Automoderated users، confirmed، movedable، templateeditor
۲٬۳۸۱
ویرایش
(ابرابزار) |
|||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== | == تعارض اختیار با علم پیشین الهی == | ||
مسئله ناسازگاری میان «علم پیشین خداوند» و «اختیار انسان» اینگونه است که بر اساس باور توحیدی، خداوند از روز ازل، از آنچه واقع میشود و آنچه واقع نمیشود آگاه است و لازمه این باور آنست که حوادث و کائنات جبراً و قهراً باید به نحوی واقع شوند که با علم الهی مطابقت داشته باشند. در نتیجه اختیار انسان بی معنا خواهد شد.<ref>ر.ک. ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ۱۳۸۶ه، ج۶، ص۲۷۰–۲۷۱ و ص۲۸۱–۲۸۳؛ پلانتینجا الوین و دیگران، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۴ش، ص ۲۵۵–۲۸۲.</ref> | مسئله ناسازگاری میان «علم پیشین خداوند» و «اختیار انسان» اینگونه است که بر اساس باور توحیدی، خداوند از روز ازل، از آنچه واقع میشود و آنچه واقع نمیشود آگاه است و لازمه این باور آنست که حوادث و کائنات جبراً و قهراً باید به نحوی واقع شوند که با علم الهی مطابقت داشته باشند. در نتیجه اختیار انسان بی معنا خواهد شد.<ref>ر.ک. ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، ۱۳۸۶ه، ج۶، ص۲۷۰–۲۷۱ و ص۲۸۱–۲۸۳؛ پلانتینجا الوین و دیگران، کلام فلسفی (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۴ش، ص ۲۵۵–۲۸۲.</ref> | ||
به صورت کلی برای این مسئله دو پاسخ مشهور وجود دارد: | به صورت کلی برای این مسئله دو پاسخ مشهور وجود دارد: | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
===انکار تعلق علم پیشین الهی به افعال اختیاری انسان=== | ===انکار تعلق علم پیشین الهی به افعال اختیاری انسان=== | ||
فیلسوفان غربی، بر این باورند که علم پیشین خداوند، تنها شامل موضوعاتی است که ذاتا و منطقا امکان شناخته شدن را داشته باشد. از سوی دیگر آنچه در «آینده» محقق میشود، هنوز وجود ندارد تا «اکنون» معلوم خداوند باشد. در نتیجه علم پیشین خداوند، به آینده ای که هنوز محقق نشده است، تعلق نمیگیرد. همچنانکه «قدرت» خداوند بر محال تعلق نمیگیرد و این مستلزم نقص در خدا نیست. <ref>ر.ک. پترسون، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۰.</ref> | فیلسوفان غربی، بر این باورند که علم پیشین خداوند، تنها شامل موضوعاتی است که ذاتا و منطقا امکان شناخته شدن را داشته باشد. از سوی دیگر آنچه در «آینده» محقق میشود، هنوز وجود ندارد تا «اکنون» معلوم خداوند باشد. در نتیجه علم پیشین خداوند، به آینده ای که هنوز محقق نشده است، تعلق نمیگیرد. همچنانکه «قدرت» خداوند بر محال تعلق نمیگیرد و این مستلزم نقص در خدا نیست. <ref>ر.ک. پترسون، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۰ش، ص ۱۳۰.</ref> | ||
== تعارض اختیار با عصمت == | |||
در یک معنای کلی [[عصمت]]، به معنای محفوظ بودن شخص معصوم از گناه و خطاست و این سؤال پیش میآید که آیا عصمت با اختیار معصوم قابل جمع است؟ | |||
[[سید محمدحسین فضلالله]]، از مراجع تقلید شیعه لبنان، معتقد است که عصمت، یک حقیقت جبری است.<ref>ر. ک. فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، ۱۴۱۹ ق، ج۴، ص ۱۵۵–۱۵۶.</ref> اما به گفته علی ربانی گلپایگانی، کلامپژوه معاصر، متکلمان و حکما متفقاند که عصمت با [[جبر و اختیار|اختیار]] سازگار و معصوم بر انجام معصیت تواناست.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۷.</ref> از نظر [[عقل]]، اگر عصمت مستلزم مجبور بودن شخص معصوم در انجام طاعات و ترک گناهان باشد، مستحق ستایش و مدح نخواهد بود و امر و نهی و پاداش و کیفر او نامعقول خواهد بود.<ref>علامه حلی، کشفالمراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۶؛ فاضل مقداد، اللَّوامع الاِلهیّه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۳؛ جرجانی، شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۲۸۱.</ref> | |||
[[عبدالله جوادی آملی]]، فیلسوف و مفسّر معاصر نیز بر این باور است که عصمت جبری با حجیت معصوم بر مردم و دستور تأسی به ایشان از سوی خداوند، منافات داشته و اگر انجام گناه ذاتاً محال باشد، اطاعت ذاتاً ضروری خواهد بود و در چنین صورتی اطاعت هم مورد تکلیف قرار نمیگرفت و مجالی برای انذار و تبشیر و وعده و وعید باقی نمیماند.<ref>جوادی آملی، سیره پیامبر اکرم ص در قرآن (ج۹)، ۱۳۸۵ش، ص ۲۴.</ref> | |||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در توضیح سازگاری عصمت با اختیار مینویسد: «منشأ عصمت، علم ویژهای است که [[خدا|خداوند]] به معصومان عطا کردهاست. علم، خود از مبادی و پایههای اختیار است. ازاینرو، معصومان به جهت علمشان به مفاسد و مصالح اعمال، مرتکب گناه نمیشوند؛ مانند شخصی که علم قطعی به کشنده بودن سم دارد و هرگز از آن سم نمیخورد.»<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۶۲–۱۶۳.</ref> | |||
[[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف و مفسّر شیعه، عصمت را نه صرفاً یک ملکه علمی، بلکه یک ملکه علمی_عملی میداند که از مطابقت مختارانه عمل معصوم با علم موهبتی از سوی خداوند حاصل شدهاست.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۳–۶۳.</ref> | |||
وی در تبین رای خود بیان میدارد که هرکس با سرمایه ای از استعداد و مواهب الهی به این دنیا آمده و فعلیت آن به دست خود اوست. علمی که مقدمه عصمت معصومین است نیز موهبتی بوده ولی چیزی را بر شخص، تحمیل نمیکند. در نتیجه بکارگیری این سرمایه و مطابقت عمل با آن، منوط به تلاش خود معصوم است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۷–۵۸.</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |