پرش به محتوا

حفصه دختر عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Emadmohseny
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Emadmohseny
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:


==آزار پیامبر(ص)==
==آزار پیامبر(ص)==
بنابر منابع [[روایت|روایی]]، حفصه و [[عایشه]] مایه آزار [[پیامبر اکرم(ص)]] شدند. در [[آیه]] اول و چهارم [[سوره تحریم]] به این موضوع اشاره شده است.<ref>رجوع کنید به محمدبن جریر طبری، جامع، ذیل آیات؛ واحدی نیشابوری،ص۶۸۵۶۸۹؛ احمدبن عبداللّه طبری،ص۱۴۰۱۴۴؛ ذهبی، ج ۲،ص۲۲۹</ref>
بنابر منابع [[روایت|روایی]]، حفصه و [[عایشه]] مایه آزار [[پیامبر اکرم(ص)]] شدند. در [[صحیح مسلم ]] از قول خلیفه دوم آمده:
در صحیح مسلم از قول خلیفه دوم آمده:
::«نزد عائشه رفتم، گفتم:‌ای دختر ابوبکر کارت به آن‌جا رسیده است که رسول خدا را اذیت می‌کنی؟! گفت:‌ای پسر خطاب! تو با من چه کار داری؟ به فکر مشکلات دختر خودت باش! سپس نزد حفصه رفتم و گفتم: چرا پیامبر خدا را اذیت می‌کنی؟ به خدا سوگند خودت می‌دانی که رسول خدا(ص) تو را دوست ندارد و اگر من نبودم تو را طلاق می‌داد.»<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص۱۱۰۵، ح۱۴۷۹</ref>
::«نزد عائشه رفتم، گفتم:‌ای دختر ابوبکر کارت به آن‌جا رسیده است که رسول خدا را اذیت می‌کنی؟! گفت:‌ای پسر خطاب! تو با من چه کار داری؟ به فکر مشکلات دختر خودت باش! سپس نزد حفصه رفتم و گفتم: چرا پیامبر خدا را اذیت می‌کنی؟ به خدا سوگند خودت می‌دانی که رسول خدا(ص) تو را دوست ندارد و اگر من نبودم تو را طلاق می‌داد.»<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص۱۱۰۵، ح۱۴۷۹</ref>


خط ۴۴: خط ۴۳:


در برخی اخبار گفته شده است که پیامبر(ص) تصمیم به [[طلاق]] حفصه گرفته بود، اما [[جبرئیل]] او را از این کار برحذر داشت.<ref>بلاذری، ۱۴۱۷، ج ۲،ص۵۹؛ طبرانی، ج ۲۳،ص۱۸۸</ref> در اخباری که از طلاق حفصه سخن گفته‌اند نیز رجوع پیامبر(ص) به حفصه را به توصیه جبرئیل دانسته‌اند.<ref>رجوع کنید به ابن‌سعد،ص۸۴۸۵؛ زبیربن بکّار؛ص۴۰ طبرانی، ج۲۳، ص۱۸۸</ref> این اخبار عموماً در منابع [[اهل حدیث]] و [[حنابله|حنبلیان]] رواج داشته است و درباره صحت آنها تردید وجود دارد.<ref>برای بحثی درباره طلاق حفصه رجوع کنید به.خرّاط،ص۴۳۵۷</ref>
در برخی اخبار گفته شده است که پیامبر(ص) تصمیم به [[طلاق]] حفصه گرفته بود، اما [[جبرئیل]] او را از این کار برحذر داشت.<ref>بلاذری، ۱۴۱۷، ج ۲،ص۵۹؛ طبرانی، ج ۲۳،ص۱۸۸</ref> در اخباری که از طلاق حفصه سخن گفته‌اند نیز رجوع پیامبر(ص) به حفصه را به توصیه جبرئیل دانسته‌اند.<ref>رجوع کنید به ابن‌سعد،ص۸۴۸۵؛ زبیربن بکّار؛ص۴۰ طبرانی، ج۲۳، ص۱۸۸</ref> این اخبار عموماً در منابع [[اهل حدیث]] و [[حنابله|حنبلیان]] رواج داشته است و درباره صحت آنها تردید وجود دارد.<ref>برای بحثی درباره طلاق حفصه رجوع کنید به.خرّاط،ص۴۳۵۷</ref>
در [[آیه]] اول و چهارم [[سوره تحریم]] به اذیت و آزار آنان نسبت به پیامبر(ص)اشاره شده است.<ref>رجوع کنید به محمدبن جریر طبری، جامع، ذیل آیات؛ واحدی نیشابوری،ص۶۸۵۶۸۹؛ احمدبن عبداللّه طبری،ص۱۴۰۱۴۴؛ ذهبی، ج ۲،ص۲۲۹</ref>
این داستان در بسیاری از منابع اهل سنت دیده می شود<ref>برای اطلاع از تفسیر آیات سوره تحریم در منابع شیعه و سنی نک: حسینی فاطمی، نقد و بررسی دیدگاه‌های موجود درباره افشای راز پیامبر(ص) در آیات ابتدایی سوره تحریم</ref> و حتی بخاری نیز آن را بیان کرده‌ است.<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص۴۹۶۴، ح۴۹۶۶، کتَاب الطَّلَاقِ، بَاب «لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ الله لک»، </ref> بخاری در روایت دیگر به نقل از خلیفه دوم می‌نویسد که آن عایشه و حفضه در این داستان علیه پیامبر(ص) هم پیمان شدند.<ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص۱۸۶۸، ح۴۶۳۰، کتَاب التفسیر، بَاب: وَإِذْ أَسَرَّ النبی إلی بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا</ref> قرطبی<ref> قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۸، ص۲۰۲ </ref> و ابن قیم<ref>ابن قیم، إعلام الموقعین عن رب العالمین، ج ۱، ص۱۸۹؛ ابن قیم،الأمثال فی القرآن الکریم، ج ۱، ص۵۷، </ref>حتی آیه ۱۰ سوره تحریم<ref>ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کفَرُوا امْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَینِ مِنْ عِبادِنا صالِحَینِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیئاً وَقیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ. التحریم/۱۰</ref> را نیز برای ترساندن عایشه و حفصه می‌دانند.


حفصه و [[عایشه]] در زمان بیماری [[پیامبر(ص)]] پس از اینکه متوجه شدند پیامبر(ص) می‌خواهد [[امام علی(ع)]] را به جای خود برای اقامه [[نماز]] به [[مسجد]] بفرستند، به سراغ پدران خود رفتند و آن دو را نزد پیامبر(ص) آوردند.<ref>رجوع کنید به مفید،ص۴۲۸</ref>
حفصه و [[عایشه]] در زمان بیماری [[پیامبر(ص)]] پس از اینکه متوجه شدند پیامبر(ص) می‌خواهد [[امام علی(ع)]] را به جای خود برای اقامه [[نماز]] به [[مسجد]] بفرستند، به سراغ پدران خود رفتند و آن دو را نزد پیامبر(ص) آوردند.<ref>رجوع کنید به مفید،ص۴۲۸</ref>
کاربر ناشناس