیده به حسن صباح که متکلمی دانشمند و به سنّت‌های فلسفی نیز آگاه بود، نسبت داده شده است. او این نظریه را به‌صورت جدّی در رساله‌ای کلامی، به فارسی، به نام چهار فصل (فصول اربعه) از نو بیان کرد. این رساله باقی نمانده است، اما مورخان ایرانی آن را دیده و شرح کرده‌اند.<ref> رجوع کنید به: جوینی، ج۳، ص۱۹۵-۱۹۹؛ رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۰۶-۱۰۷؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۴۲-۱۴۳؛ خراسانی فدائی، ص۹۶-۹۹؛ ملل و نحل، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۸.</ref>


=== سیاست ترور ===
=== سیاست ترور ===
اتخاذ سیاست کشتن اشخاص مهمِ نظامی و سیاسی ـ مذهبی نیز واکنشی به متمرکز نبودن قدرت سلجوقیان بود. حسن صباح در این امر به روشی متوسل شده بود که قبلاً و در همان زمان نیز گروه‌های مختلف، از جمله [[غُلات]] و [[خوارج]] و خود [[سلجوقیان]]، به‌کار گرفته بودند، اما این سیاست به‌گونه‌ای اغراق‌آمیز به اسماعیلیه ایران و [[شام]] انتساب پیدا کرد و به‌همین دلیل، هر قتل مهمی که در دوره الموت در سرزمین‌های مرکزی دنیای [[اسلام]] رخ می‌داد، به [[فداییان اسماعیلی]] نسبت داده می‌شد.<ref> رجوع کنید به هاجسن، ص۷۷-۸۹، ۱۱۰-۱۱۵؛ لوئیس، ص۱۲۵-۱۴۰.</ref>
اتخاذ سیاست کشتن اشخاص مهمِ نظامی و سیاسی مذهبی نیز واکنشی به متمرکز نبودن قدرت سلجوقیان بود. حسن صباح در این امر به روشی متوسل شده بود که قبلاً و در همان زمان نیز گروه‌های مختلف، از جمله [[غُلات]] و [[خوارج]] و خود [[سلجوقیان]]، به‌کار گرفته بودند، اما این سیاست به‌گونه‌ای اغراق‌آمیز به اسماعیلیه ایران و [[شام]] انتساب پیدا کرد و به‌همین دلیل، هر قتل مهمی که در دوره الموت در سرزمین‌های مرکزی دنیای [[اسلام]] رخ می‌داد، به [[فداییان اسماعیلی]] نسبت داده می‌شد.<ref> رجوع کنید به هاجسن، ص۷۷-۸۹، ۱۱۰-۱۱۵؛ لوئیس، ص۱۲۵-۱۴۰.</ref>


==واکنش اهل سنت به عقیده تعلیم ==
==واکنش اهل سنت به عقیده تعلیم ==
خط ۱۵۸: خط ۱۵۷:


== پایان نفوذ اسماعیلیه در اصفهان ==
== پایان نفوذ اسماعیلیه در اصفهان ==
سلطان [[محمدبن ملکشاه سلجوقی]]، جانشین برکیارق، قاطعانه‌تر برضد اسماعیلیه اقدام کرد. وی لشکرهای بزرگی به مقابله با الموت فرستاد و شخصً نیز با سپاهیانش قلعه شاه دز را محاصره کرد و عاقبت آنجا را در سال ۵۰۰ از اسماعیلیه گرفت و به نفوذ آنان در منطقه اصفهان پایان داد.<ref> رجوع کنید به ابن قلانسی، ص۲۴۴-۲۵۰؛ جوینی، ص۲۱۱-۲۱۳؛ رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۲۴-۱۳۲؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۵۶-۱۵۷، ۱۶۰-۱۶۷.</ref>
سلطان [[محمدبن ملکشاه سلجوقی]]، جانشین برکیارق، قاطعانه‌تر برضد اسماعیلیه اقدام کرد. وی لشکرهای بزرگی به مقابله با الموت فرستاد و شخصً نیز با سپاهیانش قلعه شاه دز را محاصره کرد و عاقبت آنجا را در سال ۵۰۰ از اسماعیلیه گرفت و به نفوذ آنان در منطقه اصفهان پایان داد.<ref> رجوع کنید به ابن قلانسی، ص۲۴۴-۲۵۰؛ جوینی، ص۲۱۱-۲۱۳؛ رشیدالدین فضل اللّه، ص۱۲۴-۱۳۲؛ کاشانی، زبدة التواریخ، ص۱۵۶-۱۵۷، ۱۶۰-۱۶۷.</ref>


خط ۱۶۹: خط ۱۶۷:
حسن صباح که [[کلام|متکلم]]، [[فلسفه|فیلسوف]] و منجم بود، در مدیریت و تدابیر سیاسی و جنگی نیز تبحر داشت. وی زندگی زاهدانه‌ای داشت و شیوه زندگی او سرمشق دیگر نزاریان شده بود. وی بیش از سی سال در الموت مانده بود و گفته شده است که هرگز از آن بیرون نیامد و همیشه در حجره کوچک خود ماند و خود را وقف مطالعه کتاب و انشای تعالیم دعوت اسماعیلیه نزاری و اداره امور دولت اسماعیلی کرد.
حسن صباح که [[کلام|متکلم]]، [[فلسفه|فیلسوف]] و منجم بود، در مدیریت و تدابیر سیاسی و جنگی نیز تبحر داشت. وی زندگی زاهدانه‌ای داشت و شیوه زندگی او سرمشق دیگر نزاریان شده بود. وی بیش از سی سال در الموت مانده بود و گفته شده است که هرگز از آن بیرون نیامد و همیشه در حجره کوچک خود ماند و خود را وقف مطالعه کتاب و انشای تعالیم دعوت اسماعیلیه نزاری و اداره امور دولت اسماعیلی کرد.


وی در مراعات دستورهای شریعت بسیار دقیق بود و با دوست و دشمن یکسان سخت‌گیری می‌کرد. حسن صباح دو پسر داشت که با هر دو برخورد کرد، یکی را به جرم [[شراب‌خواری|نوشیدن شراب]] و دیگری را به اتهام دخالت در قتل داعی [[حسین قائنی]] که بعداً معلوم شد اتهامی باطل بوده است.<ref>رجوع کنید به جوینی، ج۳، ص۲۰۹ـ۲۱۰.</ref>
وی در مراعات دستورهای شریعت بسیار دقیق بود و با دوست و دشمن یکسان سخت‌گیری می‌کرد. حسن صباح دو پسر داشت که با هر دو برخورد کرد، یکی را به جرم [[شراب‌خواری|نوشیدن شراب]] و دیگری را به اتهام دخالت در قتل داعی [[حسین قائنی]] که بعداً معلوم شد اتهامی باطل بوده است.<ref>رجوع کنید به جوینی، ج۳، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref>


حسن در رهبری، صفاتی استثنائی داشت و به رغم شکست‌های مختلف هیچ‌وقت ایثارگری و هدف‌های خود را از دست نداد و توانست دولت و دعوت نزاریه را بنیان گذارد و آنها را در سال‌های اولیه پرآشوب رهبری کند.
حسن در رهبری، صفاتی استثنائی داشت و به رغم شکست‌های مختلف هیچ‌وقت ایثارگری و هدف‌های خود را از دست نداد و توانست دولت و دعوت نزاریه را بنیان گذارد و آنها را در سال‌های اولیه پرآشوب رهبری کند.
خط ۱۷۷: خط ۱۷۵:


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
{{ستون-شروع|2}}
{{ستون-شروع|۲}}
*[[اسماعیلیه]]
*[[اسماعیلیه]]
*[[نزاریه]]
*[[نزاریه]]
خط ۱۸۸: خط ۱۸۶:


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|2}}
{{پانویس|۲}}


== منابع ==
== منابع ==
 
{{ستون-شروع|۲}}
{{ستون-شروع|2}}
* ابن‌اثیر.
* ابن‌اثير.
* ابن قلانسی، تاریخ دمشق، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
* ابن قلانسی، تاریخ دمشق، چاپ سهیل زکار، دمشق ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
* جوینی؛ عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، مجمع التواریخ السلطانیه، چاپ محمد مدرسی زنجانی، تهران، ۱۳۶۴ش.
* جوینی؛ عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، مجمع التواریخ السلطانیه، چاپ محمد مدرسی زنجانی، تهران، ۱۳۶۴ش.
خط ۲۱۲: خط ۲۰۹:
* منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6177 مقاله حسن صباح در دانشنامه جهان اسلام]
* منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6177 مقاله حسن صباح در دانشنامه جهان اسلام]
* [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/6347 مقاله حسن صباح در دائرة المعارف بزرگ اسلامی]
* [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/6347 مقاله حسن صباح در دائرة المعارف بزرگ اسلامی]
* [http://www.shareh.com/persian/magazine/tarikh_i/15/05.htm انديشه ‏هاى حسن صبّاح‏ در باب امامت و حجّت‏‏‏‏‏‏]
* [http://www.shareh.com/persian/magazine/tarikh_i/15/05.htm اندیشه‌های حسن صبّاح در باب امامت و حجّت]
{{اسماعیلیه}}
{{اسماعیلیه}}


[[رده:شخصیت‌های اسماعیلیه]]
[[رده:شخصیت‌های اسماعیلیه]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
[[رده:مقاله‌های با درجه اهمیت ج]]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش