پرش به محتوا

وصیت‌های حضرت فاطمه(س): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۳۶: خط ۳۶:
حضرت زهرا(س) خطاب به [[اسماء بنت عمیس]] از اینکه بعد از وفات روی تخته‌ای او را حمل می‌کنند و بدنش نمایان است، شکوه کرد. اسماء نیز تابوتی که در [[حبشه]] دیده بود و کل بدن را می‌پوشاند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۸۹.</ref> برای فاطمه(س) آماده کرد. دختر پیامبر با دیدن آن تابوت برای اسما دعا کرد.<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ق، ج۱، ص۴۶۹؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۲۲۰.</ref> به گفته برخی محققان این اولین تابوتی بود که در [[اسلام]] ساخته شد.<ref>نعمان مغربی، دعائم الاسلام، دار المعارف، ج۱، ص۲۳۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ق، ج۱، ص۴۶۹.</ref>  
حضرت زهرا(س) خطاب به [[اسماء بنت عمیس]] از اینکه بعد از وفات روی تخته‌ای او را حمل می‌کنند و بدنش نمایان است، شکوه کرد. اسماء نیز تابوتی که در [[حبشه]] دیده بود و کل بدن را می‌پوشاند<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۳، ص۱۸۹.</ref> برای فاطمه(س) آماده کرد. دختر پیامبر با دیدن آن تابوت برای اسما دعا کرد.<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ق، ج۱، ص۴۶۹؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۴ق، ج۳، ص۲۲۰.</ref> به گفته برخی محققان این اولین تابوتی بود که در [[اسلام]] ساخته شد.<ref>نعمان مغربی، دعائم الاسلام، دار المعارف، ج۱، ص۲۳۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ق، ج۱، ص۴۶۹.</ref>  


فاطمه(س) به [[اسماء دختر عمیس|اسماء]] این‌گونه وصیت کرد: وقتی من از دنیا رفتم تو و علی مرا [[غسل]] دهید و هیچ کسی بر من وارد نشود. از همین روی وقتی آن حضرت از دنیا رفت و [[عایشه]] می‌خواست وارد شود، اسماء مانع او شد. عایشه شکایت نزد [[ابوبکر]] برد و گفت: این خثعمیه بین من و دختر رسول الله فاصله انداخته و برای او هودجی چون هودج عروس ساخته است. ابوبکر مقابل درب خانه ایستاد و اسماء را به‌خاطر ممانعت از ورود عایشه و ساختن هودج عروس برای تشییع فاطمه مواخذه کرد. اسماء پاسخ داد: حضرت زهرا(س) به من دستور داد بعد از وفاتش اجازه ندهم کسی بر وی وارد شود و این تابوت را زمانی که زنده بود به او نشان دادم و او دستور ساختن آن را داد. پس ابوبکر منصرف شد و گفت هر کاری که وصیت کرده انجام بده.<ref>بیهقی، السنن الکبری، دار الفکر، ج۴، ص۳۵؛ دولابی، الذریة الطاهرة النبویة، ۱۴۰۷ق، ص۱۵۴؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۹۸؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۶۸۷.</ref>
فاطمه(س) به [[اسماء دختر عمیس|اسماء]] این‌گونه وصیت کرد: وقتی من از دنیا رفتم تو و علی مرا [[غسل]] دهید و هیچ کسی بر من وارد نشود. از همین روی وقتی آن حضرت از دنیا رفت و [[عایشه]] می‌خواست وارد شود، اسماء مانع او شد. عایشه شکایت نزد [[ابوبکر]] برد و گفت: این خثعمیه بین من و دختر رسول الله فاصله انداخته و برای او هودجی{{یادداشت|چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند و  کجاوه‌ای که در آن زنان نشینند. دهخدا، لغت نامه، ذیل هودج.}} چون هودج عروس ساخته است. ابوبکر مقابل درب خانه ایستاد و اسماء را به‌خاطر ممانعت از ورود عایشه و ساختن هودج عروس برای تشییع فاطمه مواخذه کرد. اسماء پاسخ داد: حضرت زهرا(س) به من دستور داد بعد از وفاتش اجازه ندهم کسی بر وی وارد شود و این تابوت را زمانی که زنده بود به او نشان دادم و او دستور ساختن آن را داد. پس ابوبکر منصرف شد و گفت هر کاری که وصیت کرده انجام بده.<ref>بیهقی، السنن الکبری، دار الفکر، ج۴، ص۳۵؛ دولابی، الذریة الطاهرة النبویة، ۱۴۰۷ق، ص۱۵۴؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۹۸؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۶۸۷.</ref>


در نقل دیگری بیان شده است: سلمی خادمه پیامبر(ص) و قابله [[ابراهیم پسر پیامبر(ص)]]، همراه [[اسماء بنت عمیس]] هنگام غسل حضرت زهرا(س)، حضور داشتند و علی(ع) را کمک کردند.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب،۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۶۲.ابن‌اثیر، اسد الغابة، دار الکتاب العربی، ج۵، ص۴۷۸؛ المزی، تهذیب الکمال، ۱۴۱۳ق، ج۳۵، ص۱۹۷؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۱۹۰.</ref>
در نقل دیگری بیان شده است: سلمی خادمه پیامبر(ص) و قابله [[ابراهیم پسر پیامبر(ص)]]، همراه [[اسماء بنت عمیس]] هنگام غسل حضرت زهرا(س)، حضور داشتند و علی(ع) را کمک کردند.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب،۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۸۶۲.ابن‌اثیر، اسد الغابة، دار الکتاب العربی، ج۵، ص۴۷۸؛ المزی، تهذیب الکمال، ۱۴۱۳ق، ج۳۵، ص۱۹۷؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۲۰ق، ج۱۵، ص۱۹۰.</ref>
۱۸٬۴۴۳

ویرایش