کاربر ناشناس
خطبه اشباح: تفاوت میان نسخهها
جز
←متن و ترجمه خطبه
imported>Pourrezaei جز (←متن و ترجمه خطبه =) |
imported>Pourrezaei جز (←متن و ترجمه خطبه) |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== متن و ترجمه خطبه == | == متن و ترجمه خطبه == | ||
متن این خطبه بر اساس | متن این خطبه بر اساس ترجمه [[حسین انصاریان]] به این شرح است: | ||
{{نقل قول دوقلو طبقاتی | {{نقل قول دوقلو طبقاتی | ||
|شکل بندی عنوان= | |شکل بندی عنوان= | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
|وَ لَوْ وَهَبَ مَا تَنَفَّسَتْ عَنْهُ مَعَادِنُ الْجِبَالِ وَ ضَحِكَتْ عَنْهُ أَصْدَافُ الْبِحَارِ مِنْ فِلِزِّ اللُّجَینِ وَ الْعِقْیانِ وَ نُثَارَةِ الدُّرِّ وَ حَصِیدِ الْمَرْجَانِ مَا أَثَّرَ ذَلِكَ فِی جُودِهِ وَ لاأَنْفَدَ سَعَةَ مَا عِنْدَهُ وَ لَكَانَ عِنْدَهُ مِنْ ذَخَائِرِ الْإِنْعَامِ مَا لاتُنْفِدُهُ مَطَالِبُ الْأَنَامِ لِأَنَّهُ الْجَوَادُ الَّذِی لایغِیضُهُ سُؤَالُ السَّائِلِینَ وَ لایبْخِلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ | |وَ لَوْ وَهَبَ مَا تَنَفَّسَتْ عَنْهُ مَعَادِنُ الْجِبَالِ وَ ضَحِكَتْ عَنْهُ أَصْدَافُ الْبِحَارِ مِنْ فِلِزِّ اللُّجَینِ وَ الْعِقْیانِ وَ نُثَارَةِ الدُّرِّ وَ حَصِیدِ الْمَرْجَانِ مَا أَثَّرَ ذَلِكَ فِی جُودِهِ وَ لاأَنْفَدَ سَعَةَ مَا عِنْدَهُ وَ لَكَانَ عِنْدَهُ مِنْ ذَخَائِرِ الْإِنْعَامِ مَا لاتُنْفِدُهُ مَطَالِبُ الْأَنَامِ لِأَنَّهُ الْجَوَادُ الَّذِی لایغِیضُهُ سُؤَالُ السَّائِلِینَ وَ لایبْخِلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ | ||
| اگر آنچه را كه معادن كوهها نفس زنان بیرون ی ریزند، و صدفهای دریا خنده كنندگان ظاهر میسازند، از نقره خالص طلای ناب، و درّ منثور و خوشه مرجان، همه و همه را ببخشد در جود و سخایش اثر نگذارد،و وسعت نعمتش را پایان ندهد، و از ذخایر نعمتها آنقدر نزد او هست كه با خواستههای ندگان تمام نشود، زیرا او بخشندهای است كه درخواست خواهندگان از او نمیكاهد، اصرار و دعای اصراركنندگان او را بخیل ننماید. | | اگر آنچه را كه معادن كوهها نفس زنان بیرون ی ریزند، و صدفهای دریا خنده كنندگان ظاهر میسازند، از نقره خالص طلای ناب، و درّ منثور و خوشه مرجان، همه و همه را ببخشد در جود و سخایش اثر نگذارد،و وسعت نعمتش را پایان ندهد، و از ذخایر نعمتها آنقدر نزد او هست كه با خواستههای ندگان تمام نشود، زیرا او بخشندهای است كه درخواست خواهندگان از او نمیكاهد، اصرار و دعای اصراركنندگان او را بخیل ننماید. | ||
|فَانْظُرْ أَیهَا السَّائِلُ فَمَا دَلَّكَ الْقُرْآنُ عَلَیهِ مِنْ صِفَتِهِ فَائْتَمَّ بِهِ وَ اسْتَضِئْ بِنُورِ هِدَایتِهِ وَ مَا كَلَّفَكَ الشَّیطَانُ عِلْمَهُ مِمَّا لَیسَ فِی الْكِتَابِ عَلَیكَ فَرْضُهُ وَ لافِی سُنَّةِ النَّبِی صلی الله علیه واله وَ أَئِمَّةِ الْهُدَی أَثَرُهُ فَكِلْ عِلْمَهُ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَإِنَّ ذَلِكَ مُنْتَهَی حَقِّ اللَّهِ عَلَیكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّاسِخِینَ فِی الْعِلْمِ هُمُ الَّذِینَ أَغْنَاهُمْ عَنِ اقْتِحَامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُیوبِ الْإِقْرَارُ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِیرَهُ مِنَ الْغَیبِ الْمَحْجُوبِ فَمَدَحَ اللَّهُ اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَا لَمْ یحِیطُوا بِهِ عِلْماً وَ سَمَّی تَرْكَهُمُ التَّعَمُّقَ فِیمَا لَمْ یكَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ كُنْهِهِ رُسُوخاً فَاقْتَصِرْ عَلَی ذَلِكَ وَ لاتُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْهَالِكِینَ |ای پرسش كننده، به دقّت بنگر، آنچه را قرآن از صفات خدا تو را به آن راهنمایی میكند پیروی كن، از نور هدایت قرآن بهرهمند شو. و آنچه را كه شیطان تو را به یاد گرفتن آن واداشته از آنچه ه در قرآن بر تو لازم نگشته، و در سنّت پیامبر صلّی اللّه علیه وآله ائمّه اثری نیامده، علمش را به خدای سبحان واگذار، كه نهایت حق خداوند ر تو همین است. و بدان كه استواران در دانش آنانند كه خداوند آنان را با اقرار به كلّ نچه از آنها پنهان است و تفسیرش برای آنان روشن نیست، از ورود در ابواب و راپردههای اسرار پنهانی بینیاز فرموده، و اعترافشان را به ناتوانی از رسیدن ه آنچه كه دانش آنها به آن احاطه ندارد ستوده، و ترك تعمّق آنان را در چیزی كه بحث از حقیقت آن را مر نفرموده استواری در علم نامیده. پس به همان اندازه كه خداوند دانستن آن را مجاز دانسته اكتفا كن، عظمت خداوندی را با ترازوی عقلت اندازه مگیر، كه دچار هلاكت خواهی شد. | |فَانْظُرْ أَیهَا السَّائِلُ فَمَا دَلَّكَ الْقُرْآنُ عَلَیهِ مِنْ صِفَتِهِ فَائْتَمَّ بِهِ وَ اسْتَضِئْ بِنُورِ هِدَایتِهِ وَ مَا كَلَّفَكَ الشَّیطَانُ عِلْمَهُ مِمَّا لَیسَ فِی الْكِتَابِ عَلَیكَ فَرْضُهُ وَ لافِی سُنَّةِ النَّبِی صلی الله علیه واله وَ أَئِمَّةِ الْهُدَی أَثَرُهُ فَكِلْ عِلْمَهُ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَإِنَّ ذَلِكَ مُنْتَهَی حَقِّ اللَّهِ عَلَیكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّاسِخِینَ فِی الْعِلْمِ هُمُ الَّذِینَ أَغْنَاهُمْ عَنِ اقْتِحَامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُیوبِ الْإِقْرَارُ بِجُمْلَةِ مَا جَهِلُوا تَفْسِیرَهُ مِنَ الْغَیبِ الْمَحْجُوبِ فَمَدَحَ اللَّهُ اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَا لَمْ یحِیطُوا بِهِ عِلْماً وَ سَمَّی تَرْكَهُمُ التَّعَمُّقَ فِیمَا لَمْ یكَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ كُنْهِهِ رُسُوخاً فَاقْتَصِرْ عَلَی ذَلِكَ وَ لاتُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْهَالِكِینَ | ||
|ای پرسش كننده، به دقّت بنگر، آنچه را قرآن از صفات خدا تو را به آن راهنمایی میكند پیروی كن، از نور هدایت قرآن بهرهمند شو. و آنچه را كه شیطان تو را به یاد گرفتن آن واداشته از آنچه ه در قرآن بر تو لازم نگشته، و در سنّت پیامبر صلّی اللّه علیه وآله ائمّه اثری نیامده، علمش را به خدای سبحان واگذار، كه نهایت حق خداوند ر تو همین است. و بدان كه استواران در دانش آنانند كه خداوند آنان را با اقرار به كلّ نچه از آنها پنهان است و تفسیرش برای آنان روشن نیست، از ورود در ابواب و راپردههای اسرار پنهانی بینیاز فرموده، و اعترافشان را به ناتوانی از رسیدن ه آنچه كه دانش آنها به آن احاطه ندارد ستوده، و ترك تعمّق آنان را در چیزی كه بحث از حقیقت آن را مر نفرموده استواری در علم نامیده. پس به همان اندازه كه خداوند دانستن آن را مجاز دانسته اكتفا كن، عظمت خداوندی را با ترازوی عقلت اندازه مگیر، كه دچار هلاكت خواهی شد. | |||
|هُوَ الْقَادِرُ الَّذِی إِذَا ارْتَمَتِ الْأَوْهَامُ لِتُدْرِكَ مُنْقَطَعَ قُدْرَتِهِ وَ حَاوَلَ الْفِكْرُ الْمُبَرَّأُ مِنْ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ أَنْ یقَعَ عَلَیهِ فِی عَمِیقَاتِ غُیوبِ مَلَكُوتِهِ وَ تَوَلَّهَتِ الْقُلُوبُ إِلَیهِ لِتَجْرِی فِی كَیفِیةِ صِفَاتِهِ وَ غَمَضَتْ مَدَاخِلُ الْعُقُولِ فِی حَیثُ لاتَبْلُغُهُ الصِّفَاتُ لِتَنَالَ عِلْمَ ذَاتِهِ رَدَعَهَا وَ هِی تَجُوبُ مَهَاوِی سُدَفِ الْغُیوبِ مُتَخَلِّصَةً إِلَیهِ سُبْحَانَهُ فَرَجَعَتْ إِذْ جُبِهَتْ مُعْتَرِفَةً بِأَنَّهُ لاینَالُ بِجَوْرِ الِاعْتِسَافِ كُنْهُ مَعْرِفَتِهِ وَ لاتَخْطُرُ بِبَالِ أُولِی الرَّوِیاتِ خَاطِرَةٌ مِنْ تَقْدِیرِ جَلَالِ عِزَّتِه الَّذِی ابْتَدَعَ الْخَلْقَ عَلَی غَیرِ مِثَالٍ امْتَثَلَهُ وَ لامِقْدَارٍ احْتَذَی عَلَیهِ مِنْ خَالِقٍ مَعْبُودٍ كَانَ قَبْلَهُ | |هُوَ الْقَادِرُ الَّذِی إِذَا ارْتَمَتِ الْأَوْهَامُ لِتُدْرِكَ مُنْقَطَعَ قُدْرَتِهِ وَ حَاوَلَ الْفِكْرُ الْمُبَرَّأُ مِنْ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ أَنْ یقَعَ عَلَیهِ فِی عَمِیقَاتِ غُیوبِ مَلَكُوتِهِ وَ تَوَلَّهَتِ الْقُلُوبُ إِلَیهِ لِتَجْرِی فِی كَیفِیةِ صِفَاتِهِ وَ غَمَضَتْ مَدَاخِلُ الْعُقُولِ فِی حَیثُ لاتَبْلُغُهُ الصِّفَاتُ لِتَنَالَ عِلْمَ ذَاتِهِ رَدَعَهَا وَ هِی تَجُوبُ مَهَاوِی سُدَفِ الْغُیوبِ مُتَخَلِّصَةً إِلَیهِ سُبْحَانَهُ فَرَجَعَتْ إِذْ جُبِهَتْ مُعْتَرِفَةً بِأَنَّهُ لاینَالُ بِجَوْرِ الِاعْتِسَافِ كُنْهُ مَعْرِفَتِهِ وَ لاتَخْطُرُ بِبَالِ أُولِی الرَّوِیاتِ خَاطِرَةٌ مِنْ تَقْدِیرِ جَلَالِ عِزَّتِه الَّذِی ابْتَدَعَ الْخَلْقَ عَلَی غَیرِ مِثَالٍ امْتَثَلَهُ وَ لامِقْدَارٍ احْتَذَی عَلَیهِ مِنْ خَالِقٍ مَعْبُودٍ كَانَ قَبْلَهُ | ||
|او توانایی است كه اگر همه اوهام برای شناخت نهایت قدرتش پیشرفت كنند، اندیشههای به دور از وساوس شیطانی بخواهند اعماق غیوب لكوتش را دریابند، و دلها برای به دست آوردن چگونگی صفاتش عاشقانه كوشند، و عقلها در نهایت دقت در آنجا كه به درك صفاتش نمیرسند به ناخت ذاتش برخیزند، همه و همه را پس زده در حالی كه آنها همه راهها و تاریكیهای عوالم غیب را سیر كرده، رای خلاص خود روی به درگاه او آوردهاند، عاقبت از این راه برگشته در حالی كه اعتراف دارند به اینكه با یمودن راه و بیراه، رسیدن به عمق معرفتش میسّر نیست، و هیچ خاطرهای برای اندازه زدن جلال زّتش، بر قلب اندیشمندان خطور نمیكند. خدایی كه آفریدهها را بهوجود آورد بدون اینكه از نقشه دیگری قتباس نماید، یا در به وجود آوردن آنها از به وجودآورندهای پیش از خود الگو بردارد. | |او توانایی است كه اگر همه اوهام برای شناخت نهایت قدرتش پیشرفت كنند، اندیشههای به دور از وساوس شیطانی بخواهند اعماق غیوب لكوتش را دریابند، و دلها برای به دست آوردن چگونگی صفاتش عاشقانه كوشند، و عقلها در نهایت دقت در آنجا كه به درك صفاتش نمیرسند به ناخت ذاتش برخیزند، همه و همه را پس زده در حالی كه آنها همه راهها و تاریكیهای عوالم غیب را سیر كرده، رای خلاص خود روی به درگاه او آوردهاند، عاقبت از این راه برگشته در حالی كه اعتراف دارند به اینكه با یمودن راه و بیراه، رسیدن به عمق معرفتش میسّر نیست، و هیچ خاطرهای برای اندازه زدن جلال زّتش، بر قلب اندیشمندان خطور نمیكند. خدایی كه آفریدهها را بهوجود آورد بدون اینكه از نقشه دیگری قتباس نماید، یا در به وجود آوردن آنها از به وجودآورندهای پیش از خود الگو بردارد. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۲۰: | ||
}} | }} | ||
{{پاک کن}} | {{پاک کن}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |