کاربر ناشناس
کوه ثور: تفاوت میان نسخهها
جز
←غار ثور
imported>Hrezaei جز (←غار ثور) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
در قدیم از دو راه کوهستانی به کوه ثور میرفتند که یکی دشوار ولی کوتاه بود و و دیگری آسان ولی طولانیتر بود. فاصلة کوه ثور تا مکه بسته به راهی بود که انتخاب میشد؛ از این رو، این فاصله را، به تفاوت، حدود یک فرسخ،<ref>ابنجبیر، ص 93، قس ص 139 که فاصله را سه میل ذکر کرده است</ref> دو ـ سه میل<ref>فاسی، ج 1، ص 450؛ ابنظهیره، ص 300</ref> و در فاصلة دو ساعت راه<ref>بَتَنُونی، ص 128</ref> از مکه ذکر کردهاند. در مسیرهای امروزه، فاصلة کوه ثور را تا [[مسجدالحرام]] سه یا چهار کیلومتر است.<ref>کردی، ج 1، جزء 2، ص 384</ref> | در قدیم از دو راه کوهستانی به کوه ثور میرفتند که یکی دشوار ولی کوتاه بود و و دیگری آسان ولی طولانیتر بود. فاصلة کوه ثور تا مکه بسته به راهی بود که انتخاب میشد؛ از این رو، این فاصله را، به تفاوت، حدود یک فرسخ،<ref>ابنجبیر، ص 93، قس ص 139 که فاصله را سه میل ذکر کرده است</ref> دو ـ سه میل<ref>فاسی، ج 1، ص 450؛ ابنظهیره، ص 300</ref> و در فاصلة دو ساعت راه<ref>بَتَنُونی، ص 128</ref> از مکه ذکر کردهاند. در مسیرهای امروزه، فاصلة کوه ثور را تا [[مسجدالحرام]] سه یا چهار کیلومتر است.<ref>کردی، ج 1، جزء 2، ص 384</ref> | ||
== غار ثور == | == غار ثور == | ||
غار ثَور در | غار ثَور در قله کوه قرار دارد، بر کوههای اطراف مسلط و به صورت صخره یا سنگی توخالی و شبیه قایقی وارونه است. ارتفاع آن از زمین کمی بیش از پانصد متر و صعود به غار بسیار دشوار و مستلزم تلاش فراوان است.<ref>ابنجبیر، ص 139؛ عیاشی، ج 2، ص 102ـ103؛ رفعت باشا، ج 1، ص 61، 63</ref> | ||
غار ثور دارای دو ورودی یا شکاف است؛ یکی غربی که بسیار تنگ است و تقریباً به کف غار چسبیده و ورود از آن خیلی دشوار است، و دومی شرقی که تا حدودی پهن است و گویند پس از ورود پیامبر به غار، به معجزة الاهی ایجاد شده است.<ref>ابنجبیر، ص 94، 139ـ140؛ اسدی مکی، ص 213؛ عیاشی، ج 2، ص 103؛ رفعت باشا، ج 1، ص 62</ref> | غار ثور دارای دو ورودی یا شکاف است؛ یکی غربی که بسیار تنگ است و تقریباً به کف غار چسبیده و ورود از آن خیلی دشوار است، و دومی شرقی که تا حدودی پهن است و گویند پس از ورود پیامبر به غار، به معجزة الاهی ایجاد شده است.<ref>ابنجبیر، ص 94، 139ـ140؛ اسدی مکی، ص 213؛ عیاشی، ج 2، ص 103؛ رفعت باشا، ج 1، ص 62</ref> |