کاربر ناشناس
برهان صدیقین: تفاوت میان نسخهها
جز
←تقریر ابن سینا
imported>Safaei |
imported>Safaei جز (←تقریر ابن سینا) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
از دیدگاه [[ابن سینا]]، دو روش کلى براى اثبات خداوند وجود دارد: یک روش این است که وجود افعال و مخلوقات واجب (مانند حرکت اشیا، نظم عالم و وجود ممکنات) را حد وسط برهان قرار دهیم، و با کمک آنها وجود خداوند را اثبات کنیم.<ref>مروارید، تأملی در برهان صدیقین علامه طباطبائی، ص۴۶.</ref> روش دیگر که به باور ابن سینا مطمئن تر و شریف تر است، اثبات واجب تعالى با تأمل در خود وجود است، بى آن که نیازى به وساطت افعال و مخلوقات واجب تعالى باشد.<ref>ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۶۶.</ref> | از دیدگاه [[ابن سینا]]، دو روش کلى براى اثبات خداوند وجود دارد: یک روش این است که وجود افعال و مخلوقات واجب (مانند حرکت اشیا، نظم عالم و وجود ممکنات) را حد وسط برهان قرار دهیم، و با کمک آنها وجود خداوند را اثبات کنیم.<ref>مروارید، تأملی در برهان صدیقین علامه طباطبائی، ص۴۶.</ref> روش دیگر که به باور ابن سینا مطمئن تر و شریف تر است، اثبات واجب تعالى با تأمل در خود وجود است، بى آن که نیازى به وساطت افعال و مخلوقات واجب تعالى باشد.<ref>ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۶۶.</ref> | ||
ابن سینا موجود را، به [[واجب الوجود|واجب]] و غیر واجب تقسیم میکند؛ و موجود غیر واجب را [[ممکن الوجود]] مینامد. او سپس در تقریر برهان میگوید: موجودی که حقیقتش امکان باشد، وجودش | ابن سینا موجود را، به [[واجب الوجود|واجب]] و غیر واجب تقسیم میکند؛ و موجود غیر واجب را [[ممکن الوجود]] مینامد. او سپس در تقریر برهان میگوید: موجودی که حقیقتش امکان باشد، وجودش نمیتواند از جانب خودش باشد بلکه از ناحیه موجود دیگری موجود شده است. | ||
حال این موجود دیگر، یا خودش ممکن است یا واجب؛ اگر واجب باشد که، همان مطلوب است و اگر ممکن باشد، دوباره همان سؤال پیش میآید و باید در نهایت به واجب برسد، و گرنه یا [[دور]] اتفاق میافتد و یا [[تسلسل]] و در نتیجه ممکنات باید تا بینهایت باشد. آنگاه وی با ردّ دور، فرض تسلسل را هم ناگزیر از منتهی شدن به واجب میداند.<ref> نگاه کنید:الاشارات والتنبیهات، ج ۳، ص۱۸ ۲۸</ref> | حال این موجود دیگر، یا خودش ممکن است یا واجب؛ اگر واجب باشد که، همان مطلوب است و اگر ممکن باشد، دوباره همان سؤال پیش میآید و باید در نهایت به واجب برسد، و گرنه یا [[دور]] اتفاق میافتد و یا [[تسلسل]] و در نتیجه ممکنات باید تا بینهایت باشد. آنگاه وی با ردّ دور، فرض تسلسل را هم ناگزیر از منتهی شدن به واجب میداند.<ref> نگاه کنید:الاشارات والتنبیهات، ج ۳، ص۱۸-۲۸</ref> | ||
===تقریر ملاصدرا=== | ===تقریر ملاصدرا=== |